فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملت ها و جاودانگی آن هاست. بازتاب این اسطوره ها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقه مندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده می شود. آثار خسروی از مضامین سورﺋﺎﻝ با مختصّات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسان شناسی موضوعات پایه ای تألیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب»، را مورد بررسی قرار می دهد. شیوه کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسان شناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمان هایش را خلق می کند. وی با استفاده از بن مایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالی بخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بی زمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
توصیف و تصویر سیمای معشوق در «جوانی ها»ی بیژن الهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیژن الهی از زمره شاعران «شعر دیگر» است که در مجموعه «جوانی ها» علی رغم زبانی تغزلی و توجه به عنصر عاطفه، به لایه زیبایی شناسی و عنصر بلاغی شعر نیز توجه داشته است. در «جوانی ها» این درهم تنیدگی دو عنصر عاطفه و بلاغت به توصیف رخسار معشوق و ویژگی ها و حالات او نیز سرایت کرده است. چهره معشوق در «جوانی ها» حسی است و نوع عشق در اشعار او تنانه است. الهی از زبانی تغزلی از نوعی شعر سپید بهره می گیرد که بیشترین نزدیکی را به طبیعت نثر دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، چهره معشوق؛ از جمله: چشم، پوست چهره معشوق، پیشانی و پلک، پیکر و قلب معشوق، ویژگی ها، کنش ها و واکنش ها، حالات و رفتارهای معشوق از جمله دوست داشتن، عشق دوسویه عاشق و معشوق، وصال و چگونگی بیان این حالات در زبانی تغزلی و ادبی بررسی و تحلیل می شود، همچنین تشبیه معشوق به پدیده های دیگر و تصاویر بلاغی مرتبط با چهره، پیکر و ویژگی های معشوق تبیین می گردد تا بر اساس تصاویر خیالی و حسی، جنبه زیبایی شناسی چهره معشوق، نوع رفتار، کنش و واکنش ها و ویژگی های معشوق عیان تر و آشکارتر شود. در این پژوهش ضمن بیان توصیفاتی که شاعر از معشوق دارد، به بیان لایه های زیبا یی شناسی و عناصر بلاغی حاصل از این توصیفات می پردازیم.
تحلیل شخصیت بلبل در منظومه «هنرستان عالی مرغان» ریاضی یزدی براساس نظریه عشق «اریک فروم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مثنوی «هنرستان عالی مرغان» از ریاضی یزدی (1290-1360 ه.ق) براساس نظریه عشق اریک فروم (1900- 1980م.) می پردازد. «هنرستان عالی مرغان» شعری است غنایی که از زبان مرغان بصورت سمبولیک و تمثیلی، در چهارصد بیت و در هفت قسمت سروده شد. فروم نخستین کسی بود که بحث هنر عشق ورزیدن را مطرح کرد و زمینه ای گسترده برای تحقیق و بررسی، ارائه راهکارهای عملی درباره عشق را فراهم ساخت. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار کتابخانه ای و با بهره مندی از نظریه ی روانشناختی عشق اریک فروم، بر آنست که به این پرسش اصلی پاسخ دهد: بلبل از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، به چه میزان از شرایط عاشقی برخورداراست؟ براساس ما حصل تحقیق، بلبل در «هنرستان عالی مرغان» عاشقی راستین است که در راه عشق، سختی های بسیاری تحمل می کند و مطابق نظریه ی فروم از خصایصی چون استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت، به طور کامل برخوردار است و با نمودهای واقعی عاشق حقیقی اریک فروم کاملا مطابقت دارد.
