فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
110-73
حوزه های تخصصی:
رضا قلی خان هدایت، ملقب به لله باشی، ادیب، شاعر و تذکره نویس سده سیزدهم در دوران حکومت محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار بود. گذشته از کتاب های ریاض العارفین ، مجمع الفصحا و اصول الفصول ، سه مجلد کتاب روضه الصفای ناصری او در تاریخ قاجار مشهور است. این کتاب درواقع ملحقات روضه الصفا خوانده می شود که به دنبال کتاب روضه الصفا ی خواندمیر نگاشته شد. رساله ایراد، نوشته میرزا فتحعلی آخوندزاده، گفت و گویی انتقادی است میان رضاقلی خان هدایت و آخوند زاده درباره متن تاریخی روضه الصفای ناصری و بعضی مسائل تاریخ نگارانه آن. عمده انتقادهای آخوندزاده به هدایت متوجه رویکرد و روشِ تاریخ نگاری اوست. در این گفت و گوی جدلی، به سبب شاعر بودن رضاقلی خان هدایت و استفاده از شعرهای خود در روضه الصفای ناصری ، از نوع ادبی پوئزی (شعر) سخن به میان می آید. تنش جدلی شکل گرفته میان آخوندزاده و هدایت در رساله ایراد ، از حیث در بر گرفتن بعضی گزاره های بنیادین، از مهم ترین تنش های جدلی در تاریخ نقد ادبی و نقد تاریخ نگاری در ایران است. از طرف دیگر رساله ایراد ارتباط شگفت انگیزی با دیگر آثار آخوندزاده دارد که بنا به ضرورت به آن ها پرداخته ایم. مقاله حاضر ضمن تحلیل چگونگی رویارویی ژنریک شعر و تاریخ در ساحتی نظری و عملیِ، نشان داده امکانات درونی این جدل ژنریک تا چه اندازه در شناخت بنیادهای نقد ادبی و نقد تاریخ نگاری فارسی راهگشا و سودمند است.
تحلیل و بررسی محتوایی«طوفان هفتگی» فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد فرخی یزدی به جز سرایش اشعار سیاسی و انتشار روزنامه انتقادی طوفان، برای نشر فعالیت های ادبی، ترویج شعر و گسترش زبان و ادب فارسی و رواج آثار ادبی اروپایی مجله «طوفان هفتگی» را به مدت دو سال منتشر می کند. در این جستار با بازخوانی 41 شماره موجود طوفان هفتگی به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمّی به معرفی و بررسی انگیزه های انتشار، ساختار صوری، اهمّیت و کیفیت، محتوا و نویسندگان و شاعران این مجله پرداخته می شود. این مجله ادبی به دلیل جایگاه والای مسئولان، انتشار مقالات سودمند ادبی، هنری و تاریخی و کیفیت و تنوع مطالب ادبی ایران و جهان از همکاری نویسندگان و شاعران مشهوری همچون: ملک الشعرای بهار، عبدالحسین هژیر، اسماعیل یکانی، سید احمد کسروی، سید عبدالرحیم خلخالی، علی جواهرالکلام، مهدی بهرامی، عمیدی، رسام ارژنگی، ابوالقاسم سحاب و ... بهره می برد. از میان نویسندگان و شاعران خارجی، بیشتر از ترجمه آثار تولستوی، حسین دانش و رضا توفیق بیک و ویکتور هوگو استفاده شده است. طوفان در دوره دوم انتشار به دلیل سیاست های دوره رضاشاهی شیوه ملایم تری را در پیش می گیرد و بیشتر به مطالب اجتماعی، اقتصادی و ادبی توجه می کند و ضمن تأکید بر عناصر هویت ایرانی و سنت های ادبی به شیوه متعادل به نواندیشی نیز روی می آ ورد. از این رو، به دلیل ضرورت نوگرایی و با درک موقعیت زمانه بیشتر از متون نثر و ادبیات داستانی در ترجمه های آثار غربی بهره می برد.
