فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
209 - 226
حوزه های تخصصی:
طلاق پدیده مذمومی است که نه تنها بر سلول جامعه- خانواده- که بر پیکره اجتماع آسیب های فراوانی وارد می کند؛ از طرفی مولود طلاق- خانواده از هم گسیخته- نیز موجب ایجاد بسیاری معظلات اجتماعی مثل کودکان و زنان بی سرپرست، فرار کودکان از خانه و افزایش سایر بزهکاری ها می گردد.هدف این پژوهش طراحی و ابزار موثر بر طلاق می باشدجامعه آماری تحقیق زنان مطلقه در شهر نوشهر می باشد. که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 180نفر انتخاب گردیده است. روایی پرسشنامه تحقیق طبق نظر اساتید دانشگاه تایید گردید و پایایی آن طبق آلفای کرونباخ 76/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل دادها از تحلیل عاملی استفاده شده است نتایج حاکی از آن است عامل اول علاقه –حانواده، عامل دوم " رضایت جنسی "عامل سوم " ازدواج تحمیلی و مدت ازدواج " عامل چهارم " ناسازگاری روابط زناشویی" عامل پنجم پای بندی مذهبی عامل ششم " دخالت دیگران در زندگی " که در این میان علاقه- خانواده این عامل حدود 57/16کل واریانس و مقدار ویژه آن 26/3است. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در شهر نوشهر، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی عملکرد مدیریت محلی در توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه: دهستان برنطین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1038 - 1045
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار روستایی رویکردی جامع نگر در توسعه روستایی است. توسعه روستایی در ایران طی چند دهه گذشته به طور کامل محقق نشده است زیرا در ابعاد مختلف دارای معضلات و چالش هایی برای برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی بوده است. نبود مدیریت جامع و واحد در ساختار اداری بر مشکلات فوق جهت دستیابی به توسعه روستایی افزوده است. بر این اساس، مدیریت روستایی در دست یابی به توسعه پایدار روستایی ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. در سیستم جدید مدیریتی کشور مدیریت روستا ها به شوراها و دهیاری ها واگذار شده است .در این پژوهش به ارزیابی عملکرد دهیاری و شوراها در راستای دستابی به توسعه پایدار روستایی در دهستان برنطین از توابع شهرستان رودان در استان هرمزگان پرداخته شده است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای بسته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است استفاده شده است. حجم نمونه 329 نفر از سرپرستان خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردیده است. در این تحقیق از نرم افزار spss و آزمون های خی دو، فریدمن و تی تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است . نتایج آزمون خی دو نشان می دهد که در میزان رضایت از عملکرد مدیریت محلی روستایی در شاخص اقتصادی (2.32)کمتر نسبت به سایر شاخص هامی باشد. نتایج آزمون f نشان می دهد که روستای کهنوشتری در زمینه های کالبدی فضایی(2.81)، اکولوژیکی( 3.21)، اجتماعی(2.87) ، فرهنگی(3.47) نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد و در زمینه اقتصادی(2.46) روستای آبگرمان نسبت به سایر روستاها در سطح بالاتری قرار دارد همچنین در زمینه فرهنگی روستای برنطین (2.5)در سطح پایین تری نسبت به سایر روستا ها قرار دارد که عدم تجانس قومی در این موضوع اثر گذار بوده است.
بررسی و مطالعه سنگ مزارهای موزه سنگ هگمتانه در دوران اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1204 - 1225
حوزه های تخصصی:
چکیدهسنگ مزارها تجلی گاه ارزش های هنر اسلامی به شمار می آیند، به صورتی که بیان گر خصایص، نقوش، فرم، علایق، تفکرات و اعتقادات ارزش های ایرانی- اسلامی هستند. در ساخت سنگ مزارها و نشانه های در برگرفته از آن ها، در جوامع مختلف دیدگاه های متفاوتی نیز وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل و تطبیق سنگ مزارهای موزه هگمتانه همدان در دوران اسلامی با سایر مناطق همجوار بوده؛ از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی با نگرش گونه شناسی صورت گرفته و همچنین دسترسی به داده ها حاکی از دو مرحله، برداشت میدانی و مطالعات کتابخانه ای می باشد. نوشتار حاضر سعی بر آن دارد که به واکاوی سوالات ذیل بپردازد: 1- سنگ مزارهای موزه سنگ هگمتانه همدان از نظر گونه شناسی ساختاری به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2- بررسی تطبیقی نقوش غالب و دسته بندی آن ها نسبت به سایر مناطق چگونه بوده است؟ نتایج نشان می دهند که سنگ مزارها از لحاظ ساختاری به 8 دسته: قبه ای یا پستانی، صندوقچه ایی، مصطبه ایی صندوقچه ای، گهواره ای، محرابی، سنگ مزار قوچ شکل، ایستاده و تخت تقسیم بندی می شوند. سنگ مزارهای مورد مطالعه دربرگیرنده نقشمایه های تزئینی از جمله: گیاهی، هندسی، حیوانی و انسانی، و در عین دارا بودن معنای نمادین خاص، متأثر از فرهنگ مکانی، زمانی و منطقه ای هستند. از نظر ریشه شناختی میان برخی از اشکال و نقشمایه ها، ارتباط نزدیکی بین هنر اسلامی و هنر دوران هخامنشیان و ساسانیان وجود دارد. نقوش اکثر سنگ مزارهای قابل مقایسه با مناطق غرب و شمال غرب کشور از جمله استان های لرستان، کرمانشاه، ایلام، قزوین آذربایجان غربی و شرقی می باشد.
