زبان و ادبیات فارسی (دوفصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی خوارزمی)
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان 1400 شماره 35(پیاپی 90) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، برخلاف نگرش بلاغت سنتی که برای استعاره معنایی صرفاً بلاغی و زیباشناختی قائل بودند و آن را پدیده ای صرفاً زبانی می دانستند، استعاره را دارای ماهیتی ادراکی و مفهومی می دانند. این نگاه به استعاره در چارچوب معناشناسی شناختی جای می گیرد که در آن، معنا برپایه ساخت های مفهومی قرار دارد و همانند حوزه های شناختی دیگر، مقولاتی ذهنی را باز می نمایاند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی، به واکاوی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری در ضرب المثل ها می پردازد. عشق، زندگی، علم، ناتوانی، خواری، دنیا و فروتنی ازجمله نگاشت های مفاهیم مثبت و منفی در استعاره های مفهومی در ضرب المثل های برآمده از متون ادبی است. در این میان، «آب» و «آتش» از واژه هایی هستند که در ضرب المثل های فارسی و دیوان شاعران و نثر نویسندگان پیشین و معاصر، برای نمایاندن ساحت های مادی و معنوی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش، حاکی است که نگاشت اصلی در مفهوم استعاری ضرب المثل های متکی بر واژه «آتش»، ویرانگری است که با بسامد 42 بار تکرار شده است. نگاشت اصلی در استعاره مفهومی ضرب المثل های متکی بر واژه «آب» به صورت طرح واره فضایی (جابه جایی) است که با بسامد 18 بار تکرار شده است. این امر، نشان دهنده نگاشت مرکزی واژه «آب» و چرخش و عدم ثبات آن است. به طورکلی، شاعران و نویسندگان، با وام گیری این نگاشت ها، مضامینی خلق کرده اند که همواره شنونده را مشتاق نگاه می دارد و در ترویج ضرب المثل ها نقش داشته اند.
تحلیلی بر جایگاه پهلوان بانوان در حکمت عملی با بررسی منظومه بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار اساطیری و حماسی از منظر حکمت عملی، به عنوان روایت کننده ی اندیشه و تفکّر پیشینیان و بیان کننده ی تاریخ و فرهنگ زندگی مردم، سندی محکم در اثبات وجود مبانی و آداب اخلاقی در جامعه ی ایران باستان است که بعد از اسلام ادامه یافته است. در این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه زنان در حکمت عملی، منظومه ی «بانوگشسب نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد اعمال و رفتار بانوگشسب، مطابق حکمت عملی قابل بررسی است و می توان او را الگوی زن موفق فرهنگ اقوام ایرانی نامید که در قالب پهلوان بانو، فضایل اخلاقی را انتقال داده است. از منظر حکمت عملی در حوزه اخلاق فردی، بانو فرزند خردمند، شجاع، با عفت، معتقد و متعهدِ رستم، نماینده ی پهلوان بانوانی است که با رفتار و کردارش الگوی فضیلت قرار گرفته است. در حوزه تدبیر منزل و سیاست مدن، جایگاه والای بانو در خانواده، نمایانگر ارزشمندی زنان در فرهنگ اصیل ایرانی است، فارغ از نگرش به جامعه مردسالاری، شخصیّتی مستقل و جنگجو دارد که زن بودنش، باعث سستی در انجام امور، نفی در اراده و عدم تساوی با مردان نشده است. در موقعیت خانوادگی فرزند صالح، دلاور و مسئولیت پذیر است که با صلاحدید پدر(مدبر منزل) زندگی می کند.
مقاومت زیردستان در برابر قدرت با سازوکار ایدئولوژیک در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر این که طبقه رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی می پرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحب نظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربستِ روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقه های تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبه گفتمان ها در متون قرن هفتم، یافته های پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دسته های گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژه خود را به کار می گیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساخت های جدید قدرت دست می یازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باور های دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری می اندیشند که با بازپخش و اِعمال آن، بتوان به گونه ای بهره برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا داشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک جانبهٔ میان گروه های فاعل اجتماعی می شود.
تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.
پیرنامه های ماوراءالنهر و سیر مقامات نویسی طریقت خواجگان در قرون ششم تا هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرون ششم تا هشتم هجری قمری در خطّه ماوراءالنهر پنج پیرنامه به زبان فارسی تألیف شده است و هر پنج پیری که درباره احوال آنها کتاب نوشته اند در گروه خواجگان قرار دارند. این آثار عبارت اند از رساله صاحبیه، مقامات عبدالخالق غجدوانی، مقامات عارف ریوگری، انیس الطالبین و عده السالکین و مقامات حضرت خواجه نقشبند. در این مقاله کوشش شده تا ویژگی ها، تأثیرگذاری ها و تأثیرپذیری های مؤلفین و سیر تحوّل این آثار بررسی شود. پس از بررسی شیوه پیرنامه نویسی مؤلفین و بیان ویژگی های آثار، مشخّص شد پیرنامه های ماوراءالنهر وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند. تمام پیرنامه های ماوراءالنهر به زبان فارسی نگاشته شده اند در حالی که در میان پیرنامه خطه فارس و خراسان به ویژه آثار فارس پیرنامه های بسیاری به زبان عربی دیده می شود. با توجه به وجود شباهت های فراوان مقامات غجدوانی و مقامات خواجه یوسف همدانی به رساله صاحبیه این احتمال وجود دارد که پیرنامه نویسان متأخر از نگاشته عبدالخالق غجدوانی درباره ابویوسف همدانی تأثیر پذیرفته باشند. برخلاف پیرنامه های سرزمین هایی مانند فارس و خراسان که نویسندگان آن از اشعار به دو زبان فارسی و عربی استفاده کرده اند، تمام ابیاتی که در پیرنامه های بخارا آمده به زبان فارسی است. در بیشتر پیرنامه های این سرزمین از زنان یاد شده و در آنها زن از جایگاهی والا برخوردار است.
واکاوی جلوه های زبان فارسی در متون کهن فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان یکی از مؤلفه های مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشه های مختلف، نقش اساسی ایفا می کند. از سوی دیگر، دانش فقه به عنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونه هایی از واژه ها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست می دهد، برخی ویژگی های زبانی، دستوری و نحوی این نمونه ها تحلیل می کند و برخی ویژگی های برجسته نظیر کاربرد توأمان واژه های فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژه های فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیق تر بررسی می کند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبان های غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که اغلب واژه های غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شده اند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که به عنوان نمونه هایی از کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دین از ارزش بی مانندی برخوردارند. این بررسی می دهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفته اند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عرب زبانی بوده اند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسی زبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیق تر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاه ها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.
زوال خیال در مصاف مقال حقوقی؛ جستاری در فرآیند رابطه صورت و محتوا در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود مفاهیم و موضوعات گسترده ی حقوقی در عصر مشروطه به حوزه ی شعر، موجب تلاقی دو گونه سخن یا به تعبیری دو ساحت گفتمانی حقوقی و ادبی در شعر این دوره شده است. گفتمان حقوق عمومی، محتوای غالب شعر مشروطه را سامان داده و حضور بسیار کمرنگ عنصر تخیل به مشخصه ی ساخت و صورت آن تبدیل شده است. بر این اساس تبیین نقش گفتمان حقوقی در رابطه ی صورت و محتوای شعر مشروطه مسئله ی اصلی این پژوهش است. جستار حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به شواهد شعری متعدد این مهم را از رهگذر فرآیندی وامی کاود که به واسطه ی ویژگی ذاتی مقال حقوقی و ناسازگاری آن با صور خیال پدید آمده و می توان از آن به «گذر از خیال به عاطفه» در شعر این دوره تعبیر کرد. فرآیندی که صورت غالب شعر مشروطه بر اساس آن و با تمرکز بر عواطف اجتماعی و انقلابی در غیاب صور خیال سامان یافته است. جستار حاضر سازواری این روایت را با نظرگاه تجدد ادبی نیز سنجیده و سرانجام آثار مترتب بر مدعای پژوهش را در ساحت ها و ساختارهای مشهور شعر مشروطه بازخوانی کرده است.
کثرت اندیشی، فساد عقیده یا کمال اخلاقی (بررسی دو رویکرد متقابل در تذکره های ادبی ایران و هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی، در طول قرن ها، بستر آرامی برای شکل گیری و بیان اندیشه ایرانی فراهم کرده است. یکی از این اندیشه ها که در قرون دهم تا دوازدهم هجری، هم زمان با حکومت صفویان در ایران و تیموریان گورکانی در هند، اوج گرفته و باورهایی همچون آزاداندیشی، شادخواری و باطنی گرایی را گسترش داده، اندیشه کثرت گرایی یا وسعت مشرب است. این تفکر با جریان مهاجرت فرهیختگان به هند در دو شاخه ایران و هند رشد کرد و در معانی مختلف و گاه متضاد، از طاغی گری و بدمذهبی تا غایت کمالات معنوی و پاک دینی، کاربرد یافت. این جستار از خلال تبیین این دیدگاه در تذکره های شعری به تفاوت و تمایز آن در این دو جغرافیای سیاسی می پردازد و نشان می دهد که معانی وسعت مشرب در تذکره های شعری در ایران و هند چگونه از فضای سیاسی و فرهنگی این دو اقلیم متأثر است.
سفر قهرمان درون در داستان فریدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های مدرن نقد ادبی، که برپایه دانش روان شناختی استوار است، نقد کهن الگویی است. این نظریه بر آرای کارل گوستاو یونگ بنا شده و به کیفیت جذب کهن الگوها در ذهن شاعر یا نویسنده می پردازد. برپایه مطالعات، سفر قهرمانی در زندگی هر فرد برای رسیدن به کمال فردی میسر است. داستان فریدون به دلیل روند پرفراز و نشیب زندگی او و شاخصه های مهمی که در جریان حوادث در هر برهه از زندگی بر فردیت او تأثیر مستقیم نهاده، حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی داستان فریدون از منظر نقد کهن الگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکی مار در زمینه کهن الگوی دوازده گانه بیداری قهرمان درون است. نویسنده تلاش می کند به شیوه توصیفی تحلیلی تجلی کهن الگوهای بارز در داستان فریدون را نشان دهد.
جست وجو در سرچشمه های تصاویر جسم و جان و تحلیل آنها در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه فکری ناصرخسرو تحت تأثیر مطالعات ژرف او در ادیان و ملل و نحل و اعتقاد به مذهب اسماعیلی، بر مدار مباحث جهان شناختی و انسان شناسانه شکل گرفته است و این نظام منسجم فکری در دیگر ابعاد سخن او ازجمله صورخیال تأثیری قاطع و نمایان داشته است. یکی از کانون های مهم تصاویر هنری در آثار او تأمل در سرشت دوگانه روحانی و جسمانی انسان است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی جست وجو در ریشه ها و سرچشمه های تصویرهای هنری جسم و جان در آثار ناصرخسرو و نقد و تحلیل آنهاست. منشأ جسم و جان، فلسفه تعلق روح به جسم، سرشت و سرنوشت دیگرگونه جسم و جان و نیازهای متفاوت این دو مهم ترین زمینه های آفرینش تصاویر متنوع و پرشمار جسم و جان در آثار ناصرخسرو است. چند خوشه مهم دیگر از تصاویر جسم و جان بر گرد مفاهیمی چون خانه و صاحب خانه، خادم و مخدوم، کشتی و کشتیبان، پیراهن، درّ و صدف، کان و گوهر، زندان و زندانی، و کتاب و درخت شکل گرفته که نسبت های جسم و جان را از چشم اندازهای مختلف نشان می دهد. نتایج پژوهش روشن می کند که ریشه و سرچشمه بسیاری از تصاویر جسم و جان در آثار ناصرخسرو در منابع حکمی و فلسفی پیشین، ازجمله آثار کهن یونانی، گنوسی، هندی، ایرانی و اسلامی آمده است.
نارسایی بیان سنتی در تحلیل تصویرهای شعر بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره ای نکرده اند، به اندازه ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی آماری انجام شده است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک سوم تصویرهای بیدل به دست یاری همین شگردها خلق شده است و این یعنی با بسنده کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
سبک شناسی غزلیات ابتهاج براساس زبان شناسی نقش گرا (رویکرد فعل محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رهیافت معنامحور نقش گرایی، سازه های زبان با توجه به سه دیدگاه ویژه اندیشگانی، بینافردی، و متنی بررسی می شوند. این سه دیدگاه، که در اصطلاح فرانقش نامیده می شوند، اساس زبان شناسی نقش گرا را شکل می دهند. هلیدی، بنیان گذار زبان شناسی نقش گرا، معتقد است الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرآیندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند؛ بنابراین، می توان با بررسی انواع فرآیندها، و عوامل و موقعیت های سازنده آنها، از اندیشه ها و تجربیات پدیدآورندگان آثار ادبی آگاهی یافت و عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را تجزیه و تحلیل کرد. با این هدف و در قالب پژوهشی توصیفی تحلیلی، غزلیات ابتهاج، برمبنای گفتمان های سازنده آن، به سه مقطع تاریخی تقسیم شده و پس از تعیین بسامد و توصیف کارکرد فرآیندهای فعلی به منزله شاخصی سبکی، زمینه های شکل دهنده آنها تحلیل شده است. یافته ها کاربست فراوان فرآیند مادی و پس از آن فرآیند رابطه ای را نسبت به دیگر متغیرهای زبان شناسی نقش گرا نشان می دهد. علت بسامد فراوان و نوع کاربرد فرآیندهای نام برده، و نیز نمود اندک دیگر فرآیندهای اصلی و فرعی نقش اندیشگانی در غزل ابتهاج را باید در عواملی چون تأثیر محتوا بر شکل گیری زبان اثر، دگرگونی های سیاسی و اجتماعی روزگار شاعر، روحیات خاص سایه، سبک ویژه او، اهمیت نقش مخاطب در بوطیقای اندیشگانی او، و نیز اثرپذیری او از سبک شاعران پیشین و معاصر با او جست وجو کرد.