بررسی جایگاه ایزد وای (باد) در اوستا و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وای، نام ایزدی بزرگ و مقتدر در ایران باستان است که مظهر باد بوده، یکی از یشت های اوستا به او اختصاص دارد. از یشت ها و سایر متون زرتشتی چنین برمی آید که این ایزد گاه جایگاهی حتی بالاتر از اهورامزدا دارد و بازتاب درخشانی در آیین های باستانی دارد. وای به دلیل قدرت و نفوذ خود، همچون دیگر ایزدان پیش از زرتشت، به راحتی در مزدیسنا حل نشد و نابسامانی هایی را در این آیین پدید آورد؛ از سوی دیگر نظر به اهمیت و جایگاه پدیده «باد» در آثار برخی عرفا همچون سنایی، عطار و مولانا بر آن شدیم به بررسی مناسبات باد در مثنوی و اوستا و مقایسه جایگاه باد در دو نگرش اساطیری و عرفانی بپردازیم. پرسش این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، این است که آیا ایزد باد، با آن مایه اهمیت و عظمت، بروز و ظهوری در عقاید عرفانی پس از اسلام یافته است یا خیر و آیا می توان نشانه ای یافت مبنی بر اینکه فهم عرفانی مولانا از مقوله باد، متأثر از اندیشه های ایران باستان است؟ ظاهراً اهمیت تماثیل باد نزد مولانا بیشتر به قرآن و نگرش های اسلامی بازمی گردد؛ اما نتیجه ای که در پایان به دست می آید مؤید نوعی اثرپذیری غیرمستقیم و منبعث از ناخودآگاه جمعی ایرانی درخصوص این ایزد فراموش شده است.
تحلیل شخصیّت «کلو» در رمان «سووشون» بر اساس نظریّه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شخصیّت کلو در داستان سووشون مسئله اصلی این مقاله است که به سبب دوری از خانواده روستایی و محیط دلخواهش دچار اضطراب و پرخاشگری شده و در برابر یوسف و خانواده اش، مکانیسم های دفاعی روانی را به کار می برد که منطبق با نظریّه کارن هورنای است. هدف از این تحقیق، آن است که تاثیر دوران کودکی و محیط رشد و تعلیم و تربیت را در شکل گیری شخصیّت آینده کودک نشان دهد. کودکی که به خاطر احساس ناامنی و نبودِ محبّت واقعی احساس درماندگی کند، راهی جز انتخاب مخالفت و ستیز ندارد. روش مقاله برای رسیدن به اهداف و نتایج مشخص به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و استفاده از روش کتابخانه ای و گردآوری مطالب را در پیش گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وقتی کودک در دوران رشد از امنیّت روانی بی بهره باشد، دچار اضطراب های فراوانی می گردد که زمینه روان رنجوری را فراهم آورده و باعث استحاله شخصیّتی نیز می گردد؛ و سرانجام یک از تیپ های شخصیّتی مورد نظرِ کارن هورنای در او آشکار می شود.
جستاری تحلیلی بر دو رساله تمثیلی: حی بن یقظان و مونس العشاق
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاریست تحلیلی از دو رساله رمزی و تمثیلی حی بن یقظان ابن سینا و مونس العشاق سهروردی. شایسته است بگوییم: هر دو قصه مطابقت و مساوقت وجودی با هم دارند. چرا که هر دو، مسیر سفر روحانی سالکی را نشان می دهند که تا رسیدن به وطن اصلی خود دیدار با راهنمای روشن ضمیری دارند و در این مسیر مراحل و موانعی را در پیش رو می بینند. همچنین هر دو حکیم تمام جزئیات اندیشه خود را بیان نکرده و مقصود خود را به صورت رمز و استعاره گفته اند. به همین دلیل نوعی همزبانی و همفکری و همدلی بین آن دو وجود دارد. هر چند هر دو متفکر بنابر آبشخور فکری خود (فلسفی، کلامی یا عرفانی) صورت بندی و رمز گشایی خاصی به دست داده اند اما هر دو با هنر راه جستن از صورت به معنا و از قالب به محتوا، به معانی باطنی صورت حکایات خود توجه داشته اند. و در دستور کار خود ادراک و فهم یقینی را مد نظر داشته اند. همچنین هر دو متفکر تمام اندیشه های خود را در قالب حکایت بیان نموده اند و تمثیل را قوی ترین حجت در زبان راز آمیز خود دانسته اند از این رو این دو قصه تمثیلی از منظر این خداوندگاران اندیشه پیمانه و ظرفی بیش نیست برای دست یابی به محتوای پیمانه که شراب جان افزاییست برای نیل به جانان. آنچه در دو رساله بدیهی است: این که سالک می باید از زندان تن خود یعنی نفس و زندان دنیا خارج گشته و روحش در عروج به سوی وطن و جایگاه اصلی خود موانع نفسانی را کنار زده تا به عالم عقول مجرده یا عالم حقیقت صعود کند. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی تدوین شده است.
سبک شناسی شهرآشوب های مسعود سعد سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشه ها و صاحبان آن پیشه ها و سرگرمی های اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانسته اند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است. شعر مسعودسعد در قالب های: قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، ترجیع بند، مسمط، مستزاد و رباعی است و او را مبتکر قالب مستزاد نیز دانسته اند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، پس از بررسی سبک شهرآشوب های مسعودسعد خواهیم دید که زبان و ادبیات شاعر آمیخته به طنز و هزل است و این اثر بازتابی از اجتماع و زندگی مردمی است که دور از دربارها هستند. روش ما در سبک شناسی، بررسی ویژگی های زبانی (لایه های: آوایی، واژگانی، دستوری)، ویژگی های ادبی (لایه بلاغی که شامل بررسی های بدیع معنوی و بیان است) و ویژگی های فکری اثر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
کارکرد آیرونی در دو داستان مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
261 - 283
حوزه های تخصصی:
آیرونی نوعی شیوه سخن گفتن است که در اصطلاحات ادبی می توان معادل طنز، کنایه، طعنه و ... دانست. در واقع، وانمود کردن به چیزی غیر از واقعیت که باعث بازی دادن و یا سردرگمی مخاطب می شود، آیرونی است. این مفهوم، در یونان شروع می شود و بعد در اروپا به مفهوم تقویت شده خود می رسد. یکی از آثار آیرونیک، مثنوی مولوی است که برای فهمیدن باید بخش های آیرونیکال آن شناخته شود. در مقاله حاضر، به تقسیم بندی انواع و عناصر آیرونی برای شناسایی آن پرداخته شده است و در انتها، کارکرد آیرونی در دو داستان مثنوی مولوی به نام «طوطی و بازرگان» و «بقال و طوطی» بررسی شده است. این مقاله، در انتها به این نتیجه می رسد که مثنوی دارای لایه های تودرتو و عمیقی است که توسط آیرونی می توان این لایه ها را طی کرد و به مفاهیم دقیق تری پی برد.
ملامح النرجسیه فی أشعار أبی العلاء المعری (فی ضوء نظریه "أوتو کیرنبرغ" النفسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
65 - 83
حوزه های تخصصی:
تعرّف الدراسات السیکولوجیه الحدیثه ظاهره النرجسیه بأنّها الشعور المفرط بتعاظم النفس والاعتداد بالذات وتضخیم النفس وقد عرّفها المحلل النفسی النمساوی الشهیر"أوتو کیرنبرغ" ووضع أساساً لتشخیص الشخصیه النرجسیه، حیث قدّم تعریفا واضحا للشخصیه النرجسیه المضطربه والمعتدله فی ضوء إحدى عشره سمه واضحه، ومنها المیل إلى الافتخار بالذات واستعراض القوّه والشهره وتفضیل الآباء والأسره على الآخرین والشکوى من الحساد. إذن فهذا المقال یرمی إلى إزاحه السّتار عن ظاهره النرجسیه وتداعیاتها المختلفه لدى الشاعر العباسی أبی العلاء المعری وفقا لآراء "أوتو کیرنبرغ" النفسیه والمنهج الّذی اعتمدناه فی هذا المقال هو المنهج النفسی القائم على دراسه أشعار الشاعر الذی یهدف إلى الکشف عن عالمه الفکری والنفسی المتمثل فی النرجسیه والفخر. بإمکاننا أن نرصد مظاهر هذه النرجسیه فی معظم أشعار الشاعر ولکن تکاد تکون فخریاته المنشوده فی دیوانه الشهیر المعنون ب "سقط الزند" مرآه صافیه وصادقه تعکس نرجسیه الشاعر وأصداءها بشکل لا غبار علیه. هذا وقد حاولنا إلقاء الضوء على أهمّ أسباب وعوامل نشوء هذه الظاهره النفسیه بداخل الشاعر؛ حیث یمکن اعتباره من الشخصیات النرجسیه المعتدله وفقا لما یراه المحلل النفسی "أوتو کیرنبرغ". ومن أبرز التداعیات الّتی ترکتها ظاهره النرجسیه عند الشّاعر أنّه أولع بنفسه وبشعره وبالغ فی إعلاء شأنه وفضّل نفسه وقومه على أبناء جنسه کلّهم کما أبدى شکایته مریره من حسد الحسّاد، مظهرا غضبه واستیاءه فی وجه کلّ من یأتی بما لا یرضیه.
واکاوی جلوه های زبان فارسی در متون کهن فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۱۴۶-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان یکی از مؤلفه های مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشه های مختلف، نقش اساسی ایفا می کند. از سوی دیگر، دانش فقه به عنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونه هایی از واژه ها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست می دهد، برخی ویژگی های زبانی، دستوری و نحوی این نمونه ها تحلیل می کند و برخی ویژگی های برجسته نظیر کاربرد توأمان واژه های فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژه های فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیق تر بررسی می کند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبان های غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که اغلب واژه های غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شده اند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که به عنوان نمونه هایی از کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دین از ارزش بی مانندی برخوردارند. این بررسی می دهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفته اند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عرب زبانی بوده اند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسی زبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیق تر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاه ها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.
بررسی و تحلیل تحولات ساختاری و محتوایی رمان های عامه پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، تأثیرگذارترین عامل دگرگونی تاریخی- فرهنگی، اجتماعی ایران معاصر است که همراه با تحولات بنیادین در حوزه های فکری، اجتماعی، سیاسی و...،نظام ادبی کشور را نیز به سرعت متحول ساخت. یکی از این حوزه های نظام ادبی، رمان است. رمان های عامه پسند به دلیل مخاطب فراوان، تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و تاریخیِ قابل توجهبر فرهنگ یک ملّت دارند. رمان های عامه پسند همانند دیگر نظام های ادبی، تحت تأثیر دگرگونی های تاریخی- فرهنگی، اجتماعی بوده ، همواره در حال تحول و تغییر هستند. پژوهش پیش رو می کوشد با روش تحلیل محتوا، برخی از این تحولات را در ساختار و محتوا با تکیه بر رمان های منتخب، بررسی کند. در این جستار مختصات و تحولات رمان های برگزیده در دهه های 60 تا 90بررسی شده است و فرایند پژوهش بیانگر آن است که تغییر در شیوه روایت، شخصیت پردازی، مضمون و بویژه نوع نگاه به زن، از جمله تحولاتی است که در این رمان ها روی داده است و این رمان ها در سیر تحول طبیعی خود در برخی ویژگی ها، خود را به رمان های نخبه گرا نزدیک کرده و می کنند؛ اما همواره در بسیاری از ویژگی های دیگر تمایز خود را با آنها حفظ کرده اند.
جهان ادبی به مثابه جهان ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
52-3
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برآن است تا با طرح جهان ادبی به مثابه جهان ممکن، ضمن قول به خودبسندگی اثر ادبی، بدیلی دربرابر آن دسته از نظریاتی به دست دهد که اثر ادبی را بازتاب وضع امور در جهان واقع تلقی می کنند. به همین سبب پس از طرح بحثی درباب خودبسندگی اثر ادبی که به واسطه نیروهای درون سو شکل می گیرد، موضوع بافت گرایی را از موضع کلانِ فرهنگی، پدیدارشناختی و زبان شناختی می کاود. این پژوهش به لحاظ روشی، تلفیقی از رویکردهای پدیدارشناختی و زبان شناختی را در بررسی بافت ادبی به کار می بندد تا اصول موضوعه جهان ممکن ادبی را در پرتو موضوعاتی مانند صورت های سمبلیک، تمامیت، ناهمسانی معناشناختی، ناممکنِ محتمل، منطق درونی اثر و خوانش نشانه شناختی تبیین کند. در این بررسی، مشخص می شود که در معناشناسی جهان ممکن ادبی، نظریه هماهنگی صدق در قیاس با نظریه تطابق صدق کارایی بیشتری دارد و جهان ادبی، ضمن تعلیق کارکرد ارجاعی متن، شکل گیری معنا را نه از طریق ارجاع به وضعیت امور در جهان خارج، بلکه از طریق انتظام درونی اثر ممکن می سازد.