تمثیلات انیس العارفین
حوزه های تخصصی:
مقاله ای که می خوانیم «تمثیلات انیس العارفین» است، که قاسم انوار در آن به شیوه پرسش و پاسخ در باب نفس روح، دل، عقل و عشق به سبک عارفان آورده است. هدف این پژوهش، تحلیل ساختار فرمی و محتوایی تمثیلات این اثر است و با روش تحقیق تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 108 تمثیل در این منظومه شناسایی و تحلیل گردیده است. در ساخت دستوری، 70 درصد جمله ی ساده و 30 درصد جمله ی مرکب می باشد. در لحن بیان، 80 درصد جدی، 19 درصد طنزآمیز و 1 درصد رکیک است. در رواج و تداول، 80 درصد کاربردی و 20درصد کم کاربرد است. در درون مایه و محتوا، 65 درصد صوفیانه و 35 درصد دینی، اخلاقی، تعلیمی و اجتماعی است. در بلاغت، در حوزه ی بیان، 50 درصد تشبیه تمثیل و استعاره و در حوزه ی بدیع لفظی و معنوی(به ویژه مذهب کلامی)، 50 درصد کاربرد داشته است. با وصفی که گذشت، قاسم انوار، گرایش 50 درصدی به تمثیل دارد.
مطالعه موردی شیوه های تدریس نگارش در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی جامعه المصطفی(ص) العالمیه
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
255 - 281
حوزه های تخصصی:
آموزش «نوشتن» از جمله مهارت های مهمی است که می توان از آن به عنوان اولین تلاش های انسان برای آموزش «زبان» نام برد. مهارت «نوشتن»، در بین مهارت های زبانی، یکی از دغدغه های جدّی در امر آموزش بوده و نیازمند توجّه به نیازهای مخاطبان در طول تحصیل و بایسته های نوشتن است. یکی از مراکز مهم آموزش زبان فارسی، جامعه المصطفی(ص) العالمیه است که زبان آموزان غیر ایرانی برای کسب معارف اسلامی وارد مرکز می شوند و پس از گذراندن زبان فارسی در رشته های تخصصی مشغول به تحصیل می شوند. از آنجاکه بیشتر زبان آموزان، در زمان حضور در جامعه المصطفی فرایند آموزشی را باید به زبان فارسی ادامه دهند، نگارنده در این تحقیق در نظر دارد با مطالعه موردی شیوه های تدریس نگارش در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی، نقاط قوت و ضعف شیوه آموزشی نگارش را در آن مرکز بررسی کند. برای این منظور 30 کلاس آموزش نگارش به غیرفارسی زبانان به صورت حضوری و از طریق مصاحبه با اساتید بررسی گردید. شیوه تحلیل کلاس ها بر اساس رویکرد کانینگورث (1995) است که رویکردی توصیفی بوده و تلاش می کند با طرح چند سؤال و پاسخ به آن، جایگاه و روش یک کتاب را از نظر آموزشی مشخص نماید. پس از بررسی داده ها با نرم افزار spss نتایج تحلیل نشان داد که استادان عموماً به شیوه سنّتی و محصول محور در کلاس نگارش تدریس می کنند، به نیازهای زبان آموزان توجّه جدّی نمی شود و محتوایی به صورت مکتوب یا استادساخته در کلاس عرضه نمی شود. تأکید استادان زبان، بیشتر تصحیح نوشتار و نه آموزش نوشتار است؛ به همین دلیل دستور و دانش زبانی در اولویت آموزش قرار دارد.
