فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
۱۴۱.

محکی موجود بما هو موجود از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود واجب الوجود ابن سینا مابعدالطبیعه موجود فلسفه مشاء ممکنات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۰۶۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۲۹
هر چند که نظام فلسفی ابن سینا نظام عقلانی محضی است که بسیاری از اصول زیربنایی آن را اصول فلسفه ارسطویی تشکیل می دهد و فلسفه او فلسفه مشائی خوانده می شود، ولی با این وجود، ابن سینا هرگز خود را ملزم به حفظ تمامی مبانی فلسفه ارسطویی نمی داند و در بسیاری از موارد به نقد آن ها نیز می پردازد. ابن سینا با پذیرش برخی مبانی ارسطویی و ارائه اصول خاص فلسفی خود، مؤسس نظام فلسفه مشاء اسلامی به شمار می رود که فلسفه ای بر محور موجود است. او موضوع مابعدالطبیعه خود را موجود بما هو موجود می داند و اصول مابعدالطبیعی خود را بر مبنای آن بنا می کند.در طول تاریخ فلسفه، علاوه بر ابن سینا بسیاری از فیلسوفان پس از او نیز در عالم اسلام و در مغرب زمین، موضوع مابعدالطبیعه را موجود بما هو موجود می دانند، اما این هرگز بدین معنا نیست که همه این فلاسفه دارای ساختار مابعدالطبیعی واحدی هستند؛ در فلسفه ابن سینا موجود، مفهومی مشترک معنوی است که به تشکیک بر مصادیقش صدق می کند. معنای موجود بما هو موجود به قدری عام و فراگیر است که تمام موجودات عالم، محکی و مصداق آن قرار می گیرند. دامنه وسیع موجود بما هو موجود، همه موجودات را شامل می شود؛ از خداوند تبارک وتعالی گرفته تا ممکنات مجرد و سپس ممکنات مادی و در نهایت در پایین ترین مرتبه وجود، هیولای اولی. در میان این موجودات خداوند وجود محض مستغنی داشته، به هیچ موجود دیگری وابسته نیست و در مقابل، ممکنات وجود ربطی و تعلقی به واجب الوجود داشته و در حدوث و بقاء نیازمند وجود واجب اند.
۱۴۳.

‌تفاعل‌ ذهن‌ و عین‌(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۰۵۱۵
یکی‌ از بحثهای‌ مهمی‌ که‌ از زمان‌ امانوئل‌ کانت‌ به‌ بعد، نقش‌ بسیار جدی‌ و سرنوشت‌سازی‌ را در معرفت‌شناسی‌ بر عهده‌ گرفت‌ این‌ بود که‌ «آیا ذهن‌ بشر در دریافتها و ادراکات‌ خود نسبت‌ به‌ عالم‌ خارج‌ به‌ مثابه‌ آینه‌ای‌ است‌ که‌ منفعلانه‌ صورت‌ مقابل‌ خود را باز می‌تاباند بی‌آنکه‌ هیچگونه‌ دخل‌ و تصرفی‌ در آن‌ صورت‌ داشته‌ باشد یا اینکه‌ دریافتها و ادراکات، همواره‌ محصول‌ تعامل‌ و تفاعل‌ ذهن‌ و واقعیت‌ خارجی‌ است‌ و در این‌ صورت‌ دسترسی‌ به‌ واقعیت‌ ناب‌ و بی‌پیرایه‌ امری‌ محال‌ خواهد بود؟» مقالة‌ حاضر در صدد است‌ تا با طرح‌ و تحلیل‌ دیدگاه‌ قائلان‌ به‌ تفاعل‌ ذهن‌ و عین‌ به‌ پاسخی‌ درخور برای‌ این‌ مسئله‌ دست‌ یافته‌ و راه‌ دستیابی‌ به‌ واقعیت‌ و عین‌ را برای‌ ذهن‌ بشر هموار نماید. بر این‌ اساس‌ در این‌ نوشتار ابتدا به‌ دو تقریر کانت‌ و توماس‌ نیگل‌ و نیز تقریری‌ تشبیهی‌ در توجیه‌ تفاعل‌ ذهن‌ و عین‌ پرداخته‌ شده‌ و سپس‌ به‌ آنها پاسخ‌ داده‌ می‌شود. نویسنده‌ در دفاع‌ از امکان‌ ادراک‌ واقعیت‌ خارجی‌ بدون‌ تأثیرات‌ فعالانة‌ ذهن‌ بر آن، معتقد است‌ تفکیک‌ بحث‌ «ارزش‌ معرفتی‌ ادراک» از کیفیت‌ پیدایش‌ آن، کلید حل‌ این‌ معضل‌ معرفت‌شناختی‌ است، حال‌ آنکه‌ درهم‌ آمیختن‌ این‌ دو بحث، موجب‌ قوام‌ دیدگاه‌ تفاعل‌گرایانه‌ شده‌ است.
۱۵۰.

