فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ورزش صبحگاهی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول، دوم و سوم ابتدایی بود. جامعه آماری تحقیق را تعداد 3204 نفر از دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهرستان مرودشت که در سال تخصیلی 93_94 مشغول به تحصیل بوداند، تشکیل می دهند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد نمونه 390 نفر تعیین شد. نمونه ها به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به روش تصادفی نمونه های انتخاب شده به دو گروه کنترل 193نفر و تجربی 197نفر تقسیم شدند. پیش آزمونی از دروس ریاضی، فارسی، علوم و قرآن گرفته شد. سپس گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز بین 15-20 دقیقه قبل از ورود به کلاس ورزش صبحگاهی انجام دادند و پس از این مدت از هر دو گروه پس آزمونی از دروس مزبور گرفته شد. برای تجزیه تحلیل داده ها ازوآزمون یو من ویتنی و تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه ی 22 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که ورزش صبحگاهی موجب افزایش میانگین نمرات گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شده است. بنابراین پیشنهاد می شود که ورزش صبحگاهی بر تمرکز و و نشاط دانش آمزان تاثیر مثبت دارد و منجر به پیشرفت تحصیلی آنها می شود.
ارتباط بین مهارت های ارتباطی و اخلاق کاری مدیران تربیت بدنی آموزش و پرورش استان های غرب کشور با رضایتمندی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین مهارت های ارتباطی و اخلاق کاری مدیران تربیت بدنی آموزش و پرورش استان-های غرب کشور با رضایتمندی دبیران تربیت بدنی از دیدگاه دبیران بود. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بود که به شیوه ی پیمایشی انجام شد. نمونه آماری این تحقیق را 380 نفر(جامعه 4321نفر) از معلمان تربیت بدنی که در مقاطع متوسطه اول و دوم مشغول به تدریس بودند تشکیل می داد. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه ی استاندارد مهارت های ارتباطی بارتون جی، رضایت شغلی مینه سوتا و پرسشنامه اخلاق کار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از بسته ی نرم افزاری SPSS 18 به منظور انجام آمار توصیفی و نرم افزار لیزرل جهت انجام تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادله ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار ضریب اثر مهارت های ارتباطی بر روی اخلاق کاری 30/0 و بر روی رضایت شغلی 10/0 می باشد. همچنین میزان ضریب اثر اخلاق کاری بر روی رضایت شغلی 50/0 به دست آمد. از میان مولفه های مربوط به مهارت های ارتباطی مهارت بازخورد با ضریب اثر 99/0 دارای بیشترین ضریب اثر بود و به ترتیب مهارت شنود با ضریب اثر 59/0 و مهارت کلامی با ضریب اثر 55/0 در مرتبه های بعدی قرار گرفتند. از میان گویه های مربوط به اخلاق کاری "تاکید سازمان آموزش پرورش بر منافع خود" با ضریب اثر 71/0 دارای بیشترین ضریب اثر بود همچنین از میان گویه های مربوط به رضایت شغلی "سربلندی ناشی از انجام دادن خوب کار" با ضریب اثر 69/0 دارای بیشترین ضریب اثر بود.
بررسی روایی و پایایی نسخة فارسی شاخص توانایی انجام کار و ارتباط آن با شاخص های آمادگی جسمانی در کارکنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی و رواسازی نسخة فارسی شاخص توانایی انجام کار و ارتباط آن با شاخص های آمادگی جسمانی در میان کارکنان شهر کرمانشاه در نمونه ای به حجم 868 نفر (250 زن و 618 مرد) که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند، اجرا گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش، پرسش نامه و تست های جسمانی بود. روایی پرسش نامه ها به وسیله خبرگان، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی بررسی و پایایی از طریق آلفای کرونباخ تأیید شد . درنهایت، تحلیل داده ها با استفاده از ضریب هم بستگی و رگرسیون هم زمان صورت گرفت. تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس، دو عامل ادراک سلامتی مرتبط با توانایی انجام کار (86/41 درصد واریانس) و سلامت بیماری مرتبط با توانایی انجام کار (47/19 درصد واریانس) را در ساختار شاخص آشکار می نماید. نتایج روایی هم گرا نیز نشان دهنده هم بستگی بالایی بین سؤالات عوامل توانایی انجام کار می باشد. شایان ذکر است که هم بستگی درون طبقه ای (81/0-72/0) در حد بالایی قرار دارد. علاوه براین، میانگین امتیاز شاخص توانایی انجام کار در میان کارکنان با غیبت کمتر (46/40 امتیاز)، بالاتر از میانگین امتیاز کارکنان با غیبت بالاتر (04/32) بوده و آلفای کرونباخ شاخص توانایی کار (74/0) در حد قابل قبولی می باشد . همچنین، شاخص های برازش تحلیل عاملی مرتبه دوم، وجود دو عامل را تأیید نموده و مدل دو عاملی، برازش بهتری نسبت به مدل تک عاملی دارد. تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که تست های آمادگی جسمانی، پیش بین های توانایی انجام کار در میان کارکنان می باشند. درمجموع، می توان گفت که نسخة فارسی توانایی انجام کار، ویژگی های روان سنجی قابل قبولی در میان کارکنان دارد.
برازش معادله رگرسیونی مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات گسترده امروزی و پویایی رقابت باعث شده است که سازمان های هوشمند به دنبال شرایطی باشند تا بتوانند افراد خلاق و کارآفرین را هرچه سریع تر به کار گیرند و از مزایای کارآفرینی سازمانی بیشتر بهره مند شوند. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر برازش معادله رگرسیونی مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان به منظور تعیین تأثیر فرایندهای مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان با سطح تحصیلات لیسانس به بالا تشکیل دادند . حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران معادل 163 نفر بود که توسط نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. علاوه براین، ابزار پژوهش دو پرسش نامه مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی بود که روایی محتوایی و صوری آن ها با مطالعه مبانی نظری پژوهش و با استفاده از نظر اساتید و متخصصان مدیریت لحاظ شد و پایایی آن از طریق آزمون آماری ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه مدیریت دانش (94/0) و کارآفرینی سازمانی (92/0) محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرایندهای آن با کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز حاکی از آن است که 46 درصد از نمرات کارآفرینی سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان تحت تأثیر نمرات مدیریت دانش قرار دارد و 55 درصد از تغییرات نمرات آن ها نیز تحت تأثیر ابعاد مدیریت دانش (اکتساب دانش، ایجاد دانش، ذخیره دانش، توزیع دانش و نگهداری دانش) می باشد؛ بنابراین، مدیریت دانش و ابعاد آن می تواند به طور مناسبی کارآفرینی سازمانی را پیش بینی کند.
رابطه بین هویت اجتماعی و تعهد سازمانی با ارتباطات سازمانی در بین کارکنان سازمان ورزش و جوانان استان اصفهان و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین هویت اجتماعی و تعهد سازمانی با ارتباطات سازمانی در بین کارکنان سازمان ورزش و جوانان استان اصفهان و یزد انجام گرفت. از بین جامعه آماری، به روش تصادفی ساده و با رعایت نسبت سهمی، 217 نفر از کارکنان ادارات کل تربیت بدنی هر دو استان برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. نتایج نشان داد یافته ها نشان می دهد که اثر متغیر تعهد عاطفی بر ارتباطات عمودی مثبت و معنادار است. لازم به ذکر است که متغیرهای تعهد هنجاری و هویت اجتماعی به دلیل آن که در حضور دو متغیر تعهد عاطفی و مستمر، توان پیش بینی نداشته اند از معادله بیرون گذاشته شدند. همچنین، اثر متغیر تعهد عاطفی بر ارتباطات افقی نیز مثبت و معنادار می باشد. بعلاوه نتایج نشان داد که اثر متغیر هویت اجتماعی بر ارتباطات افقی مثبت و معنادار است. همچنین نتایج نشان داد نیز بیانگر این است که هویت اجتماعی، اثر مستقیمی بر تعهد سازمانی و ارتباطات افقی دارد. علاوه براین، تأثیر هویت اجتماعی بر ارتباطات عمودی، غیرمستقیم می باشد. شایان ذکر است که این مدل از شاخص نکویی برازندگی نسبتاً خوبی برخوردار بود.
نقش سبک رهبری مربیان لیگ برتر فوتبال در پیش بینی هوش هیجانی بازیکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناخت نقش سبک رهبری مربیان باشگاه های منتخب لیگ برتر فوتبال ایران در پیش بینی هوش هیجانی بازیکنان می باشد. پژوهش به روش توصیفی و نمونه گیری به شیوه در دسترس انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی بازیکنان پنج باشگاه منتخب لیگ برتر فوتبال (استقلال تهران، سپاهان اصفهان ، تراکتور سازی تبریز، مس کرمان و مقاومت شهید سپاسی شیراز) به تعداد 106 نفر تشکیل دادند (نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد). از مجموع پرسش نامه ها، 91 پرسش نامه قابل استفاده بود که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین سبک رهبری مربیان و هوش هیجانی بازیکنان وجود دارد. بین رفتار آموزشی و تمرینی رفتار دموکراتیک مربیان با هوش هیجانی بازیکنان نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد، اما بین رفتار آمرانه، رفتار حمایت اجتماعی و رفتار بازخورد مثبت مربیان با هوش هیجانی بازیکنان رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین، از میان ابعاد خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی هوش هیجانی ، سبک رهبری مربیان تنها با خودآگاهی بازیکنان رابطه معناداری را نشان داد . همچنین، تنها سبک رهبری دموکراتیک مربیان پیش بینی کننده هوش هیجانی بازیکنان بود.
بررسی تأثیر درس پژوهی بر انگیزه تدریس و خودکارامدی معلمان تربیت بدنی شهرستان پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه شبه تجربی حاضر، به بررسی تأثیر استفاده از درس پژوهی به عنوان نمونه ای از پژوهش مشارکتی در کلاس درس بر انگیزه تدریس و خودکارامدی معلمان تربیت بدنی پرداخته است. برای گردآوری داده ها از روش های پژوهش توصیفی، موردکاوی و کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی معلمان تربیت بدنی شهر پیرانشهر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، دو نمونه ده نفری، یکی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS که از تحلیل کوواریانس استفاده شده است، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مشاهده بود. داده های کیفی شامل مشاهده فعال کلاس های درس تربیت بدنی در فرایند درس پژوهی، مصاحبه با معلمان تربیت بدنی، بررسی طرح درس ها، تجزیه وتحلیل درس های تربیت بدنی و یادداشت های معلمان است. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درس پژوهی می تواند به عنوان الگویی مطلوب در ایجاد انگیزه تدریس و خودکارامدی معلمان مطرح شود. همچنین با توجه به مشکلات و موانع اجرایی در پایان برای هر یک از آنها راه حل هایی ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در معاونت تربیت-بدنی و سلامت آموزش و پرورش استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در معاونت تربیت دنی و سلامت آموزش و پرورش کشور می باشد. روش این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را معاونان، رئیسان و کارشناسان معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش به تعداد 288 نفر تشکیل دادند. نمونه آماری نیز به صورت تمام شمار و برابر با جامعه آماری بود. نتایج نشان می دهد که 02/48 درصد از کل واریانس ها مربوط به هفت عامل می باشد. نتایج بیانگر این است که تمامی عوامل، تأثیر معناداری بر استقرار مدیریت دانش دارند. همچنین، اولویت بندی عوامل به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی به ترتیب عبارت است از: فرهنگ سازمانی، تعهد مدیران ارشد، مشارکت کارکنان، آموزش کارکنان، کار تیمی، ساختار دانشی و زیرساخت های سیستم های اطلاعاتی. با توجه به یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که با برنامه ریزی و تمرکز بر عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش می توان دانش جدیدی را ایجاد کرد و آن را در سراسر سازمان منتشر نمود.
اثربخشی باورهای فراشناختی و خودنظم دهی ورزشی بر موفقیت ورزشی دانشجویان ورزشکار خبره، ماهر و مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی باورهای فراشناختی و خودنظم دهی ورزشی بر موفقیت ورزشی دانشجویان ورزشکار خبره، ماهر و مبتدی بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های جمعیت شناختی، خودنظم دهی ورزشی، سنجش باورهای فراشناختی و پرسش نامة موفقیت ورزشی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین موفقیت ورزشی با خودتنظیمی ورزشی (27/0=r) و باورهای فراشناختی (83/0=r) برای ورزشکاران خبره رابطة مثبت و معنا داری وجود دارد (05/0 P<). برای ورزشکاران ماهر و مبتدی، به ترتیب، همبستگی بین موفقیت ورزشی با باورهای فراشناختی، برابر با 84/0=r و 73/0=r و در سطح 05/P< معنا دار بود. ضرایب تأثیر متغیر باورهای فراشناختی و خودتنظیمی ورزشی نشان می دهد متغیرهای باورهای فراشناختی و خودتنظیمی ورزشی می توانند به طور معنا داری موفقیت ورزشی در ورزشکاران خبره و ماهر را پیش بینی کنند اما قادر به پیش بینی موفقیت ورزشی در ورزشکاران مبتدی نمی باشند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت افزایش باورهای فراشناختی و خودنظم دهی ورزشی، باعث افزایش موفقیت ورزشی در ورزشکاران نخبه و ماهر می شود. اما متغیر خودتنظیمی ورزشی در ورزشکاران مبتدی قادر به پیش بینی موفقیت ورزشی نیست.
ارتباط سبک رهبری خدمتگزار مربیان با کارامدی تیمی و رضایت مندی ورزشکاران لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط سبک رهبری خدمتگزار مربیان با کارامدی تیمی و رضایت مندی ورزشکاران لیگ برتر هندبال مردان ایران بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از پرسشنامه های استاندارد رهبری خدمتگزار، کارامدی تیمی و رضایت مندی ورزشکار انجام گرفت. ورزشکاران دوازده تیم لیگ برتر هندبال مردان (216 نفر) در سال 1390 جامعه آماری تحقیق بودند که 105 پرسشنامه به طور تصادفی جمع آوری و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که رهبری خدمتگزار با کارامدی تیمی و رضایت مندی ورزشکاران ارتباط مثبت و معنا داری دارد، اما کارامدی تیمی با رضایت مندی ورزشکاران ارتباط معنا داری را نشان نداد. همچنین از بین سه خرده مقیاس رهبری، فقط خرده مقیاس اعتماد بر رضایت مندی و خرده مقیاس های خدمت رسانی و فروتنی بر کارامدی تیمی تأثیر مستقیم و معنادار داشتند. کلیه شاخص های برازش دو مدل نیز نشان از برازش مطلوب مدل دارند.
اثر مهارت ارتباطی و رفتار شهروندی بر سرمایة اجتماعی سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات مهارت های ارتباطی و رفتار شهروندی بر سرمایه های اجتماعی در سازمان های ورزشی استان همدان بود. این پژوهش ، توصیفی بوده و از نوع مطالعات توصیفی هم بستگی می باشد. تعداد 205 نفر از کارکنان شاغل در سازمان های ورزشی استان همدان با روش نمونة گیری خوشه ای و به صورت تصادفی به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. براساس نتایج مشاهده می شود که بین مهارت های ارتباطی، رفتار شهروندی و سرمایة اجتماعی هم بستگی مناسبی وجود دارد. همچنین، یافته ها نشان می دهند که مهارت های ارتباطی به میزان بر رفتار شهروندی تأثیر گذاشته و رفتار شهروندی نیز به میزان بر کسب سرمایة اجتماعی کارکنان سازمان های ورزشی استان همدان اثر گذار می باشد. علاوه براین، متغیرهای مهارت های ارتباطی و رفتار شهروندی، توان پیش بینی معنادار سرمایة اجتماعی کارکنان سازمان های ورزشی استان همدان را دارند.
رابطه بین مهارت های ارتباطی با هوش فرهنگی و نقش آن در طبقه بندی مدیران سازمان های ورزشی و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش که با هدف بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با هوش فرهنگی و طبقه بندی مدیران ورزشی انجام شد، از نوع مطالعات تحلیلی و مدل یابی می باشد که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران ورزشی استان اصفهان تشکیل دادند که حجم این جامعه برابر با 550 نفر می باشد و از میان آن ها 207 نفر به صورت تصادفی طبقه ای خوشه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسش نامه های اطلاعات فردی، مهارت های ارتباطی (81/0)، پرسش نامه هوش فرهنگی (85/0) و پرسش نامه محقق ساخته طبقه بندی مدیران (86/0) بود. روش آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس و لیزرل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین مهارت های ارتباطی، هوش فرهنگی و طبقه بندی مدیران ورزشی رابطه معناداری وجود دارد و مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار می باشد؛ از این رو، لازمة برنامه ریزی صحیح در این سازمان ها به منظور ارتقای مهارت های ارتباطی و هوش فرهنگی برای مدیران ورزشی به عنوان افراد اثرگذار در این سازمان ها ضروری می باشد. علاوه بر این، ازآن جاکه درصد قابل توجهی از مدیران ورزشی اصفهان به سمت مدیران تقلیدی و سفیر تمایل دارند؛ لذا، لازم است که مسئولان، راهبردهای مناسبی را در جهت انتخاب افراد مناسب برای پست های مدیریتی داشته باشند؛ زیرا، به نظر می رسد با مدیران تحلیل گر و شهودی، بهتر می توان چشم انداز روشن تری را برای ورزش استان تصویر کرد.
بررسی مقایسه ای هویت ورزشی هندبالیست های لیگ حرفه ای ایران و رفتار رهبری مربیانشان بر اساس عملکرد تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای هویت ورزشی هندبالیست های لیگ برتر ایران و رفتار رهبری مربیانشان براساس عملکرد تیمی بود. نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد(144n=). برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش(LSS) و پرسشنامه هویت ورزشی(AIMS Plus)، به ترتیب با ثبات درونی(0/93) و(0/89) استفاده شد. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد تیم ها، جدول نهایی لیگ بر اساس فاصلة امتیازات و رتبه بندی تیم ها به سه عملکرد متفاوت تقسیم شد. پس از تعیین نوع توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف-اسمیرنف، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمونهای آماری آنوای یکطرفه و تعقیبی گابریل، کروسکالوالیس و یومن ویتنی در نرم افزار(20 spss) استفاده شد. نتایج مقایسة سبک های رهبری مربیان نشان داد سبک های رهبری آموزش و تمرین، حمایت اجتماعی، بازخورد مثبت و دموکراتیک در بین مربیان تیم های موفق، کمتر موفق و ناموفق دارای تفاوت معنی داری است(05/0≥p) و استفاده این سبک ها در بین مربیان تیم های موفق به طور معنی داری بیشتر از مربیان تیم های کمترموفق و ناموفق بود. در حالی که این تفاوت در سبک رهبری آمرانه معنی دار نبود. همچنین مقایسة هویت ورزشی و خرده مقیاس-های آن در بین بازیکنان تیم های موفق، کمتر موفق و ناموفق تفاوت معنی داری را نشان داد، که این تفاوت در هویت ورزشی و خرده مقیاس های هویت اجتماعی، انحصارگرایی و هویت خود بود(05/0≥p). براساس یافته های پژوهش، به نظر می رسد مربیان می توانند با آگاهی از جنبه های رفتاری مطلوب در حین تمرین و آموزش، گام اساسی در حفظ و ثبات هویت ورزشی قوی ورزشکاران بردارند و زمینة را برای موفقیت آن ها و تیم فراهم آورند.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر رفتار مثبت هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل عوامل مؤثر بر رفتار مثبت هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال ایران می باشد. جامعه آماری پژوهش را هواداران حاضر در مسابقات لیگ برتر هندبال ایران تشکیل دادند که از میان آن ها، 358 هوادار زن و مرد به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. براساس تحلیل عاملی، 38 متغیر در شش گروه محیطی، فرهنگی، مدیریتی، حمایتی، امنیتی و روانی قرار گرفتند. همچنین، مشخص شد که این عوامل (محیطی، فرهنگی، مدیریتی، حمایتی، امنیتی و روانی) به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار مثبت تأثیر دارند. شایان ذکر است که عامل روانی به عنوان یک متغیر میانجی در این مدل ایفای نقش کرده است. علاوه براین، در قسمت اثر کل نیز مشخص شد که عامل امنیتی، بیشترین تأثیر را بر رفتار مثبت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که مدیران به عوامل اثرگذار، به ویژه عامل امنیتی، توجه بیشتری داشته باشند تا شاهد رفتار مثبت هواداران در مسابقات باشیم.
ارتباط توانمندسازی روان شناختی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی مدارس متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط توانمندسازی روان شناختی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان تربیت بدنی مدارس متوسطه ایران است و اینکه به طور ویژه کدام یک از ابعاد این متغیرها بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را افزایش می دهد. بدین منظور 330 معلم تربیت بدنی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر[1] (1996)، تعهد سازمانی آلن و می یر[2] (1993) و رفتار شهروندی سازمانی دیپائولا و همکاران[3] (2005) بود. به منظور تعیین روایی صوری و محتوایی (از نظرهای متخصصان)، روایی سازه (از تحلیل عاملی تأییدی نوع اول) و پایایی (از آلفای کرونباخ) و در راستای تحلیل های تکمیلی و تعیین روابط علی و ارائه مدل، از تحلیل مسیر استفاده شد. در نهایت یافته های تحقیق ضمن تأیید مدل استخراج شده، نشان دادند که توانمندسازی روان شناختی به ترتیب تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مثبت و معناداری برابر با 46/0 و 66/0 بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. تعهد سازمانی نیز تأثیر مثبت و معناداری (58/0) بر رفتار شهروندی سازمانی و در نهایت توانمندسازی روان شناختی تأثیر مثبت و معناداری (34/0) بر تعهد سازمانی دارد.
تأثیر ساختار سازمانی بر درگیری شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان: نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر درگیری شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان از طریق نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمام کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های کرمان (50 =N) و یزد (45= N) بود. با توجه به کوچک بودن جامعه آماری، تمام افراد به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (95=n=N)، که از این تعداد، 76 پرسشنامه (کرمان 40 نفر و یزد 36 نفر) برگشت داده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ساختار سازمانی شاسکین و موریس (1984)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و درگیری شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد توانمندسازی روان شناختی بر درگیری شغلی اثر معنا دار دارد (49/0=β). همچنین، ساختار ارگانیکی و ساختار مکانیکی بر توانمندسازی روان شناختی اثر معنادار دارند (به ترتیب 30/0=β، 34/0=β). به علاوه، نتایج غیرمستقیم نشان داد که توانمندسازی روان شناختی بین ساختار ارگانیکی و درگیری شغلی (15/0=β)، همچنین بین ساختار مکانیکی و درگیری شغلی (17/0=β)، دارای نقش واسطه ای است. نتایج نشان داد برای افزایش درگیری شغلی کارکنان باید توانمندسازی روان شناختی و ساختار سازمانی مورد توجه قرار گیرد.
ارتباط بین فناوری اطلاعات با مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی ارتباط بین فناوری اطلاعات با مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی معلمان تربیت بدنی استان آذربایجانشرقی بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه معلمان تربیت بدنی زن و مرد استان آذربایجانشرقی است که تعداد کل آنها 1302 نفر بودند(635 زن و 667 مرد). نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 302 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی از شهرستان های مرند، میانه، مراغه و نواحی 3، 4 و 5 تبریز تعیین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه فناوری اطلاعات کارگر(1393)، مدیریت دانش رنجبر(1388) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی(1990) استفاده گردید. برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون کلموگراف – اسمیرنوف و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن، آزمون یومن ویتنی و رگرسیون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ارتباط معنا داری بین فناوری اطلاعات با مدیریت دانش و مولفه های آن در معلمان تربیت بدنی وجود دارد. ارتباط معنی داری بین فناوری اطلاعات با مولفه های شنودی و بازخوردی مهارت های ارتباطی معلمان تربیت بدنی وجود دارد. همچنین فناوری اطلاعات به طور معنی داری بر مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی تأثیر دارد. با توجه به نتایج تحقیق، به منظور افزایش مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی معلمان تربیت بدنی، توجه به فناوری اطلاعات ضروری به نظر می رسد.
تحلیل معادلات ساختاری اثر هنرآفرینی شغل بر چابکی سازمانی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرآفرینی شغل بر خلاف طراحی شغل فرایندی کارمندمحور است که با توجه به تفاوت های فردی در محیط سازمان اتفاق می افتد و می-تواند پیامدهای سازمانی مانند چابکی را به همراه بیاورد. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر ابعاد هنرآفرینی شغل بر چابکی سازمانی وزارت ورزش و جوانان طراحی شده است. تعداد 191 کارشناس و مدیر ستادی وزارتخانه به صورت جدول کرجسی و همکاران به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تحقیق پاسخ دادند. پس از تأیید روایی صوری ابزار پژوهش (به وسیله 17 نفر از صاحبنظران مدیریت ورزشی)، پایایی پرسشنامه هنرآفرینی شغل و چابکی سازمانی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95/0 و 86/0 به دست آمد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بیشترین عامل از هنرآفرینی شغل که می تواند اثر مستقیم روی چابکی سازمانی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بگذارد، عامل کاهش عوامل بازدارنده تقاضاهای شغلی با ضریب اثر 57/0 است و بعد از آن مهمترین عامل دیگر، افزایش منابع اجتماعی شغل قرار دارد (35/0 =r). با توجه به بارهای عاملی ابعاد منعکس کننده چابکی سازمانی، ابعاد هنرآفرینی شغل می توانند عمدتاً بر ابعاد رهبری و فناوری اثر بیشتری می گذارد. با توجه به یافته های تحقیق می توان انتظار داشت که با هدایت و نظارت کارمندان به سمت هنرآفرینی شغل، مدیران سازمان های بزرگ ورزشی قادر خواهند بود تا نگرش های مطلوب کارکنان را به چابکی سازمانی تغییر دهند. به عبارت بهتر، استقلال و اختیار به کارمندان توانا می تواند تا حدود زیادی چابکی سازمانی را بر اساس هنرآفرینی شغل تضمین نماید.
رابطه اعتماد سازمانی و مؤلفه های آن با بهره وری نیروی انسانی در ادارات ورزش و جوانان استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی و شناخت رابطه اعتماد سازمانی و مولفه های آن با بهره وری نیروی انسانی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر آن بود که در ادارات ورزش و جوانان استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود که به شکل میدانی اجرا گردید. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق، تمامی کارمندان اداره و ادارات کل ورزش و جوانان استان اردبیل بودند که تعداد آنها 100 نفر بود و نمونه نیز برابر با تعداد جامعه به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد. با توجه به اهداف پژوهش، از دو پرسشنامه اعتماد سازمانی و بهره وری نیروی انسانی جهت گردآوری داده ها استفاده شد. پرسشنامه ها از پژوهش لایقی (1390) و شفیعی (1390) تهیه شد. روایی این پرسشنامه ها با نظر اساتید رشته مدیریت ورزشی تایید شد و برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی اعتماد سازمانی 92/0 و بهره وری نیروی انسانی 86/0 بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (کلوموگروف- اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) استفاده شد. در نهایت بر اساس یافته های تحقیق، مشخص گردید که شاخص های شایستگی، قابلیت اتکا، صداقت و تعهد سازمانی از اعتماد سازمانی با بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت و معنی داری دارند.
رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در دانشکده های تربیت بدنی (مطالعه موردی: دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در کارکنان دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم است. جامعه پژوهش، شامل تمامی کارکنان دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم به تعداد 180 نفر و تعداد نمونه برابر با 108 نفر بوده است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر[1](1995) و پرسشنامه یادگیری سازمانی شفی (1385) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان و ضریب پایایی کلی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ (توانمندسازی 95/0α= و یادگیری سازمانی 96/0α= ) به دست آمد و تأیید شد. از روش های آماری شامل کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین توانمندسازی در کارکنان برابر با 89/69 درصد و میانگین یادگیری سازمانی برابر با 46/73 درصد است. علاوه بر این، بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معناداری (01/0P<، 588/0=r) به دست آمد. با توجه به نتایج حاضر، می توان گفت سیاستگذاران و مدیران این دو دانشکده قادر خواهند بود از توانمندسازی و تأکید بر پرورش کارکنانی توانمند به عنوان شیوه ای مؤثر به منظور توسعه و بهبود یادگیری سازمانی و ایجاد دانشکده هایی یادگیرنده استفاده کنند.