بررسی خطاهای پر بسامد استانبولی زبانان در یادگیری و کاربرد حروف اضافه زبان فارسی (مطالعه و تحلیل)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
283 - 318
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و کاربردی در آموزش زبان فارسی، آموزش حروف، بویژه حروف اضافه است. پژوهش حاضر به بررسی خطاهای پربسامد حروف اضافه در بین فارسی آموزان استانبولی زبانِ مقیم شهر قم در کاربرد و یادگیری زبان فارسی می پردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی و توصیف به عوامل خطاها در کاربرد حروف اضافه پربسامد و همچنین آسان کردن یادگیری زبان فارسی است. روش انجام این تحقیق توصیفی تحلیلی و میدانی بوده و داده های آن از طریق برگه های املا، انشا، گفتگو، پایان نامه، امتحان کتبی و نوارهای امتحان شفاهی جمع آوری شده است. این خطاها در بین فارسی آموزان ترک زبان متأثر از زبان مادری و زبان فارسی و شیوه های آموزشی آنهاست. این خطاها به سه دسته درون زبانی، بین زبانی و آموزشی تقسیم می شوند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه زبان آموز بر زبان مقصد (فارسی) تسلط بیشتری پیدا کند، از تعداد خطاهای وی کاسته می شود. از آنجا که تسلط بیشتر به زبان فارسی از راه شناخت خطاها صورت می گیرد، مطالعه خطاها امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در فرایند یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم، مطالعه انواع خطاهای زبانی، انتخاب روش های تدریس، تهیه و تدوین مطالب درسی و دوره های آموزشی مناسب و نیز انجام تحقیقات مفصل دیگر در این زمینه لازم است.
شعر و مختصر معرفی از فرناندو پسوآ
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷
14 - 16
حوزه های تخصصی:
فرناندو په سوآ، نویسنده و شاعر مشهور پرتغالی است که در سیزدهم ژوئن 1888 در لیسبون متولد شد. نام خانوادگی په سوآ در پرتغالی به معنای «شخص» است. شاعری که به تقسیم ادبی «خود» به چند «دیگرنام» مشهور است، چنان که می دانیم فرناندو په سوآ بسیار بیش از یک تن بود، یا شاید باید گفت که چندین و چند ذهن یا ضمیر در یک تن، یا شاید که خویشتن های یک تن بود. این «چندخویشیِ شخصیتی» به شعر او وضعیتی متمایز و موقعیتی یگانه می بخشد، «خودپراکنی» تا جایی که به ناچار این شعر ها را واقعاً باید به عنوان شعر های چهار شخص و شخصیتِ متشخص و مشخص درنظر آورده و بپذیریم، هرچند از جهتی ظاهراً در این جا صحبت از همان شخصیت های پرداخته ی درونی ست که برخی شاید تمایزات ظاهر شده میان آن ها را به حساب تغییر و تحولات فردی و درونی شاعر در روند شاعری اش بگذارند، اما فراموش نمی شود که این شخصیت ها عموماً و در بسیاری از سال ها عملاً به طور هم زمان و موازی در ذهن و زبان شاعر حضور و دست به تألیف داشته اند.
تحلیل جریان شناسانه مقاله های علمی مرتبط با نقد کهن الگویی در ژانر حماسه (از دهه بیست تا پایان دهه نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
236-181
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از رویکردهایی است که در چند دهه اخیر در نگارش مقالات علمی گسترش چشمگیری یافته است. این نقد در مطالعات ادبی کاربرد بسیار دارد و به نوعی با ادبیات درهم تنیده است. در این مقاله که برگرفته از طرحی پژوهشی است، با نگاهی جریان شناسانه به نقد کهن الگویی در ایران به شکل جریانی مطرح در نقد ادبی به بازشناسی و تحلیل آن در مقالات دانشگاهی مرتبط با ژانر حماسی پرداخته و گفتمان حاکم بر این نقد، مؤلفه های تکرارشونده و سیر تطور این مؤلفه ها در مقالات تحلیل شده است. جامعه آماری شامل پیشینه ای از مقالات و کتاب هایی درحوزه شاهنامه پژوهی است که از ابتدای قرن به تحریر درآمده و نیز مقالات علمی پژوهشی ای که از دهه هفتاد به بعد، با رویکرد نقد کهن الگویی، متون مربوط به ژانر حماسه را واکاوی کرده اند. در این پژوهش، افراد شاخص و اثرگذار در معرفی رویکرد نقد کهن الگویی، گفتمان های حاکم بر آن و سیر تطور تاریخی و موضوعی رویکرد مذکور در ژانر حماسه با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از حدود دهه چهل شمسی، مطالعات میان رشته ای با رویکرد نقد کهن الگویی مورد توجه قرار گرفت. در دهه شصت و هفتاد، غالب نویسندگان، به ویژه نویسندگانی که امروز در این عرصه شناخته شده اند، راهی تازه در مطالعات نقد کهن الگویی گشودند. از مشخصات بارز مقالات این دوره، غلبه تحلیل های محتوایی، خوانش های تطبیقی و کشف معناست. در دهه هشتاد و نود، حجم انبوهی از مقالات دانشگاهی تولید شد که گرچه در ساختار نظام مندتر است، آسیب های فراوانی نیز در نگارش و تحلیل های آن ها وجود دارد که به تفصیل در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
مکان یابی نام های جغرافیایی در منطقه کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، براساس منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در نگاهداشت فرهنگ و آداب و رسوم کهن ایران زمین جایگاه خاصی دارند. یکی از مهم ترین اسطوره های رایج در میان ساکنان بومی شهرستان های بویراحمد و دنا، اسطوره سفر کی خسرو، پادشاه کیانی ایران زمین به کوه دنا واقع در نزدیکی شهر سی سخت است . پژوهش حاضر براساس شیوه تاریخی تحلیلی و تطبیقی است که براساس مطالعات کتابخانه ای و مستندات و باستان شناسی انجام شده است. با توجه به اینکه اسطوره سفر کی خسرو نه تنها در افواه و اذهان مردم منطقه بویراحمد و دنا، بلکه در مناطق جغرافیایی و اسامی اماکن آن به وضوح می توان آن را دید و شنید و ازجمله اسطوره هایی به شمار می آید که نه تنها قرابت ماهوی آن را در اسطوره های سایر ملل می توان یافت بلکه در کتب تاریخی به ویژه شاهنامه فردوسی می توان آن را مطالعه کرد؛ به همین سبب پرداختن به مطالعه اسطوره ذکرشده ضروری به نظر می رسد. بنابراین مکان یابی نام های جغرافیایی اسطوره کی خسرو با اهداف و پاسخ به پرسش های اصلی پیش رو انجام پذیرفت: مهم ترین منابع مکتوب موثقی که به اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا اشاره کرده اند کدام اند؟ تا چه حد می توانیم درمورد اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، به مدارک باستان شناختی استناد کنیم؟ علاوه بر شاهنامه فردوسی، در منابع دست اول تاریخی که در قرون سوم و چهارم هجری توسط مورخان اسلامی نوشته شده اند ازجمله ابن اثیر، حمدالله مستوفی، حمزه اصفهانی و گردیزی به اسطوره کی خسرو از منظر واقعه تاریخی اشاره شده است. از مهم ترین مدارک و شواهد باستان شناختی مرتبط با اسطوره کی خسرو، تل خسرو در نزدیکی یاسوج است که هانیس گاوبه، باستان شناس اتریشی آنجا را کاوش کرده است.
بازنمایی ارزش های خانوادگی و روابط جنسیتی در ضرب المثل های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها نشان گر فرهنگ قومی هر جامعه هستند و با تأمل بر آن ها می توان به تصویری عمیق و روشن تر از آن جامعه رسید. مُراد پژوهش حاضر نیز در همین راستا، گردآوری و تفسیر مجموعه ای از ضرب المثل های بلوچی بوده که بیشتر ناظر به ارزش ها، باورها و اعتقادات مردم بلوچ در زمینه خانواده و به طور خاص روابط جنسیتی بوده اند. به این منظور، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل بهتر مواد پژوهش، از یک رویکرد تفسیری بهره بُرده ایم. در این راستا، خوانش مثل های بلوچی در ارتباط با موضوع موردبحث، به احصای هفت مقوله محوری منجر شده است: 1) حاکمیت و استمرار نظام پدرتبار و مردسالار؛ 2) خویشاوندی قوم مدارانه و استمرار ساختارهای عشیره ای؛ 3) تقدیس و ارج گذاری نقش والدین در تربیت و جامعه پذیری فرزندان؛ 4) مهمان نوازی و پُررنگ بودن ارتباطات اجتماعی مسئولانه؛ 5) احترام و بزرگداشت کهن سالان و سالمندان؛ 6) تأکید بر اهمیت جایگاه و مقام مادری؛ 7) نگاه به زن در سایه سار مرد. درمجموع نیز یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان عامه بلوچ ها به دلیل عدم رواجِ زبان نوشتاری بلوچی، ادبیات عامه و به خصوص ضرب المثل ها نقش پررنگی در جامعه پذیری، تربیت نسل ها، انتقال بین نسلی، هویت شناسی، بازتولید و تحکیم ارزش های خویشاوندی و جنسیتی دارد، و از این حیث در زمره ابزارهای فرهنگی برای حفظ و تداوم هویت و فرهنگ بلوچ ها محسوب می شود.
بررسی موقعیت ها و سطوح روایی در قصه های عامیانه بلند با تأکید بر «ابومسلم نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
169 - 194
حوزه های تخصصی:
نقالی در گذشته فرهنگی ایران به معنای گسترده، خواندن و بازگفتن هرگونه داستان است. قصه پژوهی، حضور عامل انسانی نقال در انتقال قصه را موردتوجه قرار می دهد، اما نشانه های حضور، میزان تصرف یا پایبندی وی به منابع را به شکلی روش مند و دقیق بررسی نمی کند. آشفتگی و اختلاط نقال با راوی و نویسنده نشان می دهد قصه پژوهان با وجود اذعان به اینکه قصه، نویسنده عینی ندارد، راوی جهان داستانی را گاه با نویسنده و گاه با نقال یکی دانسته اند. همچنین دخالت مصححِ قصه به صورت کاربرد علائم سجاوندی، پررنگ کردن و یا در میان خط تیره قرار دادن برخی جملات به منظور تمایز نقال از راوی بدون آنکه مبنای دقیق و سنجیده ای داشته باشد بر آشفتگی های موجود افزوده است. روایت شناسی، موقعیت ها و سطوح روایی را براساس تقابلِ راوی، کنش گر و مخاطب در اثر بررسی می کند. رویکرد روایت شناسی در شناخت قصه های عامیانه بلند که از طریق سنت نقالی و داستان گزاری بازسازی و ثبت شده اند، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا از طریق قائل شدن به تمایز در سطوح روایی، جایگاه نقال و گفتمان وی مشخص می شود. آیا برای نقال سطح روایی جدا از راوی، نویسنده ملموس و انتزاعی قابل دریافت است؟ نتایج این پژوهش با دیدگاه قصه پژوهان راجع به نقال، راوی و نویسنده مقایسه می شود.
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
285 - 312
حوزه های تخصصی:
رمان، طرحی از زندگی است که دوره ای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت می ریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیت ها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف می کند. این وصف اما، خالی از ارائه طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزله بخشی از پیکره اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشته اند و نمایشی که از آن ها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجسته کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولت آبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائه داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاه های آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستی ها و عدم توجه به آموزه های منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبه رو دیده و کوشیده است تا پاره ای از کاستی های نگاه اجتماعی - فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
تحلیل انتقادی جایگاه فعل در گفتمان قدرت در مدح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
65 - 95
حوزه های تخصصی:
شعر مدحی، آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت است. شاعران مدیحه سرا، شعر را به ابزار زبانی تولید گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. براین اساس، زبان در خدمت محتوا قرارگرفته و به عنوان ابزار برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، بروز می یابد و بررسی هر یک از مقوله های زبانی در شناسایی سازوکارهای ایدئولوژیک متن میسر است. فعل به عنوان یکی از ارکان نحوی، عنصر بنیادین جمله است که در بررسی دستوری آن، مقوله های مختلفی مطرح است؛ مؤلفه هایی همچون زمان، شخص و شمار، وجه فعل، گذرایی و ناگذرایی، معلوم و مجهول بودن و اسنادی و کنشی بودن که در متن حاضر بررسی شده اند. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آن ها در پیشبرد اهداف گفتمانی مدح مدنظر است. بدین منظور، نمونه ای شامل بیست قصیده منتخب از شش شاعر برجسته مدیحه سرا برگزیده و مؤلفه های مذکور با رویکرد جایگاه گفتمانی آن ها بررسی شد. طبقه بندی و تحلیل افعال با دلالت بر غلبه برخی ساخت ها بر دیگر ساخت های فعل، نشان دهنده همسویی زبان و قدرت است که مطابق اهداف ایدئولوژیک متن برای نمایش اقتدار ممدوح و اقناع مخاطب به کار رفته است. غلبه کاربرد ساخت معلوم، افعال ناگذر، افعال تام و تأکید بر ضمیر سوم شخص مفرد، از ساخت های نحوی در مدح است که بر مرکزیت ممدوح و کنشگری او تأکید می کند. همچنین، غلبه وجه اخباری و افعال مضارع بر قاطعیت گزاره های مربوط به ممدوح صحه می گذارد.
