فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات متعددی حاکی از شیوع اختلالات روانپزشکی در بین مبتلایان به انواع دردهای مزمن و از جمله در بین مبتلایان به کمردرد مزمن است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر درمان شناختی- رفتاری مدیریت درد بر افسردگی بیماران زن مبتلا به کمردرد مزمن است.
روش: این پژوهش مطالعه ای تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است که از مراکز درمانی شهر یزد انتخاب شده اند. نمونه شامل 24 بیمار، با تشخیص کمردرد مزمن بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از زیرمقیاس افسردگی پرسشنامه SCl-90-R استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد هر دو گروه تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت در طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که درمان شناختی رفتاری مدیریت درد در کاهش افسردگی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مؤثر است.
نگرش بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مورد تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی و جنسی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به واسطه مزمن بودن، عود مکرر و ایجاد ناتوانی در فعالیت فیزیکی بیمار، می تواند به درجات متفاوت بر ابعاد روانی- اجتماعی فرد تاثیر گذارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نگرش بیماران مبتلا در مورد میزان تاثیر بیماری MS بر روی فعالیت اجتماعی و جنسی آنها تدوین شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 100 بیمار مبتلا به MS از بیماران بستری در مرکز پزشکی الزهرای (س) اصفهان در سال 86-85 مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه افسردگی Beck و دو پرسش نامه محقق ساخته، برای ارزیابی نگرش بیماران جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS16 با آزمون های t وANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره نگرش بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها برابر با (23.64) و بر فعالیت جنسی آنها برابر با (14.23) به دست آمد که با توجه به میانگین نمره آزمون (24 برای سوالات فعالیت اجتماعی و 12 برای سوالات فعالیت جنسی)، پاسخ اکثر بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها متوسط و بر فعالیت جنسی آنها متوسط تا زیاد بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش موید اثر هیجان اضطراب بر عملکرد فرد، به ویژه عملکرد تحصیلی دانش آموزان، بود؛ پس شناسایی عوامل فردی، اجتماعی و زیستی اضطراب می تواند به اتخاذ تدابیری برای کاهش سطح آن منجر شود.
اثربخشی تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی و ریاضی کودکان مبتلا به اوتیسم: بررسی تکآزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی و ریاضی کودکان مبتلا به اوتیسم انجام گردید.
روشکار: این پژوهش از نوع تکآزمودنی است و دادهها از طریق آزمون لینکلن اوزرتسکی و آزمون ریاضیات ایران کیمت گردآوری شدند. فرآیند مداخله در طی 20 جلسه در سال 1388 در شهر تهران صورت پذیرفت. برنامهی مداخلهای مطرح شده در جلسات توسط کورتز در هفت محور اصلی شامل آگاهی بدنی، برنامهریزی حرکتی، یکپارچگی حرکتی دوجانبه، مهارتهای تعادلی، هماهنگی حرکتی ظریف، مهارتهای عملکردی بینایی و مهارتهای حرکتیگفتاری طراحی و اجرا شده است.
یافتهها: اندازهی اثر تمرینهای ادراکیحرکتی بر مهارت حرکتی 95/0 و بر مهارت ریاضی 1/0 است.
نتیجهگیری: تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی تاثیر بهسزایی دارند.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
مقایسه مشکلات بین فردی و پرخاشگری در دانشجویان دارای رگه های خودشیفتگی بیمارگون خودبزرگ بین، آسیب پذیر و افراد فاقد این رگه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود حاکی از وجود دو نوع مجزا از خودشیفتگی به شکل خودشیفتگی خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان پرخاشگری و مشکلات بین فردی در این دو نوع از خودشیفتگی و نیز مقایسه آنها با افراد فاقد ویژگی های خودشیفته وار بود. تعداد 90 نفر آزمودنی از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه ها تهران که بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار می گرفتند، توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و سیاهه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین گروه های دارای رگه های خودشیفتگی و فاقد رگه ها در مقیاس های پرخاشگری بدنی، خشم و خصومت و نیز همه خرده مقیاس های سیاهه مشکلات بین فردی به جز مقیاس فقدان جامعه پذیری بود. در خرده مقیاس اخیر تفاوت تنها بین گروه آسیب پذیر با گروه فاقد رگه ها معنادار بود. نتایج از یک سو تأیید کننده پرخاشگری و نقص در حوزه بین فردی در افراد دارای رگه های خودشیفتگی و از سوی دیگر حاکی از شباهت دو نوع خودشیفتگی می باشد.
اختلال شخصیت وسواسی جبری
حوزه های تخصصی:
آسیب نیابی در همسران جانبازان شیمیایی سردشت PTSD(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه فراوانی اختلال فشار روانی آسیبزاد (PTSD) نیابی یا ثانویه در همسران جانبازان شیمیایی سردشت انجام شد .
روش: در این مطالعه مقطعیِ توصیفی- تحلیلی، 306 نفر در دو گروه آزمون (150 نفر از همسران مصدومین شیمیایی شهرستان سردشت) و کنترل (156 نفر از همسران جمعیت عادی شهرستان سردشت) مورد بررسی قرار گرفتند. برای ارزیابی شدت PTSD، برای هر فرد پرسشنامه 39سئوالی ""میسیسیپی"" تکمیل شد .
یافتهها : نمره کل میسیسیپی در همسران جانبازان شیمیایی 67/12 ± 68/128 و در گروه کنترل 21/21±27/111 بود. میزان و شدت PTSD در همسران مصدومین شیمیایی بهطور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین نمره کل میسیسیپی در مصدومان شیمیایی (شوهران گروه آزمون)، بیشتر از شوهران گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: مطابق نتایج بهدست آمده تقریباً تمامی همسران جانبازان PTSD دچار آسیب نیابی بودند. لذا با توجه به فراوانی و شدت بالای این اختلال در همسران جانبازان شیمیایی، پیگیری و درمان موارد مبتلا ضروری بهنظر میرسد."
تجارب روانی بیماران دارای استوما (کلستومی)، یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درباره تجارب روان شناختی بیماران دارای استوما در ایران اطلاعات چندانی در دست نیست. از آن جا که پیشگیری از پیامدهای منفی روان شناختی این نوع اعمال جراحی در طراحی مداخلات روان پرستاری اهمیت زیادی دارد، شناخت تجارب روان شناختی این بیماران ضروری به نظر می رسد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کیفی (پدیدار شناسی) بود. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و شرکت کنندگان (17 بیمار کلستومی) مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. بیماران شامل افرادی بودند که در مراکز آموزشی - درمانی وابسته به دانشگاه، مورد عمل جراحی و مراقبت قرار گرفته بودند. اطلاعات جمع آوری شده به روش Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 8 کد استخراج شده مربوط به تجارب روانی این بیماران عبارت بود از: آبرو ریزی، افسردگی، دردسر و سربار بودن، بی ارزشی، بی اعتمادی، عدم پذیرش و وابستگی. نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که مشکلات روانی - اجتماعی از اهم تجارب این بیماران است. در یک رویکرد کل نگر، پرستاران به عنوان اعضای لاینفک تیم درمانی، لازم است در طراحی مداخلات روان پرستاری به مشکلات روانی - اجتماعی این بیماران نیز توجه لازم را مبذول دارند.
