عباس احمدی سعدی

عباس احمدی سعدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

تعریف ابن سینا از مادی و مجرد و پیامدهای آن بر معاد جسمانی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجرد مادی معاد معاد جسمانی معاد روحانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
در میان فلاسفه مسلمان، ابن سینا نگاه مهمی به مساله مادی و مجرد داشته است. او طبق نظریه فیض خود که اعتقاد به قوس نزول و صعود دارد، قائل به فیاضیت واجب الوجود به همه موجودات اعم از مادی و مجرد می باشد. اندیشه وی در نوع ارتباط مادی و مجرد و نحوه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این دو مفهوم از یکدیگر به گونه ای است که او به عجز در اثبات معاد جسمانی رسیده و آن را به شریعت واگذار کرده است. وی براساس جهان شناسی مشایی خود که موجودات را به مجرد و مادی تقسیم می کند، به این نتیجه می رسد که معاد جسمانی برهان پذیر نیست و باید به قول نبی اعتماد کرد. سوال اصلی این است که مفهوم مادی و مجرد در فلسفه ابن سینا چه پیامدهایی بر نفس شناسی و معادشناسی او دارد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با بررسی تعریف این دو مفهوم پیامدهای آن ها را در فلسفه ابن سینا روشن سازد و در پی آن شیخ الرئیس با این دو مفهوم معاد جسمانی را غیرقابل اثبات برهانی می داند.
۲.

بررسی متناقض نمای اختیار انسان و تقدیر الهی در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا اختیار تقدیر علیت اراده علم عنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
برخی تعارضاتِ فلسفی - کلامی در مبحث علم پیشین، اراده و قدرت خداوند با مساله جبر و اختیار انسان همچنان مورد نزاع و گفتگوی شارحان و صاحب نظران است. بازخوانی و تحلیل آراء ابن سینا درباره تأثیر اراده انسان در نظام علی و معلولی عالم و راهکار وی در حل متناقض نمای اختیار و تقدیر الهی تحقیق در این مسأله را ضرورت می بخشد. ابن سینا نظام اراده و اختیار را ضمن علم عنایی خداوند به نظامِ احسن تبیین می کند. نزد ابن سینا قضای الهی همان علم کلی خداوند به نظام احسن است و از این علم، موجودات ممکن پدید می آیند. به نظر او بر اساس قضای الهی، انسان دارای نوعی اراده است که با اختیار آنچه که قوه ناطقه آن را خیر تشخیص می دهد مورد اراده و مشیت خداوند قرار گرفته است. اختیار و اراده انسان می تواند قوه شوقیه یا عملی خود را - بجای آنکه تحتِ انگیزش قوای پست تر حیوانی نظیر قوای شهوانی یا غضبی باشد- در جهتِ تحقق صور عقلی متحقق سازد. در اخذ و التفات به چنین امکانی است که انسان در مسیر تقدیر یعنی اعطای اختیار به معنای گزینش خیر و زیبایی و خوبی، از طریق قوه عاقله قرار می گیرد. از دیدگاه شیخ الرییس اختیار انسان، به معنای قرار گرفتن در طول اراده الهی و عنایت او برای فعلیت و تحقق نظام احسن است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
۳.

مقایسه مبانی فلسفی گزاره های اخلاقی در اندیشه کانت و حایری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت حائری یزدی گزاره اخلاقی عقل عملی عقل نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۵
هر مکتب اخلاقی بنا بر اصول موضوعه مقبولش، بایدها ونبایدهای اخلاقی متفاوتی ارائه می دهد. از نظر کانت، علم، معرفتى است که واجد قضایاى تألیفى پیشینى و لذا کلی و ضروری است. هر معرفتى که عارى از آنها باشد، شایسته اطلاق نام علم نیست. اخلاق نیز به عنوان یک علم، واجد احکام تألیفى پیشینى است. «باید»های اخلاقی هیچ گاه از تجربه ناشى نمى شود؛ یعنى از «هست» نمى توان «باید» را استنتاج کرد. او این اصول را ناشی از صورت های ذهنی و قواعدى عقلی می داند. برخلاف وی، متفکر معاصر مسلمان حائری یزدی همه بایسته ها را به هستی ها ارجاع داده و آنها را به عنوان وجوب بالغیر تفسیر می کند. در بحث انقسام عقل به نظری و عملی نیز، کانت منشأ اخلاق را عقل عملی یعنی مابعدالطبیعه ای غیر تجربی و حقیقی دانسته که متعلق خود را به گونه ای واقعیت می بخشد؛ اما به باور حائری یزدی تنها یک قوه عقل نظری وجود دارد که گاهی در خارج منتهی به عمل شده و به نام عقل عملی موسوم می گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل و مقایسه طرحی از مبانی فلسفی این دو فیلسوف که سبب تفاوت در دیدگاه آنها شده است، مورد بررسی قرار گیرد.
۴.

مقایسه دیدگاه های شیخ صدوق و فخر رازی درباره ی مفهوم عقل از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
از منظر فخر رازی سرچشمه معرفت، نفس ناطقه انسانی است که از آن به عقل یا قوه عاقله تعبیر شده که خود به دو قوه عملی و نظری تقسیم می شود. به عقیده وی عقل نظری برتر از عقل عملی است و هیچ گاه حکمت عملی به پای حکمت نظری نمی رسد. شیخ صدوق هم عقل گرا و هم نص گراست هر چند بررسی آثار وی حاکی از آن است که به اصول عقل عملی کمتر اشاره مستقیم نموده و ورود به برخی مباحث و ساحات را برای عقل ممنوع شمرده با این همه اما در بسیاری موارد اصل حسن و قبح ذاتی و عقلی را در مقدمات بحث مورد عنایت قرار داده است. از نظر وی، قرآن کمالات آدمی را در قوه نظریه و قوه عملیه منحصر دانسته است. این تحقیق در صدد نشان دادن بهره گیری فخر رازی و شیخ صدوق از عقل در فهم و تفسیر معارف دینی است. شیخ صدوق کمتر از فخر رازی برای عقل در شناخت خداوند و صفاتش ارزش قائل است . شیخ صدوق عقل را یک منبع عالی برای شناخت و نیز یک دستاویز مهم و مؤثّر جهت درک مسائل دینی و نیز دفاع از امور عقلانی می داند.
۵.

بررسی تحول نگرش کلامی قاعده لطف به مسئله شمول گرایی در نجات (علامه طباطبایی و جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمول گرایی نجات هدایت قاعده لطف علامه طباطبایی جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۳
در این نوشتار با تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی درباره قاعده کلامی - فلسفی لطف در مسئله شمول گرایی در نجات، چگونگی تحول این نگرش در دو اندیشمند و فیلسوف معاصر مورد مطالعه قرار گرفته است. اهمیت این نوشتار در تحلیلِ چگونگی ارتباط رویکرد این دو متفکر در بحث حقانیت ادیان و نتایج آن در بحث شمول گرایانه آن ها در خصوص مسأله نجات است. در این میان علامه طباطبایی به نوعی شمول گرایی در حقانیت و نجات است که طبق قاعده لطف به حداکثری بودن نجات قائل است؛ اما جوادی آملی به انحصارگرایی در حقانیت قائل بوده و به حداقلی بودن آن از نظر نسبی قائل است. این تحقیق که به روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعه تطبیقی آثار این دو اندیشمند به دست آمده است نشان داده است که علی رغم تقریر واحد این دو متفکر از قاعده لطف در شمول گرایی در نجات، برخی مبانی و رویکردهای آن ها در ارائه این تقریر از جمله در موضوع بهره مندی از قاعده لطف با هم متفاوت است و نشان از تحول کارکرد این قاعده در فلسفه و کلام اسلامی معاصر دارد.
۶.

بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عین القضات همدانی ملاصدرا ایمان کفر کفر ابلیسیه مراتب ایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
۷.

بررسی اعتبار شهود عرفانی و امکان توجیه معرفتی آن با نظریه وثاقت گروی بر پایه آراء صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شهودی اعتمادگروی توجیه ملاصدرا شهود عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
ارزش واعتبار معرفت شناختی آگاهی و معرفت شهودی همواره مورد بحث و نظر فلاسفه و عرفا بوده است . اما از منظر معرفت شناسی- به معنای عام آن یعنی مباحث اپیستمولوژیک یا معرفت شناسی پیشینی - جای این پرسش هست که چرا و به کدام دلیل باید کشف و شهود عارف را تصدیق و باور کرد؟ در سنت های عرفانی مختلف و حتی برخی مکاتب فلسفی از جمله حکمت متعالیه شهود عرفانی و عقلی و باورهای حاصله ازآن معتبر شمرده شده و به عنوان یکی از طرق مهم حصول معرفت پذیرفته شده است. شهود عقلی نزد ملاصدرا یکی از مراتب کشف و شهود معنوی است که با شهود عرفانی صرفأ تمایز تشکیکی دارد نه نوعی .ملاصدرا خود صراحتأ بر اساس نظریه مبناگروی به توجیه وحدت شخصی وجود پرداخته است اما به نظر می رسد نظریه اعتمادگروی می تواند گزاره ها و باورهای ناظر به هستی را که از طریق شهودعقلی- عرفانی حاصل شده، به نحو قابل قبولی توجیه نماید. وثاقت گروی از جمله رهیافت های برون گرایانه به توجیه معرفتی است که استعداد بیشتری برای توجیه آگاهی باطنی و شهودی دارد.
۸.

از انحصارگرایی در حقانیت تا شمول گرایی در نجات و تعامل انسان ها: بررسی دیدگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعدد ادیان حقانیت نجات تعامل پیروان ادیان شمول گرایی انحصارگرایی جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
در این نوشتار، مسأله ی کثرت و تنوع دینی در آراء جوادی آملی و پاسخ او به پرسش های اصلی ذیل این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این پژوهش این است که با روش توصیفی – تحلیلی به گونه شناسی دیدگاه جوادی آملی در خصوص مسأله ی تعدد ادیان پرداخته و اندراج پاسخ های او به سه پرسش اصلی مساله ی تعدد ادیان یعنی پرسش حقانیت، پرسش نجات و پرسش تعامل پیروان ادیان، ذیل یکی از نظریات اصلی این مسأله معین گردد. در راستای دست یابی به این هدف، دیدگاه جوادی آملی در خصوص پرسش حقانیت بر اساس وحدت دین و فطرت، نقد نسبیت در فاعل و واقعیت و مسأله ی صراط مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده می شود که جوادی آملی بیشتر موضعی انحصارگرایانه نسبت به حقانیت ادیان دارد. جوادی آملی در پاسخ به پرسش نجات با طرح مسائلی هم چون هدایت و معذوریت، نگرشی شمول گرایانه را در پیش می گیرد. در پاسخ به نحوه ی تعامل با پیروان سایر ادیان نیز، ایشان معتقد به همزیستی مسالمت آمیزِ متکی بر معیار و ملاک هستند همزیستی ای که عملا متکی بر نگرش شمول گرایانه به تعدد و کثرت دینی قابل تحقق است.
۹.

بررسی امکان تأسیس فلسفة تعلیم و تربیت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه و تعلیم و تربیت نفس شناسی از نظر ملاصدرا فلسفة تعلیم و تربیت تعلیم و تربیت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۷
نظریه ی ملاصدرا در باره ی چگونگی آفرینش و تکامل انسان یعنی حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن در کنار نظریه ی حرکت جوهری نفس و استکمال تدریجی آن، چشم اندازی ژرف پیش روی محققان قرار می دهد. تحول آدمی بر اثر تربیت ، ناشی از علوم اکتسابی در کنار استعداد شخصی تحقق می یابد. بر همین اساس آموزش برای آحاد مردم به فراخور توانایی جسمی ذهنی آن ها فریضه ای اخلاقی و الهی شمرده می شود. از نظر ملاصدرا اگر آگاهی ها و علوم جدیدی که آدمی فرامی گیرد یا به متعلمان القا می شود، مرتبط با حقایق متعالی روح و جان آدمی باشد وی را به راستی"انسان تر"می سازد. ملاصدرا همه ی علوم را در یک سطح از اهمیت و ارزش قرار نداده و به حسب موضوع ، معارف فلسفی را- که نهایتأ در خدمت خداشناسی و خودشناسی به کار می آید- در صدر می نشاند. با این همه، امکان تأسیس یک تئوری و نظریه ی جامع فلسفه تعلیم وتربیت، صرفأ متکی بر آرا وی مشکوک یا ممتنع است.
۱۰.

تحلیل معنا و مفهوم «سلامت معنوی» در روانشناسی و آموزه های فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت امراض روحی نفس شخصیت سالم آگاهی و رفتار قلب سلیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۳۰۴
مفهوم «معنویت» در مقابل مادیت و جهان مادی، اصل اصیل همه ادیان آسمانی و حتی غیر آسمانی است. وجود و هستی حقیقی در ادیان، امری فرامادی و معنوی است. مفهوم معنویت، یعنی باور قلبی به وجود حقایق متعالی و مافوق طبیعی که بنظر ملاصدرا، کانون و اصل آن وجود واحد حق تعالی است. چنین اعتقادی، به رفتار و زوایای گوناگون زندگی رنگ و جهتی خاص میبخشد، بنحوی که فرد از «بودن» خود، دیگران و جهان نه تنها احساس بیهودگی و پوچی نمیکند بلکه از حس خوشایند رضایتمندی نیز برخوردار میشود. این معنا در روانشناسی لزوماً معطوف به آموزه قدسی یک دین خاص نیست؛ اگرچه با آن مخالفتی هم ندارد. صدرالمتألهین شیرازی بر پایه اصول حکمت متعالیه خود در علم النفس و ارتباط متقابل بدن و نفس، بر آن است که رفتار و اعمال ظاهری و بدنی و نیز علوم و آگاهیهای آدمی تأثیری ژرف بر نفس و روح انسان دارند و نهایتاً در فرآیند حرکت و صیرورت جوهری، سرنوشت او را رقم میزنند. طبق این اصول، سلامت و نیز بیماری معنوی و باطنی در گرو آگاهی و رفتار شخص خواهد بود. دانش روانشناسی، بویژه در شاخه انسانگرایانه آن، نیز بر نقش مهم معنویت در سامانمندی زندگی و سلامت رفتار و شخصیت فرد تأکید نموده است. طبق نظریه برخی از روانشناسان وجودی (اگزیستانسیالیست) همچون فرانکل و یونگ، سلامت معنوی یکی از مؤلفه های مهم «شخصیت سالم» است.
۱۱.

ماهیت مکاشفه عرفانی از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد عاقل و معقول فنا اشتداد نفس قوه قدسی الهامات ربانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی سایر
تعداد بازدید : ۲۰۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۳۱
یکی از مسائل مهم در حوزه عرفانپژوهی در دو قرن اخیر، مساله ماهیت مکاشفه عرفانی است که بهصورت پراکنده در آثار حکما و عرفای مسلمان به آن پرداخته شده است. ملاصدرا نیز با رویکردی پیشینی و مبتنی بر آرای خود در نفسشناسی و جهانشناسی و با تاکید بر اصولی چون صیرورت اشتدادی نفس و اتحاد آن با مدرکات خود، تجارب عرفانی را واقعیتی معرفتزا میداند که در اثر تزکیه باطنی برای آدمیان حاصل میشود. در بیانات ملاصدرا میتوان به همان اوصافی دست یافت که برخی ذاتگرایان معاصر با رهیافت پسینی خود درباره مکاشفه عرفانی بدان رسیدهاند. اغلب یا همه مکاشفات شخصی ملاصدرا از سنخ مکاشفه معنوی و مشتمل بر آگاهی از حقایق کلی هستی است؛ چنانکه او اصول حکمت متعالیه مانند اصالت و وحدت شخصی وجود را محصول الهام غیبی میداند. با این همه، در آثار وی شواهدی هست که مبین ویژگیهای مشترک تجارب و مکاشفات عرفانی میباشند و از اینرو میتوان وی را در زمره ذاتگرایان محسوب کرد.
۱۳.

خدا: محرّک نامتحرک(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حرکت محرک اول خلق از عدم علت غایى کیهان شناسى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۰۶
: جریان آب در رودخانه, پیدایش شب و روز, تغییر فصول, گردش کرات و اجرام آسمانى و… همگى پدیده هاى متغیر و محسوسى هستند که از دیرباز ذهن فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول داشته اند. ارسطو تعریف متفکران پیش از خود از حرکت را به خروج تدریجى قوّه از فعل, نقد و آن را به (کمال شىء بالقوّه از آن حیث که بالقوّه است) تعریف کرد. وى در نظام فلسفى خود, براى تبیین حرکات طبیعى با توسل به امتناع تسلسل محرک ها, ناگریز به محرکى ازلى و غیر مادى قائل مى شد: محرک نامتحرک. محرک اول, غایت نهایى همه اشیاى متحرک است و افلاک آسمانى از سر شوق و براى تشبّه به او به حرکت در مى آیند; زیرا او خیر و زیبایى محض است. در سده هاى میانه, آکوئیناس این استدلال را به نحوى سازگار با تعالیم مسیحى, در اثبات بارى تعالى بازسازى کرد. اغلب فیلسوفان مسلمان نیز به برهان محرک اول اشاره کردند, اما براهین امکان و وجوب و برهان صدیقین را محکم تر و شریف تر از آن یافتند. دست کم, از دو جهت در مفهوم محرّک نامتحرک یا خداى ارسطو, مناقشه شده است: الف) فروپاشى نظام کیهانى بطلیموسى در اثر کشفیات علمى در دوره رنسانس و عصر جدید و نیز تردید در صحت ادلّه امتناع تسلسل که برخى ریاضى دانان مطرح کرده اند. ب) ناهم خوانى با خداى ادیان: به این معنا که محرک اول نه خالق عالم است و نه ارتباطى با آن و انسان دارد, بر خلاف خداى ادیان که گرچه به معنایى غایت است, خالق هم هست و به آدمى و سرنوشت او توجّه داشته و با او رابطه اى نزدیک و شفقت آمیز دارد.
۱۶.

پژوهشی در مفهوم بداهت

کلید واژه ها: بداهت بساطت مبنا گروی گزاره ی پایه بداهت اولی بداهت غیر اولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۳ تعداد دانلود : ۷۱۵
کی از نظریات مهم در توجیه معرفت گزاره ای، نظریه ی مبناگروی است. مبناگرایان، گزاره ها را به دو قِسم بدیهی یا پایه و غیربدیهی یا مستنتَج، تقسیم کرده و عمارت معرفت را بر اساس قِسم اول، یعنی بدیهیات، بنا می کنند. ویژگی این گزاره ها آن است که نیازمند استدلال نبوده و خود، ذاتاً موجه و بدیهی هستند. نظر شایع و مقبول نزد فلاسفه ی مسلمان، در باب توجیه، مبناگروی کلاسیک است. ایشان، تلاش کردند تا سر بداهت برخی مفاهیم و گزاره ها را توضیح دهند. در این نوشتار، معلوم می شود که بساطت مفهومی، به عنوان ملاک بداهت مفاهیم، در آثار متقدمین، مورد تصریح قرار گرفته است. سپس، با بیان ملاک بداهت گزاره ها، به اختصار با نقل دو دیدگاه مبناگروی کلاسیک و معرفت شناسی اصلاح شده، همراه با برخی نکات انتقادی، بحث ادامه می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان