درخت حوزه‌های تخصصی

اختلال خلقی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷۳۹ مورد.
۱۲۱.

اثربخشی روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی کیفیت زندگی مهارت های اجتماعی هیجان روان درمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۸۷۰ تعداد دانلود : ۶۲۰
مقدمه: اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در بین دانشجویان محسوب می شود که جنبه های مختلف زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد. روش کار: این کارآزمایی بالینی در بازه ی زمانی مهر تا اسفند 1393 انجام شد. جامعه ی آماری را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دادند. 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان مراجعه کننده به کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد با شکایت افسردگی، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون تحت 8 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای روان درمانی بین فردی کوتاه مدت قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک-2، کیفیت زندگی (WHOQOL)، ابرازگری هیجانی (EEQ)، مهارت های اجتماعی (SSI) و جمعیت شناختی بود. داده ها با کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند. یافته ها: نمره ی کلی افسردگی در گروه آزمون به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود (004/0=P). هم چنین، نمرات تمام شاخص های ابرازگری هیجانی (031/0=P)، خرده مقیاس های بیانگری هیجانی، بیانگری اجتماعی، حساسیت هیجانی، کنترل هیجانی و کنترل اجتماعی پرسش نامه ی مهارت های اجتماعی(047/0=P) و حیطه های سلامت روان شناختی و روابط اجتماعی کیفیت زندگی به طور معنی داری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (023/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد روان درمانی بین فردی کوتاه مدت می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش نشانگان افسردگی و بهبود در مولفه های کیفیت زندگی، ابرازگری هیجانی و مهارت های اجتماعی در نظرگرفته شود.
۱۲۲.

اثربخشی سایکودرام بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی وابستگی به مواد سایکودرام پیشگیری ازعود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۳۸۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سایکودرام بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی بود. روش: این مطالعه به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 20 نفر از مردان وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر کرمانشاه که دوره سم زدایی را با موفقیت گذرانده بودند با روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در طی 6 هفته در جلسات سایکودرام شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که مداخله سایکودرام در کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی موثر است.
۱۲۳.

مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نگرانی اجتناب شناختی عدم تحمل بلاتکلیفی جهت گیری منفی به مشکل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۴۹۲ تعداد دانلود : ۶۶۰
هدف پژوهش حاضر مقایسة متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی بود. مواد و روشها: از سه گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم، هر یک به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز، در سه گروه، پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، به کار گرفته شد. داده ها به روش واریانس چند متغیره و واریانس تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیرو افراد عادی در چهار متغیر به سطح معناداری رسیده است(P<0/05). تحلیل واریانس نیز نشان داد، بین متغیرهای شناختی فوق در سه گروه، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). بعلاوه، آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی نشان داد که در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و جهت گیری منفی به مشکل، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق، در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی اساسی نشان دادکه هیچ یک از متغیر های شناختی فوق به سطح معناداری نرسیده است (P>0/05). همچنین آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی نشان داد که همه متغیر ها به سطح معناداری رسیده است( P<0/05). نتیجه گیری: بر اساس موارد فوق می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های شناختی در اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی موثر است.
۱۲۴.

افسردگی پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در مناطق روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی زایمان عوامل خطر سنین باوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۶۷۱
زمینه و هدف: با وجود اقدامات چشمگیر سال های اخیر نسبت به بهبود وضعیت سلامت طبی زنان در سنین باروری، سلامت روان این گروه به نحو بارزی مغفول مانده است. با توجه به شیوع روزافزون افسردگی به ویژه در زنان سنین باروری، تأثیرات منفی آن بر سلامت، کیفیت زندگی آنان و سایر اعضای خانواده و تأثیرپذیری بالای افسردگی زنان از عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی جوامع مختلف، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان و ارتباط آن با بعضی عوامل خطر اجتماعی و جمعیت شناختی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان نجف آباد انجام شد. بدین طریق می توان پیشنهادات را برای برنامه ریزی بهداشتی، بر عوامل خطر بومی مبتنی نمود. مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در تابستان 1383 صورت گرفت. در این مطالعه، یک گروه 640 نفره شامل کلیه مادران مناطق روستایی شبکه بهداشتی- درمانی نجف آباد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند که از زمان زایمان آن ها 2 ماه تا 1 سال گذشته بود. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد افسردگی Edinburgh (ویژه دوره پس از زایمان) و یک پرسش نامه محقق ساخته مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک و سایر متغیرهای مورد نظر در مطالعه جمع آوری شد. یافته ها: شیوع کلی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه، 2/37 درصد به دست آمد. خانه دار بودن، حاملگی ناخواسته، عدم شیردهی، بیماری مادرزادی آشکار نوزاد، نخست زا بودن و داشتن بیش از 3 مورد زایمان از عوامل اصلی مرتبط با افسردگی پس از زایمان در مطالعه حاضر بودند. سن مادر، نوع زایمان، وضعیت اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات مادران و عدم رضایت از جنسیت کودک رابطه ای با افسردگی مادران نداشت. نتیجه گیری: مطالعات متنوع گذشته، مدرک معتبری را در حمایت از وجود عوامل خطر مشترک دموگرافیک و اجتماعی برای افسردگی پس از زایمان در جوامع مختلف ارایه نکردند. بنابراین، جهت پیشگیری از افسردگی پس از زایمان، هر نوع مداخله بهداشتی لازم است مبتنی بر عوامل خطر منطقه ای صورت گیرد.
۱۲۵.

بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی حمایت اجتماعی سرمایه اجتماعی اعتماد بین شخصی زنان متأهل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده جامعه شناسی زنان
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۶۴۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی در میان زنان متأهل نگاشته شده است. روش پژوهش مورد استفاده، پیمایش بود و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد 378460 نفر بود که از بین آن ها، 384 نفر به عنوان نمونه نهایی بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور برآورد اعتبار آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss18 ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوسی داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، 24% تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی»توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
۱۲۶.

حافظه کاری هیجانی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۲۷.

سوگیری توجه به محرکهای هیجانی در دو حالت افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۲۸.

پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب شخصیت خارش بیماری های پوستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۴۲۱
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود. روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید. یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
۱۲۹.

مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۳۰.

اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت بر کاهش افسردگی زنان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی درمان راه حل مدار کوتاه مدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۳ تعداد دانلود : ۵۱۳
زمینه و هدف: : از آن جایی که زنان نقش های چندگانه ای از قبیل فرزندپروری، خانه داری و نیز برخی از زنان، شغل بیرون از منزل و سرپرستی خانواده را بر عهده دارند، حالات روانی آنان تأثیر بسزایی در کارکرد خانواده و ایفای نقش های آنان به ویژه فرزندپروری دارد. میزان بالاتر افسردگی در میان زنان، یک نیاز اضطراری برای سبب شناسی، پیشگیری و راهبردهای درمانی وابسته به جنسیت را نشان می دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت بر کاهش افسردگی زنان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بوده است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه از جامعه آماری زنان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کاشان یک نمونه به صورت تصادفی ساده (نامحدود) به تعداد 30 نفر بر اساس داشتن نمرات افسردگی متوسط به بالا در مقیاس افسردگی بک انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم یافتند. برای انجام مداخله درمانی در طی 8 جلسه هفتگی، درمان راه حل مدار کوتاه مدت در گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS 19 تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که درمان راه حل مدار کوتاه مدت به طور معنی دار در کاهش افسردگی زنان (001/0 P<) مؤثر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه می توان گفت که درمان راه حل مدار کوتاه مدت می تواند با تمرکز بر نشانگان افسردگی در زنان منجر به کاهش افسردگی و بهبود زندگی گردد. بنابراین در کلینیک ها و محیط های درمانی از این روش می توان برای کمک به زنان برای درمان افسردگی آنان استفاده کرد.
۱۳۱.

نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب منبع کنترل نشخوار؛ نگرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۰۷۹ تعداد دانلود : ۴۹۴
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلالهای افسردگی مهاد و اضطرابی بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. روش: یکصد و دوازده بیمار مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی (۵۸ افسرده، ۵۴ مضطرب) با تکمیل پرسشنامه منبع کنترل، مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه نگرانی، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب بک در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه داشته باشند.
۱۳۲.

مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی شدت فازهای مانیا و مختلط اختلال دو قطبی با شدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی اختلال وسواسی - جبری هم ابتلایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی دوقطبی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : ۲۹۴۲ تعداد دانلود : ۹۴۸
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P). نتیجه گیری: ارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
۱۳۳.

نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت فیزیکی خشونت روانی خشونت اقتصادی انتقال بین نسلی خشونت درخانواده اصلی خشونت در خانواده فعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جسمی و روانی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت روانشناسی زنان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۱۸۴ تعداد دانلود : ۷۱۴
هدف از این تحقیق بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مرکز قانونی شهر شیراز بود. تعداد 283 زن خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز به شیوه دردسترس برگزیده شدند و به سه پرسشنامه سبک های دلبستگی، سنجش خشونت علیه زنان، سنجش خشونت در خانواده اصلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای در الگویژوهش از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت در خانواده اصلی هم دارای اثر مستقیم بر خشونت در خانواده فعلی و هم دارای اثر غیرمستقیم بر آن با واسطه گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است. سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی واسطه انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی است.
۱۳۵.

اثر بخشی طرحواره درمانی بر کاهش علائم و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوعI و II(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دو قطبی طرح واره درمانی طرح واره های ناسازگار اولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۶
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش علاﺋم و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی انجام شد. هدف شناسایی طرح واره ها ناسازگار بیمار و تلاش در جهت اصلاح یا تغییر آن ها است. مواد و روش ها: آزمودنی ها 30 نفر شامل 10 مرد و 20 زن بوده اند که از میان مراجعه کنندگان در دسترسی که به مرکز پزشکی نور اصفهان و دو مطب از میان مطب های روان پزشکان اصفهان و مرکز مشاوره باران مهر شاهین شهر مراجعه نموده و توسط یک روان پزشک بر اساس ملاک تشخیصی متن تجدید نظر شده ی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانیDSM-IV-TR تشخیص اختلال دو قطبی نوع اول یا دوم را دریافت و تحت درمان دارویی قرار گرفته انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه اختصاص یافتند. گروه آزمایش درمان دارویی به همراه طرح واره درمانی و گروه کنترل تنها درمان دارویی دریافت نمود. از پرسش نامه مانیای یانگ (YMRS)، آزمون سنجش اختلال افسردگی دو قطبی (BDRS)، پرسش نامه طرحواره های یانگ (YSQ3) قبل و بعد از درمان استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و کوواریانس چند متغیری تحت نرم افزار 18 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با کنترل متغیر همپراش تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل برای هر سه متغیر علایم مانیا، علایم افسردگی و طرح واره های ناسازگار اولیه بعد از مداخله معنی دار بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، طرح واره درمانی به عنوان یک درمان روان شناختی مکمل با دارودرمانی بیماران دوقطبی در کاهش علاﺋم و تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی مؤثر بود، لذا تهیه پروتکل هایی منظم جهت طرحواره درمانی و افرودن آن به درمان دارویی این بیماران پیشنهاد می گردد.
۱۳۶.

پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبرد مقابله ای خودکشی سبک هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۵
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
۱۳۷.

خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی مذهب خاموشی تنهایی خود انتقادی رابطه رمانتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره بزرگسالی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
  5. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره
تعداد بازدید : ۲۲۴۲ تعداد دانلود : ۸۵۰
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت. روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند. نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
۱۳۸.

طراحی و پیاده سازی یک سیستم تشخیص خودکار اختلال دوقطبی مبتنی بر سیگنال های مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی شبکه های عصبی Neural Network سیگنال الکتریکی مغز (EEG) توان باندهای فرکانسی Bipolar Disorder

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی دوقطبی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۶۵۰
زمینه و هدف: تشخیص صحیح بیماری اختلال دوقطبی به مهارت و تجربه بالای روان پزشک نیاز دارد و در بسیاری موارد شباهت های موجود در علائم منجر به تشخیص نادرست و حادتر شدن بیماری می شود. هدف این پژوهش استفاده از سیگنال های مغزی در زمینه تشخیص مؤثر این بیماری است. مواد و روش ها: مطالعه بر روی 12 فرد سالم و 12 فرد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شده است و سیگنال های الکتریکی مغز بر اساس استاندارد 20-10 و به صورت 16 کاناله ثبت شده است. با توجه به نتایج به دست آمده توسط سایر گروه های تحقیقاتی، این مطالعه بر روی سیگنال های الکتریکی کانال های F3، F4، P3، P4، T3، T4، O1 و O2 انجام شده است. دسته ویژگی های انرژی کل سیگنال و انرژی باندهای فرکانسی، فرکانس مرکزی، فرکانس ماکزیمم، ضرایب (AR یا Autoregressive) و توصیف های جورث از سیگنال های دریافتی استخراج شده و بر اساس این ویژگی ها افراد سالم و بیمار از طریق شبکه های عصبی پس انتشار و شعاع مبنا تفکیک شده اند. یافته ها: در بررسی دقیق ویژگی های استخراج شده می توان مشاهده نمود که ویژگی هایی چون فرکانس ماکزیمم، توان باند theta، تحرک و ضرایب AR مختلف می تواند مرجع مناسبی برای جداسازی گروه سالم از بیمار باشد. نتیجه گیری: در فرایند تشخیص خودکار، طبقه بندی کننده شعاع مبنا 3/87% و طبقه بندی کننده پس انتشار 7/94% قدرت تفکیک صحیح را دارا می باشند و براساس این نتایج می توانیم با صحت قابل قبولی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی را از افراد سالم تشخیص دهیم.
۱۳۹.

مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری اعتیاد معنادرمانی افس ردگی امی د به زندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان امید
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۴۹۸
هدف: ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی-رفت اری و معنادرمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در افراد معتاد به مواد مخدر بود. این پ ژوه ش آزمای شی، از نوع پی ش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 می باشد. ابتدا تعداد 60 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس بر اساس نمرات پرسش نامه افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر تعداد 30 نفر از این افراد بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنادرمانی و گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری-شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی تفاوت وجود ندارد، اما درمان شناختی-رفتاری در افزایش امید به زندگی تأثیر بیشتری نسبت به معنا درمانی دارد. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان