فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب و افسردگی غالبا بصورت اختلالات همبود در سالمندان خود را نشان می دهند و با پیامدهای منفی در سلامت جسمی و روانی سالمندان و همچنین پاسخ ضعیف تر به درمان های دارویی و روانشناختی مرتبط هستند. پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری عواطف مثبت و منفی با اضطراب و افسردگی سالمندان با نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی طرح ریزی و اجرا شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 173 سالمند از بین جمعیت سالمندان شهرستان مینودشت انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و منفی و اضطراب و افسردگی را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از تحلیل مسیر استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی و اثر مستقیم عاطفه منفی بر اضطراب معنادار بود. تاثیر غیرمستقیم عاطفه مثبت بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان معنادار بود. اثر غیرمستقیم عاطفه منفی بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان نیز معنادار بود. همچنین تاثیر مستقیم عاطفه منفی بر افسردگی معنادار نبود. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی در مقایسه با سایر متغیرها شدت بیشتری دارد. درنهایت 57 درصد واریانس افسردگی و 53 درصد واریانس اضطراب در این مدل توسط متغیرهای دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و عاطفه منفی تبیین می شود. عاطفه مثبت، عاطفه منفی و دشواری در نظم جویی هیجان بطور معناداری می توانند اضطراب و افسردگی در سالمندان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: در مداخلات درمانی یا پیشگیری از اضطراب و افسردگی در سالمندان سبک عاطفی و همچنین دشواری در نظم جویی هیجان باید مورد توجه قرار گیرد. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و هم چنین تاثیرپذیری از سازه های مختف روان شناسی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دوره ی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 19 و آزمون های آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان انجام شد.
یافته ها: به طور کلی سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبک های دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبک های ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمره ی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفه ی آن، همبستگی مثبت معنی داری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
بررسی تاثیر آموزش ""فلسفه برای کودکان"" بر تحول اخلاقی دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی شهر تهران در سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ""فلسفه برای کودکان"" (P4C ) بر تحول اخلاقی دانش آموزان بود. به این منظور، دو کلاس در پایه ی پنجم مدرسه ای ابتدایی و پسرانه در منطقه ی یک آموزش و پرورش شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شد. یکی از این کلاس ها به عنوان گروه آزمایش تحت 9 جلسه آموزش P4C قرار گرفت. از هر یک از کلاس ها 16 نفر بطور تصادفی برای آزمون گیری انتخاب شدند. با استفاده از فرم های موازی معماهای اخلاقی کلبرگ و پیاژه و پی گیری بالینی قضاوت های اخلاقی کودکان به روش مصاحبه ی فردی استدلال های اخلاقی دانش آموزان از نظر تراز کلی تحول اخلاقی، خود پیروی اخلاقی و اخلاق فاعلی در پیش آزمون و پس آزمون نمره گذاری شد. تحلیل کورایانس چند گانه هیچ گونه تفاوت معناداری را بین پس آزمون های تعدیل شده ی دو گروه در هیچ یک از متغیرها نشان نداد و بنابر این هیچ یک از فرضیه های پژوهشی مورد تایید قرار نگرفت. به نظر می رسد اجرای روش آموزش فلسفه به کودکان در بافت آموزش و پرورش ایران نیاز مند مداخلات شدید تر و ملاحظات بیشتری است.
اثربخشی برنامه های ضد قلدری مدرسه بر توان مندی معلمان زن در مدیریت رفتار قلدری دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قلدری یکی از پدیده های پیچیده در مدارس است. توانمندی معلمان در مدیریت رفتار قلدری، با وقوع و تداوم آن، رابطه ی نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناخت و مقابله با قلدری به معلمان بر راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی ادراک شده ی معلمان می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی شامل تمام معلمان زن دوره ی ابتدایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 92-1391 بود. تعداد 40 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی معلمان استفاده شد. برنامه ی طراحی شده برای گروه آزمون با محتوای شناخت و مقابله با قلدری دانش آموزان، در 6 جلسه ی 90 دقیقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSSنسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها:
بنا بر نتایج، آموزش توانسته است تغییرات معنی داری در انتخاب بین راهبردهای جرأت مندی دفاع (005/0=P)، اجتناب از دفاع (00/0=P) و جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر (01/0=P) و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در مدیریت رفتار کلاس (001/0=P) در مقایسه با گروه شاهد به وجود آورد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش برنامه ی ضد قلدری توانسته است بر راهبردهای مدیریت رفتار قلدری و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در کلاس موثر واقع شود لذا اجرای دوره های آماده سازی و ارتقای مهارت های حرفه ای معلمان و مشاوران مدارس برای مواجهه ی صحیح با مشکلات رفتاری دانش آموزان ضرورت دارد.
مقایسه نظم جویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حل مسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان دارای والدین معتاد و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده\nهدف پژوهش حاضر مقایسه نظم جویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حل مسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان والدین معتاد و والدین غیرمعتاد بود. روش پژوهش علّی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانش آموزان متوسطه دختر والدین معتاد و غیرمعتاد ناحیه 3 کرج بود. بوسیله نمونه گیری در دسترس120 دانش آموز که60 نفر آنها والدین معتاد و60 نفر غیرمعتاد بود انتخاب شدند. دو گروه مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکت کننده سه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان، سلامت عمومی و شیوه ی حل مسئله را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که دختران والدین معتاد در راهبرد ملامت دیگران و نوجوانان والدین غیرمعتاد در راهبردهای دیدگاه گیری، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نمره بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه اجتماعی و نوجوانان والدین معتاد در زمینه جسمانی، اضطراب و افسردگی نسبت به نوجوانان والدین غیرمعتاد نمره ی بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین معتاد در زمینه کنترل شخصی و نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه ی اجتنابی از شیوه ی حل مسئله نمره بیشتری کسب کردند. از نظر عملکرد تحصیلی معدّل نوجوانان والدین معتاد پایین تر بود.
اثربخشی آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه برکاهش آمادگی اعتیاد و تغییر سبک اسنادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک اسنادی خوش بینانه برکاهش آمادگی اعتیاد و تغییر سبک اسناد در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: مطالعه حاضر پژوهشی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 40 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از جامعه آماری دانش آموزان دختر دبیرستان های پاکدشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه طی 9 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه سبک اسناد و مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه منجر به کاهش معنادار آمادگی اعتیاد شد. همچنین آموزش سبک های اسنادی خوش بینانه منجر به تغییر سبک اسنادی بدبینانه دانش آموزان به خوش بینانه شد. نتیجه گیری: آموزش سبک اسنادی خوش بینانه می تواند نقش مؤثری را در پیشگیری از اعتیاد ایفا کند.
اثربخشی فنون درمان مرور زندگی بر وضعیت شناختی مردان سالمند بازنشسته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مرور خاطرات به صورت کلامی یا غیرکلامی یک نوع ارتباط بین فردی است که افراد مسن یا بیماران مبتلابه اختلال های شناختی بابیان احساسات خود، فرصتی را برای تعاملات اجتماعی به وجود می آورند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی فنون درمان مرور زندگی بر وضعیت شناختی مردان سالمند بازنشسته شهر تهران است. روش: جامعه ی آماری این پژوهش شامل مردان سالمندان بازنشسته ی مراجعه کننده به سرای بوعلی شهر تهران بود. از بین این افراد،30 نفر که علاقه مند به شرکت در پژوهش بودند به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش(هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه ها قبل از آموزش و پس از آموزش به مقیاس آزمون کوتاه وضعیت ذهنی(MMSE) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد و درمان مرور زندگی بر وضعیت شناختی سالمندان مؤثر است. نتیجه گیری: درمان مرور زندگی به سالمندان بازنشسته کمک می کند تا حوادث و تجربیات گذشته را باخشنودی و لذت منعکس سازند ویک ثبات روانی به دست آورند.
تحلیل کانونی رابطه بین جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است. با در نظر داشتن نیازهای خاص این دوران، توجه به جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان امر بسیار مهمی است. با توجه به اهمیت این سازه در حفظ و ارتقای بهداشت افراد، پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با باورهای غیرمنطقی در سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک انجام گرفت. تمامی سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک در سال 93 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 100 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی به پرسشنامه 21 سوالی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه 40 سوالی باورهای غیرمنطقی جونز پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل کانونی نتایج نشان داد که در بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی بیرونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (26/0-=r؛ 05/0p<) و متغیر بی مسئولیتی هیجانی (33/0-=r؛ 05/0p<) رابطه مثبت معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جهت گیری مذهبی بیرونی 62/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند. هم چنین بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی درونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (68/0-=r؛ 001/0p <) ، متغیر توقع تأیید دیگران (40/0-=r؛ 001/0p<)، متعیر اجتناب از مشکل (56/0-=r؛ 00/0p<) متغیر بی مسئولیتی هیجانی (57/0-=r؛ 001/0p<) رابطه منفی معنی دار دارد. هم چتین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی 42/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند.
مطالعه ی کیفی تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به دختران نوجوان با تاکید بر عوامل فرهنگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش مسایل جنسی بسته به هنجارهای فرهنگی هر منطقه و کشور، متفاوت است. مطالعات زیادی نشان می دهند که والدین، نقش بسیار مهمی در صحبت کردن با کودکان در مورد مسایل جنسی ایفا می کنند و در این میان، جایگاه مادر بارزتر است و بیشتر نوجوانان به خصوص دختران، این مسایل را از مادران خود فرا می گیرند. پژوهش حاضر نیز با هدف درک عمیق تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به فرزندان دختر انجام شد.
روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. نمونه گیری با استفاده از روش مبتنی بر هدف و تا حد رسیدن به اشباع انجام گرفت. نمونه ی مطالعه 13 مادر دارای فرزند دختر 11 تا 18 ساله ی ساکن در شهر مشهد بودند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای مورس صورت گرفت.
یافته ها: در طی پژوهش 4 مضمون اصلی که هر کدام حاوی طبقات و زیرطبقاتی بودند، استخراج شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: ""آموزش درباره ی بلوغ و قاعدگی""، ""آموزش درباره ی رابطه ی جنسی""، ""سن مناسب برای آموزش مسایل جنسی"" و ""فرد مناسب برای آموزش مسایل جنسی"".
نتیجه گیری: با وجود تمام تحولات فرهنگی در خصوص آموزش مسایل جنسی در خانواده ها، هم چنان فرهنگ عرفی در جامعه و خانواده ها با بعضی جوانب آموزش مسایل جنسی با احتیاط برخورد کرده و مادران در این حیطه، احساس عدم کفایت می کنند. لذا طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی مادران و لزوم هماهنگی و همراهی خانه و مدرسه برای نتیجه گیری بهتر ضروری به نظر می رسد.
نقش ابعاد دلبستگی بزرگسالی در سرزندگی تحصیلی با واسطه گری ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطه ای ابعاد خودکارآمدی مقابله با مشکلات و کمال گرایی در رابطة بین ابعاد دلبستگی (اجتناب و اضطراب) و سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه340 دانشجو (189 دختر و 151 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 شرکت داشتند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده بودند. مشارکت کنندگان پرسش نامه ابعاد دلبستگی، ابعاد کمال گرایی، خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج ماتریس همبستگی حاکی از آن بود که ابعاد دلبستگی با یکدیگر همبستگی مثبت و با متغیر وابسته پژوهش یعنی سرزندگی همبستگی منفی دارند. هر دو بعد دلبستگی با کمال گرایی مثبت رابطه منفی و با کمال گرایی منفی رابطه مثبت دارند. در ضمن اضطراب و اجتناب با هر سه بعد خودکارآمدی رابطه منفی داشتند. ارتباط ابعاد کمال گرایی با یکدیگر منفی و ارتباط ابعاد خودکارآمدی با یکدیگر مثبت بود. در آخر اینکه هر دو بعد دلبستگی با واسطه گری کمال گرایی منفی، خودکارآمدی مسئله مدار و خودکارآمدی هیجان مدار، سرزندگی را به صورت منفی پیش بینی می کنند. یافته ها با توجه به پژوهش های پیشین به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیشتر در این زمینه مطرح گردید.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک دلبستگی بر بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت ارتباط الگوهای دلبستگی در کودکی با کیفیت روابط نزدیک در بزرگسالی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی بر روی بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-1391 دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند. پرسش نامه ی مقیاس های رابطه (RSQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- فرم کوتاه (RSPWB) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. گروه آزمون 7 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی دریافت کردند در صورتی که گروه شاهد در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و به کمک آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج، نمرات دو گروه آزمون و شاهد در پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشتند و مقایسه نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی دو گروه در پس آزمون نیز تفاوت معنی داری نیافت (05/0<P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی با وجود افزایش برخی از متغیرها منجر به افزایش معنی دار در نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی نگردیده است.
آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند به مادران و تأثیر آن بر خشم و رابطه با فرزندان
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، برخی از پژوهشگران شیوه ارتباطی والدین و کودکان و تاثیر آن بر کنترل هیجانات را مورد پژوهش قرار داده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند بر خشم و رابطه مادران با فرزندان بوده است. در این پژوهش گروه نمونه به صورت در دسترس شامل 50 نفر از مادران دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود که برای شرکت در کارگاه تربیت کودک اندیشمند اعلام آمادگی نمودند. در این کارگاه ها مادران ضمن آگاهی از روش های مختلف کارآمد و ناکارآمد برخورد با رفتارهای کودک، تمرین هایی را برای بهبود سبک واکنش خود در مقابل رفتارهای چالش برانگیز کودکان انجام دادند. هدف کارگاه، بهبود سبک تربیتی مادران و استفاده از روش های تعاملی کارآمد مانند روش حل مسئله به جای روش های ناکارآمد مانند تنبیه و توبیخ بوده است. کارگاه ها در نُه جلسه بصورت یک جلسه دو ساعته در هفته برگزار می شد. ابزارهای استفاده شده شامل دو پرسشنامه سیاهه رابطه والد- کودک جرارد و سیاهه خشم حالت- صفت اسپیلبرگر بوده است. مادران در یک بررسی اولیه قبل از شروع کارگاه و همچنین در پایان دوره آموزشی به تکمیل پرسشنامه ها پرداختند. داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند در بهبود خشم و رابطه مادران با فرزندانشان مؤثر بوده است.
تاثیر آموزش مدیریت استرس و راهبردهای کنترل فکر برکیفیت زندگی مادران دارای فرزنداوتیسم در شهرستان بندرعباس
حوزه های تخصصی:
اختلال اوتیسم یکی از بیماری های گروه اختلالات فراگیر رشد می باشد که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، تاخیر یا انحراف ارتباطی و الگوی ارتباطی کلیشه ای محدود، مشخص است. به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و بخصوص مادران، از تنش ها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند. سلامت روان والدین می تواند به شدت تحت تاثیر کودک ناتوان قرار گیرد. مادران این کودکان معمولا فشار روانی بیشتری را نسبت به پدران خواهند داشت و برخی از پدران فشارهای روانی ناشی از همسر را تهدید کننده تر از مشکلات کودک تلقی می کنند و آن را تهدیدی برای خانواده می دانند. پژوهش حاضربا هدف تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و کنترل فکر مادران دارای فرزند اوتیسم در شهر بندرعباس بوده است. این مطالعه پیرو طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند اوتیسم شهرستان بندرعباس بود که برای انتخاب این افراد از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با دو ابزار روانشناختی شامل مقیاس کیفیت زندگی و کنترل فکر ولز و دیویس مورد سنجش قرار گرفتند. مداخله مدیریت استرس در ده جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده ها با استفاده از برنامه آماری 22SPSS و در سطح معناداری 01/ تحلیل شدند.
نتایج تحقیقات کوواریانس چند متغیری نشان داد مدیریت استرس برکیفیت زندگی (01/0 , P =36/160(SF= به طور معنا داری تاثیر داشت اما بر کنترل فکر (62/0 , P =24/0(SF =معنی دار نبود ودر مولفه های سلامت جسمی (01/0 , P =45/19(SF =، سلامت روانشناختی (01/0, P =21/7(SF =، محیط زندگی (01/ 0, P =18/7 (SF =معنی دار می باشد. در حالی که در مولفه روابط اجتماعی (38/0P = 77/0(SF =معنی دار نیست.
نوجوانی و تحول معنا: مقایسه منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تحقیقات متعددی که بر روی تجربه ی معنای زندگی صورت گرفته است، کماکان این ابهام وجود دارد که منابع معنابخش به زندگی یک نوجوان چیست و نوجوانان دختر و پسر چه تفاوتی از نظر این منابع و نیز ابعاد وجود و جستجوی معنای زندگی با یکدیگر دارند. مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر نوجوانان به زندگی آنها معنا داده، میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت دختران و پسران در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 416 نوجوان 12 تا 18 ساله (94/15=M، 32/1=Std؛ 3/54 درصد دختر) به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و t مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که از میان منابع معنا مطابق با برنامه ی ارزیابی معنای زندگی به ترتیب، ""خانواده"" (3/91%)، ""ارتباطات اجتماعی"" (4/53 %) و ""کار و تحصیل"" (53%) حوزه های هستند که با بیشترین فراوانی از سوی نوجوانان به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در نمونه ی مورد پژوهش 7 طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان ""فناوری اطلاعات"" (15%) و ""آینده"" (3/12%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. شرکت کنندگان دختر و پسر از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و رضایت از این منابع و نیز بعد وجود معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.
تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران است. روش مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. از میان تمامی بزهکاران پسر دربند کانون اصلاح و تربیت 24 نفر که درگیر مسئله بخشش بودند به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به تصادف 12 نفر به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه پرخاشگری و پرسشنامه صفات همدلی باتسون (1991) بود. برنامه درمانی بخشش در هشت جلسه یک ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. یافته های بدست آمده از آزمون تی مستقل نشان دادند که همدلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است اما پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تغیر معناداری نکرد. بنابراین می توان بخشش درمانی را به عنوان روش موثری در افزایش همدلی و رفتارهای اجتماع گرا در نظر گرفت.
نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت معنوی به عنوان تعریف و شناسایی خود بر اساس معنویت و تجارب معنوی، از جمله سازه هایی است که در سال های اخیر توجه محققان را به خود جلب نموده است. ماهیت پدیدارشناسی معنویت و دشواری اندازه گیری آن از جمله عواملی بوده اند که سبب شده است بررسی علمی هویت معنوی تنها از چند دهه گذشته از سر گرفته شود. با توجه به پژوهش های کمّی بسیار اندک در این زمینه، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری بود. شرکت کنندگان این پژوهش 280 نفر (174 دختر، 106 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA)، پرسشنامه هویت معنوی (SIQ) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RIS) بود. نتایج نشان داد که دلبستگی به والدین و همسالان به صورت مستقیم و نیز غیر مستقیم و از طریق ابعاد هویت معنوی پیش بینی کننده تا ب آوری است. به این صورت که دلبستگی به والدین به واسطه باورهای ماورایی و دلبستگی به همسالان به واسطه باورهای اخلاقی تا ب آوری را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روابط عاطفی با افراد مهم زندگی به واسطه هویت معنوی تاثیر بسزایی در تاب آوری افراد دارد. با توجه به نقش هویت معنوی و ابعاد آن در سازگاری و مقابله با مشکلات، نتایج این پژوهش می تواند راهگشای مشاوران و متخصصان حوزه سلامت باشد.
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
مقایسه تمایزیافتگی خود در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد (والد-مادر) و خانواده هسته ای
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تمایزیافتگی خود در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد(والد-مادر) و خانواده هسته ای اجرا شد. پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی است از روش علی-مقایسه ای و در جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختردوره متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران، در سال تحصیلی 95-94 و در نمونه ای به حجم 120 نفر در قالب دو گروه 60 نفره (60 نفر تک والد، 60 نفر هسته ای)، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، طراحی و اجرا شده است. برای گردآوری پیشینه نظری و پژوهشی، از روش کتابخانه ای استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر( 1998)( DSI)، با روایی و اعتبار مناسب، استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل آماری نیز از شاخص های گرایش مرکزی ، شاخص های پراکندگی، نمودار و آزمون تی مستقل و من ویتنی، بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که تمایزیافتگی خود، در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست (05/0p>). واکنش پذیری عاطفی در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست. در جایگاه من،گروه دانش آموزان تک والد (با میانگین35/45) نسبت به دانش آموزان دارای خانواده هسته ای (با میانگین6/41)، به طور معناداری از نمرات بیشتری برخوردار بوده اند (01/0p>). گریزعاطفی در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست. هم آمیختگی با دیگران در نوجوانان با ساختار خانوادگی تک والد و هسته ای متفاوت نیست (05/0p>).
نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر روی کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی را هم به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شده است.\nروش کار: این پژوهش مقطعی-تحلیلی در سال 1393 بر روی 150 زن متاهل شهر اصفهان، با روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های خود گزارش کودک آزاری (CASRS)، ترس از تصویر بدن (BICI) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و آزمون های توصیفی، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: عملکرد جنسی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های غفلت، آزار جسمی و آزار جنسی، رابطه ی منفی معنی دار دارد (01/0>P). تصویر بدنی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های آزار عاطفی (01/0>P)، غفلت (01/0>P) و آزار جنسی (05/0>P) رابطه ی منفی معنی داری دارد. تصویر بدنی و عملکرد جنسی نیز رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0>P). غفلت (22/0- =β، 003/0>P)، آزار جسمی (26/0=β، 01/0>P) و آزار عاطفی (24/0- =β، 01/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای تصویر بدنی و هم چنین غفلت (42/0- =β، 01/0>P)، آزار جنسی (18/0- =β، 02/0>P) و آزار عاطفی (19/0=β، 03/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه داشته اند.\nنتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در دوران کودکی در زنان متاهل با اختلال در عملکرد جنسی همراه است و منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و کاهش عملکرد جنسی می شود.
رابطه چشم انداز زمانی با گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه میان چشم انداز زمانی و گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در نوجوانان اجرا شد. روش: به این منظور405 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم متوسطه مدارس شهر تهران به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه های چشم انداز زمانی زیمباردو و مقیاس آمادگی اعتیاد مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد میان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر با چشم انداز زمانی گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، حال گرای تقدیرنگر، رابطه مثبت و با چشم انداز زمانی آینده گرا رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین ابعاد چشم انداز زمانی چهار بعد گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب، آینده گرایی و حال گرای تقدیرنگر به عنوان متغیرهای پیش بین شرایط ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را دارا بودند و درنهایت چهار بعد فوق 38% از واریانس گرایش به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: چشم انداز زمانی عامل مهم و کلیدی در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش فرد به سمت آینده گرایی و یاد دادن به تأخیر انداختن لذت فوری و در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای اعمال حال حاضر می تواند در ایجاد گرایش به چشم انداز زمانی متعادل و پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر بسیار مؤثر باشد.