خدا: محرّک نامتحرک(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حرکت محرک اول خلق از عدم علت غایى کیهان شناسى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۰۶
: جریان آب در رودخانه, پیدایش شب و روز, تغییر فصول, گردش کرات و اجرام آسمانى و… همگى پدیده هاى متغیر و محسوسى هستند که از دیرباز ذهن فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول داشته اند. ارسطو تعریف متفکران پیش از خود از حرکت را به خروج تدریجى قوّه از فعل, نقد و آن را به (کمال شىء بالقوّه از آن حیث که بالقوّه است) تعریف کرد. وى در نظام فلسفى خود, براى تبیین حرکات طبیعى با توسل به امتناع تسلسل محرک ها, ناگریز به محرکى ازلى و غیر مادى قائل مى شد: محرک نامتحرک. محرک اول, غایت نهایى همه اشیاى متحرک است و افلاک آسمانى از سر شوق و براى تشبّه به او به حرکت در مى آیند; زیرا او خیر و زیبایى محض است. در سده هاى میانه, آکوئیناس این استدلال را به نحوى سازگار با تعالیم مسیحى, در اثبات بارى تعالى بازسازى کرد. اغلب فیلسوفان مسلمان نیز به برهان محرک اول اشاره کردند, اما براهین امکان و وجوب و برهان صدیقین را محکم تر و شریف تر از آن یافتند. دست کم, از دو جهت در مفهوم محرّک نامتحرک یا خداى ارسطو, مناقشه شده است: الف) فروپاشى نظام کیهانى بطلیموسى در اثر کشفیات علمى در دوره رنسانس و عصر جدید و نیز تردید در صحت ادلّه امتناع تسلسل که برخى ریاضى دانان مطرح کرده اند. ب) ناهم خوانى با خداى ادیان: به این معنا که محرک اول نه خالق عالم است و نه ارتباطى با آن و انسان دارد, بر خلاف خداى ادیان که گرچه به معنایى غایت است, خالق هم هست و به آدمى و سرنوشت او توجّه داشته و با او رابطه اى نزدیک و شفقت آمیز دارد.
۱۵۸.

درآمدى بر وحدت وجود در فلسفه هند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وحدت وجود کثرت آتمن برهمن مایا مکاتب فلسفى هند وداها ودانته اُپانیشادها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰۲
در برخى از مکتب هاى فلسفى هند، تعالیم قدّیسان آن مکتب مبتنى است بر اینکه انسان جزء و ذرّه اى از کلى است که در آرزوى پیوند با آن است و آن کل نیز جداى از خود او نیست. به عبارت دیگر، خداى هندیان «درونى» است و هستى جهان «توهّمى» بیش نیست. آنچه از شارحان این مکاتب به دست آمده این است که خدا و نفسِ انسانِ وارسته، یکى هستند و جهان مادى به وسیله قدرت خلّاقه خدا نمود پیدا کرده و استقلال و هستى او، توهّمى بیش نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان