روشها و مدل های روانشناختی (دانشگاه آزاد مرودشت)
روش ها و مدل های روان شناختی سال پنجم زمستان 1393 شماره 18 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد خودکارآمدی(تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و خلاق) نوجوانان در گونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 590 دانش آموز پایه اول تا سوم دبیرستان(282 پسر و 308 دختر) در شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ابعاد خودکارآمدی موریس، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق کارووسکی و دو مقیاس خودگزارشی فرآیند و محتوای خانواده سامانی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده(سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرآیندی و ناسالم) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی دارند، اما گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی خلاق نوجوانان نشان نداد. همچنین یافته ها روشن ساخت که فرزندان خانواده های سالم دارای بیشترین میزان خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و عاطفی هستند. در مقابل، فرزندان خانواده های ناسالم دارای کمترین میزان خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی و فرزندان خانواده های مشکل دار محتوایی کمترین میزان خودکارآمدی هیجانی را دارا هستند
اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی با طرح گمارش تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد شیراز که همسر آنها به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده است، می باشد که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (1978) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد مؤثر است و این نتایج پایدار می باشد.
اثربخشی آموزش""برنامه سیستماتیک ارتباط زوجین"" بر افزایش رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه سیستماتیک ارتباط زوجین بر افزایش رضایت زناشویی زنان انجام گرفت. پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 88 نفر از زنانی بود که در 4 ماه نخست سال 1392 به مرکز مشاوره کانون زنان استانداری کرمانشاه مراجعه کرده و در پرسشنامه اینریچ نمره کمتر از 152 کسب کرده بودند. از این تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی همراه همسرانشان در 10 جلسه آموزش برنامه سیستماتیک ارتباط زوجین شرکت کرد و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. یک هفته پس از اتمام جلسات از گروه گواه و آزمایش پس آزمون به عمل آمد و 2 ماه بعد از پس آزمون، آزمون پیگیری انجام شد. نتایج به کمک نرم افزار SPSS به روش تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله توانسته است رضایت زناشویی و زیر مقیاس های آن را به طور معناداری افزاش دهد(05/0 p <) و تاثیرآموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی2 ماه نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه سیستماتیک ارتباط زوجین در ارتقای رضایت زناشویی زنان نقش موثری دارد.
اعتباریابی مقیاس رفتار چالش انگیز فرزند برای مادران با فرزند دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اعتباریابی مقیاس رفتار چالش انگیز فرزند(CCBS) برای مادران با فرزند دارای نیازهای ویژه انجام گرفته است. مطالعه ی انجام شده، بررسی توصیفی- پیمایشی از نوع ابزارسازی و اعتبارسنجی بود. نمونه ی پژوهش شامل 100 نفر از مادران با فرزند دارای نیازهای ویژه بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس رفتار چالش انگیز فرزند(CCBS) ، پرسشنامه ی توانایی ها و مشکلات (SDQ) و مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) بود.ضرایب همسانی درونی مقیاس(CCBS) در حد بالایی به دست آمد. محاسبه ی ضریب آزمون- بازآزمون به فاصله یک ماه مطلوب و بالا بود(001/0>P). آزمون KMO برابر با 86/0 و در سطح مطلوب بود و آزمون کرویت بارتلت از نظر آماری معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی وجود یک عامل در گویه ها را تایید نمود که 41/43% از واریانس کل مقیاس را تبیین کرد. تحلیل عامل تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عامل به روش چرخش اوبیلمن را تایید کرد و مدل به دست آمده با داده های پژوهش برازش داشت. همچنین همبستگی معنی دار نمرات پرسشنامه CCBS با نمرات پرسشنامه های SDQ و SWLS روایی همگرا، واگرا و همزمان مقیاس را تایید کرد.یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه ی فارسی مقیاس CCBS از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است
بررسی نقش واسطه گری سلامت روانی در رابطه بین تعهد مذهبی با عملکرد شغلی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری سلامت روانی در رابطه بین تعهد مذهبی با عملکرد شغلی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 94 نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد بود که در این بین نمونه گیری با استفاده از روش سرشماری انجام گردید و در نهایت91 پرسشنامه عودت داده شده مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ و هیلر(1979)، پرسشنامه تعهد مذهبی وارتینگتون و همکاران(2003) و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون(1990) بود که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 91/0 و 94/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از تحلیل سوالات با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد که نشان داد تعهد مذهبی پیش بینی کننده مثبت و معنادار عملکرد شغلی و سلامت روانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد می باشد و همچنین سلامت روانی در رابطه ی بین تعهد مذهبی و عملکرد شغلی نقش واسطه گری دارد.
پیش درآمدی بر نظریه«روان شناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سردمداران نهضت انسان گرایی یا نیروی سوم به ویژه آبراهام مزلو، دیدگاه های نیروهای اول و دوم یعنی مکاتب رفتارگرایی و روان تحلیل گری را مردود دانسته و نسبتا با دید خوشبینانه ای به انسان نگریستند و به رشد و کمال شخصیت و پرورش و گسترش استعدادهای نهان آدمی توجه نمودند. مزلو پدر معنوی این نهضت، امیدوار بود با توجه به باب تازه ای که در مطالعات روانشناسی باز شده است، در آینده ای نه چندان دور بتوان از روانشناسی متعالی یا فراشخصی سخن به میان راند. مقاله حاضر که بر اساس روش تحقیق بنیادی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، تحلیلی و مروری انجام شده است؛ به اولین سوال اساسی این پژوهش که آیا روانشناسی انسان گرای قرن بیستم با رهبری مزلو توانسته است پاسخگوی مسائل و مشکلات روانشناسی و تعلیم و تربیت نسل امروز و فردا باشد، پاسخ منفی داده است. زیرا براین باور است که مبنای تفکرات سردمداران این مکتب، صرفا اندیشه های اومانیسمی بوده که فرد را فاقد هویت پیشین و صرفا ساخته و پرداخته عوامل خارجی دانسته و توانایی های بالقوه فطری و آرمانی انسان، نادیده انگاشته شده است. در پاسخ به سوال دوم پژوهش که آیا می توان نظام روانشناسی و تعلیم و تربیتی بنیان نهاد که فرافرهنگی بوده و پاسخگوی مشکلات و مسائل روانشناختی و تعلیم و تربیتی عموم انسان ها باشد؛ ضمن مثبت بودن پاسخ، نظریه روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا مطرح شده است که با ترسیم نموداری از مراتب رشد درجات انسانی، به سوال سوم هم که آیا می توان نموداری ترسیم کرد که در صورت تبعیت از فطرت، مراتب رشد انسانی را توصیف نماید؛ پاسخ مثبت داده شده است. نگارنده بر این باور است که با تصحیح و تکمیل نظریات انسانگرایان/ وجودگرایان و البته با زاویه افق دیگری، می توان به انسان از زاویه دیگر و با نگاه تازه ای نظرکرد. لذا با الهام از آموزهای اسلامی و به ویژه نظریات حکما و بزرگان مسلمانی چون مولوی، طرح کلی روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا، به عنوان پیش درآمدی بر نظریه ای جدید مطرح شده که فرازمانی و فرامکانی بوده و پاسخ گوی نیازهای بشری است و آرزوی مزلو را که امیدوار بود نوعی روانشناسی از روی دلسوزی و محبت نسبت به فطرت انسان تدوین شود که اعماق و منتهای درجات فطرت آدمی در برگیرد را برآورده می کند و براین باور است که با به کار بستن این نظریه، نه تنها می توان به سلامت روانی و شخصیت سالم دست یافت؛ بلکه امکان رشد و کمال نهایی انسان تا صعود به قله ی انسان کامل میسر و مقدور خواهد بود.
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان: نقش میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور تعداد 222 دانش آموز دختر و پسرمقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. براساس ماتریس همبستگی، بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که بین جهت گیری گفت و شنود و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه منفی وجود دارد. همبستگی بین هوش هیجانی و تاب آوری نیز مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نیز نشان داد که از بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار هوش هیجانی و تاب آوری است. همچنین، هوش هیجانی پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری است. در نهایت، تحلیل مسیر نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و تاب آوری دانش آموزان را تایید نمود.