رضا افهمی

رضا افهمی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه پژوهش هنر، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۹ مورد.
۱.

تبیین مدل تحلیل پویایی تاریخی سفرهای تجاری با تمرکز بر کاروان سراهای دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه شناسی کلیودینامیک کاروان سرا سفرهای تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
بیان مسئله: کاروان سراها یکی از مهم ترین گونه های معماری تاریخی هستند که نقش عمده ای در تجارت ایفا کرده اند. از جمله اصلی ترین کاربردهای کاروان سراها، می توان به برقراری امنیت در سفرهای بین شهری، اسکان موقت برای رهگذران، انبار کالا برای تاجرین و نگهداری از چهارپایان در طول مسیر تجاری اشاره کرد. محققان بسیاری به ساختار کاروان سراها پرداخته اند اما تا قبل از گستردگی علوم اجتماعی- محاسباتی در تحلیل های تاریخی، این امکان وجود نداشت که با کمک تحلیل ساختاری و فضایی این بناها، بتوان در مورد نسبت میان کالبد این بناها و رفتار اجتماعی مرتبط با آنها اطلاعاتی کسب کرد و ازاین رو این پژوهش درصدد پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان به مدلی برای رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه دست یافت؟هدف پژوهش: این پژوهش درصدد تبیین یک مدل ریاضی بین وقایع پویای اجتماعی و تاریخی، با تمرکز بر رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در مطالعه موردی از شبیه سازی های سه بعدی در نرم افزار تری دی مکس و تحلیل های حجمی در نرم افزار راینو بهره گرفته شد. در این راستا، از مدل آهنگ رسانش سفر استفاده شد که در 16 کاروان سرای موردی و 14 سفر شبیه سازی شده آزمایش شده است.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که شهر اصفهان در دوره صفویه، به عنوان مقصد بالقوه برای سفرهای تجاری بوده و شهر کرمان به عنوان مبدأ مناسب برای سفرهای تجاری با مقصد اصفهان بوده است. از سوی دیگر، با توجه به مسیر تجاری ابریشم، حلقه تجارت از سمت کشور پاکستان کنونی به سمت شهر اصفهان جاری بوده و از این شهر به سمت شمال غرب، شمال شرق و جنوب کشور امتداد داشته است.
۲.

ارزیابی تطبیقی اثربخشی ضوابط طراحی و اجرای نما بر نماسازی ساختمان های مسکونی در شهر تهران و آسیب شناسی آن (نمونه موردمطالعه: نمای ابنیه مسکونی محله ولنجک منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضوابط نماسازی نمای بنا های مسکونی معاصر آسیب شناسی اجرای قوانین محله ولنجک تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۳۲۸
نمای ساختمان بروزی از ظاهر آن و از مؤلفه های مهم تشکیل دهنده بدنه شهری، نمایی از چیستی، تاریخ و فرهنگ می باشد. در اکثر نقاط جهان، ضوابط ویژه ای در انتظام بخشی سیمای شهری ازجمله نما وجود دارد. مسئله تحقیق، گسست در نماسازی در برابری با مقررات است که شایسته تسامح نیست. مدیریت شهری با تدوین دستورالعمل ها همواره به دنبال تنسیق است. وضع قوانین، ورای ملزومات زیربنایی طرح، اجرا و کنترل، خود از عوامل تشتت است. در مقاله حاضر ابتدا به تحلیل اثرات ضوابط نماسازی بر نمای ساختمان های مسکونی پرداخته و سپس آسیب شناسی جهت تحقق اهداف صورت پذیرفته است. روش تحقیق، بررسی تطبیقی-تحلیلی و تحلیلی-استنباطی موضوع از طریق گردآوری اطلاعات اسنادی، مطالعه قوانین موضوعه و تحقیقات میدانی بوده است. در بخش نخست به تحلیل تطبیقی نمونه های معمول موردی نمای مسکونی در محله ولنجک با مقررات پرداخته شد. نتایج حکایت از تطابق نسبی و قابل قبول تک نماها با دستورالعمل ها و ناکارآمدی ضوابط و ابهام آن در چینش نماها کنار یکدیگر و درون بافت شهری بود. در آخر با ارائه این پژوهش ها به خبرگان و مصاحبه با آنها، نواقص موجود، استخراج و راه برون رفت، اخذ و به کمک نرم افزار SPSS مورد تحلیل استنباطی قرار گرفت. طبق نظر متخصصین ساختار نادرست تدوین مقررات، اهمال در برآوردن انتظارات ذینفعان، غفلت از فرهنگ سازی، عدم به روزرسانی قوانین و ضعف در زیرساخت ها مهم ترین کاستی ها و توجه به خواست و توان ذینفع، جلب مشارکت عمومی، آموزش کارشناسان و مدیران، توجه به مؤلفه هایی چون ارزش زمین و منعطف بودن مکانیزم ها در مرحله تدوین قوانین و اجرای دقیق دستورالعمل ها و نظارت بر آن ها با رویکرد مشارکتی، به روزرسانی ابزارهای ممیزی، مراعات حقوق عمومی و سیاست های تشویق و جریمه از اهم رویکردهای مثبت در مرحله اجرا جهت نیل به آمال برشمرده شد.
۳.

