پژوهش های ادبیات تطبیقی
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره نهم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 28) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.
جوشش هفت چشمه اثر ویلیام جونز انگلیسی در زیر هفت گنبد نظامی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با نگرشی تطبیقی، اثرپذیری هفت چشمه ویلیام جونز را از هفت گنبد نظامی مورد بررسی قرار داده است. هفت پیکر، یکی از آثار غنایی نظامی است که تحّول روحی بهرام گور را به صورت نمادین روایت کرده که هفت شهدخت از هفت کشور را که نماد فرهنگ سرزمین خود بودند در هفت کاخ سکونت داده هر شب با شنیدن قصّه ای از آنها به بادهگساری می پرداخت. شب نشینی های شاه از شنبه با شاهدخت گنبد سیاه آغاز گردید و آدینه در گنبد سپید که مربوط به «دُرستی» شاهدخت ایرانی بود پایان پذیرفت. دُرسَتی با داستانی که محور آن پیروی از فرهنگ ایرانی و خردورزی بود شاه رااز نظر روحی متحوّل کرد و به جاودانگی رساند. ویلیام جونز ضمن علاقه و آشنایی با فرهنگ و ادب فارسی، منظومه ی هفت چشمه را برمبنای داستان های هفت پیکر نظامی پدید آورد. وی که از نفوذ و تأثیر عدد هفت در شوون مختلف اقوام و کاربرد آن در افسانه های شرقی آگاه بود به تقلید از نظامی بنیاد هفت چشمه را بر عدد هفت نهاد که از دیدگاه شکل شناسی با هفت پیکر مطابقت دارد.این پژوهش به روش تحلیلی و کتابخانه ای، همانندی ها و تفاوت های دو منظومه را مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه رسیده که شاه جوان منظومه جونز نیز سرانجام در برخورد با حوری اسطوره ای متحول شد و با پالوده شدن جسم و روح به جاودانگی رسید. هفت چشمه از نظر ساختار و محتوا چون جویبارانی از ساحت های هفت کاخ نظامی جریان یافته و آرام آرام به اقیانوس شعر و ادب فارسی پیوسته است.
ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
مطالعه تطبیقی پوچی و شیء وارگی در دو رمان بیگانه اثر آلبرکامو و بوف کور اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوچی مفهومی است مهم که در آثار بسیاری از اندیشمندان دوران مدرن مطرح شده است. آلبر کامو یکی از نویسندگانی است که در آثار خود به این مفهوم توجه داشته و در آثارش به مفاهیمی همچون عصیان، تکرار و مرگ پرداخته است. رمان بیگانه یکی از اصلی ترین آثار کامو می باشد که در آن به مفهوم پوچی در بطن زندگی مدرن توجه شده است. از سویی دیگر مفهومی وجود دارد که به آن شی وارگی گفته می شود که با مفهوم پوچی تفاوت هایی مهم و اساسی دارد. نگارندگان در این تحقیق به بررسی و مطالعه ی تطبیقی مفهوم پوچی با شی وارگی در دو اثر بیگانه آلبر کامو و بوف کور صادق هدایت پرداخته اند. نگارندگان در این تحقیق به این نتیجه می رسند که اگرچه رمان بوف کور صادق هدایت اثری قابل توجه است اما نمی توان آن را یک اثر پوچ گرایانه قلمداد کرد و بیشتر می توان آن را اثری در وضعیت شی وارگی تحلیل و بررسی کرد. این در حالی است که اثر بیگانه آلبر کامو را می توان نمونه ی کامل یک اثر پوچ گرایانه معرفی کرد. به نظر می رسد معمولا خوانندگان و حتی منتقدان بین مفهوم پوچی و شی وارگی دچار سوء تعبیر و اشتباه می شوند. هر قدر که پوچی مفهومی ایجابی و دارای کنش فعال و بینش روشن در گفتگو با دیگر آثار و تفکرات است، شی وارگی مفهومی جبری، سلبی و فاقد بینش وکنش مشخص با دیگر تفکرات و موضوعات است.
بینامتنیت در مصیبت نامه ی عطار نیشابوری با عرفای قرن شش هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانه شناسی فردیناند سوسور مایه گرفته و به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد؛ به این سبب که در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب حضور صریح و اعلام شده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا با روش تحلیلی- توصیفی حکایات مصیبت نامه بر اساس نظریه بینامتنیت و معادل های آن در بلاغت اسلامی دسته بندی شده؛ سپس متن پیشین حکایات در آثار قرن ششم یافته شده و پس ازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب، شخصیت ها و اهداف دو نویسنده مطرح شده میان حکایات ارائه می گردد. بر اساس این بررسی دَه حکایت مصیبت نامه پیوند بینامتنی با آثار قرن شش دارند. در این سه حوزه یادشده، پنج مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار هستند که دو مورد آن از نوع «عقد»؛ دو مورد از نوع «اقتباس» و یک مورد از نوع «ترجمه» است. همچنین پنج مورد بینامتنیت تعمدی- پنهان یافت شده است .
مقایسه ساختار داستانی دو منظومه خسرو و شیرین نظامی با شیرین و فرهاد میرزا شفیع پاوه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی با بهره گیری از روش مقایسه، به مطالعه و بررسی ادبیّات زبان های گوناگون و ارتباط پیچیده آن ها در زمان های مختلف و در حوزه های متنوّعی از موضوعات، مکاتب فکری، نظریه های ادبی، انواع ادبی و غیره می پردازد. در زبان کردی برخی داستان های غنایی منظوم و متأثر از خسرو و شیرین نظامی وجود دارد که تاکنون در حوزه تطبیق آن ها، پژوهش درخور توجهی انجام نشده است. منظومه کردی شیرین و فرهاد به روایت میرزا شفیع پاوه ای یکی از نظیره های است که به پیروی از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر به زبانی ساده و روان، روایتگر داستانی متفاوت درباره سرگذشت شیرین و فرهاد با ساختاری افسانه مانند است. در منظومه کردی جز نام شخصیّت ها، سیر اصلی حوادث و چارچوب کلی داستان با روایت نظامی اختلاف دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای صورت گرفته، نویسنده درصدد آن است تا با تجزیه و تحلیل عناصر سازنده داستان در دو منظومه «خسرو و شیرین» نظامی و «شیرین و فرهاد» میرزا شفیع، نقاط قوّت و ضعف آن ها را شناسایی کرده و به شناخت بیشتری نسبت به آن ها دست یابد. در این پژوهش وجوه تمایز این دو داستان در زمینه طرح داستان (کشمکش، گره افکنی، گره گشایی، حادثه)، شخصیّت پردازی و صحنه پردازی، مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های انجام شده در این زمینه نشان می دهد که میرزا شفیع در تقلید از منظومه نظامی خوب عمل نکرده و عناصر داستان در اثر او به صورتی ضعیف نمایان شده است که این امر سبب شده طرح داستانِ میرزا شفیع سست تر از نظامی باشد.