آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

این مقاله به بررسی رویکرد زیربنایی حاکم بر بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی ایران می پردازد. روش بررسی در چارچوب رویکرد روش شناختی «نظریه انتقادی» می گنجد که هدف از آن آشکار کردن و سپس نقد سویه های ایدئولوژیک رویه ها و عملکردهای تربیتی در نظام های رسمی آموزشی است. داده ها از راه مطالعه اسنادی و جستجو در پایگاه های اطلاع رسانی رسمی به دست آمده اند. نتیجه بررسی حاکی از آن است که بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی به دلیل توجه بیشتر به نظریه های نوین آموزش زبان دارای نقطه قوت است و از این رو  پیشرفت در آن به چشم می خورد، اما هم زمان از دو مشکل بنیادین نیز رنج می برد: 1. قرار داشتن در سپهر ایدئولوژیک اسناد بالادستی؛ به ویژه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، 2. بی توجهی به کسری هنجارمندی موجود در نظریه های آموزش زبان که برنامه درسی ملی بر پایه آنها استوار شده است؛ چنان که آن را از وجوه اخلاقی و هنجارین تهی می سازد. 

تبلیغات