زیبایی شناسی نماهای آجرکاری مدرنِ آپارتمان های مسکونی شهر تهران طی دو دهه اخیر از منظر منطقه گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپارتمان مسکونی نمای آجرکاری مدرن منطقه گرایی انتقادی معماری معاصر ایران تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
آپارتمان مسکونی ردیفی درحال حاضر متداول ترین گونه مسکن در تهران محسوب می شود که به صورتی یکدست و متحدالشکل در سیمای شهر تبدیل شده است. در طی دو دهه گذشته، در شهر تهران نماهای آجرکاری با طرح های غیرمتداول و الگوهایی مدرن در آپارتمان های مسکونی مشاهده می شود. پژوهش پیش رو مدعی این امر است که این گرایش واکنشی به نمای متداول آپارتمان های مسکونی بوده و تلاشی منطقه گرایانه است. ازاین رو هدف این مطالعه، شناسایی نمونه های شاخص این گرایش به نمای آجرکاری مدرن آپارتمان های مسکونی و بررسی پاسخ های آن به عواملی چون اقلیم و طبیعت محلی، معماری پایدار، میراث معماری، شرایط و محدودیت های منطقه ای است. عامل نهادی یعنی قوانین مصوب شهری نیز برای روشن تر شدن موضعِ منطقه گرایی مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، چهار نمونه از بافت های شهریِ مناطق گوناگون تهران از جنوب تا شمال شهر گزینش و بررسی شده اند. ساختمان مسکونی قیطریه از دهه 1380ش و خانه چهل گره، آپارتمان های مسکونی ویلا و کهریزک از دهه 1390ش با توجه به جایگاه آن ها در معماری معاصر ایران و کیفیت زیبایی شناسانه طرح نما توصیف و تحلیل شدند. در طی دو دهه گذشته، در گرایش روبه گسترش نماهای آجرکاری مدرن تغییرات زیبایی شناختی روی می دهد که علاوه بر پیوستگی با سه بُعدی بودنِ آجرکاری مدرن تهران، در روند طراحی و اجرا نیز نسبت به نماهای رایج آپارتمان های مسکونی واکنشی انتقادی داشته اند. آجر در این بناها علاوه بر کارکرد زیبایی شناختی، عملکردی اقلیمی و فرهنگی نیز ایفا کرده است. در ساخت این آپارتمان های مسکونی با بهره گیری از فناوری پیشرفته ساخت سازه و استفاده از انواع مصالح آجر دستی و ماشینی و با توجه به زیبایی شناسی معماری روز جهان، آثار منطقه گرایانه ای شکل گرفته است. ازنظر نهادی تصویب معافیت اندک عوارض شهری بر نمای آجری و سعی بر اِعمال نفوذ بر طرح نما تا حدودی در گسترش نماهای آجرکاری در تهران اثرگذار بوده است.
۴.

طراحی و اعتباریابی الگوی برنامۀ درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دورۀ دوم ابتدایی

کلید واژه ها: دوره دوم ابتدایی طراحی الگوی برنامه درسی هنر پست مدرن هنر مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی با روش سنتز پژوهی بود. جامعه آماری کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه های هنر پست مدرن و آموزش مبتنی بر هنر است. یافته های پژوهش، حاصل تحلیل 4 هنر مطرح در هنر پست مدرن و 15 نوع هنر مفهومی بوده است؛ از این بررسی ها 242 ویژگی به دست آمد که با روش سنتز پژوهی 39 مقوله اولیه و 36 مقوله ثانویه استخراج شد و در نهایت، 9 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله ها شامل: استفاده از هنر در بستر اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی و توجه به نقد به منظور تغییر ادراک/ داشتن رویکرد زیبایی شناسی فرهنگی و فرا فرهنگی/ توجه به هنر به عنوان بستر ظهور خلاقیت در مسیر توسعه پایدار/ تعامل با مخاطب در تولید، معنابخشی، نقد و تغییر اثر هنری/ رویکرد پایداری زیستی در بعد جهانی و منطقه ای/ امکان تنوع در ماده، تکنیک و رسانه در رساندن پیام/ امکان تلفیق هنرها ورسانه ها/ استفاده از تکنولوژی های روز است. به منظور اعتباریابی نظری از روش کیفی گروه کانونی با حضور متخصصان: برنامه درسی، هنر و معلمان دوره دوم ابتدایی استفاده شد. از تلفیق ویژگی های هنر مفهومی با الگوی برنامه درسی اکر می توان در بخش هدف، به ایجاد فضای بروز و ظهور خلاقیت، توجه به مسائل زیست محیطی، استفاده معیارها و شیوه های زیبایی شناسی و قدرت تخیل و تجسم در طراحی فعالیت ها، در بخش محتوا، تلفیق محتوا با عناصر زندگی روزمره، استفاده از موقعیت های بومی، داشتن رویکرد تعاملی، در بخش ارزشیابی، داشتن نگاه نقادانه در موقعیت های یادگیری، ارزشیابی فرایندهای یادگیری، امکان انتخاب و مشارکت دانش آموزان در شیوه های ارزشیابی اشاره کرد.
۵.

بررسی راهبردهای مسیریابی در فضاهای بینابینی ساکنان مجتمع های مسکونی مبتنی بر ادراک بصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک بصری مسیریابی فضای بینابینی مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
مفهوم فضای میانی، در ارتباط با مفاهیم درون و بیرون معنا می یابد. با توجه به سیاست گذاری های موجود در شهر کرمان، شاهد چیدمان بلوک های ساختمانی، بدون در نظر گرفتن مولفه های مهم هستیم. این مولفه ها در سه حوزه عوامل انسانی، عوامل محیطی و محدوده دید(ایزوویست)١، دسته بندی میشوند. یکی از دغدغه های مهم طراحان برای طراحی فضای بینابین مجتمع های مسکونی، عدم دسترسی به ساکنان قبل از طراحی میباشد . این پژوهش، به دنبال پاسخ به این سؤال است که تا چه میزان نتایج حاصل از هم افزایی شاخص های بصری ، کیفی و کمی به روش آمیخته در ساختار و پیکره بندی فضایی فضاهای بینابینی مجتمع های مسکونی، همخوانی دارد؟ هدف این تحقیق، با توجه به جنبه های روانشناسانه و افزایش سطح کیفی فضاهای مذکور، یافتن عناصر و ویژگی های فضایی تسهیل کننده فرایند مسیریابی درفضای بینابین بلوک ها است. در این راستا، روش تحقیق پژوهش از نوع آمیخته شامل روش تحقیق پیمایشی و مبتنی بر ارزیابی ساکنین سه مجموعه مسکونی، بر اساس سنجش سطح کیفیت بصری و ادراکی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل در نرم افزار SPSS با حجم جامعه اماری90 نفر است. همچنین در بخش مکمل، تحلیل مولفه های حوزه دید با استفاده از نرم افزار دپت مپ۲ انجام شده است. نتیجه نشان داد، زیر مجموعه های مولفه های محیطی و انسانی و حوزه دید هر کدام در سطوح مختلف فضای بینابینی و در حوزه خوانایی مسیر موثر هستند. در ارزیابی پیش از بهره برداری که طراح به کاربر دسترسی ندارد می توان از تحلیل چیدمان فضا برای بالابردن کیفیت طراحی فضای بینابین مسکونی به لحاظ بصری بهره ببرد که توجه به این موضوع ، قبل از ساخت، باعث کارآمدی و اثر بخشی کالبد مسیر بر رفتار مسیریابی می گردد و همچنین ، مولفه های محیطی انسانی و بصری هنگامی که در یک تعادل بایکدیگر باشند ، می توانند حداکثر مطلوبیت محیطی را حاصل نمایند، که در این خصوص راهبردهای پیشنهادی ارائه گردیده است.
۶.

مطالعۀ تأثیر عامل گشودگی به تجربه بر تغییرات ترجیح رنگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت گشودگی به تجربه ترجیح رنگی تحلیل واریانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلب توجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن می تواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزه های جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (به عنوان یکی از ابعاد شخصیت) بر تغییرات ترجیح رنگی زنان انجام یافته است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه جمعیت شناختی، ترجیح رنگی و آزمون ده گویه ای شخصیت (TIPI) استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۱۳ نفر از زنان ساکن تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش واریانس یک طرفه در ارتباط با میزان ترجیح رنگی نشان می دهد که زنان با سطوح مختلف گشودگی به تجربه در ارتباط با میزان ترجیح رنگ های بنفش، قرمز و نارنجی دارای ترجیحات متفاوتی هستند به این صورت که با بالا رفتن سطح گشودگی به تجربه امتیاز به رنگ های قرمز و نارنجی افزایش و به رنگ بنفش کاهش می یابد. همچنین، تحلیل داده ها در بخش ترجیح رنگ منتخب بیانگر آن است که زنان با سطوح گشودگی به تجربه بالا رنگ قرمز را به عنوان رنگ ترجیحی خود انتخاب می نمایند. تفسیر نتایج در ارتباط با رنگ تنفری حاکی از آن است که زنانی که از رنگ آبی و سفید متنفر هستند، دارای سطح گشودگی به تجربه پایین تری می باشند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ترجیح رنگ های گرم، سرد و خنثی نشان می دهد زنان با سطوح گشودگی به تجربه مختلف در ارتباط با رنگ های گرم و خنثی دارای ترجیحات متفاوتی هستند.براساس نمودار با بالارفتن سطح گشودگی به تجربه میانگین امتیاز به رنگ های گرم افزایش و به رنگ های خنثی کاهش می یابد. در نهایت نتایج لزوم توجه به عاملیت گشودگی به تجربه در پیش بینی ترجیحات رنگی را مورد تایید قرار می دهد .. یافته های پژوهش حاضر می تواند در بسیاری از حوزه های کاربردی مانند روانشناسی، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات و طراحی مد مورداستفاده قرار گیرد.
۷.

پدیدارشناسی تولید فضای شهری در تجربه زیسته شهروندان تهران از فضاهای عمومی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضا پدیدارشناسی فضا معماری معاصر تهران فضاهای فرهنگی شهری تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
اهداف: در تهران که شهری زاده دوران مدرن و همواره مهاجرپذیر است، برقراری رابطه معنادار میان فضای شهری/کالبدهای معماری با شهروندان، یکی از مهم ترین چالش های طراحی و برنامه ریزی بوده است. بافت جمعیتی و کالبدها با سرعت زیاد دچار تحولات چشم گیر می شوند و شهروندان نقاط اتکای کمتری می یابند تا خود و خاطرات شان را با آن ها بازیابند. روش ها: پارادایم تحقیق تفسیری و رویکرد تحقیق، کمی است. منطق استدلال مبتنی بر استدلال استنتاجی است. آنالیز داده ها از طریق طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و آزمون میانگین داده ها، تعیین ضریب همبستگی مؤلفه ها و نهایتاً تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است. یافته ها: در بعد کنش فضایی، «فیزیک و ساختار فضا» و «ساختار نشانه ها» بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. پاسخ دهندگان قادر به درک ساختار فضا و رابطه اجزا و فهم زبانی هستند که معانی را منتقل می کند. در بعد بازنمایی فضا، «ایدئولوژی و پیش داشته های ذهنی» بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. پاسخ دهندگان ذهنیت های خود را در تطبیق با تجربه های جدید در قضاوت ارزش های کیفی فضا، دخالت داده اند و نسبتی از آن را انتظار دارند. در بعد فضای بازنمایی، «ادراک اجتماعی» بالاترین میانگین را داشته است و این می رساند که افراد به پاسخ گویی فضا به نیازهای روانی آن ها از امر اجتماعی و تجربه فضا در کنار سایر شهروندان اهمیت داده اند. نتیجه گیری: ابعاد پدیدارشناختی فضا در روند تولید فضای عمومی شهری در قلمروی کاربری های فرهنگی، به نحوی قابل احصا و ارزیابی است که در تجربه زیسته افراد از فضا ملموس است. این امر می تواند به طرز معناداری برنامه ریزی فضاهای شهری و طراحی کالبدهای معماری را تحت تأثیر قرار دهد.
۸.

معرفی قطعه منظومی از رساله موسیقی منسوب به ابوالوفاء خوارزمی و بررسی درستی انتساب و تبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رساله موسیقی ابوالوفاء خوارزمی مقامات موسیقی میرصدرالدین محمد قزوینی ابن سینا کنزالتحف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
این مقاله به بررسی قطعه منظوم کوتاهی منسوب به ابوالوفاء خوارزمی و صحت سنجی این انتساب می پردازد. این شعر در توضیح تناسب اوقات شبانه روز با مقامات دوازده گانه موسیقی قدیم ایران سروده شده است و محتوای آن سابقه ای در مکتوبات قدیمی تر دارد که می توان تبار آن را شناسایی کرد. هدف مقاله معرفی، تصحیح، شرح و تحلیل این قطعه ادبی با استفاده از مواد و منابع تاریخی و نیز اسناد و نسخ خطی کتابخانه ای است. در ضمنِ بحث، محتوای شعر یادشده با دو رساله دیگر موسیقی، یکی متقدم ( کنزالتُحَف اثر حسن کاشانی) و دیگری متأخر ( رساله علم موسیقی نوشته میرصدرالدین محمد قزوینی) به صورت تطبیقی مطالعه و مقایسه می شود. نتیجه اینکه مبحث فراموسیقاییِ مذکور از مباحث دوست داشتنی نویسندگان دوره گذار موسیقی ایران (اواخر قرن هشتم هجری تا پایان عصر صفوی) بوده است که با کمترین تغییری در شماری از رسالات این دوره دیده می شود. منشأ واقعی این مطالب رساله کنزالتُحَف است؛ اما استناد آن به آرای ابوعلی سیناست؛ حال آنکه این انتساب کاملاً از حقیقت تاریخی به دور است. نویسندگان برپایه شواهد و قراین نتیجه گرفته اند که اثر مدّنظر سروده شاعر و صوفی کمترشناخته شده ای به نام خواجه ابوالوفای خوارزمی (۷۶۰‑۸۳۵ ق.) است که برپایه گزارش های تاریخی، از علم ادوار و موسیقی آگاه بوده و رساله ای درباب موسیقی داشته است که نشانی از آن در دست نیست. به احتمال قوی، همین شعر نیز از رساله موسیقی مفقود او استخراج شده است. تاکنون درستی انتساب این اثر به خواجه ابوالوفاء بررسی نشده و درباره محتوای آن هم تحقیقی صورت نگرفته است.
۹.

تحلیل عناصر تشعیر در نگاره های نسخه مصور سلسله الذهب جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عناصر تشعیر سلسلهالذهب جامی نگارگری ایرانی دوره ی صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۸
مکتب نگارگری مشهد در نیمه ی دوم قرن دهم هجری، با هدایت و حمایت ابراهیم میرزای صفوی فعال بود. در این دوره ی تاریخی، نسخه ی مصور سلسله الذهب جامی، به تاریخ 977 ﻫ.ق مصور شده است. این نسخه ی کمتر شناخته شده دوره ی صفوی، دارای 14 نگاره و محفوظ در گنجینه ی کاخ گلستان است که دارای تزئینات مختلف تشعیر در حواشی صفحات و نگاره هاست. در حواشی نگاره ها دو گونه ی تزئینات تشعیر و تزئین به روش زرافشان دیده می شود که نیمی از نگاره ها و تعدادی از صفحات تزئینات تشعیر با نقوش گیاهی و حیوانی دیده می شود. بر این اساس، سؤال اصلی این پژوهش بر این وجه نهاده شده که عناصر تشعیر نسخه ی مصور سلسله الذهب جامی دارای چه ویژگی های بصری و فرمی است؟ هدف اصلی این پژوهش، بررسی عناصر تشعیر نسخه ی مصور سلسله الذهب جامی است. این پژوهش از نوع بنیادین است که با رویکرد کیفی به تجزیه وتحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی- تطبیقی، پرداخته است. بنا به یافته ها و نتایج کلی پژوهش، می-توان عناصر تشعیر این نسخه ی مصور را در چند بخش دسته بندی نمود؛ عناصر تشعیر نسخه ی مصور سلسله الذهب جامی شامل انواع نقوش گیاهی (همچون درخت، گل، اسلیمی ماری)، حیوانی (پرندگان، آهو، بز، روباه، ببر، کایلین و سیمرغ) و نقوش تکمیلی (ابر، رود و موجودات خیالی است).
۱۰.

ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک محیطی گرافیک محیطی حس مکان شهر قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و  عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
۱۱.

دلایل گسترش روسپیگری در جامعه اصفهانِ عصر صفوی و سیاست شاه عباس اول در مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر صفویه شاه عباس اول اصفهان روسپیگری آتش و آتش بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۳۸۳
روسپیگری در جامعه ایران همواره پدیده ای مذموم و ناهنجار بوده است. براساس اطلاعات تاریخی، در دوره شاه عباس اول (حک . 996-1038ق/ 1578-1629م) این پدیده اجتماعی در اصفهان (پایتخت) رشد و گسترش می یابد. هدف این مقاله مطالعه وضعیت و دلایل رواج روسپیگری در این دوره و تبیین سیاست مدیریتی شاه عباس در مواجهه با آن است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و مبتنی بر جامعه شناسیِ تاریخیِ تفسیری است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد قبح این پدیده در این دوره از بین رفت و سه عامل «رشد و توسعه جامعه شهرنشینی و تنوع جمعیتی فرهنگی در اصفهان»، «افزایش ثروت رجال درباری»، و «مهاجرت اجباری زنان قفقازی به اصفهان» باعث گسترش آن در جامعه شد. شاه عباس به جای منع شرعی و قانونی روسپیگری، دو سیاست در پیش گرفت: اخذ مالیات از روسپیان به عنوان خرده فرهنگ انحرافی یا معارض و صَرف پول حاصل از آن در مراسم آتش و آتش بازی. این اقدامات با پیشینه دینی ایرانیان و شرع اسلام سنخیتی نداشت، اما شاه عباس در سایه قدرت بلامنازع سیاسی، مذهبی و اجتماعی اش موفق به اجرای آن شد. 
۱۲.

بازنگری بهره گیری از فضای شهر تهران در جریان رویدادهای معاصر (بررسی موردی انقلاب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری تهران انقلاب مشروطه قاجاریه بازنمایی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
تحرک های اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاین رو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهم ترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه می پردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم فضایی شهر تهران در آن دوره شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان فضای شهری و رخدادهای انقلاب مشروطه و دگرگونی نمادین فضاهای شهری ناشی از این کنش اجتماعی است. روش پژوهش حاضر تاریخی و توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (بازدید از بناها) بوده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در انقلاب مشروطه، سه مرحله مختلف از مصرف، تولید و مقابله فضایی قابل مشاهده است. در مرحله اول، رویدادها در کالبد فضایی که از منظر تاریخی مشروع محسوب می شوند، آغاز و در ادامه کنش اجتماعی به خلق و بازنمایی فضاهای خود اقدام می کنند و فضاهای روزمره به جزئی از یک نظام نمادین جدید فضای شهری بدل می شوند و در مرحله سوم انقلاب با دگردیسی مفهوم فضایی، تغییر معنای نمادین فضاهای از پیش موجود و تلاش برای تصرف فضاهای تعیین یافته با هدف مقابله گروه های درگیر در انقلاب روبرو هستیم.
۱۳.

تحلیل ویژگی ها و سایه اندازی ایوان های خانه های قاجاری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
ایوان شاخص ترین عنصر معماری خانه های یزد است. خانه های قاجاری شهر یزد بیشترین نمونه های خانه های قاجاری دارای ایوان جنوبی را در مقایسه با دیگر شهرهای ایران واقع در اقلیم گرم و خشک دارا هستند. هدف پژوهش، بررسی ویژگی های مختلف ایوان و بیان چگونگی سایه اندازی آن در خانه های قاجاری شهر یزد است. پژوهش درصدد پاسخ گویی به سوال های ذیل است: ویژگی های ایوان در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره ی قاجار چیست؟ - ایوان ها در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره قاجار تحت تأثیر چه عواملی شکل می گرفتند؟ - نقش اقلیمی (سایه اندازی) ایوان در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره ی قاجار چیست؟ یکی از راهکارهای اقلیمی برای نیل به آسایش حرارتی در شهرهای اقلیم گرم و خشک مانند یزد، استفاده از سایه و کاهش تأثیر تابش خورشید بود. با توجه به شرایط اقلیمی و جهت شکل گیری شهر تاریخی یزد، از عنصر ایوان به منظور ایجاد سایه و آسایش حرارتی استفاده می کردند. در نتیجه ایوان ها در خانه های قاجاری یزد به ترتیب تعدد در سمت جنوب غربی، جنوب شرقی و جنوبی قرار می گرفت. این در حالیست که قرارگیری ایوان در ضلع جنوب، بالاترین کارایی و بیشترین سایه اندازی در انقلاب تابستانی را دارد و به نظر می رسد دلایل دیگری در شکل گیری خانه های یزد مؤثر بوده که نسبت به سایه اندازی ارجحیت داشته است.
۱۴.

کلیشه های جنسیتی و اطلاق جنسیت به یک اثر هنری: مطالعه موردی "نقاشی رئال و انتزاعی"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلیشه های جنسیتی اطلاق جنسیت نقاشی نقاشی رئال نقاشی انتزاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۵
شکل گیری کلیشه های جنسیتی ماحصل برداشت از تفاوت زیستی بین جنس ها است که منجر به واگذاری نقش ها به جنسی خاص می شود و در پی آن ترجیحات و انتظارات از جنس ها را به وجود می آورند که به عنوان نوعی پیش زمینه تمامی مناسبات اجتماعی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب عدم قضاوت صحیح آن ها می گردد. این پدیده در دنیای هنر نیز امکان پذیر است. در پژوهش حاضر بازتاب تقابل دو شیوه فکری منطقی و احساسی در دو سبک نقاشی انتزاعی و رئالیستی مورد بررسی قرار می گیرد تا با تکیه بر این امر به این مقوله دست یابد که تا چه میزان کلیشه های جنسیتی در انتساب یک اثر هنری به زنان یا مردان تأثیر گذار است؟ روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و میدانی و با اتکا به روش های تجربی و به شیوه کمی است و به منظور سنجش فرضیه پژوهش از ابزار گمانه زنی جنسیت خالق اثر هنری استفاده شده است. تحلیل عاملی پرسشنامه مزبور نشان می دهد که در انتساب سبک اثر هنری به جنسیتی خاص (آثار انتزاعی به مردان و آثار رئالیستی به زنان)، پیش زمینه های فکری و کلیشه های جنسیتی مؤثر است و اطلاق جنسیت به پدیدآورنده اثر هنری با هیچ یک از عوامل جمعیت شناختی همبستگی معناداری ندارد.
۱۵.

تحلیل برهمکنش امر ذهنی و تریالکتیک امر فضایی در کیفیت فضایی معماری فرهنگی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضا تریالکتیک لوفور معماری معاصر تهران معماری فرهنگی امر ذهنی و معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۷۳
ازآنجا که معماری به معنای اثر ساخته شده، تبلور مستقیم ذهنیت انسان هایی است که آن را نخست تصور و سپس ایجاد و زیست کرده اند، مسئله شناخت بنا از معرفت به امر ذهنی در سه مقوله فضای تصورشده، فضای زیسته و فضای ادراک شده می تواند حاصل شود. در این پژوهش، معطوف به مسئله تبیین سازوکارهای خلق فضاهای انسانی مبتنی بر امر ذهنی، به اتکای نظریه تولید فضای لوفور، پس از احصای مؤلفه های امر ذهنی و تریالکتیک امر فضایی در این نظریه، برهمکنش این دو نزد کاربران فضاها مورد پرسش قرار گرفته است تا بر پایه آن بتوان راهکارهایی برای تولید و بازتولید فضای مطلوب ایرانیان در دوران کنونی تشریح نمود. بنابراین نخست تعاریف و مفاهیم مورد پرسش واقع سده است و پس از آن، مؤلفه های استخراج شده، مورد مطالعه میدانی و آزمون قرار گرفته است. مبانی فلسفی تحقیق، تفسیرگرایی و رویکرد تحقیق، کمی است. با توجه به اینکه سیر حرکت پژوهش از پذیرش یک نظریه به سمت استحصال داده ها از مطالعه نمونه ها حرکت می کند، منطق استدلال، قیاسی و حرکت پژوهش از کل به جز یا به تعبیری از بالا به پایین است. در این پژوهش، عوامل پنهان یا مشاهده ناپذیر که در اینجا همان امر ذهنی است، بر اساس مجموعه ای از متغیرهای مشاهده پذیر تعیین می شود که در اینجا تریالکتیک فضایی لوفور است و واریانس میان متغیرهای وابسته (عوامل نهان) بر اساس همبستگی میان متغیرهای مستقل تعیین و توصیف می شود. روش آنالیز داده ها، روش تحلیل عاملی تأییدی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در پاسخ به پرسش های پژوهش از چیستی مؤلفه های تریالکتیک فضایی و نیز برسازنده های امر ذهنی و نحوه برهمکنش آن ها در تولید و مصرف فضا، در تجربه زیسته هشت بنای مهم فرهنگی معاصر در تهران، میان متغیرهای آشکار، مشهود و محسوس در فضا و عوامل پنهان خلق فضا رابطه همگرایی برقرار است و به استناد داده های تحلیل شده اکثر افراد این عوامل را به مثابه عناصر شکل دهنده امر ذهنی در سه لحظه تولید فضای زیسته، درک شده و تصورشده مورد تأکید قرار داده اند.
۱۶.

اثربخشی شیوه های تدریس قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی بر یادگیری مفاهیم میراث ناملموس موزه توسط دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۴۵
این مقاله با هدف سنجش اثربخشی سه روش سخنرانی، قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی در یادگیری آموزش میراث معنوی همچون مفاهیم گاهشماری با تمرکز بر جشن ها و مراسم ایرانی بر دانش آموزان سوم ابتدایی موزه تماشاگه زمان تهران انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبستانی بازدیدکننده موزه بوده اند که از این جامعه آماری90 دانش آموز دختر و پسر به روش تصادفی ساده در قالب آزمایش( گروه سخنرانی به عنوان گروه گواه و دو گروه قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی به عنوان گروه آزمایش) مورد مقایسه قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک تحلیل واریانس بین گروهی دو عاملی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سه روش آموزش قصه گویی، نمایش خلاق مشارکتی و سخنرانی در باب یادگیری میراث ناملموس(گاه شماری) تفاوت وجود دارد. همچنین بین دختران و پسران در باب یادگیری میراث ناملموس(گاه شماری) نیز تفاوت دیده می شود.
۱۷.

بررسی تطبیقی مؤلفه های مؤثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر (مطالعه موردی: باغ دلگشا و باغ خانواده شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفابخشی منظر باغ تاریخی باغ معاصر باغ دلگشا باغ خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
اهداف: منظر شفابخش در دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحران های محیطی است یکی از رویکردهایی است که در فضا سبب کاهش بیماری های جسمی- روانی و اجتماعی شهروندآن که به دنبال دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحران های محیطی است، به وجود آمده است، می شود. فضاهای معماری تاریخی و معاصر با توجه به الگوی ساختی که دارا می باشند در شفابخشی منظر نیز دارای اثرات متفاوتی هستند. روش ها: تحقیق حاضر بر اساس ماهیت و قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از نظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است که به صورت آمیخته(کمی-کیفی) انجام شده است. تحلیل کیفی مقاله بر اساس مشاهدات و شاخص های اثرگذار بر شفابخشی صورت گرفته شده است و پس از آن به منظور تطبیق شاخص های تحلیل شده به اولویت بندی آن ها بر اساس نظر پرسش شوندگآن که کاربران باغ های مطالعاتی بوده اند با ضریب تغییرات پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کلیه استفاده کنندگان از فضای باغ دلگشا و خانواده در نظر گرفته شده است که حجم نمونه 100 نفر (حداقل حدنصاب تحلیل توصیفی) در نظر گرفته شده است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. یافته ها: با استناد به نتایج قابل قبول مشاهده شد بررسی تطبیقی مؤلفه های مؤثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر می تواند منجر به الگوی ساخت فضایی شود که مؤلفه های شفابخشی منظر در آن حائز اهمیت باشد. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در باغ سنتی دلگشا وضوح فضایی ، انتخاب کردن، خلوت گزیدن و تجربه ی کنترل امور باغ ، خوانایی ، تعامل اجتماعی و تحرک از سایر شاخص ها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است. در حالی که در باغ معاصر خانواده تحرک فضایی ، تعامل اجتماعی ، تنوع فضایی ، گونه های گیاهی سبز و وضوح فضایی از سایر شاخص ها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است.
۱۸.

نقش فضای چندگانه حسی بر هویّت اجتماعی در بازار سنّتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای چندگانه حسی هویت اجتماعی بازار سنتی شهر کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدّمه: یکی از مشکلات اجتماعی انسان در روزگار معاصر، «فقدان هویّت» بخصوص در مواجه با معماری مدرن است که نتیجه تعامل انسان با این نوع معماری است. در مقابل معماری مدرن، معماری سنّتی شهرها، «حس بودن» را در مخاطب ایجاد می کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فضای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان به عنوان یک نمونه از معماری سنّتی- در شکل گیری هویّت در فرآیند ادراک مخاطب است. داده و روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا شاخص های قابل سنجش با پرسشنامه سنجیده می شوند و سپس داده ها در نرم افزار SPSS و GIS بررسی می شوند. از روش درون یابی معکوس فاصله برای تحلیل داده های مکانی و از روش استدلال منطقی برای استنباط از خروجی های نرم افزارGIS  وSPSS  استفاده می شود که به ترتیب به شکل نقشه های پهنه بندی، جداول و نمودار های آماری نشان داده می شود. یافته ها : از مقایسه فضاهای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان از طریق نقشه های خروجی GIS، که پهنه بندی پراکنش شدّت مناظر حسی در بازار سنّتی را نشان می دهد فهمیده می شود که وزن و شدّت مناظر حسی (مؤلفه های محیطی-ادراکی) از دیدگاه مخاطبان متفاوت است و منظر بویایی-چشایی بیشترین شدّت و منظر بینایی در کنار منظر بساوایی کمترین شدّت را دارند؛ از طرفی، از مقایسه فضاهای چندکارکردی بازار از منظر مؤلفه های محیطی-ادراکی این نتیجه به دست می آید که شدّت این مؤلفه ها در این فضاها به ترتیب از زیاد به کم، متعلق به 1- قدمگاه، 2- چهارسوق، 3- بازار گنجعلی خان، 4- بازار اختیاری، 5- بازار حاج آقا علی، 6- قیصریه ابراهیم خان، 7- میدان گنجعلی خان، 8- بازار وکیل، 9- بازار مظفری و 10-  بازار نقّارخانه و سراجی است. نتیجه گیری: فضای چندگانه حسی و فضای چندکارکردی بازار سنّتی کرمان با هم افزایی حسی در راستای تشدید میزان مؤلفه های محیطی- ادراکی در روند ادراک چندحسی، سبب هویّت مندی بازار سنّتی در ذهن مخاطب می شوند و از طرفی، هویّت اجتماعی فرد را نیز، در این نوع معماری افزایش می دهند. این امر به دلیل ویژگی های خاص کالبدی-کارکردی-اجتماعی بازار سنّتی کرمان و نیز، ساختار سیستماتیک این بازار است؛ همچنین در فرآیند شکل گیری ادراک چندحسی، علاوه بر اینکه تک تک فضاها برای مخاطب هویّت مند می شوند، برآیند هویّت مندی کل فضاهای بازار سنّتی نیز اتفاق می افتد.
۱۹.

واکاوی اثربخشی قوانین سامان دهی سیما و منظر شهری بر انسجام نماهای شهری (از سال 1347 تا سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمای شهری انسجام نماهای شهری ضوابط سامان دهی سیما و منظر شهری سیر تحول ضوابط نماسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
بیان مسئله: انسجام نماهای شهری نقشی بی بدیل در سامان سیما و منظر شهری دارد. نماها خود ابعاد و اجزای متشکله متفاوتی دارند. کیفیت ساختاری و نحوه چینش این ابعاد و اجزا، چه در یک نمای واحد، چه در نحوه استقرار نماهای مجاور و چه در زمینه گسترده تری چون نماهای یک شهر نیاز به انسجام دارد. لازمه ایجاد این انسجام، وجود اصول و قوانینی است؛ اثربخشی مقررات در این زمینه مسئله تحقیق می باشد. اهداف: سنجش کارایی ضوابط و مقررات نماسازی مدون توسط شهرداری ها و دیگر دستگاه های ذی ربط در بازه زمانی سال های 1347 تا 1400 در ایجاد و حفظ انسجام در نماهای شهری و اجزای آن است. روش ها: نوع تحقیق کیفی و روش آن اکتشافی-تبیینی با نگرشی انتقادی است. ابتدا کاراترین «عوامل انسجام بخش نماهای شهری» تعیین گردید. تحلیل «قوانین نماسازی» در بازه زمانی ذکرشده، صورت پذیرفت. سپس هر یک از «مفاد مصوبات» با تک تک «مؤلفه های انسجام» با روش فوق تحلیل گردید. یافته ها: اثربخش ترین و جامع ترین قانون، مصوبه بهار 1393 طراحی نما در تهران می باشد. در زیر معیارهای انسجام بخش، جذابیت بصری و سپس ارتباطات محتوایی، ویژگی مصالح و معنا بیشتر متأثر از قوانین بودند. کمترین توجه نیز در مورد تناسب نما با زمینه، خوانائی، خطوط پیکره و تناسب عرض قطعات بود. نتیجه گیری: نتیجه بیانگر روند رو به رشد و در راستای حرکت به شمولیت هر چه فراتر و صراحت و شفافیت بیشتر قوانین نماسازی در انسجام بخشی نماهای شهری است؛ هرچند هنوز جای کار دارد.
۲۰.

بررسی تحلیلی تأثیرپذیری نگاره های رضا عباسی از نگاره های کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی پیکرنگاری کمال الدین بهزاد رضا عباسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۳۷
رضا عباسی، نگارگر مکتب نقاشی اصفهان، در برهه ای از فعالیت هنری خود (1019-1029ه .ق/ 1611-1621م) به مثنی برداری از آثار کمال الدین بهزاد پرداخته است. در این نمونه از آثار رضا عباسی، پیکره ها برخلاف دیگر عناصر تصویری، به صورت غیرتقلیدی ترسیم شده اند و تفاوت هایی در نوع پیکرنگاری رضا عباسی با بهزاد وجود دارد. براین اساس هدف از این پژوهش بررسی تأثیراتی است که رضا عباسی در حین مثنی برداری از نگاره های کمال الدین بهزاد گرفته است. همچنین در صدد پاسخگویی به این پرسش است که تأثیرپذیری رضا عباسی از کمال الدین بهزاد در چه بخش هایی از نگاره می باشد؟ روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی (کتابخانه ای) با استفاده از ابزار فیش و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. با بررسی پیکره های ترسیمی رضا عباسی به تقلید از کمال الدین بهزاد می توان نتیجه گرفت که تأثیرِ تنوعِ موضوعی پیکره های رضا عباسی از کمال الدین بهزاد محدود به پیکره های عامه است. توجه و انتخاب پیکره های عامه از آثار بهزاد جهت مثنی برداری، احتمالاً متأثر از دوره دوم زندگی هنری رضا عباسی بوده است. اما رضا عباسی در مثنی برداری از آثار بهزاد در مقوله کیفیات تجسمی پیکره ها، به شیوه شخصیِ خود عمل کرده است، ازاین رو میزان تناسبات هر عضو، کشیدگی اندام، بلندی قامت و نوع طراحی چهره و صورت در آثار رضا عباسی متفاوت از بهزاد است. از طرفی رضا عباسی در چند مورد جزئی مانند نوع نمایش بالاتنه سه رخ، پایین تنه نیم رخ، انحنا و انعطاف در اندام ها و محل قرارگیری پیکره ها در ترکیب بندی از بهزاد تأثیر پذیرفته است و مورد اخیر نشان از اهمیت و تأکید انسان در نظر این دو هنرمند است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان