تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 13 پاییز 1400 شماره 49 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
به دلیل پویا بودن ادبیات، همواره تأثیر اقتباس، ترکیب و بازآفرینی را می توان در میان آثار ادبی دنیا جست وجو کرد. در این میان ادبیات تطبیقی ابزاری برای رسیدن به تأثیر و اقتباس میان ادبیات جهان است. تأثیر فردوسی در جهان بر همگان مبرهن است و در این میان اقتباس موریس مترلینک در نمایشنامه نمادگرای پله آس و ملیزاند از داستان زال و رودابه فردوسی نمونه ای از این تأثیرگذاری بر ادبیات جهان است. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی عناصر داستان مانند: طرح، درونمایه، زاویه دید، شخصیت ها، زمان و مکان و نقش آن در تأثیرپذیری زنجیره مشترک بن مایه داستان ها و نتایج اخلاقی دو اثر ارزشمند زال و رودابه فردوسی و پله آس و ملیزاند از مترلینک است. در این جستار به واکاوی تطبیقی عناصر داستان با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای پرداخته شده و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل و مقایسه این دو اثر حماسی- غنایی و نمایشنامه نمادگرا پرداخته می شود. هم چنین به واکاوی هم فکری های ناخواسته بشری در خصوص عشق، ترس از مرگ و ماوراء الطبیعه می پردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو اثر دارای ساختار داستانی پیوسته هستند که عناصر داستانی را به خوبی در پیشبرد داستان به کار گرفته اند. هم چنین طرح کلی این دو داستان به گونه ایست که در موقعیت مکانی و محدوده زمانی خاصی جریان داشته اند و دارای طرح و پیرنگی بسته و عناصر داستانی کاملا منسجم هستند اما در فضا و جو، دارای تفاوت هستند.
بررسی آیرونی نمایشی/ تقدیر در داستان «پادشاه و کنیزک» در دفتر اوّل مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران، نمونه های فراوانی دارد، در حوزه نقد، کمتر به آن توجّه شده است. آیرونی، نوعی شیوه بیان است که تقریباً معادل اصطلاحات ادبی رایج همچون تجاهل العارف، طنز آمیز، مجاز به علاقه تضاد، طعنه، استهزا و ایهام به کار می رود. آیرونی یک آرایه ادبی و نوع خاصی از بیان دو پهلو است که با ابهام و ایهام، متفاوت است. به بیانی دیگر، نوعی دوگانگی بیانی خلاف انتظار یا نوعی استنباط خلاف مقصود گوینده است که با عنوان آیرونی از قرن هجدهم به بعد، در ادبیّات اروپا رایج شده است. ریشه لغوی آن، به زمان سقراط و یونان باستان بر می گردد. امّا این شیوه سخن گفتن، همواره با زبان همراه بوده است؛ چنان که در بسیاری از آثار ادبی کلاسیک، نمونه هایی از آن را می توان یافت از جمله مثنوی مولانا. در این جستار برآنیم تا با ارائه تعاریف موجود از آیرونی و انواع آن، به مبحث آیرونی تقلید در داستان کنیزک مولانا بپردازیم و زوایای پنهان آن را واکاوی نماییم و ضمن تبیین مفهوم آیرونی در شعر و بیان تمایز میان این صنعت با ابهام و کنایه و دیگر گونه های دو پهلو، به نوعی مرزبندی میان آیرونی و سایر صنایع ادبی دست یابیم و مظاهر و نمود آیرونی تقلید را در داستان «پادشاه و کنیزک» از مولانا بررسی کنیم.
بررسی مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم در رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینی انسان در آغاز قرن بیستم ، تحت تأثیر جنگ جهانی اول ، دستخوش دگرگونی هایی می شود و در پی آن ، هنر این عصر نیز چهره ای دیگرگون می یابد. انسان در این دوران ، انسانی است مرگ اندیش و تلواسه و تشویش بر وجود او سایه افکنده است. رهاورد این فرایند در هنر ، اکسپرسیونیسم است که به عنوان مکتبی هنری ، به بازنمایی وضعیت یاد شده می پردازد و آثاری را به عرصه هنر عرضه می دارد که با آثار دوره های پیشین تفاوت هایی آشکار دارند. این مقاله کوشیده است با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی ، مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم را در رمان همنوایی شبانه ارکستر چو ب ها ، اثر رضا قاسمی، بررسی کند تا ضمن کمک به درک بهتر جنبه های اکسپرسیونیستی داستان، به معرفی بیشتر این اثر به عنوان الگویی متفاوت در زمینه رمان نویسی فارسی بپردازد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که نویسنده از مؤلفه هایی همچون بیان ترس ، مسائل روانی، سردرگمی ، اعتقادات و باورها، روابط عاشقانه و پرداختن به شگردهایی مانند پیشگویی ، ایجاد بحران هویت ، تحریف واقعیت ، مسخ ، تاکید بر درهم ریختن فرم و بی توجهی به قواعد نگارشی بهره برده است و در به کارگیری برخی از این مؤلفه ها، از بن مایه های مکتب اکسپرسیونیسم که در نمایشنامه نویسی و به ویژه سینمای اکسپرسیونیستی آلمان دیده می شود، متأثّر بوده است؛ ترس از مرگ، استفاده از ظرفیت فضاهای تاریک و نورپردازی ، ایجاد اختلال در شخصیت راوی توسط سایه او و پیامدهای آن که به مشکلاتی همچون خود ویرانگری و بحران هویت منجر می شود، ازجمله این موارد است؛ افزون بر این ، ردپایی از نیم نگاه نویسنده به نقاشی اکسپرسیونیستی نیز در رمان به چشم می خورد که این ویژگی جلوه ای خاص به اثر قاسمی بخشیده است.
بررسی عنصر شخصیّت در حکایات مشترک هفت اورنگ جامی و مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.
پژوهشی در بنیان های اساطیری و تاریخی کیانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که عصر حاکمیت تاریخ و تاریخ گرایی است، موضوع تشخیص زمان ها و بنیان های تاریخی و اساطیری از دغدغه های پژوهش است؛ خاصه در مطالعات ایرانی تعیین مرز میان اسطوره و تاریخ در حماسه ملّی از دشواری های تحقیق به شمار می رود. نخستین بار برتلس از سه بخش متمایز شاهنامه با عنوان های: اسطوره ای، تاریخی و پهلوانی سخن گفت؛ براساس این نظر، دوره حکومت پیشدادیان اساطیری است امّا درباره دوره حکومت کیانیان پژوهشگران اتفاق نظر ندارند. وجود عناصر اساطیری در داستان های مربوط به سلسله کیانیان این پرسش را مطرح می کند که شاهان کیانی شخصیت های تاریخی دارند یا متعلق به اسطوره اند. در پاسخ به این پرسش پژوهشگرانی چون ویندشمان، اشپیگل، دارمستتر، لومل، ویکندر و دو مزیل با دید اسطوره گرایی بر این عقیده اند که کیانیان یا برخی از شاهان این سلسله به اسطوره تعلق دارند. وجود عناصر شگفت در داستان کیکاووس و کیخسرو بن مایه این تفکر است. گروه دیگر از پژوهندگان تاریخ گرا، چون هنینگ، مری بویس و کریستن سن کیانیان را پادشاهان ایران خاوری می دانند که در دوره ای تاریخی پیش از هخامنشیان حکومت کرده اند. ظهور و حضور زرتشت در دوره گشتاسب بن مایه این عقیده است. در جستار پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی، آراء و استدلال ها و شواهد این دو گروه پژوهندگان نقد و بررسی شده است نتایج این بررسی نشان می دهد نظریه تاریخ گرایان مستندتر و به واقعیت نزدیک تر است.
تحلیل کهن الگوی سفر قهرمان در منظومه «گل و نوروز» براساس الگوی جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمبل با بررسی داستان های اساطیری مختلف از گوشه و کنار جهان، کهن الگوی سفر قهرمان را مطرح می کند. او معتقد است در تمامی این داستان ها سفر قهرمان تابع الگویی ثابت است. در پژوهش حاضر این الگو در کنار کهن الگوهای دیگری چون سایه، پیر فرزانه، آنیما و سایر نمادهای اساطیری در منظومه گل و نوروز بررسی می شود. بررسی و تحلیل منظومه گل و نوروز براساس این الگو خوانش نوینی از این روایت غنایی به دست می دهد. سفر نوروز اگرچه در ظاهر سفری برای رسیدن به معشوق است ولی در باطن سفری دینی محسوب می شود. نوروز پس از رسیدن به گل، او را که بر دین مسیحیت است، با آیین محمدی به کابین خود درمی آورد و پس از پشت سر گذاشتن پرده های جهالت، به جامعه خود بازمی گردد. طی این طریق به قهرمان چهره ای کیهانی می دهد، به نحوی که جامعه او را با آغوش باز استقبال می کند. جاودانگی نوروز مدیون ارزش هایی است که بعد از بازگشت به جامعه تزریق می کند.
بررسی مهارت های تفکر انتقادی، خودآگاهی، همدلی، تصمیم گیری و ارتباطی در داستان های فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های تفکرانتقادی، خودآگاهی، همدلی، تصمیم گیری و ارتباطی نقش مهمی در زندگی کودکان و نوجوانان دارند. نویسندگان کودک و نوجوان از طریق دنیای داستان و رمان می توانند این مهارت ها را در کودکان تقویت کنند. کودکان و نوجوانان برای ورود به اجتماع و زندگی به آموختن برخی از مهارت ها نیاز ضروری دارند. مهارت هایی که کودکان را برای رویارویی با چالش ها و مشکلات زندگی آماده می کند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهارت های خودآگاهی، تصمیم گیری، همدلی و تفکر انتقادی در آثار داستانی فرهاد حسن زاده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت بررسی اسناد کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که از میان مهارت های مورد بررسی، مهارت همدلی و خودآگاهی بیشترین کاربرد را در میان دیگر مهارت ها داشته اند. از میان مولفه های مهارت خودآگاهی، مولفه شناخت نقاط ضعف و قوت و از میان مولفه های مهارت همدلی، مولفه های احترام به دیگران و دوست یابی بیشترین کاربرد را داشته اند. نکته دیگر اینکه به مولفه هایی چون تحمل افراد و توجه به ارزش های خود، تفکر انتقادی و شناخت حقوق و مسئولیت کمتر توجه شده است.
سبک شناسی شهرآشوب های مسعود سعد سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشه ها و صاحبان آن پیشه ها و سرگرمی های اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانسته اند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است. شعر مسعودسعد در قالب های: قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، ترجیع بند، مسمط، مستزاد و رباعی است و او را مبتکر قالب مستزاد نیز دانسته اند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، پس از بررسی سبک شهرآشوب های مسعودسعد خواهیم دید که زبان و ادبیات شاعر آمیخته به طنز و هزل است و این اثر بازتابی از اجتماع و زندگی مردمی است که دور از دربارها هستند. روش ما در سبک شناسی، بررسی ویژگی های زبانی (لایه های: آوایی، واژگانی، دستوری)، ویژگی های ادبی (لایه بلاغی که شامل بررسی های بدیع معنوی و بیان است) و ویژگی های فکری اثر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
آشنایی زدایی از سازه های داستان در شش داستان پست مدرن معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی در اصطلاح ادبی غریبه سازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکل گرایان روسی پدید آمد. در داستان نویسی نو، آشنایی زدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح می شود. داستان های پست مدرن معاصر فارسی به سبب گزینش آشنایی زدایی در عناصر داستانی از قبیل دیدگاه، مضمون، فضاسازی، زمان، فرم، لحن و پایان بندی متفاوت در هاله ای از شگردهای نو قرار می گیرند و خواننده را مجبور می سازند بارها این داستان ها را بخواند تا به کشف مورد نظر نویسنده دست پیدا کند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای در صدد آن است که ضمن شناخت آشنایی زدایی از سازه های داستان در داستان های پست مدرن به نقد و بررسی شش داستان از «بیژن نجدی»، «هادی خورشاهیان»، «مهدی یزدانی خرم»، «لیلا صادقی» و بررسی عناصر سازنده در آن ها بپردازد.
انس و هیبت و وجوه تعلیمی آن دو در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هیبت و انس» از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی به حساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از «خوف و رجا» و «قبض و بسط» قرار دارند؛ از آن جا که این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربه هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم درباره انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس می دانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمی شان، دیدگاه ویژه خود را به مخاطب عرضه می کنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون «انس»، «هیبت»؛ به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه تعلیمی آن دو، در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی، پرداخته شده و آن گاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبه تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی می گیرد و آفریننده اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا می کند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری می کند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر می دارد؛ ولی مولوی به عنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایش های عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است.
زن و جایگاه اجتماعی او در حوزه خانواده و اجتماع (براساس آثار زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن طی چند دهه اخیر توانسته اند مسائل اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مربوط به زن را در آثار خود به خوبی منعکس کنند. از جمله مضامینی که در آثار آنان به چشم می خورد، مردسالاری، روزمرگی و تنهایی، تلاش برای هویّت یابی و ... است. زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر به خوبی توانسته زن و دنیای زنانه را با اندیشه و قلمی زنانه به تصویر بکشد. در آثار او شخصیّت اصلی و محوری، زن است. زنی با تمام دغدغه ها و مسائل مربوط به دنیای زنانه. برخی از زنان آثار پیرزاد مانند زنان در رمان «عادت می کنیم»، حالت منفعلانه در پیش گرفته و صبورانه در برابر مشکلات سر خم می کنند. اما برخی دیگر با اراده در صدد رفع و حل مسائل زندگی فردی و اجتماعی و تثبیت جایگاه خود هستند. در این پژوهش به زن و جایگاه اجتماعی او با روش توصیفی- تحلیلی در آثار این نویسنده پرداخته می شود.
جایگاه اجتماعی و ویژگی زنان در هزارویک شب و کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی بازگو کننده بسیار خوبی برای بیان جایگاه زنان و موقعیت آنان در جوامع کهن هستند. زنان در قصه های این دواثر ویژگی، نقش و جایگاه گوناگونی داشته و بیان خصوصیات منفی و مثبت در مورد آن ها زیاد است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، به مقایسه و بیان خصوصیات، جایگاه و نقش اجتماعی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه پرداخته شده است. نتایج این پژوهش گویای آن است که توجه هرچه بیشتر به خصوصیات منفی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه نشان دهنده نوع نگاه نویسندگان مرد دریک جامعه مردسالار نسبت به زنان و جایگاه آن هاست. در قصه های هزارویک شب خیانتگری زنان حتی در برترین جایگاه و مقام یعنی ملکه و همسر پادشاه موضوع اصلی و آغاز کننده داستان ها بوده است، اما در داستان های کلیله و دمنه این ویژگی به زنان در طبقات دیگر جامعه اختصاص داده شده است. سایر خصوصیات مثبت و منفی همچون تدبیر، دانش، خرد، شجاعت، حیله گری و نیرنگ بازی همه از مواردی است، که در داستان های دو کتاب هزارویک شب و کلیله و دمنه به زنان نسبت داده شده است.
تأملی در شرح عتبه الکتبه به اهتمام مریم صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنار تصحیح و چاپ متون ادبی، شرح درست لغات و دشواری های برخی متون، ضرورتی است که می تواند راهگشای خوانندگان این آثار باشد و به آنان در فهم بهتر متن کمک نماید. یکی از این متون، «عتبه الکتبه»، مجموعه مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی با انشای منتجب الدین بدیع جوینی است که در سال 1396ش. به اهتمام مریم صادقی و از روی چاپ علامه قزوینی و استاد عباس اقبال، مجدداً تصحیح گردیده و به همراه شرح متن، در انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. این مقاله حاصل بررسی شرح متن این کتاب است که به روش کتابخانه ای همراه با تحلیل و توصیف یافته ها انجام شده است. ثمره این پژوهش نشان می دهد که شارح «عتبه الکتبه» با وجود تلاشی که در رفع کاستی های چاپ قزوینی- اقبال داشته است، در شرح برخی موارد، دچار خطاهای آشکار گردیده است که نه تنها ابهامات متن را برطرف نمی سازد، چه بسا موجب گمراهی خواننده نیز می گردد. در این پژوهش، برخی از این اشتباهات و نیز ایرادهای چاپی ارائه گردیده تا علاوه بر استفاده خوانندگان «عتبه الکتبه »، ضرورت رفع خطاهای راه یافته به کتاب و لزوم بازبینی آن از طرف شارح جهت چاپ های بعدی تبیین گردد.
تجلّی عنصر عاطفه در تحلیل معناشناسی شعر شاعران روشن دل: بهشت گمشده میلتون و دیوان رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالت اصلی ادبیّات به ویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه به عنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهم ترین عنصر سازنده هنری است و پلی میان جنبه درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیش ترین تأثیر را بر مخاطب می گذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشن دل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، می باشد؛ چنان که تفاوت ها و تشابهات فکری آنان می تواند به شناخت بیش تر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّن ها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راه های انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حس آمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که حس آمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمده ترین نقطه اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی می توان قوی تر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آن ها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.
آسیب شناسی ترجمه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه که آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دانسته اند، کتابی است گرانقدر شامل خطبه ها نامه ها و حکمت های علی علیه السلام است که آ ن را دانشمند صاحب نام امامی سیدرضی (م۴۰۶) گردآورده است. این کتاب که هم به لحاظ ادبی و هم به لحاظ اعتقادی و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی دارای اهمیت است، قرن ها است که در دسترس مسلمانان قرار دارد و از آن بهره های کثیر عاید شده است. از این کتاب ترجمه های چندی به زبان فارسی صورت پذیرفته است که شمار آن بالغ بر یکصد عنوان می گردد اما در این ترجمه ها علاوه بر نکات ارزشمند و مفیدی که در آنها هست، گاه اغلاطی به چشم می خورد که به فهم درست عبارت های نهج البلاغه آسیب می رساند به گونه ای که در بعضی موارد معنا و مقصود عبارت مولا علی علیه السلام با این ترجمه ها تطبیق ندارد. گاهی انتقال معنای صحیح فدای عبارت پردازی مترجم گردیده و گاه به تطور معنای لغوی الفاظ در طی قرون توجه نشده است. دسته بندی این اغلاط و معرفی آن ها تحت عنوان آسیب های ترجمه های نهج البلاغه موضوع این مقاله است.