رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در دانشکده های تربیت بدنی (مطالعه موردی: دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در کارکنان دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم است. جامعه پژوهش، شامل تمامی کارکنان دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه تهران و تربیت معلم به تعداد 180 نفر و تعداد نمونه برابر با 108 نفر بوده است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر[1](1995) و پرسشنامه یادگیری سازمانی شفی (1385) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان و ضریب پایایی کلی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ (توانمندسازی 95/0α= و یادگیری سازمانی 96/0α= ) به دست آمد و تأیید شد. از روش های آماری شامل کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین توانمندسازی در کارکنان برابر با 89/69 درصد و میانگین یادگیری سازمانی برابر با 46/73 درصد است. علاوه بر این، بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معناداری (01/0P<، 588/0=r) به دست آمد. با توجه به نتایج حاضر، می توان گفت سیاستگذاران و مدیران این دو دانشکده قادر خواهند بود از توانمندسازی و تأکید بر پرورش کارکنانی توانمند به عنوان شیوه ای مؤثر به منظور توسعه و بهبود یادگیری سازمانی و ایجاد دانشکده هایی یادگیرنده استفاده کنند.