بررسی پهنه های متاثر از سیل خوزستان در بازه زمانی 16 اسفند 1397 تا 4 اردیبهشت 1398 با استفاده از شاخص های NDVI، NDBaI و NDWI و تحلیل روند تخریب تالاب هورالعظیم از سال 2000 تا 2022 با بهره گیری از مدل جنگل تصادفی (RTC)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
423 - 449
حوزه های تخصصی:
پهنه آبی تالاب هورالعظیم یکی از منابع آبی مرزی ایران و عراق است که در سالهای اخیر شاهد وقوع سیل های شدید و کاهش شدید سطح آب بوده و بحران های زیست محیطی را به شکل خشکسالی، نابودی مزارع و طوفان های گرد و غبار تجربه کرده است. در این تحقیق برای بررسی روند تغییرات تالاب هورالعظیم در سال 2000 تا 2023 از الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده و در کنار آن برای بررسی گسترش پهنه های آبی ناشی از سیل فروردین 1398 از شاخص های طیفی NDWI، NDVI و NDBaI در بازه زمانی 7 مارس، 8 آوریل و 24 آوریل 2019 بهره گرفته شد. با کاهش سطح تالاب، دمای 77 درجه سانتیگراد در ماه می 2023 در برخی نقاط شمال شرق تالاب به ثبت رسید. شاخص LST با شاخص NDBaI بیشترین همبستگی مثبت را به میزان 72/0 در 7 مارس 2019 نشان داده و بیشترین همبستگی منفی بین شاخص NDVI و LST به میزان 73/0- در سال 2000 به دست آمد. سطح تالاب هورالعظیم در سال 2000 معادل 256 کیلومتر مربع بوده و این میزان در سال 2023 به 780 کیلومتر مربع افزایش یافت. با این وجود در زمان وقوع سیل فروردین 1398 در بیشترین شدت سیل، سطح آب تالاب به همراه آب خروجی رودخانه کرخه به 3200 کیلومتر مربع افزایش یافته است. در زمان وقوع سیل، پوشش گیاهی کمترین میزان خود را تجربه کرده و بیشترین مساحت که به میزان 11843 کیلومتر مربع اختصاص به زمین های بایر داشته است. نتایج نشان می دهد که مدل جنگل تصادفی با دقت بالایی انواع مختلف کاربری ها را تشخیص داده است.
بررسی بافت با ارزش روستایی با توجه به نشانگرهای فرهنگی و اجتماعی جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای زنوزق تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
470 - 485
حوزه های تخصصی:
طی سالیان متعدد برخی اقدامات دولتی توسط نهاد های کشوری صورت گرفت که کمک شایانی در افزایش رغبت روستاییان برای سکونت در روستا صورت گرفته است. این اقدامات در قالب طرح هادی و تسهیلات دولتی انجام گردید اما برخلاف اقدامات صورت گرفته طرح پیشنهادی و اجرایی موفق آمیز نبوده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته استدلال براین است که برنامه پیشنهادی توجه به نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی منطقه ای را دست کم گرفته است، به طوریکه سبب تمایز آن با سایر مناطق گردیده است. بدین منظور به دنبال بررسی های مربوط به فرهنگ و علایق و اعتقادات پرداخته شد. روش انجام این پژوهش به صورت کیفی و میدانی-مصاحبه عمیق می باشد که با حضور در منطقه موردنظر و مشاهده و مصاحبه رو دررو با افراد انجام گردید. در مرحله اول به مطالعات میدانی پرداخته شد و بدنبال آن داده های غیرکالبدی از بین گویه ها شناسایی و حذف گردیده و مرتب سازی گشت. درمرحله بعدی مولفه های کالبدی به دسته های مجزا تقسیم بندی شدند و راهبردهای پیشنهادی ارائه گردید. نتایج حاصل نشان می دهد طرح های ارائه شده برای بافت های با ارزش روستایی به دلیل عدم توجه طراحان به نیاز های مدرن جامعه و توجه به نیازهای گذشته و قدیمی روستاییان دچار مشکلاتی گردیده است. به دنبال آن روش های بومی ساخت و ساز پررنگ شده است و تاکید این طرح ها بر استفاده از معماری بومی و مصالح بومی می باشد که چندان مورد توجه بومیان منطقه قرار نگرفته است. در روستایی زنوزق علی رغم اجرای طرح بهسازی بافت با ارزش روستایی این طرح با شکست مواجه شد بنابراین با بررسی نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی بدنبال افزایش کیفیت و رضایتمندی ساکنین و مردم بومی پرداخته شد و راهبردهای مناسب و کاربردی تری برای حفظ نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی ارائه گردید تا با این امر به حفظ میراث گذشتگان، حفظ بافت بومی روستا و رضایتمندی ساکنین جامعه بومی پرداخته شده است.
شناسایی پیشران های کلیدی برنامه ریزی محلی سکونتگاه های روستایی، موردمطالعه: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
142 - 117
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی محلی سکونتگاه های روستایی موضوعی اجتناب ناپذیر بوده و نیازمند آینده نگاری و تدوین سیاست های توسعه ای مناسب در این زمینه است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به لحاظ ماهیت و گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - تحلیلی و بر مبنای ماهیت داده ها ترکیبی و به لحاظ زمان از نوع آینده نگاری است. حجم نمونه پژوهش حاضر متشکل از ۳۰ نفر پانل افراد پاسخگو است. برای آینده نگاری و پردازش ماتریس تأثیرات متقابل از روش میک مک استفاده شده است. طرح های توسعه محلی شامل «طرح های هادی روستایی، طرح ساماندهی مناطق روستایی، طرح تجمیع روستاهای پراکنده، طرح بهسازی، طرح ساماندهی و حفاظت از روستاهای واجد ارزش، طرح توسعه و عمران روستایی، طرح توسعه پایدار منظومه های روستایی و برنامه توسعه اقتصادی و اشتغال زایی نواحی روستایی» می باشد. با توجه به اهمیت موضوع طرح های توسعه محلی در فضای جغرافیایی سکونتگاه های روستایی استان آذربایجان شرقی کم وبیش مؤثر بوده اند که قلمرو مطالعه تحقیق را شامل می شوند. تعداد 22 متغیر تأثیرگذار و در نهایت 7 پیشران کلیدی: «ایجاد یک نظام مدیریتی واحد و مشخص برای روستاها، پتانسیل محلی در جریان برنامه ریزی، طرح های بخشی و محلی، مشارکت ذینفعان، خودکفایی منابع در یک منظومه، نقش شهرهای میانی در توسعه محلی روستایی و درنهایت الگوی اجرایی مناسب» در برنامه ریزی محلی سکونتگاه های روستایی شناسایی شدند. «ایجاد یک نظام مدیریتی واحد و مشخص برای روستاها» در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته و حائز اهمیت فراوان است.
واکاوی عوامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی - فضایی حوضه آبریز گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدیِ تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی است.روش و داده: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. ماهیت داده ها آمیخته و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی است. در این پژوهش بعد از بررسی اسناد و متون معتبر، عوامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و برای تعیین عوامل کلیدی از نرم افزار Micmac بهره گرفته شد.یافته ها: ۴۳ عامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و با توجه به خروجی نرم افزار Micmac در قالب عوامل تعیین کننده (عوامل کلیدی)، دو وجهی یا تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل تنظیم شدند و نُه عامل به عنوان عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی شد.نتیجه گیری: عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی از دیدگاه خبرگان پژوهش عبارتند از: افزایش دغدغه محلی- استانی تا حوضه ای – ملی، کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت به ویژه اعتماد، کاهش مشارکت در میان ساکنان حوضه آبریز، آسیب پذیری معیشت ساکنان حوضه آبریز، کاهش تولیدات صنعتی در استان های حوضه آبریز، کاهش نرخ رشد اقتصادی در استان های واقع در حوضه، کاهش فرصت های شغلی در میان ساکنان حوضه آبریز، پیدایش و گسترش گروه ها و باندهای خلافکار و تشدید فعالیت های غیرقانونی است و مناسب ترین راه حل برای بهبود مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی مدیریت متمرکز و یکپارچه منابع آب به دنبال عدالت اجتماعی، افزایش بازه اقتصادی و پایداری اکولوژیک شناخته شد. به عبارتی با نگرش به تفکیک مدیریت استانی منابع آب و برداشت بی رویه در بخش های مختلف حوضه، انتقال آب به بیرون از حوضه و کشمکش های ناحیه ای و استانی، به نظر می رسد با برپایی مدیریت یکپارچه در حوضه، توجه به نگرش سیستمی و مناسبات همکاری پایه در حوضه می توان به سمت بهبود وضعیت آبی در حوضه آبریز گاوخونی حرکت کرد.نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی با بهره گیری از نظرات خبرگان دانشگاهی و اجرایی است.
پهنه بندی بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح منطقه 3 آمایش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی، فرآیندی است که یک منطقه جغرافیایی با توجه به شاخص های اقلیمی و زمینی به نواحی یا پهنه های همگن برای کشاورزی تقسیم می شود. درواقع، پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی به معنی به کارگیری اصول بوم شناختی جهت مدیریت یک نظام کشاورزی پایدار است. وجود تنوع محیط جغرافیایی در یک منطقه، ضرورت پهنه بندی بوم شناختی را بیشتر نمایان می سازد. هدف اصلی پژوهش حاضر پهنه بندی بهینه بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح حوزه های آبریز منطقه 3 آمایش کشور است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. داده های مربوطه از شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان هواشناسی کشور جمع آوری شده و جهت تحلیل از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتب استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد منطقه 3 کشور ازنظر شاخص های بوم شناختی بسیار متنوع است. این منطقه به لحاظ بوم شناختی دارای پهنه های مختلفی بوده و این پهنه ها دارای ویژگی های خاصی است که هرکدام را از دیگری به لحاظ محدودیت ها و فرصت های فعالیت های باغداری و زراعت مجزا می کند. این پهنه ها عبارت اند از "پهنه تغییر الگوی غالب کشت و سیستم آبیاری"، "پهنه تثبیت گیاهان صنعتی و باغات"، "توسعه غلات، حبوبات و باغات دیم"، "توسعه دانه های روغنی و باغات گرمسیری" و "توسعه اگریتوریسم و باغات ارگانیک". به طورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که مناطقی که دارای تنوع طبیعی و محیطی زیادی هستند بهترین روش برای بهره برداری از منابع طبیعی و کاهش اثر فعالیت های باغداری و زراعت، تعیین پهنه های بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت است؛ به طوری که تعیین الگوهای فضایی کشت در تعیین کشت نوع محصولات غالب باغی و زراعی در هر پهنه کمک شایانی می کند.
تحلیل و سنجش ردپای اکولوژیکی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر موقعیت طبیعی (مورد مطالعه: بخش حٌمیل شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط زیست پدیده ای ثابت و مطلق است و توان اکولوژیکی محدودی برای استفاده انسان دارد. بنابراین ضروری است نحوه مصرف منابع طبیعی در دسترس مورد ارزیابی قرار گیرد. یکی از ابزارهای مناسب در این زمینه، شاخص ردپای اکولوژیکی است. در این راستا پژوهش حاضر با سنجش و اندازه گیری میزان ردپای سکونتگاه های روستایی بخش حٌمیل به تحلیل و ارزیابی پایداری اکولوژیکی این مناطق پرداخته است. پژوهش انجام گرفته به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. از روش اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. قلمرو مورد مطالعه، سکونتگاه های روستایی دارای سکنه بخش حمیل هستند که 17 روستای آن با روش سیستمی (تعداد خانوار، فاصله از شهر و موقعیت طبیعی) انتخاب شدند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 360 خانوار تعیین شد. اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری شاخص ردپای اکولوژیکی در پنج بخش مصرف (مسکن، غذا، حمل و نقل، زمین ساخته شده و کالاهای مصرفی) موشکافی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات موقعیت طبیعی بر میزان ردپا از تحلیل واریانس فاکتوریل و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سنجش ردپای اکولوژیکی منطقه نشان داد که از مجموع روستاهای مورد بررسی، 7/64 درصد معادل 11 روستا در شرایط ناپایدار و کسری اکولوژیکی قرار دارند. روستای کندهر دارای بیشترین کسری و روستای میان تنگ منصوری از بیشترین اضافه اکولوژیکی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی روابط متقابل متغیرها نشان داد که بین اثرات موقعیت طبیعی در ردپای کل و ظرفیت زیستی روستاهای برگزیده تفاوت معنی داری وجود دارد و مشخص شد که روستاهای جنگلی ردپای بزرگ تری نسبت به روستاهای دشتی و کوهستانی دارند.
تحلیل نقش نهاد خیریه ای امام علی (ع) در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی به عنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و اقتصادی کشور دارای اهمیت است. با این وجود، روستاها با چالش های متعدد توسعه ای مواجه است و نیازمند برنامه ریزی های توسعه ای همه جانبه از سوی مسئولان و متولیان مدیریت روستاها و سیاست گذاران می باشد. باید توجه داشت که در کنار نقش و تلاش های دولتی برای اقدامات توسعه ای در روستاها، نهادهای غیردولتی نیز می توانند به عنوان بازوی مؤثری در این زمینه در کنار دولت عمل کنند. بر این اساس در مناطق محروم و روستاهای دور از مرکز، نهادهای خیریه ای می توانند نقش مؤثری ایفا کنند. در این راستا، مطالعه حاضر به تحلیل نقش نهاد خیریه ای امام علی (ع)، در توسعه اقتصادی - اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائنات در قالب شاخص ها و متغیرهای سنجش فعالیت های نهاد مذکور در 5 روستای تحت پوشش خیریه امام علی (ع) شهرستان قائنات در بین 319 سرپرست خانوار با به کارگیری ابزار پرسشنامه پرداخته است که با توجه به کم بودن تعداد جامعه آماری، نمونه گیری به صورت تمام شماری انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که نهاد «خیریه ای امام علی (ع)» بیشترین توجه را در بین شاخص های بعد اقتصادی، به شاخص افزایش مشاغل خانگی با مقدار 37/3 و کمترین توجه را در افزایش انگیزه سرمایه گذاری با میانگین 77/2 داشته است؛ همچنین بیشترین توجه را در بعد اجتماعی – فرهنگی در شاخص تشویق به ادامه تحصیل با میانگین 97/4 و کمترین توجه را در شاخص برگزاری مراسم های ملی - مذهبی با میانگین 33/3 داشته است. به طور کلی با توجه به نتایج آزمون تی تک نمونه ای، فعالیت های این نهاد خیریه ای تأثیر مثبت زیادی در بعد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشت و سلامت مددجویان روستاهای مورد مطالعه داشته است. به همین منظور توانسته بر رضایتمندی مددجویان تأثیر مطلوبی بگذارد. از طرفی در بعد اقتصادی و کارآفرینی عملکرد آن ضعیف و همراه با نارضایتی بوده است.
ارزیابی و تبیین ابعاد سرمایه اجتماعی مؤثر در فرآیند توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان دشت ارزنه، شهرستان باخرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه روستایی مستلزم اهتمام ویژه به ذینفعان و بهره مندی از ظرفیت های جوامع محلی می باشد و این امر زمانی میسر خواهد بود که از سرمایه های اجتماعی در مناطق روستایی به نحو مطلوب استفاده نمود. در این پژوهش دو بعد سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد و مشارکت اجتماعی تعریف و مورد بررسی قرار گرفته است. دهستان دشت ارزنه یکی از دهستان های با ظرفیت بالای نیروی انسانی، اقتصادی، طبیعی و گردشگری در شهرستان باخرز است که کم توجهی به شاخص های اجتماعی همچون مشارکت، اعتماد، انسجام اجتماعی, تعهد و مسئولیت پذیری و .. زمینه ساز مشکلات متعدد در روستاها و حتی مهاجرت از روستاها، نارضایتی مردم، عدم احساس مسئولیت در زمینه جریانات روستایی شده است. که برنامه ریزی در این زمینه بسیار ضروری می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار روستایی دهستان ارزنه در شهرستان باخرز بوده و بر اساس آخرین سرشماری نفوس مسکن تعداد جامعه مطالعاتی 2779 خانوار می باشد و بر مبنای فرمول کوکران حجم نمونه مطالعاتی 300 نفر تعیین شده است. بمنظور بررسی ابعاد سرمایه های اجتماعی از آزمون های همبستگی اسپیرمن و مقایسه میانگین بین مؤلفه ها (تی مستقل) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که در بین مؤلفه های سرمایه های اجتماعی، مشارکت، احساس مسئولیت و اعتماد سازی تاثیر بسزایی در تقویت سرمایه های اجتماعی و دستیابی به توسعه روستایی در روستاهای مورد مطالعه داشته است و از بین 5 روستای مورد مطالعه، سه روستا توانسته اند به توسعه مطلوب بعد از انجام پروژه توان افزایی دست پیدا کنند، برمبنای یافته های پژوهش تقویت تشکل ها و گروه های مردمی از مهمترین راهبردهای تقویت سرمایه های اجتماعی و دستیابی به توسعه روستایی می باشد.
آسیب شناسی کالبدی مهاجرت و تحرک جمعیت شناور در سکونتگاههای روستایی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت فرآیندی پویا و نتیجه تغییرات اقتصادی-اجتماعی است که به لحاظ تقسیمات رایج در دو بخش مهاجرتهای داخلی و بین المللی قابل تفکیک و بررسی است.مهاجرت داخلی از عناصر عمده تغییر فرایندهای جمعیتی و مکانیزم اصلی توزیع و بازتوزیع جمعیت بشمار میرود. جریان مهاجرت از شهرها بسمت نواحی روستایی بعنوان بخشی از تحولات پسامدرنیته است که پیامدهای اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی بهمراه دارد.مطالعات و پژوهش های موجود نشان می دهد که مهاجرت گسترده و روزافزون به نواحی روستایی، عوارض کالبدی مانند « تغییر در نظام مالکیت»،« تحول در کاربری زمین و چشم انداز روستاها »،« افزایش ساخت خانه های دوم و آشفتگی کالبدی ناشی از آن»،« درهم ریختگی کالبدی»،و« آشفتگی در معماری و ساخت و ساز» بهمراه خواهد داشت. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و جمع آوری اطلاعات میدانی و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای کالبدی ناشی از مهاجرت و تحرک جمعیت شناور به نواحی روستایی استان گیلان میپردازد.یافته های این پژوهش نشان داد که سطوح کشاورزی استان در فاصله سرشماریهای سال 67 تا 90 حدود 33 درصد کاهش داشته است که مسلما از دلایل عمده این موضوع درخواست برای زمین در استان و تغییر کاربری آن است.مالکیت 25 درصد از اراضی مولد استان در اختیار مالکین«غایب از ده» است.ساخت و ساز در طی دهه اخیر (علیرغم کاهش 16 درصدی جمعیت روستایی) 67 درصد رشد داشته که در پرتو آن تخلفات ساختمانی متعددی رخ داده است ضمن اینکه بین جمعیت، منابع و زیرساختهای استان توازن منطقی برقرار نیست.
گونه شناسی حمام های تاریخی کرمانشاه با تاکید بر موقعیت استقرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام ها از جمله بناهای عام المنفعه ای هستند که در دوره های تاریخی مختلف شکل و معماری آنها دستخوش تغییرات قرار گرفته اما روابط فضایی آنها همواره از الگویی ثابت پیروی کرده است. به دلیل اهمیت این بناهای ارزشمند، حمام ها همواره مورد پژوهش محققین بوده است. کرمانشاه یکی از شهرهایی است که در طول دوران تاریخی علی الخصوص در دوره قاجار به دلیل قرارگیری در مسیر عتبات عالیات مورد توجه حکام وقت بوده و دارای بافت و نمونه های متعددی از حمام های تاریخی است. بنابراین پژوهش حاضر در پی شناخت گونه های حمام های تاریخی استان کرمانشاه با تآکید برموقعیت استقرار است. برای دستیابی به این مهم لازم است عوامل مؤثر بر شکل گیری، موقعیت استقرار در بافت های شهری، روستایی و محلات، هندسه فضایی حمام های کرمانشاه بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است که بر اساس بررسی های میدانی، تجزیه و تحلیل موقعیت استقرار، سازه، معماری، تزئینات ، تناسبات و مصالح 12 نمونه از حمام های استان کرمانشاه و مطالعه تطبیقی - تاریخی نمونه ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانمی دهند که حمام های استان کرمانشاه از لحاظ محل استقرار به 6 گونه: حمام در درون بازار، حمام منفرد در محلات، حمام دوقلو در محلات، حمام به عنوان عنصری از یک مجموعه در محلات، حمام در درون خانه ها و حمام در بافت روستایی تقسیم شده اند. هندسه فضاهای حمام های کرمانشاه تابع موقعیت استقرار در بافت شهر یا روستا می باشد. فضاها و راهروهای ارتباطی در حمام های محلات و وابسته به بازار بر اساس پیمون بزرگ اما در حمام های خصوصی و حمام های درون خانه و حمام های روستایی بر اساس پیمون کوچک است. فضاهای اصلی حمام های شهری دارای تزئینات آهک بری، اما حمام های روستایی فاقد تزئینات آهک بری هستند. تمام حمام های مورد مطالعه، دارای 3 فضای اصلی بینه، گرمخانه و خزینه آبگرم هستند و مساحت فضای گرمخانه به نسبت، بیشتر و بزرگتر از فضای بینه است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: عینالی و ائل گولی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
446 - 422
حوزه های تخصصی:
سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مؤلفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر مؤلفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفه های پژوهش در دو دسته مؤلفه های سلامت روان و مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
شناسایی کانون های در معرض خطر فرسایش بادی در جنوب شرق دریاچه ارومیه (مطالعه موردی :شهرستان های بناب و ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
143 - 122
حوزه های تخصصی:
امروزه در شمال غرب کشور، به دنبال خشک شدن دریاچه ارومیه، کانون های جدیدی در فرسایش بادی تشکیل گردیده و این کانون ها به سرمنشا تولیدگرد و غبارهای خطرناک تبدیل شده است. با ادامه روند خشکی و مدیریت غیر اصولی آب و خاک، تشکیل کانون های فرسایش بادی در قسمت جنوب شرق دریاچه ارومیه، پیامدهای منفی برای طبیعت و سلامت انسان در ابعاد بزرگتر خواهد داشت. در این مطالعه، به منظورشناسایی کانون های فرسایش بادی، تغییرات تراز آب دریاچه ارومیه بر اساس الگوی نوسانات پارامترهای اقلیمی و با استفاده از داده های دراز مدت ایستگاه های موجود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بررسی شد. برای شناسایی مناطق منشا تولید ریزگرد و ردیابی طوفان های گردو غباردر محدوده مورد مطالعه، از داده های هواشناسی دید افقی زیر1000 متر و مدل لاگرانژی HYSPLITحالت پسگرد و از REANALYSISبرای ردیابی بیشترین میزان فراوانی گرد و غبار(با بازه 5 ساله)در 26 تزار فشاری ( 100-1000هکتوپاسکال)، مورد استفاده قرارگرفت. در محدوده مورد مطالعه (شهرستان بناب و ملکان)کانون فرسایش بادی با استفاده از داده های AODپایگاه MACCبا دقت مکانی0.125 × 0.125درجه جغرافیای و مقیاس زمانی روزانه، بررسی شد. در این مطالعه از پایگاه ماهواره های ترا و آکوا MODISبا طول موج550 نانومتر برای تولیدداده های AOD بهره گرفته شد. بررسی تصاویر ماهواره مودیس و اجرای شاخص بارزسازی ریزگرد، وقوع توفان های مشخص گرد و غبار در فراز دریاچه ارومیه و همچنین جنوب شرق دریاچه در روزهای مختلف را اثبات کرد. بررسی ها نشان دادکه ریزگردهای نمکی گسترده ای در تمامی بخش های دریاچه ارومیه و از جمله جنوب شرق دریاچه در محدوده شهرستان بناب در حال گسترش هستند و ریزگردهای این بخش در بستر جریانات جوی به سمت شرق و جنوب شرق تا مسافتی بیش از 140 کیلومتر و در جهت شمال شرق در مسافتی بیش از150 کیلومتر در طی 12 ساعت منتشر می شوند .
تحلیل روند شاخص طوفان های گرد و غبار در ارتباط با پلایای دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
58 - 41
حوزه های تخصصی:
ایران در قلمرو اقلیمی خشک و نیمه خشک واقع شده و در معرض سامانه های متعدد گرد و غبار محلی و فرامحلی است. تداوم خشکسالی ها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانون های گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با کاربست شاخص غبارناکی(DSI) در سطح استان آذربایجان شرقی اجرا شده است. برای این منظور، ابتدا سری داده های غبارناکی که بصورت کدهای اختصاصی در ایستگاه های هواشناسی ثبت شده، در بازه زمانی30 سال اخیر تهیه و سپس، وجود روند در سری داده های یاد شده با استفاده از آزمون من- کندال بررسی گردید. در ادامه، فراوانی وقوع طوفان های گرد و غبار براساس شاخص DSI محاسبه شده و توزیع مکانی آنها در محیط GIS بصورت نقشه تهیه گردید. نتایج آزمون من-کندال برای متوسط سالانه پدیده گرد و غبار با منشاء محلی و فرامحلی نشان داد که شیب روند هر دو دسته از طوفان های گرد و غبار محلی و فرامحلی در سطح استان افزایشی است؛ ولی تنها روند موجود در طوفان های گرد و غبار فرامحلی در سطح 95% معنی دار می باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که قسمت عمده طوفان های گرد و غبار مشاهداتی در سطح استان آذربایجان شرقی با منشاء فرامحلی هستند؛ با این وجود، فراوانی گرد و غبارهای محلی در سال های اخیر از افزایش نسبی برخوردار بوده و این مسله در ارتباط با تاثیر تداوم خشکسالی ها بر کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای دریاچه ارومیه قابل توجیه است. در همین ارتباط، بیشترین مقدار شاخص طوفان های گرد و غبار(DSI) در حوزه دریاچه ارومیه در ایستگاه های هواشناسی تبریز، سهند و مراغه مشاهده شده است.
تحلیل ساختاری حکمروایی محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مسائل محیط زیستی در عصر حاضر با پیچیدگیهای مختلفی روبرو است که حل مسائل و مشکلات ناشی از محیط زیست شهری صرفاً با تکیه بر تفکرات مهندسی و تغییر در کالبد شهری قابل انجام نیست و در این بین رویکرد حکمروایی شایسته راهکارهای مختلفی را با تکیه بر مسئولیت پذیری مدیران و شهروندان و افزایش تعامل بین بخش دولتی، خصوصی و عمومی برای حل مشکلات محیط زیست شهری خارج از چهارچوبهای سنتی را ارائه می دهد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری حکمروایی محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی و شناسایی پیشران های آن در شهر تهران انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر ماهیت، بر اساس روش علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی و بر اساس هدف کاربردی است. داده های کیفی با پرسشنامه باز و بررسی اسناد به کار گرفته شد و داده های کمّی به صورت عددی و از طریق وزن دهی پرسشنامه های دلفی تهیه شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار میک مک و با روش ماتریس اثرات متقاطع انجام شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر تهران می باشد.
یافته ها: یافته ها بر اساس وضعیت صفحه پراکندگی عوامل بیانگر سیستم ناپایدار است و بیشتر عوامل در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. همچنین از بین 35 عامل در نظر گرفته شده، در نهایت با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذار و تأثیرپذیری مستقیم 16 عامل به عنوان خروجی میک مک، در آینده حکمروایی محیط زیست شهری در تهران تأثیرگذار هستند.
نتایج: نتایج نشان می دهد از بین 16 عامل پیشران، پنج عامل بهبود نقش حکمروایی شهری در افزایش مشارکت مردم، سازمانهای مردم نهاد، توجه مسولان به بهبود وضعیت محیط زیست شهری، ارتقاء فرهنگ زیست محیطی و مشارکت شهروندان و اجتماعات محلی بیشترین تأثیر را بر حکمروایی محیط زیست داشته اند و از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
تبیین تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برآورد و بهبود تاب آوری نقاط روستایی نیز در کاهش اثرات مخاطرات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار بسیار مهم است. از جمله مخاطرات طبیعی که سکونتگاه های روستایی و جوامع محلی را تهدید می کند زمین لغزش است. بنابراین تعیین میزان تاب آوری سکونتگاهای روستایی در اراضی مستعد زمین لغزش می تواند شیوه ای مناسب برای کاهش اثرات این مخاطره در نواحی روستایی باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی 145 روستای شهرستان املش در برابر زمین لغزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و طبقه بندی گردید. برای این کار از 10 معیار به ترتیب اهمیت شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، نواحی روستایی شهرستان املش است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که روستاهای شهرستان املش از تاب آوری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند، بطوریکه از 145روستای این ناحیه به ترتیب 2، 23، 66، 52 و 1 روستا بین طیف تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد قرار گرفتند. بنابراین 18/63 درصد روستاهای این شهرستان دارای تاب آوری متوسط به پایین و 82/36 درصد روستاها دارای تاب آوری زیاد و خیلی زیاد نسبت به مخاطره زمین لغزش هستند.
نتایج: بررسی میزان تاب آوری روستاها در سه ناحیه جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی گواه آن است که تاب آوری متوسط به پایین در روستاهای ناحیه کوهپایه ای نسبت به دو ناحیه دیگر بیشتر بوده و سهم روستاهای با تاب آوری متوسط در هر سه ناحیه نسبت به سایر طبقات تاب آوری بالاتر است. علاوه بر این روستاهای با تاب آوری خیلی کم و کم بیشتر در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی قرار داشته و نقش ارتفاع در کاهش میزان تاب آوری روستاها آشکار گردید.
بررسی سیل استان گلستان از دیدگاه همدیدی و آماری ( مطالعه موردی: اسفند 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی به حساب می آید و همه ساله خسارات گسترده ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می آورد. بخش های عمده ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری که در سال های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به منظور شناسایی سامانه هایی جوی است که منجر به سیل هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی آبادکتول، هاشم آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص های ناپایداری ایستگاه گرگان می باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به دست آمده است. تحلیل نقشه های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است. واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه های همدیدی، شاخص های ناپایداری، استان گلستان [1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
تحلیل کارایی مناطق شهری از لحاظ شاخص های شهر خلاق (نمونه موردی: مناطق 1 و 6 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
111 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت مناطق 1و 6 شهرداری مشهد از لحاظ شاخص های شهرخلاق بود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. پرسشنامه پژوهش بر اساس شاخص های خلاقیت طراحی و در ادامه این پرسشنامه در بین جامعه آماری پژوهش توزیع و اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SPSS ساماندهی شد. نتایج پژوهش در منطقه یک نشان داد که شاخص سرمایه انسانی با نمره میانگین 52/3 نسبت به سه شاخص دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است. به ترتیب شاخص های سرمایه ساختاری، فرهنگی و اجتماعی در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. در نهایت نمره میانگین برای شاخص خلاقیت در منطقه یک برابر با عدد 04/3 ارزیابی شد. نتایج در منطقه شش نشان داد که شاخص سرمایه اجتماعی با نمره میانگین 91/2 نسبت به سه شاخص دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است. به ترتیب شاخص های سرمایه ساختاری، فرهنگی و انسانی در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. در نهایت نمره میانگین برای شاخص خلاقیت در منطقه شش برابر با عدد 98/1 ارزیابی شد. بر اساس نتایج آزمون تی مستقل در سطح اطمینان 99 درصد می توان گفت، بین منطقه یک و شش، از لحاظ شاخص های خلاقیت شهری اختلاف معناداری وجود دارد. بر اساس مقایسه نمرات میانگین، تنها از لحاظ شاخص سرمایه اجتماعی، منطقه شش وضعیت بهتری نسبت به منطقه یک داشت. اما از لحاظ سه شاخص دیگر، وضعیت منطقه یک بهتر بود.