مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
راهبردهای تدریس
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دروس مرتبط با ادبیات هر زبان که مهم ترین اهداف آن زبان را محقق می سازد، دروس متون ادبی است. در رشته زبان و ادبیات عربی نیز بخش قابل توجهی از دروس این رشته برای متون ادبی درنظر گرفته شده است که متون شعری در میان متون ادبیِ دیگر بیشترین سهم را دارد. اما سال هاست که این متون با روش های قدیمی تدریس می شود و بسیاری از استادان از راهبردهای جدید و مناسب تدریس این متون استفاده نمی کنند. این امر سبب شده است دانشجویان چندان نتوانند در دست یابی به مهم ترین اهداف متون شعری، یعنی افزایش ذوق ادبی و تقویت میل و انگیزه آنان به رشته خود، موفق باشند.
نگارندگان می کوشند تا با روش پیمایش و ابزار پرسش نامه به بررسی میزان اجرای راهبردهای مناسب تدریس متون شعری عربی بپردازند. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان ترم چهارم به بعد دوره کارشناسی و استادان رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی و تربیت معلم است. یافته های پژوهش نشان می دهد راهبردهای جدید تدریس متون شعری، یعنی راهبردهای شرح تفصیلی اشعار، تحلیل زیبایی شناسی اشعار و تحلیل سبکی، کمتر از راهبردهای سنتی (بیشتر مربوط به روخوانی صحیح اشعار هستند) اجرا می شوند.`
تبیین عناصر برنامه درسی کارآفرینی در دوره آموزش عمومی (سنتزپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کارآفرینی از حوزه های علمی ای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود درباره عناصر برنامه درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آن ها ترکیبی بهینه ارائه شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعه یک یا چند عنصر فوق در دوره آموزش عمومی، طی سال های 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافته ها و نتیجه گیری کلی ارائه شده است. طبق یافته های تحقیق، اهداف دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیه کارآفرینانه و در دوره متوسطه، پرورش مهارت ها و شایستگی های کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، به ویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسب اند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابی های تکوینی در این عرصه حائز اهمیت هستند.
بررسی روایی و پایایی پرسش نامه خودکارآمدی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی پرسش نامه 24 سئوالی خودکارآمدی معلمان است. روش پژوهش یک طرح توصیفی – همبستگی است. گروه نمونه 501 نفر شامل 298 نفر معلم مرد و 203 نفر معلم زن بود که از بین معلمان آموزش و پرورش شهرستان های پارسیان، عسلویه و شیبکوه از توابع استان های هرمزگان و بوشهر به روش تصادفی – طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه خودکارآمدی معلم را تکمیل کردند. روایی پرسش نامه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی انجام شد. تحلیل عامل اکتشافی نیز با استفاده از روش عامل یابی مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس انجام شد و سه مؤلفه خودکارآمدی برای درگیر کردن دانش آموزان، خودکارآمدی برای مدیریت کلاس و خودکارآمدی برای راهبردهای تدریس به دست آمد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که شاخص های برازش استخراج شده مطلوب است و داده های پژوهش با مدل نظری سه عاملی خودکارآمدی معلم برازش دارد. پایایی پرسش نامه با استفاده از روش ضریب آلفا کرونباخ محاسبه شدکه مطلوب و پذیرفتنی بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پرسش نامه خودکارآمدی معلم، ابزاری معتبر و با پایایی و روایی مطلوب است و قابلیت کاربرد در پژوهش های آموزشی و روان شناختی را دارد.
واکاوی راهبردهای تدریس و ارزشیابی درس کارورزی از دیدگاه اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
برنامه ی کارورزی در دانشگاه ها برای سطوح مختلف آموزش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تأمین و تربیت معلمانی است کارآمد که علاوه بر داشتن صلاحیت های عمومی و علمی دارای قابلیت ها و توانایی های حرفه ای نیز باشند تا بتوانند از عهده ی وظایف خطیر حرفه ی معلمی برآیند. تحقیق حاضر به بررسی راهبردهای تدریس و ارزشیابی درس کارورزی دانشگاه فرهنگیان پردیس علامه طباطبایی اردبیل از دیدگاه دانشجو معلمان و اساتید می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. نمونه ی آماری دانشجویان به تعداد 103 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و نمونه ی آماری اساتید به روش تصادفی ساده و به تعداد 11 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در این پژوهش از آزمون تی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آماری نشان می دهد که بین عناصر راهبردهای تدریس و ارزشیابی درس کارورزی از دیدگاه اساتید و دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد. لذا با 095/0 اطمینان می توان گفت بین میانگین نمرات دو گروه دانشجویان با اساتید تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین دانشجویانی که تجربه یک کارورزی یک برنامه ریزی شده و خلاق را داشته باشند تجربه عملی و حرفه ای کسب کرده و نقاط قوت خود را کشف می کنند و مهارت های خود را به خوبی بهبود می بخشند تا بتوانند برای پست های حرفه ای در آینده آماده شوند.
بررسی روش ها و راهبردهای تدریس در کلاس های چند پایه با تاکید بر روش یادگیری خود راهبری
حوزههای تخصصی:
هرفردی خواه در شهر خواه در روستاه برای رشد کامل استعدادهای خویش باید امکانات مساوی داشته باشد. زیرا هوش را هم در جاهای کم جمعیت می توان سراغ گرفت و هم در نقاط پر جمعیت، هم بر سر راه های باریک و هم بر سر شاهراه ها ، هر جا کودک باشد هوش هم هست. آموزش در کلاس های چند پایه، شیوه ای است که دسترسی کودکان روستایی را به کلاس درس بیشتر می کند. البته تدریس در این کلاس ها، نیازمند برخورداری از مهارت های ویژه و روشهای مناسب سازماندهی کلاس است. همچنین «به روز کردن شیوه های تدریس، کارآمد کردن بهره گیر ی از منابع، افزایش مشارکت جمعی و توسعه سواد» را می توان از دلایل تشکیل کلاس های چند پایه شمرد. هدف از پژوهش حاضر " بررسی روشها و راهبردهای تدریس در کلاس های چند پایه با تاکید بر روش یادگیری خود راهبری" می باشد. روش تحقیقی مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اگر مدیریت کلاسهای چند پایه ، توام با استفاده از رویکردهای آموزشی مناسب باشد، گاهی پیشرفت هایی بالاتر از کلاس تک پایه به دست می دهد.
تجارب دانش آموزان دوره ابتدایی از معلمان جایگزین (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
145 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش پدیدارشناختی، با هدف بررسی تجارب دانش آموزان دوره ابتدایی از معلمان جایگزین انجام گرفت. بدین منظور، تعداد سی و یک نفر از دانش آموزانی که حداقل به مدت یک نوبت تحصیلی معلم جایگزین داشته اند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با هر دانش آموز به طور میانگین حدود 30 دقیقه مصاحبه شد و داده ها، با استفاده از روش پنج مرحله ای ین مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تجارب دانش اموزان از مدیریت کلاسی و راهبردهای تدریس معلمان جایگزین، به ویژگی های معلمان جایگزین همچون میزان تجربه و دانش تربیتی و شایستگی عاطفی و اجتماعی آنان، بستگی دارد. همچنین، بیشتر دانش آموزان از قانون کاهش ساعت موظف معلمان اصلی ناراضی هستند. نتیجه این که لازم است در انتخاب معلمان جایگزین، دقت کافی صورت گیرد و با انجام تحقیقات بیشتر، لزوم تغییر در قانون کاهش ساعت موظف معلمان دوره ابتدایی بررسی شود.