تاثیرآموزش مهارت های فرزندپروری به مادران پسران دبستانی مبتلا به اختلالات برونی سازی شده بر سلامت روانی و شیوه های تربیتی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات برونی سازی شده جزو اختلالات دوران کودکی هستند و پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش رفتاری والدین بر شیوه های تربیتی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به این اختلالات انجام شده است.روش کار: تحقیق حاضر یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است که جامعه ی آماری آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهر تبریز بوده اند. 32 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده که دارای شیوه ی فرزندپروری ناکارآمد بوده (16 نفر مستبدانه و 16 نفر سهل گیرانه) و نیز در پرسش نامه ی سلامت عمومی نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه ی برش 23 داشتند، انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از مداخله ی آموزشی بر روی گروه آزمون شیوه های فرزندپروری و سلامت روانی مادران دو گروه مجددا ارزیابی و نتایج توسط آزمون یومن ویتنی تحلیل گردیدند. یافته ها: مقایسه ی نتایج نشان داد که شیوه ی فرزندپروری مستبدانه (02/0=P) و سهل گیرانه (02/0=P) در مادران گروه آزمون کاهش و در مقابل شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه (04/0=P) افزایش یافته است. هم چنین نمره ی کلی سلامت روانی، افزایش (000/0=P) و نمره ی زیر مقیاس های نشانه های جسمانی (001/0=P)، اضطراب و بی خوابی (02/0=P) و افسردگی (01/0=P) در مادران گروه آزمون پس از مداخله به صورت معنی داری کاهش یافت ولی در مورد زیر مقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنی داری حاصل نشد (14/0=P).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از موثر بودن آموزش رفتاری والدین در تغییر شیوه های تربیتی و بهبود سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده است و با آموزش برنامه های تصحیح شیوه ی فرزندپروری می توان گام موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده و بهبود سلامت روانی مادران این کودکان برداشت.
"
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.
اثر بخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر بهبود رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم بود. از طرح پژوهشی تک آزمودنی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان مبتلا به طیف اختلالات اتیستیک در بنیاد خیریه اتیسم (شامل 46 نفر) بودند. از میان داوطلبان شرکت در پژوهش 7 کودک مبتلا به اختلالات اتیسم در محدوده سنی 12-8 به صورت هدفمند انتخاب شدند. مداخله این پژوهش (روش دوسا) شامل 8 جلسه 55 دقیقه ای بود که برای هر کودک دو جلسه در هفته برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام بود. این پرسشنامه طی پنج مرحله (خط پایه اول، خط پایه دوم ، نیمه جلسات درمان، پایان جلسات درمان، پیگیری) توسط والدین کودک تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS16به روش محاسبه اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. شاخص بهبودی در هر یک از متغیرها، سیر نزولی منحنی در هر مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری روش توانبخشی روانی دوسا می تواند در بهبود مهارت های ارتباطی این کودکان تأثیر بگذارد و این امر موجب کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان شرکت کننده در این پژوهش شد. با وجود این، با توجه به گزارش های متفاوت درباره اثر بخشی این روش انجام دادن پژوهش های بیش تری در این زمینه احساس می شود.
مقایسه کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طی دهه های اخیر نقصان کارکردهای اجرایی به عنوان یکی از فرضیات سبب شناختی در طیف گسترده ای از اختلالات اضطرابی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و همتایان بهنجار آن ها بود. روش: در یک مطالعه مقطعی، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- جبری با 46 فرد سالم به روش نمونه گیری در دسترس مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بوده و از آزمون های رنگ- واژه استروپ، استروپ هیجانی، دسته بندی کارت های ویسکانسین و عملکرد مداوم برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در آزمون استروپ، گروه مبتلا به اختلال وسواسی- جبری به طور معناداری واکنش کندتری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که دو گروه در زمان واکنش آزمون استروپ هیجانی به لحاظ آماری تفاوت معنادار دارند و نتایج بیانگر بیشتر بودن تعداد پاسخ های درست در گروه افراد سالم می باشد. در آزمون عملکرد مداوم، خطای ارتکاب در گروه مبتلا به اختلال وسواسی- جبری به طور معناداری بیشتر از گروه مقایسه بود؛ اما دو گروه در زمان واکنش و خطای حذف مشابه بودند. در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، گروه مقایسه در خطای درجاماندگی و تعداد پاسخ های صحیح، عملکرد بهتری داشتند. نتیجه گیری: اختلال وسواسی- جبری، می تواند به صورت نوعی کژکاری در کارکردهای اجرایی در نظر گرفته شود. یافته های مطالعه حاضر در زمینه نقصان توانایی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری در عملکردهای اجرایی همچون توجه و تصمیم گیری قابل بحث است.