فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اسکلروزیس چندگانه یک بیماری تخریب کننده ی سیستم عصبی مرکزی است که به علت ایجاد آسیب های شناختی، می تواند کیفیت زندگی این بیماران را کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه است. 46 بیمار 20 تا 40 ساله ی مبتلا به اسکلروزیس چندگانه که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و انتظار تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرم افزار توان بخشی حافظه، 12 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه انتظار در آن دوره هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش آن ها به بعد از اجرای پژوهش موکول شد. آزمون ظرفیت حافظه ی کاری دانیمن وکارپنتر و پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، به کار رفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون نشان داد، همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه آینده نگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون وجود دارد. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. بنابراین توان بخشی شناختی رایانه ای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه کاری و آینده نگر بیماران مبتلا به اسکلروزیس چندگانه دارد و می توان از آن به عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست.
پیش بینی کیفیت زندگی براساس خوش بینی در بیماران هموفیلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی براساس خوش بینی در بیماران هموفیلی بود. روش این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری هموفیلی بود که در نیمه اول سال 1395 عضو انجمن هموفیلی ایران بودند که از این میان تعداد 290 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به وسیله فرم کوتاه پرسشنامة کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه سبک های اسنادی جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیره و با استفاده ازSPSS-20 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک کلی، سبک ثابت کیفیت زندگی را پیش بینی نمودند. همچنین به ترتیب سبک کلی (233/0-= β) و سبک ثابت (133/0-= β) بیشترین قابلیت پیش بینی کیفیت زندگی را دارند. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان داشت که خوش بینی در کیفیت زندگی بیماران هموفیلی نقش دارد.
مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی-رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه در جوامع مختلف با روند صعودی بیماریهای قلبی عروقی مواجه هستیم. مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی- رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی انجام شد. روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای، داده ها از 300 نفر شامل 150 نفر سالم و 150 نفر بیمار که در سال 1392 به بیمارستان های قلب و عروق شهر تهران مراجعه و بستری شده بودند، جمع آوری گردید که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. ابزار سنجش تحقیق شامل مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، مقیاس سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری کارور وایت و مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون بودند. تحلیل داده ها با تحلیل رگرسیون لجستیک دوجمله ای و یو-من ویتنی با کمک نسخه ی 18 نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها: ابعاد کمال گرایی متغیرهای تردید نسبت به اعمال، انتظارات والدین و نظم و ترتیب با متغیر بیماری عروق کرونر یا نبود آن (متغیر ملاک)، رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). در سیستم مغزی-رفتاری، بازداری رفتاری و تفریح طلبی فعال سازی با متغیر ملاک، رابطه ی منفی و معنی دار و جنگ و گریزبا متغیر ملاک، رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). تاب آوری در دو گروه تفاوتی نشان نداد (158/0=P). نتیجه گیری: اجزای خاصی از ابعاد کمال گرایی و سیستم های مغزی-رفتاری با بیماری عروق کرونر قلب، ارتباط اختصاصی دارد و می توانند مولفه های مناسبی در تحلیل های روان شناختی بروز بیماری کرونر قلب باشند.
اثربخشی شناخت درمانی بر کاهش هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 یکی از انواع اختلالات متابولیک و فیزیولوژیک بدن است که ارتباط مستقیمی با الگوی رفتاری و سبک زندگی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی شناخت درمانی بر کاهش هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماري پژوهش را کليه بیماران مبتلا به ديابت نوع 2 در طیف سني 25 تا 45 سال که به کلينيک ديابت بيمارستان گنجويان دزفول مراجعه کرده بودند و یک سال از بیماری آنان گذشته بود، تشکیل داد. از میان آن ها، 40 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه دو ساعته مداخله درمان شناختی را به شیوه گروهی و به صورت هفتگی دریافت کرد. گروه شاهد نیز در لیست انتظار قرار داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: شناخت درمانی منجر به کاهش هموگلوبین گلیکوزیله گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پيگيري شد؛ در حالی که گروه شاهد تغییر معنی داری را در پس آزمون نسبت به پیش آزمون نشان نداد.
نتيجه گيري: آموزش شناخت درمانی می تواند در کنترل قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مؤثر باشد.
بررسی اثر ترس القاشده بر سطوح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک ضمن حل مسایل طبقه بندی شده کشف مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این پژوهش با هدف بررسی اثرترس القاشده برسطوح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک ضمن حل مسایل طبقه بندی شده کشف مفهوم انجام شد.که تعداد 60 نفر از دانشجو یان که ازلحاظ هیجانی خنثی بودند دراین پژوهش مشارکت داده شدند. روش:پژوهش حاضر ازنوع آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های کنترل استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود که از بین 8 دانشکده دانشگالزهرا(س) 200 دانشجو بطور تصادفی انتخاب شده و با پرسشنامه شخصیتی درون گرایی_ برون گرایی آیزنک مورد ارزیابی قرار گرفتند که از این تعداد 60 نفرآنها که از نظر درون گرایی_برون گرایی خنثی بودند انتخاب شده وبطور تصادفی به 6 گروه 10نفره(3 گروه آزمایشی و3 گروه کنترل) تقسیم شدند.سپس هرگروه تحت تأثیر یک سطح از مسایل طبقه بندی شده کشف مفهوم(ساده،نیمه پیچیده و پیچیده) طی دو مرحله قرار گرفتند و بین دو مرحله هیجان ترس به گروه های ازمایشی القا گردید. ابزارآزمایشی علاوه بر پرسشنامه شخصیتی آیزنک،کارتهای محقق ساخته جهت کشف مفهوم، برنامه القای ترس، دستگاه فشار سنج و کرونومتر بود. و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی وبه وسیله نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته ها نشان دادند که ترس بر فشارخون سیستولیک گروه ها در هر سه سطح تکلیف و بر فشارخون دیاستولیک گروه ها در دوسطح تکلیف ساده وپیچیده تأثیر معناداری داشته(p
طراحی مدل ارتقاء سرمایه روانشناختی در بیماران دیابتی: تبیین نقش کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرمایه روان شناختی از مفاهیم نوینی است که از هزاره سوم شده است.از این رو هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای ارتقای سرمایه روان شناختی با محوریت ادراک بیماری بوده است. روش: این پژوهش کمی و از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه بیماران شاغل ،مبتلا به دیابت نوع دو و عضو مرکز تحقیقات دیابت مشهد که از این تعداد 80 نفر به روش نمونه های در دسترس انتخاب شدند.داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ادراک بیماری(IPQ)،سرمایه روان شناختی لوتانر و پرسشنامه کیفیت زندگی ویژه افراد دیابتی گردآوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزارAmos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ادراک بیماری با سرمایه روان شناختی رابطه مثبت اما غیر معنادار دارد،اما وقتی کیفیت زندگی در رابطه بین آنها مداخله می کند،ضریب و شدت همبستگی آنها افزایش پیدا می کند. نتیجه گیری: آزمون برازندگی مدل بیانگر مناسب بودن آن برای بیماران دیابتی است.
بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع سوءمصرف شیشه و لزوم درمان های مناسب برای آن، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر کاهش میزان ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه بود.
روش کار: این مطالعه ی بالینی، در طی آذر 1393 تا تیر 1394 با جامعه ی آماری افراد مبتلا به حداقل یک سال سوءمصرف شیشه (بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و انجام آزمایش) مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد مهرآوران و مرکز درمان پرهیزمدار مشهد، انجام شد. از طریق نمونه گیری هدف مند 21 نفر، انتخاب و به شیوه ی تصادفی در سه گروه برابر (تحریک آندی راست، تحریک آندی چپ و شم) قرار گرفتند. از پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، سنجش ولع پایه ی مصرف آمفتامین، آزمون تصویری سنجش ولع القایی مصرف شیشه استفاده شد. داده ها با کمک آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 20 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی تاثیر معنی داری در کاهش میزان ولع القایی مصرف کنندگان دارد (002/0=P). در حالی که تحریک این ناحیه به صورت آندی راست/کاتدی چپ در کاهش ولع مصرف تاثیر معنی داری داشت (001/0=P)، تحریک آندی چپ/کاتدی راست با کاهش معنی داری در میزان ولع، همراه نبود (397/0=P). بر خلاف ولع القایی، تحریک ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی چپ و راست در کاهش ولع پایه ی آزمودنی ها موثر بود (000/0=P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، به نظر می رسد می توان از تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی راست و چپ به عنوان درمان موثر در کاهش ولع مصرف پایه و القایی شیشه در بیماران سوء مصرف کننده ی آن استفاده کرد.
ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد متبلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده\nزمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .\nروش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .\nیافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .\nنتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :خودمراقبتی یکی از عوامل مهم در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به دیابت است. مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نقش مهمی در افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روش ها:این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر تهران در سال 1393 بود. افراد نمونه در مرحله نخست بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش نامه خود مراقبتی SDSCA (Summary of Diabetes Self Care Activities)، با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و شاهد (12 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه در معرض آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت، اما گروه شاهد مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود داشت. این تفاوت در سطح 01/0 > P معنی دار بود. از این رو، می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی موجب افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت گردید. نتیجه گیری:نتایج پژوهش دلالت بر تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت دارد. بر این اساس، می توان در مراکز و کلینیک های دیابت، علاوه بر درمان های دارویی رایج، از مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی جهت افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت استفاده نمود.
اثر بخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص های روانشناختی و جسمانی در بیماران با فشار خون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص های روان شناختی و جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه آزمایش، طی 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. این مطالعه یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در بهزیستی روانشناختی و زیر مقیاس های آن، همجوشی شناختی و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی، مداخله مؤثری در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی است.
تاثیر مشاوره پزشکی بر استرس و فاکتورهای فیزیولوژیک بیماران قلبی پس از عمل جراحی پیوند عروق کرونر و آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال از راه پوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: استرس و دیگر ناراحتی های هیجانی شیوع بالایی در میان بیماران قلبی-عروقی دارد. لذا پژوهش حاضر اثربخشی ارائه مشاوره پزشکی را بر میزان استرس و عملکردهای جسمانی بیماران قلبی بعد از دو مداخله درمانی قلبی آنژیوپلاستی کرونری و عمل جراحی بای پس عروق کرونر بررسی نموده و این دو گروه بیمار قلبی را با هم مقایسه کرده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. گروه نمونه شامل60 نفر بیمار قلبی بود که به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. سنجش استرس بیماران در دو مرحله پیش آزمون (قبل از درمان) و پس آزمون (بعد از درمان) با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده صورت گرفت و عملکردهای جسمانی نیز از پرونده پزشکی بیماران طی دو نوبت استخراج و ثبت گردید. یافته ها: مقادیر استرس پس آزمون در گروه آزمایشی کمتر از گروه کنترل بود، اما این ارقام به لحاظ آماری معنادار نبود. داده ها با استفاده از روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شد. نتیجه گیری: ارائه مشاوره پزشکی بر میزان استرس بعد از مداخله درمانی بیماران قلبی و همینطور عملکردهای فیزیولوژیک آنان تاثیر دارد هرچند به لحاظ آماری معنادار نیست. بر اساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد استرس این بیماران خاص و متفاوت بوده، نیازمند بررسی و اندازه گیری توسط ابزار مخصوص می باشد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند وسیله ای برای کاهش مشکلات روان شناختی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اصفهان بود. مواد و روش ها:در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و دوره پیگیری استفاده شد. بدین منظور، به مدت دو ماه تعداد 30 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی شهر اصفهان که تشخیص اختلال را توسط روماتولوژیست دریافت کرده و سایر ملاک های ورود و خروج به پژوهش را نیز دارا بودند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ادراک شدت درد (Mc Gill) بودکه توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. سپس، گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در گروه آزمایش تأثیر معنی دار داشت (05/0 > P). همچنین، این نتیجه در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک روش مداخله ای در کاهش ادراک شدت درد در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری با فرکانس بالا در کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری افراد سوء مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری با فرکانس بالا در دو ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی راست و چپ در کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری افراد مبتلا به سوء مصرف مت آمفتامین می باشد. روش: در مطالعه حاضراز روش تک آزمودنی با خط پایه چندگانه استفاده شده است و در آن مشاهده با اندازه های مکرر صورت گرفته است. 8 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس از یک کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شده و درچهاروضعیت قرار گرفتند. دونفر، تحریک با فرکانس 10 هرتز بر ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی راست و دو نفر تحریک با فرکانس 10 هرتز بر ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ دریافت کردند، دو نفر در وضعیت پلاسیبو ودو نفردر وضعیت کنترل بودند و در پایان جلسه پانزدهم درمان ارزیابی شدند و داده های تحقیق با استفاده از نمودار های ترسیمی، اندازه اثر ودرصد کاهش تحلیل شدند. یافته ها: تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری به طور معناداری درهر دو ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست وچپ سبب کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری افراد سوء مصرف کننده مت آمفتامین گردید. نتیجه گیری: تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری در افراد سوءمصرف کننده مت آمفتامین موثر می باشد.
عزت نفس آشکار و ناآشکار پیش بینی کننده عملکرد قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعه عزت نفس یکی از فراوان ترین روش های مطالعه تفاوت های فردی در روانشناسی است. نظریه ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی متکی بر این موضوع است که عزت نفس می تواند برای افراد، احساساتِ توأم با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان سطوح عزت نفس آشکار و ناآشکار با ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک به عنوان شاخص های قلبی عروقی بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که بر روی 320 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی انجام شد. عزت نفس آشکار و ناآشکار آزمودنی ها به هنگام ورود به آزمایشگاه اندازه گیری و سپس فشار خون و ضربان قلب آن ها اندازه گیری و ثبت شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون نشان داد میان عزت نفس آشکار و شاخص های عملکرد قلبی عروقی در هر سه مورد همبستگی منفی معنی دار (01/0> P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون دادها نشان داد عزت نفس آشکار و ناآشکار توانستند فشار خون سیستولیک و ضربان قلب را در سطح معنی داری پیش بینی کنند. در هر دو زمینه، عزت نفس ناآشکار توان پیش بینی کنندگی بیشتری نسبت به عزت نفس آشکار داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد عزت نفس پایین در سطح معنی داری می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون بالا و برعکس، عزت نفس بالا می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون پایین باشد.
بررسی نقش عوامل شخصیتی(سیستم های رفتاری) در ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی جنبه ها و وابسته های روانشناختی ناهماهنگی شناختی به ویژه ویژگی های شخصیتی، می تواند ضمن افزایش کاربرد روانشناسی در سایر حیطه های علوم انسانی، متخصصین حیطه تبلیغات و سیاست را یاری برساند، لذا هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی بود. روش: بدین منظور از 130 دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی صفادشت که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند دعوت شد تا در این پژوهش شرکت کنند. پرسشنامه شخصیت گری-ویلسون در اختیار آن ها قرار گرفت و قبل و بعد از پر کردن پرسشنامه شاخص های فیزیولوژیک آن ها ارزیابی و ثبت شد. برای ایجاد ناهماهنگی شناختی در طی دو مرحله از آن ها خواسته شد ابتدا افت علاقه خود را نسبت به شخصیت محبوبی که با بی اعتنایی با یک کودک برخورد می کرد، مشخص کنند و سپس در مورد لزوم کاستن از مقرری سازمان بهزیستی برای کودکان بی سرپرست انشا بنویسند. برای تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: افزایش نمرات گریز و روی آوری با کاهش نمرات ناهماهنگی شناختی ارتباط داشت و افزایش نمرات جنگ، خاموشی و اجتناب فعال با افزایش نمرات ناهماهنگی شناختی و اینکه ویژگی های شخصیتی می توانند تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی را پیش بینی کنند. نتیجه: از یافته های این پژوهش این نتیجه حاصل شد که ویژگی های شخصیتی با ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن ارتباط دارند.
نقش سیستم های مغزی رفتاری، نوجویی، پاداش وابستگی و نگرانی آسیب شناختی درپیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سیستم های مغزی رفتاری، ویژگی های شخصیتی (نوجویی، پاداش وابستگی) و نگرانی آسیب شناختی در گرایش به اعتیاد در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 150 دانشجو به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری (بازداری و فعال ساز رفتاری) کارور و وایت، نگرانی پنسیلوانیا، سرشت و منش کلونیجر و استعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرانی آسیب شناختی، سیستم بازداری رفتاری و استعداد به اعتیاد رابطه منفی و سیستم فعال ساز رفتاری و ویژگی شخصیتی نوجویی با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با شناسایی افراد دارای سیستم فعال ساز رفتاری قوی و ویژگی نوجویی بالا تدابیری اندیشید که از گرایش به اعتیاد آن ها جلوگیری شود.
اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری در کاهش خستگی سرطان زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش شناختی-رفتاری بر کاهش خستگی سرطان در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. 33 نفر انتخاب و ) روش: از بین مراجعین بیمارستان امام خمینی )تهران در سال 1312 به دو گروه آزمایش ) 11 نفر( و کنترل ) 11 نفر( به صورت تصادفی منتسب شدند. گروه ها قبل از آموزش و پس از آموزش به مقیاس خستگی ناشی از سرطان اوکمیاما و همکاران ) 2333 ( پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در مولفه های خستگی سرطان تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که میانگین گروه آزمایش پس از آزمایش کاهش معناداری داشت. نتیجهگیری: از بررسی یافته ها می توان این گونه نتیجه گیری کرد که با توجه به تغییراتی که آموزش شناختی رفتاری در نگرش و شناخت ایجاد می کند به نظر می رسد که می تواند نقش موثری در ایجاد تصور مثبت در بیماران مبتلا به سرطان و کاهش خستگی آنها داشته باشد.
مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که عوامل روانی- اجتماعی بر پیدایش و سیر بیماری های قلبی موثر است، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد 20 تا 80 ساله سالم و مبتلا به بیماری قلبی شهرستان تبریز در سال 93 است که از بین این افراد 50 بیمار قلبی و 50 فرد سالم که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسشنامه تحمل ابهام (ریدل و روزن، 1990)، سرمایه روان شناختی) لوتانز و همکاران، 2007) و مقیاس مقابله با موقعیت های تنیدگی زای (اندلر و پارکر، 1990) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای مسئله مدار (07/4=F)، سرمایه روان شناختی (35/7=F)، خودکارآمدی (67/5=F) و تاب آوری (47/4=F) در افراد بیمار کمتر از افراد سالم و میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (78/4=F) و عدم تحمل ابهام (17/11=F) در افراد بیمار بیشتر از افراد سالم است (001/0> P). اما در مولفه های امیدواری (68/3=F) و خوش بینی (49/3=F) تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش تحمل ابهام و سرمایه روان شناختی در بیماران قلبی کمتر از افراد سالم است و این بیماران برای مقابله با استرس ها بیشتر از راهبردهای هیجان مدار استفاده می کنند