بررسی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال از منظر زبانشناسی شناختی بر پایه نظریات کوچش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
233 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی استعاره های رمان های سبک سوررئالیست از منظر زبانشناسی شناختی است. محقق در این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این پرسش ها است که بیشترین فراوانی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال، در کدام یک از حوزه های رایج کوچش است؟ و همچنین به لحاظ عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد، استعاره های آثار سوررئال به چه صورت هستند؟ رمان هایی که در این پژوهش انتخاب شدند، 6 رمان سوررئال از نویسندگان و نقاط مختلف دنیا بودند. در این پژوهش، صد صفحه ابتدایی این 6 رمان، موردمطالعه قرار گرفت. استعاره ها استخراج و در بافت متن موردبررسی قرار گرفت و در جدولی حوزه مبدأ و مقصد این استعاره ها بر اساس حوزه های مبدأ و مقصد کوچش مشخص شد؛ و درنهایت عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد مشخص شد. نتایجی که به دست آمد حاکی از این مطلب است که حوزه های مبدأ و مقصد، هر دو بیشتر عینی هستند گرچه حوزه های انتزاعی نیز در این میان به چشم می خورد. بیشترین فراوانی در حوزه مبدأ مربوط به انسان و ماشین ابزار و در حوزه مقصد مربوط به انسان و طبیعت است؛ و این حاکی از اهمیت نقش انسان در این سبک نوشتاری علیرغم سوررئال بودن آن هاست.
نقد اسطورهای داستان رستم و سهراب بر اساس نظریات نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
285 - 305
حوزه های تخصصی:
از رویکردهای مهم در مطالعات اسطوره شناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی می کند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. مطابق بررسی ها، حضور عناصری مانند اسطوره زوال، مرگ فاجعه آمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریه فرای قرین می نماید. پس از برشماری مراحل ششگانه تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطوره ای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی می شود که تجربه ای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای درباره نقش اسطوره در انعکاس دوره اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکل گیری اسطوره رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
متن پژوهی ادبی از منظر ترجمه پژوهی ادبی: نقدی بر بروز خطاهای آشکار در ترجمه متون ادبی با تکیه بر مدل های زبان شناختی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
293 - 322
حوزه های تخصصی:
ترجمه پژوهی و نقد ترجمه را می توان زیرشاخه ای از متن پژوهی دانست. موضوع تحقیق حاضر، بررسی خطاهای آشکار در پیکره ای دوزبانه شامل یک رمان فارسی و دو ترجمه انگلیسی است. در این پژوهش، کلیه واژگان و عباراتی که به خطا ترجمه شده اند، دقیقاً بررسی شد. طبق یافته ها، مقوله های واژگانی چالش برانگیز برای دو مترجم انگلیسی یکسان نبود. ازآنجاکه مترجم غیربومی در ترجمه اصطلاحات و برخی گروه های اسمی دچار چالش اساسی بوده است، می توان مطالعه دقیق اصطلاحات متون ادبی زبان مبدأ را برای عملکرد مطلوب تر این گروه از مترجمان حیاتی دانست. نکته مهم اینجاست که مترجم بومی سه بار اثر خود را ویرایش کرده است. یافته دیگر این جستار نشان می دهد که مترجم غیربومی حدوداً سه برابر بیش از مترجم بومی دچار خطاهای آشکار شده است و این تأکیدی بر لزوم ویرایش مکرر متن مقصد، توجه به مقوله پویایی متن و مشارکت فعال تر مترجمان بومی در ترجمه شاهکارهای ادبیات ملی خود است.
بررسی و مقایسه پیکره بنیاد گفتمان آثار جلال آل احمد و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های چندی به منظور تحلیل متن های ادبی مبتنی بر داده های واقعی زبان وجود دارد که می توان در این خصوص به تحلیل های پیکره یار و دیدگاه «کلیدواژگی» اشاره کرد. مقاله حاضر سفرنامه و رمان های «غرب زدگی، خسی در میقات، مدیر مدرسه، اورازان، تات نشین های بلوک زهرا» از جلال آل احمد و «مدار صفر درجه، غریبه ها، پسرک بومی و همسایه ها» از احمد محمود را بر اساس این دو دیدگاه تحلیل می کند. تحلیل پیکره یار روش سودمندی است که به واسطه آن می توان به بررسی بازنمود ایدئولوژی در صورت های زبانی در حوزه ای چون زبان شناسی پرداخت. متن های ادبی نیز اعم از رمان ها و سفرنامه هایی که توسط نویسندگان شکل می گیرد، نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای است تا مخاطب را به سمت آنچه مدنظر نویسنده است سوق دهد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در آثار این دو نویسنده، با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) و با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین با روش گردآوری پیشینه پژوهش به صورت کتابخانه ای و با تکیه بر پیکره های زبان به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار آن ها بپردازد. برای دستیابی به تحلیل مناسب با تکیه بر ابزار رایانشی ورد اسمیت، 3 کلیدواژه واژگانی که از فراوانی زیادی برخوردار بودند از هر اثر استخراج شد و سپس در قالب 54 جمله- نمونه مبتنی بر رویکرد ون دایک مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که رویکرد نویسندگان بیانگر چه نوع ویژگی های ایدئولوژیک بوده است. نتایج حاصل نشان دهنده نگرش و ایدئولوژی آسیب شناختی جلال آل احمد و احمد محمود در جوامع انسانی بود.
بررسی تطبیقی رموز عرفانی منظومه ی مهر و ماه جمالی دهلوی با داستان شیخ صنعان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
منظومه ی مهر و ماه ، مثنوی عاشقانه ی جمالی دهلوی یکی از مریدان طریقت سهروردیه است. اگرچه این مثنوی در اصل داستانی عاشقانه است که قهرمان داستان در پی رؤیای معشوق از بدخشان به «مینا» سفر می کند؛ اما با تأمّل دیده می شود که طرح داستان با داستان شیخ صنعان منطق الطیر مطابقت دارد و سیروسلوکی روحانی را به تصویر درآورده است، چنان که در منطق الطیر ، شیخ صنعان در پی رسیدن به معشوق از تمام شهرت و اعتبار ظاهری خویش درمی گذرد تا به عشق واقعی دست یابد. در منظومه ی مهر و ماه نیز «ماه» در پی رؤیای خویش با دست شستن از تمامی امکانات، قدم در راه سلوک می گذارد و با گذر از تمامی تعیّنات، فنا را تجربه می کند. در این داستان درویش غار بدخشان و خضر راه دان در رسیدن ماه به مهر و اتّحاد آن ها به عنوان پیر فرزانه نمود می یابند و چون کار دشوارتر می شود، حضرت محمد (ص) همانند داستان شیخ صنعان در رؤیای همراهِ قهرمان ظاهر می شود و به یاریگری می پردازد. رموز عرفانی مطرح در منظومه ی مهر و ماه کاملاً تداعی کننده ی منطق الطیر عطار است. اگر عطار با طرح داستان شیخ صنعان، باری دیگر قدرت عشق را در رسیدن به کمال تبیین می کند، جمالی دهلوی نیز با داستان مهر و ماه ، سفر عرفانی ماه را به تصویر می کشد. صرف نظر از شرایط سن و اختلاف ادیان که عشق شیخ صنعان را به صورت عشقی ممنوع معرفی می کند، در هر دو داستان عناصری چون رؤیای حرکت بخش، شب به عنوان زمان نقطه ی عطف سفر، سفر از شرق به غرب، موانع و خطرات بازدارنده سلوک، هم سویی عقل و عشق، نمود حضرت محمد (ص) در رؤیای همراه قهرمان، گذر از عشق مجازی به عشق حقیقی، در سلوک قهرمانان دیده می شود. این مقاله بر مبنای مکتب فرانسه، به سیرعرفانی ماه و تأثّر آن از داستان شیخ صنعان می پردازد.
مقاله ی کوتاه: شعرهای نویافته از امیرمعزّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
341 - 354
حوزه های تخصصی:
نسخه های خطّی گنجینه های باارزش و مهمّی هستند که آگاهی های فراوانی از گذشته ی ادبی ایران، در دل آن ها جای دارد. ازجمله ی این آگاهی های ارزشمند، شعرهای چاپ نشده ی شاعرانی است که دیوان آن ها سال هاست که چاپ شده و متن آن در دسترس همگان است. اهمّیّت این شعرهای چاپ نشده بسیار زیاد است و ارزش آن ها بر کسی پوشیده نیست. در پژوهش حاضر به بررسی شعرهای امیرمعزّی (520 ه .ق) در کتاب رسائل العشّاق و وسائل المشتاق از ابوالمعالی مسعودبن احمد سیفی نیشابوری (قرن 6 ه .ق) می پردازیم. در این کتاب ۳۹ بیت به امیرمعزّی نسبت داده شده است. از این تعداد 22 بیت در شمار بیت های چاپ نشده ی اوست. این شعرهای نویافته شامل نه رباعی و چهار بیت با مضمون تغزّلی است. بر اساس همین دست نویس مشخّص می شود که یک غزل و دو رباعی او به نام دیگران شهرت یافته است. همچنین به استناد رسائل العشاق که تاریخ کتابت آن چندصد سال از کهن ترین نسخه ی مورداستفاده در تصحیح دیوان امیر قدیم تر است، چهار بیت از بیت های او تصحیح شده است.
Posthumanist Strategies of Forming Surrogate Cyborg Subjectivity in Contemporary Young Adult Autism Novels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Posthumanist themes are usually worked in speculative genres such as biotechnological science fiction. This paper demonstrates the potentiality of realistic young adult autism fiction for exploring posthumanist ideas. By highlighting the parallels between autistic sense of self and the posthumanist conception of subjectivity, we argue that autism young adult novels have the potentiality to re-conceptualize adolescence and subjectification in ways that diverge from the dominant humanistic paradigm of traditional young adult novels. Unlike traditional young adult novels, these autism novels depict adolescence as the period in which the individual leaves the illusion of autonomy behind, and becomes aware of his status as relational and inextricably tied to other subjectivities. These novels demonstrate that subjectification is a collective process whereby the individual emerges as an agential subject only in relation to other subjectivities. In order to illustrate our point we analyze Nothing is Right and Imaginary Friends, two novels by the autistic writer Michael Scott Monje, Jr. This paper proposes that this process relies on posthumanist premises of relationality, deconstruction of self/other binary and acknowledgment of difference as a constituent of selfhood.