هنجارگریزی زبانی فواصل آیات از دیدگاه ابن صائغ (مطالعه موردی: 15 جزء آغازین قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
79 - 104
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته زبان قرآن، هنجارگریزی زبانی است که ساختار کلّی این متن را به شکلی پویا تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر درصدد است تا به روش کتابخانه ای و براساس نظر ابن صائغ و شیوه هایی که وی برای ایجاد مراعات فواصل آیات ارائه می کند، این پدیده زبانی را در فواصل آیات پانزده جزء آغازین قرآن (مجموعاً 2267 آیه) مورد واکاوی قرار دهد و با ارائه نمونه های عینی و مصداقی، چگونگی بازنمایی این پدیده زبانی را به شیوه کیفی و کمّی در متن قرآن به نمایش بگذارد. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که از 40 مورد الگوی فراهنجاری که ابن صائغ ارائه کرده است، 25 مورد آن در 40 درصد داده های مورد مطالعه به وقوع پیوسته است؛ فراهنجارهای دستوری از نوع نحوی بیشترین سهم در میان تغییرات را به خود اختصاص داده اند و هنجارگریزی های واژگانی و آوایی با اختلاف چشمگیری در جایگاه بعدی قرار گرفته اند؛ برجسته ترین نوع ساختارشکنی به ترتیب مربوط به تقدّم جار و مجرور، حذف مفعول، تأخر مفعول و گزینش صیغه مبالغه است و این که رابطه معنی داری بین نوع و فراوانی تغییرات و تعداد آیات سور وجود ندارد.
رهیافتی تحلیلی بر خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن (در پرتو واکاوی رویکرد زبانشناختی ایزوتسو و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
105 - 126
حوزه های تخصصی:
توجه به سطح زبانی گفتمان قرآن و تبیین دقیق آیات، از مباحث ضروری در حوزه مطالعات قرآنی است. در زبان شناسی معاصر، شناخت رابطه واژگان و عبارات و نیز ارزیابی انسجام و نگریستن به کلّ آن چیزی که نتیجه این روابط است، اصلی مهم در فهم گفتمان متن تلّقی می شود؛ لذا تحلیل های ادبی قرآن به عنوان متنی منسجم، خارج از این اصل زبان شناختی نخواهد بود؛ زیرا قرآن محوری و معناشناسی مبتنی بر وحدت شبکه معنایی قرآن، نقش مؤثری در کشف مفاد و مراد الهی در آیات قرآن دارد؛ از این رو، واکاوی رویکردهای زبان شناسانه ای که قرآن پژوهان در تبیین آیات وحی به کار بسته اند، ضرورتی غیر قابل انکار است و از آنجا که دغدغه مشترک علامه طباطبایی و ایزوتسو در تبیین و معناشناسی واژگان قرآن، فهم مراد و کشف معنا از درون متن است، این پژوهش در صدد است با روش توصیفی تحلیلی، نقاط اشتراک و هم گرایی رویکردهای ادبی وزبان شناختی ایزوتسو و علامه را در خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن، واکاوی نماید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأکید علامه طباطبایی و ایزتسو بر نظام واره بودن زبان قرآن و تبیین استقلال معناشناختی قرآن و پیوند معنایی میان آیات است. به طوری که فهم آیات قرآن را بیش از همه به خود متن قرآن و شواهد درون متنی وابسته می دانند و معتقد به تأثیر محوری پارادیم توحیدی در فهم گفتمان قرآن و ارتباط اندراجی معانی واژگان در متن هستند؛ گرچه کمیت و کیفیت بهره گیری از این مبانی مشترک نزد آنان متفاوت است. ایشان در حوزه ادبی وزبان شناسی نیز ضمن تأکید بر اعجاز بلاغی قرآن، از بافت درونیِ سخن و روابط بینامتنی در کشف مراد خداوند بهره می گیرند و به صورت ضمنی انسجام و جهان بینی زبانی قرآن را اثبات می کنند.
ارزیابی ترجمه مجموعه «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد برمبنای نظریه تغییرات صوری کتفورد (موردپژوهی مقایسه ترجمه عبدالمنعم و العطار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون ادبی به طور عام و برگردان شعر به طور خاص، ناگزیر از انجام تغییر است که در بخش های مختلف واژگانی، ساختاری، بلاغی و گفتمانی متن روی می دهد. فرآیند تعدیل، غالباً ناشی از تصمیم آگاهانه مترجم بوده و به ماهیت زبان مقصد بازمی گردد. یکی از نظریات برجسته در این حوزه، نظریه جی. سی کتفورد (1965) است که در دو گروه کلی و چهار زیرشاخه، تغییرات واژگانی و دستوری را مورد بررسی قرار می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شد با تکیه بر نظریه کتفورد، اقسام تعدیل های عبدالمنعم و العطار در تعریب سروده های مجموعه «تولدی دیگر»فروغ فرخزاد، مقایسه و تحلیل شود. نتیجه این بررسی بیانگر این است که تغییر طبقات دستوری، نسبت به دیگر اقسام تغییر در تعریب هر دو مترجم، فراوانی بالایی دارد. تعریب مریم العطار به دلیل تقید به زبان مبدأ و التزام به ترجمه تحت اللفظی از تعدیلات ساختاری کمتری برخوردار است که این امر باعث نامأنوسی ترجمه شده است. این درحالی است که ترجمه عبدالمنعم به دلیل معادل یابی های مناسب و التزام به تصریح و تعدیل واژگانی و ساختاری، روان تر به نظر می آید. همچنین حذف ها و افزوده های نابجا در تعریب العطار گاه موجب تغییرات معنایی و مفهومی ترجمه وی شده است.
بینامتنیت در مصیبت نامه ی عطار نیشابوری با عرفای قرن شش هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانه شناسی فردیناند سوسور مایه گرفته و به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد؛ به این سبب که در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب حضور صریح و اعلام شده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا با روش تحلیلی- توصیفی حکایات مصیبت نامه بر اساس نظریه بینامتنیت و معادل های آن در بلاغت اسلامی دسته بندی شده؛ سپس متن پیشین حکایات در آثار قرن ششم یافته شده و پس ازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب، شخصیت ها و اهداف دو نویسنده مطرح شده میان حکایات ارائه می گردد. بر اساس این بررسی دَه حکایت مصیبت نامه پیوند بینامتنی با آثار قرن شش دارند. در این سه حوزه یادشده، پنج مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار هستند که دو مورد آن از نوع «عقد»؛ دو مورد از نوع «اقتباس» و یک مورد از نوع «ترجمه» است. همچنین پنج مورد بینامتنیت تعمدی- پنهان یافت شده است .
باور عامه «باد زار» در مجموعه داستان ترس و لرزِ غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورها بن مایه اساسی داستان های سبک رئالیسم جادویی را تشکیل می دهند؛ بنابراین درک درست این گونه از داستان ها نیازمندِ تبیین و تحلیل باور/ باورهایی است که داستان از آن سرچشمه گرفته است. یکی از مجموعه داستان هایی که به سبک رئالیسم جادویی در ایران نوشته شده، مجموعه ترس و لرز اثر غلام حسین ساعدی است که فهم این مجموعه داستان با دشواری هایی همراه است. یکی از دلایل این دشواری بهره گیری غیرمستقیم ساعدی از باور عامه زار است. نگارندگان در این جستار کوشیده اند برای درک دقیق این مجموعه داستان، باور عامه زار را در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی کنند. برای انجام این کار، نخست به شیوه کتاب خانه ای درباره باور زار در نقاط مختلف جهان تحقیق شده و سپس یافته ها به شیوه میدانی با نمونه موردی آن در استان هرمزگان مطابقت داده شده و با افراد مطلع در این منطقه مصاحبه شده است، سپس به شیوه توصیفی تحلیلی، عناصر باور عامه زار در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند عنصر مربوط به باور عامه باد زار در این مجموعه داستان، نقش محوری دارند: 1. انواع باد زار: که ویژگی پنج نوع از آن ها در داستان بارز است، 2. بایدها و نبایدهایی که مبتلایان به باد زار باید رعایت کنند، 3. مامازار و بابازار: درمان گرانی محلی که به وسیله موسیقی، کمک گرفتن از نیروهای ماورائی و داروهای محلی به درمان بیماران می پردازند، 4. مراسم حجاب که در آن بیماران درمان می شوند، 5. موسیقی که یکی از عناصر درمان است، 6. باور به موجودات اسطوره ای (بچه بنینگی).
کارکرد ساخت های قالبی مثلی عربی در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
۱۱۳-۱۴۰
حوزه های تخصصی:
ساخت های قالبی شده قسمت کلیشه ای زبان هستند که از سویی ساختاری شناخته شده درمیان اهل زبان دارند و از سوی دیگر به عمق معنای موردنظر می افزایند. بنابراین، ایجاز و تفهیم معنا یکی از ویژگی های بارز این ساخت هاست. ساخت های قالبی انواع مختلفی دارند که مَثل یکی از آن هاست. مرصادالعباد نجم الدین نیز به منزله یکی از منابع عرفانی در زبان فارسی از این ساخت های قالبی بهره برده است. ساخت های قالبی مثلی کارکردهای متفاوتی در آثار ادبی برعهده دارند که ایجاز، استدلال، تبیین مطلب، تصویرسازی و تأکید معنا از جمله آن هاست. هدف از مقاله حاضر که با روش کیفی (تحلیلی توصیفی) انجام شده، بررسی کارکرد ساخت های قالبی شده مثلی عربی در مرصادالعباد است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که اقناع مخاطب، استدلال، توجیه آوری و رهایی از سرزنش و توبیخ، زیباسازی کلام، ایجاز، تقویت معنا و روشنگری، کارکردهای ساخت های مثلی عربی در کتاب مذکور به شمار می روند. در این میان، تأکید مفهوم و استدلال بیشترین کارکرد را در این اثر داشته است.
درنگی بر ضبط و معنی چند واژه در آثار چاپی ابوطاهر طرسوسی (داراب نامه و ابومسلم نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۲۵۲-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
ابوطاهر طرسوسی از راویان توانمند قصه های عامیانه فارسی است که از میان قصه های او داراب نامه، ابومسلم نامه، قران حبشی، مسیّب نامه و قهرمان نامه تصحیح و چاپ شده است. در مقاله حاضر، پاره ای از لغزش های دو متن مصحح: داراب نامه و ابومسلم نامه که تا امروز درباره آن ها مقاله ای نوشته نشده، اصلاح شده است. در اصلاح این لغزش ها، استناد به ضبط های درست و اصیل نسخه های اساس مصححان، رجوع به دست نویس های این دو اثر، سبک این آثار و ارائه شواهدی از خود این متون کارساز بوده است. همچنین، با تحلیل محتوا، معانی ای برای واژه ها و ترکیبات نادر این دو اثر که پاره ای از آن ها، واژگان محلی و گویشی اند و از لغت نامه ها و واژه نامه های پایان متون مصحح فوت شده، پیشنهاد شده است. اعمال این اصلاحات و ضبط معانی واژه ها و ترکیبات نادر این دو متن می تواند چاپ های بعدی این دو اثر را منقح تر کند.
آسیب شناسی کتاب های «کلیات» ادبیات عامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۲۸۴-۲۵۳
حوزه های تخصصی:
از دهه 1380 به بعد با ورود فرهنگ و ادبیات عامه به حوزه دانشگاهی تحولی در مطالعه آن ایجاد شد و هر روز آثار پژوهشی متنوعی در قالب: کتاب، پایان نامه و مقاله و ... در قلمرو های مختلف آن نوشته می شود. از اصلی ترین این آثار کتاب هاست که به منزله آثاری بنیادین در رشته ادبیات عامه باید خصوصیات ممتازی داشته باشد تا بتواند بار آموزشی و پژوهشی این رشته را به دوش بکشد. یکی از انواع کتاب های ادبیات عامه کتاب های «کلیات» است. منظور از کتاب های «کلیات» کتاب هایی است که هم زمان به موضوعات مختلف در حوزه ادبیات عامه می پردازد و عموماً این کتاب ها برای تدریس نوشته و چاپ شده است. هرچند که در مبانی و کلیات پژوهش های این رشته نیز نقش اساسی دارد. با اینکه روز به روز تعداد انتشار این نوع کتاب ها در حال افزایش است، اما تاکنون هیچ نقدی درباره آن ها صورت نگرفته است تا به طبقه بندی و ارزیابی نقاط قوت و ضعف این آثار کمک کند و پژوهشگران را در انتخاب بهتر این آثار یاری دهد. باتوجه به اهمیت این مسئله، در این جستار پنج کتاب مهم از مجموعه کتاب های کلیات فرهنگ عامه به ترتیب زمانی از اولین کتاب در دهه 1350 تا کتاب های دهه اخیر معرفی و نقد می شود. چون این کتاب ها عموماً در دانشگاه تدریس می شوند، با نگاهی به مصوبات وزرات علوم در رشته فرهنگ و ادبیات عامه به نقد این آثار از جهت محتوا، توالی، جامعیت و وسعت بررسی، کاربست نظریه، روزآمدی و اعتبار علمی، جریان شناسی درست از پیشینه و مبانی و ... در دو بخش صوری و محتوایی موردنقد و مقایسه قرار می دهد.