ارائه مدلی برای تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی کشور به ثمر رسیدن رسالت های تعلیم و تربیت عملی در خروجی فرآیند سیستم دانشگاه ها یعنی دانشجویان است. ازاین رو با توجه به مباحث مرتبط با اثربخشی تدریس استادان، هدف از این پژوهش ارائه مدل تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی و سازوکار اجرایی آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده است. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و با مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و یافته ها حاکی از آن بود که 50 مفهوم در منابع علمی مختلف، 126 مفهوم جدید در متن مصاحبه ها و نهایتاً 150 مفهوم جدید پس از سازمان دهی مفاهیم احصاء شده از مصاحبه ها و منابع علمی مورد شناسایی قرار گرفت. مقوله ها و راهبردهای اصلی در تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی در ابعاد توانمندی علمی-پژوهشی استاد، ویژگی های حرفه ای استاد، مهارت های فردی-آموزشی، راهبردهای مربوط به استادان، راهبردهای مربوط به آموزش و راهبردهای مربوط به دانشگاه طبقه بندی شدند. کاربست این الگو و آگاهی از مؤلفه های آن در بخش های مختلف می تواند در بهبود کارایی و اثربخشی تدریس ایفای نقش کرده و قادر است تا احتمال توسعه دانشگاه های ایران در آینده را افزایش بخشد.
راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه: مطالعه ای پدیدارشناسانه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین راهبردهای تدریس مطلوب در کلاس های درس چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران با رویکرد پدیدارشناسی است. برای درک تجربه زیسته شرکت کنندگان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شده است. نمونه پژوهش حاضر آموزگارانی هستند که بیش از پنج سال در کلاس های چند پایه تدریس کرده اند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته جمع آوری و سپس به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش مهمترین راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چند پایه در مقطع ابتدایی از دیدگاه آموزگاران عبارتند از: به کارگیری روش تدریس چندپایه تلفیقی، استفاده از روش ایفای نقش، به کارگیری روش همیاری و بحث گروهی، استفاده از راهبرد معلم یاری، استفاده از ظرفیت های محیطی و مدیریت و سازماندهی کلاس درس اشاره کرد. در نتیجه از دیدگاه مصاحبه شوندگان می توان گفت به کارگیری راهبردهای تدریس مطلوب در کلاسهای چندپایه می تواند منجر به اثربخش تر شدن تدریس و در ادامه منجر به عمیق تر شدن یادگیری دانش آموزان گردد.
بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایۀ مدارس ابتدایی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی بوده است. با توجّه به اینکه در کلاس های چندپایه، سطوح تحصیلی دانش آموزان متفاوت است، به استراتژی های یاددهی-یادگیری گوناگون نیاز است تا تدریس موثر واقع شود. روش پژوهش حاضر، کیفی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی است. ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقاله های علمی-پژوهشی و سایر مقاله ها، کتاب ها، در حوزه تدریس در کلاس های چندپایه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر کودکی با توانایی، نیاز و ویژگی های منحصر به فردی برای یادگیری وارد کلاس می شود. این بدین معناست که معلّم نیازمند تدوین و اجرای راهبردهای تدریسی است که وی را قادر به پرداختن به نیازها، ظرفیت ها، علائق و توانمندی های هر یک از کودکان کند. شناخت دانش آموزان زمان بر است، امّا یک معلّم کلاس درس چند پایه می تواند کاری کند که کلاس درس برای یادگیری دانش آموزان منحصر به فرد شود؛ در این راستا راهبردها، رویکردها و نکات موثر بی شماری وجود دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: استفاده از محتوای مناسب و انعطاف پذیر، استفاده از یادگیری متناسب با سرعت هر یک از دانش آموزان، توجّه بیشتر به دانش آموزانی که نیاز به آموزش ویژه دارند، تدریس به همه گروه ها با یکدیگر، تدریس به یک پایه در حالی که پایه های دیگر مستقلانه در حال فعالیت هستند، تدریس یک موضوع به تمامی پایه ها با سطوح سختی متفاوت، تدوین فعالیت برای گروه هایی که به آن ها تدریس نمی شود و ... .
ارائه مدلی برای تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۱۶-۸۳
یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی کشور به ثمر رسیدن رسالت های تعلیم و تربیت عملی در خروجی فرآیند سیستم دانشگاه ها یعنی دانشجویان است. لذا با توجه به مباحث مرتبط با اثربخشی تدریس استادان، هدف این پژوهش ارائه مدل تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی و سازوکار اجرایی آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بود. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته از 15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران صورت گرفت. تحلیل داده ها و یافته ها حاکی از آن بود که 50 مفهوم غیرتکراری (219 مفهوم با تکرار) در منابع علمی مختلف، 126 مفهوم جدید در متن مصاحبه ها و نهایتاً 150 مفهوم جدید پس از سازمان دهی مفاهیم احصاء شده از مصاحبه ها و منابع علمی مورد شناسایی قرار گرفت. مقوله ها و راهبردهای اصلی در تسهیل اثربخشی تدریس اعضای هیئت علمی در ابعاد توانمندی علمی-پژوهشی استاد، ویژگی های حرفه ای استاد، مهارت های فردی-آموزشی، راهبردهای مربوط به استادان، راهبردهای مربوط به آموزش و راهبردهای مربوط به دانشگاه طبقه بندی شدند. به کارگیری مدل پژوهش می تواند به عنوان ابزار افزایش اثربخشی مورد استفاده اعضای هیئت علمی، مدیران دانشگاه ها و سیاست مداران آموزش عالی قرار گیرد.
راهکارهای نوین برای آموزشگران به منظور کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات در آموزش علوم
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۸ زمستان ۱۳۸۵ شماره ۳۲
105 - 131
علوم مهندسی از جمله علومی است که با پیشرفت و توسعه هر کشور ارتباط تنگاتنگی دارد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که کشورهای پیشرفته علی رغم تلاش گسترده شان نتوانسته اند افراد زیادی را در داخل کشور به این رشته های علوم مهندسی و نیز علوم پایه جذب کنند. تحلیل های انجام شده نشان می دهد که یکی از دلایل این امر، روش های آموزش علوم به خصوص در دوران قبل از دانشگاه است. از سوی دیگر، مطالعات انجام شده تیمز نیز بیانگر بعضی از واقعیت ها در بار ه وضعیت نامطلوب شیو ه های آموزش علوم در بسیاری از کشورها از جمله کشور ایران است. عده ای از صاحبنظران معتقدند که برای بهبود بخشیدن به وضعیت فعلی علوم باید روش های متفاوتی برای تدریس و سازماندهی برنامه های درسی جستجو کرد. یکی از این راه ها توجه به فناوری های آموزشی و کاربست فناوری های نوین در آموزش است. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که برای ایجاد تغییر و تحول در آموزش علوم، بهره گیری از فناوری ها در تمام مراحل یاد دهی یادگیری باید به منزله یک اصل تلقی شود و برای تأمین فناوری ها پیش بینی های لازم به عمل آید. از سوی دیگر، ارتباط های آموزشگر و فراگیر باید از ارتباط های یک سویه به برقراری ارتباط های چند سویه سوق داده شود. این نقش هنگامی به خوبی ایفا می شودکه آموزشگران و فراگیران توانایی لازم برای بهره گیری از این فناوری ها را داشته باشند و به تأثیر فناوری بر اثر بخشی تدریس و یادگیری اعتقاد و ایمان داشته باشند؛ در غیر این صورت بهره گیری از این فناوری ها اثربخش نخواهد بود. لذا، با ارائه راهکارهایی در این مقاله، آموزشگران می توانند از ضعف خود در این زمینه آگاه شوند و در صدد رفع آن برآیند. در این مقاله با بهره گیری از نتایج پژوهش های انجام شده، در باره مطالبی مانند: اهمیت بهره گیری از فناوری، نقش فناوری در تدریس و یادگیری علوم و موانع بهره گیری از آن بحث و توصیه هایی درخصوص چگونگی بهره گیری از فناوری در آموزش علوم بیان شده است.
واکاوی راهبردهای آموزش نحو به غیر عرب زبانان
حوزههای تخصصی:
نحو یا دستور زبان عربی یکی از مواد درسی بسیار مهم در دوره کارشناسی و نیز در دوره های تکمیلی برای غیر عرب زبانان به شمار می رود. نحوه تدریس این ماده همواره آمیخته با دشواری های زیادی بوده است، و دانشجویان و فراگیران، همواره بر سخت و یکنواخت بودن قواعد، روش های تدریس خشک و غیر فعال و مسائلی از این دست اشاره می کنند. در جستار حاضر، ضمن تأکید بر جدا نمودن دو مقوله نحو علمی و نحو آموزشی، راهبردهای سنتی مورد اشاره قرار گرفته و محاسن و معایب آن ها مورد مداقّه قرار گرفته است. علاوه بر آن راهبردهای جدیدی نیز جهت کاربست اساتید پیشنهاد شده، و معایب و محاسن آن ها نیز مورد بررسی واقع شده است. ما حصل جستار حاضر این است که ما باید ضمن پرهیز از تدریس مباحث نحوی غیر ضروری، بیشتر به جنبه های کاربردی آن توجه نمائیم، و راهبردهای جدید و مشارکتی را جهت بهبود فرایند یاددهی یادگیری به کار ببندیم.
آموزش تفکّر به کودکان و نوجوانان در بستر راهبردهای تدریس و محتوای کتابهای درسی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تبیین آموزش تفکّر به کودکان و نوجوانان در بستر راهبردهای تدریس و محتوای کتاب های درسی بود. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیلی-استنتاجی بود. نتایج نشان داد، آموزش تفکّر متشکل از هفت وجه است. برای آموزش هر وجه، راه کارهای عملیاتی در قالب راهبردهای فعال تدریس مطرح شد که امکان پیاده سازی آن، در زمان مشخص شده ی برنامه درسی مدارس وجود دارد. اولین مساله در آموزش تفکّر، این است که موضوع مناسب آموزشی هر نوع تفکّر از کتاب های درسی احصا گردد. سپس امکانات و فضای آموزشی مناسب آموزش آن نوع تفکّر باید فراهم آید. در جریان آموزش تفکّر در بستر راهبردهای تدریس باید توجه داشت، هم زمان دو هدف دست یابی به اهداف مندرج در محتوای موردنظر کتاب درسی و فعال سازی و به تبع آن، رشد جریان تفکّر فراگیر مد نظر است و نباید یکی جای دیگری را بگیرد. بکارگیری هر نوع تفکّر، کارکرد خاص خود را دارد که دیگر انواع تفکّر ندارد؛ به همین دلیل برای رسیدن به رشد همه جانبه، نباید از هیچ یک از انواع تفکّر غفلت کرد. همه ی دروس و همه ی کلاس های درس با هرنوع محتوایی، می تواند یک میدان عمل برای آموزش تفکّر باشد.
نقش ایدئولوژی های برنامه درسی در جهت دهی به ارزش ها، اهداف و روش های تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین موضع گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی (جزمیت گرایی مذهبی، انسان گرایی منطق گرا، پیشرفت گرایی، نظریه انتقادی، نومفهوم گرایی و کثرت گرایی شناختی) نسبت به ارزش ها، اهداف، و روش های تربیتی انجام شد. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فصل مرتبط با ایدئولوژی های برنامه درسی از کتاب تصورات تربیتی (آیزنر، 1994) تحلیل شد تا جهت گیری هر یک از ایدئولوژی ها در مورد منطق، اهداف، و محتوای برنامه درسی تعیین گردد. سپس در مرحله دوم، یازده متخصص نظریه برنامه درسی از طریق یک پیمایش کیفی دعوت به مشارکت شدند تا نتایج به دست آمده را ارزیابی و بهبود بخشند. به این ترتیب، یک چارچوب مفهومی تدوین شد که سیاست گذاران تربیتی، برنامه ریزان درسی، معلمان، و والدین می توانند با استفاده از آن، شناخت جامعی از جهت گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی درباره هفت عنصر اساسی برنامه درسی (منطق حاکم، آرمان تعلیم و تربیت، دانش دارای ارزش تدریس، تدریس اثربخش، نقش معلم، نقش دانش آموز، و کارکرد ارزشیابی آموزش) به دست آورند و بر اساس این شناخت، درباره ایدئولوژی برنامه درسی مورد ترجیح خود تأمل نمایند.