فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
127 - 154
حوزه های تخصصی:
سازماندهی سیاسی به عنوان فرآیند تقسیم سرزمین توسط حکومت، با مرزهای محدود و در راستای کنترل و اداره سرزمین در قالب تقسیمات کشوری انجام می شود. حکومت ها برای اداره بهتر سرزمین، تسهیل در خدمت رسانی و دستیابی به عدالت فضایی و توسعه آن، نیازمند تقسیم بندی سیاسی فضا هستند. تقسیمات کشوری در ایران ریشه تاریخی دارد، در سال های اخیر متأثر از انگیزه های سیاسی و نیاز به توسعه، شاهد افزایش تقاضا درخصوص تقسیم بندی های جدید کشوری در قالب ارتقاء، الحاق و انتزاع هستیم. استان لرستان، یکی از استان های غربی کشور است که به دلایلی مانند: عدم توزیع هماهنگ امکانات، خدمات و منابع به عنوان استانی کمتر توسعه یافته و کم برخوردار شناخته می شود. بنابرتقسیمات کشوری، این استان در سال 1370 مشتمل بر6 شهرستان، ۲۰ بخش و ۸۰ دهستان بوده اما در سال ۱۳۹۵ به ۱۱ شهرستان، 31بخش و 87 دهستان رسیده است. این روند نشان می دهد که در طی ۲۵ سال گذشته، سطوح تقسیمات کشوری استان به ارتقاء تمایل بیشتر نشان داده است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و ماهیّت کاربردی، با استفاده از تکنیک «ویکور» و در چهارچوب رویکرد عدالت فضایی، درپی بررسی چگونگی اثرگذاری تقسیمات سیاسی کشوری بر عدالت فضایی در استان لرستان است؛ بنابراین، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوالات است که: تقسیمات کشوری در استان لرستان، چه تأثیری بر عدالت فضایی استان داشته؟ و آیا با ایجاد ۵ شهرستان جدید، وضعیت شهرستان ها در مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی بهبود پیدا کرده است یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت عدالت فضایی 50 درصد از شهرستان های استان در سال 1370، بسیار پایین تر از میانگین استانی قرارداشته و این میزان در سال 1395، به 63 درصد رسیده است؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که افزایش سطوح تقسیمات کشوری، تأثیر مطلوبی بر بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی و توزیع عادلانه مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی– زیربنایی در استان لرستان نداشته است.
مدل سازی توزیع غلظت آلاینده های NO2 و O3 با توان تفکیک مکانی مناسب با استفاده از تلفیق داده های زمینی و ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: آلودگی هوا یکی از مهم ترین بحران هایی است که امروزه اکثر کشور ها با توجه به پیشرفت صنعت و فنّاوری با آن رو به رو هستند. کشور ایران و به ویژه شهر تهران نیز از این پدیده مستثنا نیست. تأثیر آلودگی هوای شهری بر محیط زیست و سلامت انسان نگرانی های فزاینده ای را برای محققان، سیاست گذاران و شهروندان برانگیخته است. برای کاهش تأثیرات منفی آلودگی هوا بر سلامت، اندازه گیری به موقع آن در وضوح زمانی و مکانی بالا اهمیت فراوانی دارد. ازطرفی، ایستگاه های سنجش آلودگی هوا در سطح شهر به رغم صحت بالا در اندازه گیری آلاینده ها، به دلیل محدودیت های زمانی و مکانی و اندازه گیری نقطه ای قابلیت تعمیم پذیری ندارند. راهکار مکمل و بعضاً جایگزین استفاده از سنجش ازدور و داده های ماهواره ای است که با توجه به هزینه بهینه و پوشش وسیع روشی مناسب برای پایش آلودگی هوا به شمار می رود. آلاینده های دی اکسید نیتروژن (NO2) و ازن (O3) از مهم ترین شاخص های آلودگی هوا هستند که در این پژوهش برای مدل سازی توزیع غلظت آن ها در سطح شهر تهران با توان تفکیک مکانی برابر (تقریباً یک کیلومتر) و صحتی بالاتر از داده های ماهواره ای تلاش خواهد شد.
مواد و روش ها: به منظور مدل سازی توزیع غلظت دو آلاینده NO2 و O3 با دقت و توان تفکیک مناسب، از روش نوآورانه مبتنی بر روش درون یابی کریجینگ استفاده شده است. این روش با بهره گیری هم زمان از مزایای داده های ایستگاهی سنجش آلودگی از شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، که با بهره گیری از 21 ایستگاه سنجش آلودگی هوای فعال که در نقاط مختلف شهر تهران مستقر است، بالاترین دقت در اندازه گیری پارامترها را دارند و داده های ماهواره ی سنتینل 5P، که از توان تفکیک مکانی بالا برخوردارند، مدل سازی را انجام می دهد. با توجه به قابلیت های سامانه گوگل ارت انجین، نقشه های توزیع غلظت دو آلاینده در کل مناطق 22 گانه شهر تهران به صورت ماهانه و همچنین داده های ماهواره ای نقطه ای دو آلاینده در مختصات مکانی ایستگاه های زمینی، به صورت ساعتی، روزانه و ماهانه به مدت یک سال از تاریخ 1 فروردین 1400 تا 1 فروردین 1401 در سامانه گوگل ارت تهیه و جمع آوری شد. پس از بررسی همبستگی بین داده های ماهواره ای و داده های ایستگاه های سنجش زمینی و حذف بایاس از داده های ماهواره ای، مراحل مختلف مدل سازی نوآورانه درون یابی کریجینگ به منظور مدل سازی توزیع غلظت دو پارامتر به کار گرفته شد.
نتایج و بحث: به منظور صحت سنجی داده های خروجی حاصل از مدل سازی توزیع آلاینده ها، 70 درصد ایستگاه ها به عنوان داده های آموزش (Train) و 30 درصد ایستگاه ها به عنوان داده های آزمون (Test) انتخاب شدند. این نقاط به صورت تصادفی و برای هر ماه از سال 1400 انتخاب شدند. مدل سازی نقشه نهایی توزیع آلاینده ها با استفاده از داده های آموزش و صحت سنجی مدل سازی انجام شده با استفاده از داده های آزمون انجام شد. این کار با استفاده از محاسبه میانگین خطای بین داده های پیش بینی شده توسط مدل و داده های ایستگاهی مستخرج از شرکت کنترل کیفیت هوای تهران (با واحد ppb) و همچنین محاسبه شاخص RMSE صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که میانگین خطای ماهانه مدل پیشنهادی، نسبت به داده های ماهواره سنتینل 5P از 16.8 به 1.73 درصد برای آلاینده NO2 و از 21.9 به 2.53 درصد برای آلاینده O3 کاهش یافته است. همچنین خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) این مدل نسبت به داده های ایستگاهی سنجش آلودگی برای آلاینده NO2 و O3 به ترتیب برابر با ppb 2.79 و ppb 0.86 است. این در حالی است که در حالت مشابه شاخص RMSE نقشه خروجی ماهواره سنتینل 5P نسبت به داده های ایستگاهی سنجش آلودگی برای آلاینده NO2 و O3 به ترتیب برابر با ppb 10.083 و ppb 6.238 است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مدل تلفیقی پیشنهادی عملکرد بسیار مطلوبی در مدل سازی غلظت توزیع غلظت آلاینده های مورد نظر در طول سال 1400 با دقت و توان تفکیک مکانی تقریباً یک کیلومتری داشته است، به کارگیری هم زمان داده های ماهواره ای و زمینی در برآورد آلاینده ها توصیه می شود.
ارزیابی بافت فرسوده شهری براساس طرح بازآفرینی در بهبود کیفیت محیط شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز- محله چوخورلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل تأثیر سازمان فضایی شهر و وضعیت ارتباطی عملکردهای تجاری آن با یکدیگر می باشد. تک مرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها می تواند تأثیر شگرف بر مسافت سفرها ایفا نماید و بدین ترتیب از اتلاف وقت و انرژی در شهرها جلوگیری شود. وسایل نقلیه موتوری تولیدکننده گازهای گلخانه ای می باشند و موجب گرمایش زمین در طولانی مدت می شوند. شناخت این عوامل می تواند میزان انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش داده و از گرمایش زمین جلوگیری کند. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی-تحلیلی می باشد. این پژوهش، پس از مطالعات علمی جهت برآورد گازهای گلخانه ای براساس فرمول های پیشنهادی توسعه پاک (CDM) انجام گرفته است. سازمان فضایی کلان شهر مشهد در دو سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریو اول، سازمان فضایی تک مرکزی موجود شهر و سناریو دیگر شهر با سازمان فضایی سه مرکزی در امتداد استخوان بندی شهر در نظر گرفته شد. سازمان فضایی متعادل کلان شهر مشهد موجب کاهش انتشار گازهای گلخانه تا حدود 43 درصد در بخش خودروهای شخصی می شود. میانگین مسافت طی شده به وسیله خودروهای شخصی در سازمان فضایی متعادل حدود 4 کیلومتر کاهش می یابد. کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به میزان 9/7 کیلوگرم CO2 به ازای هر مسافر می باشد. وجه تمایز و نوآوری این پژوهش بررسی ارتباط شاخص مرکزیت در سازمان فضایی کلان شهرها و میزان انتشار گازهای گلخانه ای می باشد.
تحلیل سرزندگی کالبدی فضایی کاروانسرای میرزاکاظم و سرای گلشن شهر همدان با تأکید بر نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدان با سابقه دیرینه در شهرسازی ایران، دارای بازاری نسبتاً بزرگ است. کاروانسرای میرزا کاظم و سرای گلشن از مهم ترین کاروانسراهای شهر همدان هستند که به واسطه قرارگیری آن ها در کنار بازار تاریخی همدان، مرکز تجاری شهرهایی مانند زنجان، کردستان و کرمانشاه حایز اهمیت می باشند. با توجه به اهمیت کلیت در معماری و خلق فضاهای شهری زنده و با معنا نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر به بررسی و شناخت الگوی ساختارهای زنده با توجه به مفاهیم کلیت یکپارچه و مراکز نیرومند در قالب 15 خصلت به هم پیوسته می پردازد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، رویکرد کیفی و اسناد کتابخانه ای به پرسش زیر پاسخ می گوید: ساختار کالبدی بازار سنتی همدان به چه میزان بر نظریه الکساندر منطبق است؟ مطالعات زیادی در بخش های مختلف بازار سنتی به انجام رسیده است و مفاهیم نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر با 15 خصلت در موضوعات مختلفی از جمله قلعه قورتان، باغ ایرانی و ربع رشیدی تبریز مورد بررسی قرار گرفته است و مطالعه کالبدی بازارهای سنتی در قالب مفاهیم نظریه مراکز زنده موضوعی است که پیشینه ای ندارد. نتایج حاصل از پژوهش مؤید این است که بازار سنتی همدان بر خصلت های این نظریه منطبق است و سرای گلشن با دارا بودن بیش ترین تقارن، تضاد، پژواک و جدایی ناپذیری از حیات کالبدی بیش تری نسبت به سرای میرزا کاظم برخوردار است. مقایسه ساختار هندسی سراها و پانزده خصلت از الگوی ساختارهای زنده الکساندر نشان می دهد نقش خصلت های مراکز نیرومند، تکرار متناوب، تضاد، جدایی ناپذیری، فضای خالی و مرزها در ساختار کالبدی سراها بیش تر است.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزه های تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.
جایگاه ایران در سیاست خارجی چین در پرتو سیاست خاورمیانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
169 - 192
حوزه های تخصصی:
یکی از جلوه های ظهور چین در مقام یک قدرت جهانی، ماهیت سیاست خارجی این کشور است که تلاش می کند روابط دوجانبه خود را با مناطق مختلف توسعه دهد. یکی از مناطقی که چین تلاش کرده در آن نفوذ کند، منطقه خاورمیانه است. سؤال اساسی که این پژوهش قصد دارد به آن پاسخ دهد این است که ویژگی ها و اصول و مبانی سیاست خاورمیانه ایی چیست و در چارچوب آن سیاست، روابط چین با جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف و تعیین می شود. در پاسخ به این سوال استدلال می گردد که سیاست خاورمیانه ایی چین همواره در یک مسیر تکاملی بوده است به گونه ای که از یک سیاست مبتنی بر باورهای ایدئولوژیک به یک سیاست عمل گرایانه رسیده است. بر مبنای این سیاست، چین به دنبال توسعه متوازن با همه کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران است به گونه ای که موجب واکنش منفی دیگر دولت ها و تقابل با ایالات متحده نشود.
چین، سیاست خاورمیانهای، عمل گرایی، منفعت اقتصادی، ایران
آینده نگاری و شناسایی سناریوهای بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و گسترش بی برنامه شهرها در دوره های مختلف، باعث پدید آمدن فضاهایی در شهرها شده است که از حیات اجتماعی و اقتصادی جا مانده اند و دچار بی قوارگی، نابسامانی کالبدی و افول حیات شهری هستند. یکی از عوامل اصلی پدید آمدن چنین فضاهایی که از آن ها به عنوان بافت های ناکارآمد یاد می شود، گسترش بی برنامه شهرها و عدم وجود برنامه ریزی و چشم انداز برای رشد و توسعه شهر در آینده بوده است. بنابراین در تحقیق حاضر، تلاش شده به کمک دانش آینده پژوهی و یکی از مهم ترین ابزارهای آن یعنی برنامه ریز بر پایه سناریو، به شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی شهری و همچنین سناریوهای مختلف پیش روی بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش پیمایشی و تجزیه و تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک مک (MicMac) و سناریوویزارد (Scenario Wizard) انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق از 41 شاخص موردبررسی، 9 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. حفظ اصالت طرح و اثر، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی، مشارکت مردم و بخش خصوصی، نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی و الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت بازآفرینی به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش سناریونگاری تحقیق نشان دهنده 4 سناریو با سازگاری بالا یا محتمل برای آینده بافت تاریخی شهر کرمان است. سناریو اول کاملاً مطلوب، سناریو دوم نیمه مطلوب، سناریو سوم بحرانی و سناریو چهارم آینده کاملاً بحرانی را برای بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان ارزیابی می کند. با توجه به شناختی که از پیشران های کلیدی و سناریوهای پیش روی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان به دست آمد، می توان با برنامه ریزی آینده نگر و توجه به عوامل کلیدی و لایه های پنهان در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و نهادی - مدیریتی، ضمن برخورد با ابعاد مختلف ناپایداری و فرسودگی، چرخه افت و زوال را معکوس نموده و فرصتی جدید برای احیا و بازآفرینی بافت تاریخی شهری کرمان فراهم گردد.
واکاوی چگونگی کارکردپذیری ابنیه ی تاریخی تطبیق پذیر در تغییر کاربری به بناهای فرهنگی (نمونه ی موردی: میراث صنعتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
33 - 46
حوزه های تخصصی:
استفاده ی مجدد تطبیقی، به عمل هدف گذاری مجدد بر عملکردهای جدید ساختمان های فرسوده یا کم استفاده ی تاریخی اشاره دارد که در عین حفاظت از میراث فرهنگی و هویت جامعه، بستری در تطبیق با نیازهای روز جامعه، فراهم می سازد. از آنجاکه بسیاری از محدوده های صنعتی قدیمی با تغییر یا تعطیلی صنایع دچار افول و بی توجهی شده اند، فرایند کارکردپذیری تطبیقی می تواند با جذب بازدیدکنندگان به ترویج گردشگری و تحریک فعالیت های اقتصادی جان تازه ای به این مناطق بدهد.هدف این مطالعه، تبیین شاخص های کارکردپذیری منطبق با تغییر کاربری میراث صنعتی به کاربری فرهنگی با تأکید بر پایداری محیطی است. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف،کاربردی است. در گام نخست، با بررسی ادبیات و پیشینه ی موضوع، چارچوب نظری تحقیق تدوین و شاخص های اصلی تبیین شد. در مرحله پیمایش، جهت تأیید معناداری روابط و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص ها، از تحلیل پرسشنامه ی محقق ساخته ی متخصصین با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار Smart pls استفاده گردید. در گام بعدی، میزان تأثیر هر یک از ابعاد پایداری محیطی در تغییر کاربری بناهای صنعتی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP سنجیده شد. نتایج نشان می دهد که در فرایند کارکردپذیری بناهای تاریخی صنعتی، بعد اقتصادی بیشترین توجه و بعد زیست محیطی کمترین توجه را به خود نسبت داده است. این موضوع می تواند به دلیل تأثیرات قابل مشاهده ی مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی در کوتاه مدت باشد که تمرکز بیشتر بر ساختمان ها به عنوان عنصری منفک از بستر و کاهش توجه بر حفظ و احیای منظر در مجموعه میراث صنعتی را در پی خواهد داشت. طبق نتایج حاصل، جهت حفظ تعادل مطلوب و دستیابی به توسعه ی پایدار محیطی در فرایند استفاده ی مجدد سازگار از میراث صنعتی، باید به طور متوازن به شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توجه نمود. به طور کلی، استفاده ی مجدد تطبیقی از ساختمان های میراث صنعتی در قالب یک مجموعه ی فرهنگی، نه تنها میراث تاریخی را حفظ و احیا نموده، بلکه به حیات فرهنگی و رشد اقتصادی جوامع پیرامونی نیز کمک می نماید.
مدل سازی و پیش بینی اثر الگوهای مختلف توسعه پیراشهری بر دمای سطح زمین (مورد: جلگه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای مختلف توسعه سکونتگاهی اثر مستقیمی بر شکل گیری جزایر گرمایی شهری دارند و استفاده از مدل های مکانی نقش مهمی در بهبود درک این اثرات ایفا می کند. ازاین رو در مطالعه حاضر، از مدل سلول های خودکار برای پیش بینی توسعه مناطق سکونتگاهی آینده در شمال ایران (جلگه دشت گیلان) برای سال های 2035 و 2050 تحت سه سناریوی رشد اقتصادی (BAU)، حفاظت از محیط زیست (ENV) و رشد فشرده (COM) استفاده شد. لایه های دمای سطح زمین مناطق سکونتگاهی از سه تصویر ماهواره لندست در سال های 2002، 2012 و 2022 با مقادیر میانگین 14/33، 38/36 و 78/34 درجه سانتی گراد بازیابی شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که قطعات طیفی مستخرج از تحلیل شی گرای تصاویر ماهواره ای، پیش بینی دقیق تری از میانگین دمای سطح زمین ارائه می دهند. با استفاده از مساحت قطعات طیفی و درصد مرز مشترک آن ها با قطعات مجاور، یک مدل رگرسیونی برای پیش بینی دمای سطح زمین مناطق سکونتگاهی پیش بینی شده برای سال های 2035 و 2050 ساخته شد (617/0=R2). بالاترین میانگین دمای سطح زمین تحت سناریوی COM (88/33 درجه سانتی گراد) در سال 2050 به دست آمد، درحالی که کمترین مقدار میانگین دمای سطح زمین تحت سناریوی ENV در سال 2050 (23/31 درجه سانتی گراد) مشاهده شد. با توجه به نتایج این مطالعه، میانگین دمای سطح زمین مناطق سکونتگاهی به اندازه و پیکربندی فضایی قطعات طیفی سکونتگاهی در مقیاس محلی و الگوهای گسترش مناطق سکونتگاهی (سناریوها) در سطح منطقه ای وابسته است.
ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال گسترش افقی شهر به سمت پیرامون شهر برخی فضاها در درون شهر رهاشده و از روند توسعه بازمانده اند. این فضاها که عنوان سطوح میان افزا خوانده می شوند به دلیل استقرارشان در درون شهرها، دارای پتانسیل لازم برای توسعه شهر می باشند. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری رشت می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. بنابراین از بین مجموع شاخص های مؤثر در توسعه میان افزا 3 شاخص (مصالح بکار رفته، کیفیت ابنیه و پراکنش جمعیتی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در ادامه فرآیند تجزیه وتحلیل به منظور اولویت بندی مناطق پنج گانه شهری و پیراشهری رشت بر مبنای مدل کوپراس به لحاظ توسعه میان افزا جهت امتیازدهی اولیه به شاخص های موردمطالعه بهره برده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل کوپراس نشان می دهد که منطقه سه با کسب Nj برابر با 100 درصد به لحاظ شاخص های توسعه میان افزا بیشترین پتانسیل و جایگاه نخست را در بین مناطق پنج گانه شهر رشت داراست و مناطق 4، 2، 5 و 1 با کسب امتیازات 65/97، 53/91، 99/82 و 53/75 به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به اینکه منطقه سه شهر رشت جزء مناطق پیراشهری می باشد لذا براساس شاخص های موردمطالعه مستعد توسعه میان افزا می باشد. اما منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی شهر رشت، از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد.
نقش مهاجرت معکوس در توسعه اقتصادی، مورد مطالعه: روستاهای شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد کسب وکار یکی از زمینه هایی است که قادر است نواحی روستایی را از ناتوانی خارج کند. پیش نیاز محقق شدن این مهم، شناخت مراکز دارای امتیاز و اولویت در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات می باشد. این پژوهش با هدف شناسایی نقش مهاجرت معکوس در توسعه اقتصادی روستاهای دهستان های شهرستان نطنز از استان اصفهان انجام شد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش توصیفی و تحلیلی است. نمونه ها مطابق با فرمول کوکران به تعداد ۳۸۱ نفر از ۲۴ روستا انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تعیین پایایی و روایی ابزار پژوهش از روش ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوا استفاده شد. داده ها با بهره گرفتن از آزمون T تک نمونه ای و T تست و آزمون تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS انجام شد. 6 بعد (شاخص) و ۴۷ متغیر به عنوان نقش مهاجرت معکوس در توسعه اقتصادی روستاهای شهرستان نطنز شناسایی و در چارچوب پرسشنامه موردسنجش قرار گرفت. اعتماد و اطمینان پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ ۹۴۸/۰ تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در مهاجرت معکوس نقش داشته است که از بین آن ها بعد سرمایه گذاری با مقدار ویژه ۳.۴۴ و درصد واریانس تبیین شده ۴۲.۲۰۷ بالاترین و بعد درآمد با مقدار ویژه ۱.۴۰۳ و درصد واریانس تبیین شده ۳.۷۰۵ کمترین تأثیر را در بین ابعاد داشته است. درمجموع ابعاد عوامل مؤثر در مهاجرت معکوس ۷۱.۶۸۲ درصد از مجموع واریانس مهاجرت را توصیف و تبیین کرده است.
اثر اعتبار و درگیری تصویر مقصد شهرهای تاریخی بر شعف گردشگران و طنین برند شهر گردشگری، مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری تاریخی، از عناصر اساسی توسعه اقتصادی در جوامع محلی است. مؤلفه های زیادی وجود دارد که می تواند در موفقیت این نوع گردشگری تأثیرگذار باشد، اما هرگونه اقدام یا استراتژی انجام شده باید ارتباط تنگاتنگی با تأمین شعف گردشگر داشته باشد. نظر به تأثیر تحولات و بحران های کنونی از جمله کووید 19، زیان های سنگینی بر پیکره صنعت گردشگری وارد گردیده است و گرایش ها بیشتر به سمت بسترها و فضاهای مجازی است و با توجه به ویژگی اطلاعات محوری این صنعت، مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر مقصد به عنوان متغیری مرکزی با متغیرهای اصالت درک شده، درگیری و قابلیت اعتبار منبع از یک سو و قصد بازدید و قصد توصیه و شعف و طنین از سوی دیگر، برای مناطق تاریخی پرداخته و با بررسی متون، به ارائه مدل مفهومی و فرضیاتی بر اساس آن می پردازد. مطالعات نشان داده است که تصویر مقصد، یکی از عوامل اصلی جذب گردشگران و تأثیرگذار در شهرهای تاریخی است. نتایج به وجود تأثیر و رابطه مستقیم متغیرهای اصالت درک شده، قابلیت اعتبار منبع، و درگیری با ابعاد دوگانه تصویر شناختی و عاطفی و تصویر کلی تصویر مقصد و نهایتاً به شعف و طنین گردشگران اشاره دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تصویر شناختی و تصویر عاطفی بر تصویر مقصد اثرگذار است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر قصد بازدید و قصد توصیه تأثیرگذار می باشد. در واقع افراد که از مقصدی که به کشور مبدأ یا منطقه خود نزدیک تر هستند و احساس نزدیکی با مردم محلی و هنجارهای آن ها دارند و یا از طریق انبوه اطلاعاتی که به واسطه رسانه ها و دوستان یا اقوام، به دست می آورند، به آن مقاصد سفر می کنند. یافته های پژوهش نشان داد که خلق تصاویر مثبت از مقصد ناشی از تعامل مثبت با جامعه محلی می باشد
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز کورا- ارس از حوضه های آبریز مشترک مهم در بین پنج کشور ایران، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و گرجستان که از حساسیت و موقعیت ژئوپلیتیک،استزاتژیکی خاصی برخوردار است.آب جاری ارس ناشی از سرچشمه های ترکیه از مسیر ترکیه به ارمنستان، ترکیه -آذربایجان، ایران -آذربایجان، ایران -ارمنستان و بار دیگر ایران - آذربایجان را سیراب کرده و از مرز های آن ها می گذرد و به رودخانه کورا پیوسته به دریای خزر می ریزد. و سوال اصلی تحقیق این است عوامل کلیدی تاثیر گذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس کدامند؟ هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر وضعیت آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس و میزان اثرگذاری زمینه ای برای شناسایی پیشران های اصلی و توجه به آینده های جایگزین در افقی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در این پژوهش تاکید بر شرایط حساس در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس با تکیه بر این پیشران های کلیدی بررسی می شودنوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری اطاعات روش اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از نظر خبرگان(25 نفر) و احصا ء 44 عوامل کلیدی شناساایی شده و با تشکیل پنل خبرگی و ادغام عوامل مشابه و تعداد 32 عامل مشخص شدند و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع است و یافته های تحقیق گویای آن است که پپشران ها ی را در 4 بعد( مدیریت- حقوقی،جغرافیایی( طبیعی- زیست محیطی)، ژئوپلیتیک(سیاسی- اجتماعی) و اقتصادی و فنی) شناسایی شده است و در نهایت به 11 پیشران اصلی و کلیدی بر تبیین آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کشورهای پایین دست حوضه آبریز برای تعیین میزان رژیم حقوقی، دسترسی عادلانه به آب و مدیریت یکپارچه مشترک منابع آب با کشورهای بالادست حوضه از جمله ترکیه به توافقاتی دست یابند.
جستاری در برساخت ملی گرایی در جغرافیای سیاسی ایران مبتنی بر مفهوم حکومت مندی در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
151 - 165
حوزه های تخصصی:
مفهوم حکومت مندی که نخستین بار توسط میشل فوکو در سال 1978 مطرح گردید؛ مشتمل بر مطاله تکنیک ها، فرایندها و رویکردهایی است که در چارچوب آن حکومت ها کلیه ابعاد زیست شهروندان را کنترل می نمایند. در چارچوب این رویکرد شناختی؛ این گفتمان اجتماعی - سیاسی است که در مقطع مشخص از تاریخ بُعد سیاسی فضا را خلق می نماید. در این راستا یکی از قلمروهای موضوعی مهم در چارچوب مفهوم حکومت مندی؛ شناخت چگونگی ساخت مولفه های ناسیونالیسم متأثر از نقش آفرینی گفتمان های حاکمیت می باشد. در این دیدگاه هویت ملی صرفاً جنبه طبیعی ندارد بلکه امری برساخته می باشد که در گذر زمان توسط قدرت سیاسی به صورت خاطره جمعی تثبیت گردیده و احتمال بازساخت در آینده را نیز دارد. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش تفسیری و با استفاده از مضمون نظری حکومت مندی گفتمانی؛ چگونگی صورتبندی مفهوم ناسیونالیسم در عصر پهلوی اول و پیامد آن در جغرافیای سیاسی ایران واکاوی گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که ساخت هویت ملی در عصر پهلوی اول بر مبنای گفتمان سراسربینی ناسیونالیسم باستان گرای ایرانی در جهت همبستگی اقوام و طبقات اجتماعی ساماندهی گردید. ضمن اینکه بخشی از مفصل بندی ملی گرایی بر اساس پیوند دهی و رابطه برساخته در مقابل «دیگری» با ارجاع به مؤلفه های تخاصم ژئوپلیتیک پی ریزی شد. در این انگاره رهبری فره ایزدی تنها عاملی بود که می توانست اقدام به برقراری عدالت فضایی میان اقوام و طبقات مختلف اجتماعی نموده و با انطباق فضایی ملت و سرزمین قادر باشد ساخت جغرافیای سیاسی ایران را تثبیت نماید.
نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهری (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
187 - 164
حوزه های تخصصی:
از اثرات شهرنشینی، پدیده جزیره حرارتی شهری است که به دنبال آن دمای شهر بالا می رود و تقاضای انرژی برای خنک شدن افزایش می یابد. در این پژوهش نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهر اهواز در دوره گرم سال از سال 2000 تا 2015 میلادی با به کارگیری داده های سنجنده ی ماهواره لندست 7 و 8 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات بیوفیزیکی سطح زمین در شهر اهواز از تغییرات شاخص تفاضل بهنجار شده ی پوشش گیاهی به روش آستانه ای توکانگا - تاگ بهره برده شد. با به کارگیری روش کریجینگ و پهنه بندی دمای اهواز افزایش آستانه های کمینه و بیشینه دمایی شهر اهواز نمایان شد که استمرار این تغییر می تواند منجر به تغییر اقلیم محلی شود. نتایج خودهمبستگی فضایی موران تاییدی آشکار بر رد فرضیه عدم ارتباط فضایی دمای سطح زمین اهواز است. ارزیابی نقشه های دمایی نشان داد هرچه از مناطق جنوبی به سمت مناطق شمالی پیش می رویم، به دلیل کاهش فضاهای سبز و افزایش زمین های بایر شاهد افزایش دما هستیم. بین مناطق مرکزی و حومه شهر اختلاف حرارتی تند وجود دارد، منطقه ی 8 به علت استقرار شرکت های صنعتی پایدارترین جزیره حرارتی در این منطقه از شهر را شکل داده است. مناطق مسکونی نسبت به مناطقی با کاربری صنعتی و بایر، تاثیر کم تری در ایجاد و گسترش جزایر حرارتی داشته است.
ارزیابی مدیریت توسعه گردشگری پایدار ژئومورفوسایت ها براساس روش کامنسکو (مطالعه موردی: شهر هشجین)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
559 - 574
حوزه های تخصصی:
گردشگری از عوامل اصلی توسعه پایدار در سطوح اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی است. زمین گردشگری زیر مجموعه گردشگری پایدار بوده و هدف آن حفظ منابع زمین گردشگری و توسعه گردشگری در مقاصد است. یعنی هدایت گردشگران به نحوی که ژئوسایت مورد بازدید برای نسل های آینده حفظ و قابل استفاده باشد. به طور کلی، دست یابی به توسعه پایدار موجب شده است که مدیرت توسعه ی گردشگری در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران از اهمیت دوچندانی برخوردار گردد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مدیریت توسعه گردشگری پایدار ژئومورفوسایت های شهر هشجین می باشد و برای دستیابی به هدف از روش کیفی برای شناخت ژئومورفوسایت ها و مدل کامنسکو برای ارزیابی کمی ژئومورفوسایت ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده شهر هشجین دارای پتانسیل بالا برای توسعه ژئوتوریسم در همه ابعاد می باشد. از میان 11 ژئومورفوسایت منتخب، شهر هشجین با امتیاز 61 از 100دارای بالاترین ارزش کمی بوده و رودخانه ی قزل اوزن با امتیاز و ارزش 61 دارای پتانسیل بالا و رتبه ی بعدی کوه اق اغ با امتیاز 57 و جنگل های ارس با امتیاز 56 بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.. بنابراین نتیجه گیری می شود که با بهره برداری مناسب، ایجاد امکانات و توسعه زیرساخت های مواصلاتی و رفاهی در مناطق ژئوتوریستی شهر هشجین جهت رونق اقتصادی و شکوفایی گردشگری اقدامات لازم صورت گیرد، و با برنامه ریزی دقیق و استفاده از کارشناسان علوم جغرافیایی و محیطی برای رسیدن به این هدف اساس کار واقع شود.
تحلیل روش های سن سنجی مورد استفاده در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
574 - 605
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تحلیل روش های سن سنجی مورد استفاده در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی پرداخته است. روش کار به صورت مروری، اسنادی و کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه از بین 2579 آثار علمی معتبر، بین سال های 2023-1974 در بازه زمانی 49 ساله بوده، که از این بین 108 منبع علمی مرتبط با روش های سن سنجی در ایران و سطح بین الملل شناسایی و تحلیل شده است. مقالات از پایگاه های داخلی (ایرانداک، نورمگز، علم نت، مگ ایران، انسانی، SID) و پایگاه های بین الملل (Google Scholar, Semantic Scholar) دریافت شده است. کلمات کلیدی مورد جستجو در این پایگاه های داده شامل بازسازی اقلیمی، سن یابی و کواترنری بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بیش ترین روش های سن سنجی در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی به ترتیب کربن 14، ایزوتوپ اکسیژن، گاه شناسی درختی و لومینسانس بوده و بیش ترین مطالعات سن یابی، با روش کربن 14 انجام شده است. از نظر توزیع فضایی مطالعات انجام شده؛ در ایران بیش تر مطالعات به نوسانات تراز دریاچه ارومیه، و در سطح بین الملل در کشور چین (فلات تبت) پرداخته اند. بر اساس بررسی منابع اولین منطقه مورد مطالعه اقلیم دیرینه در ایران دریاچه زریبار و در سال 1961 انجام شده است. تمرکز بیش تر مطالعات از نظر موضوعی روی مباحث تغییر اقلیم، دوره های ترسالی و خشکسالی؛ و از نظر مقیاس زمانی به هولوسن و کواترنری است. بر اساس مطالعات مورد بررسی در این پژوهش، اقلیم ایران از دوره کرتاسه از اقلیم گرم و مرطوب به اقلیم معتدل تغییر یافته و در دوره پلیئستوسن دوره های خشک را در مناطق فلات مرکزی تجربه کرده است. از آن جا که تغییر اقلیم ناشی از گرمایش جهانی از دوره کواترنری شدت گرفته است، بنابراین بهره گیری از روش های سن سنجی برای مطالعات اقلیم دیرینه می تواند تا حدودی در امر برنامه ریزی و مدیریت ریسک با توجه به اقلیم جدید و پیش روی جهان مناسب باشد.
شناسایی راهبردها و اولویت بندی مکانیابی بهینه سکونتگاههای روستاهای استان آذربایجان شرقی (مطالعه موردی روستای باشسیز کوه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، تحولات جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی، به ویژه در مناطق روستایی، نیازمندی به یک نگاه کارآمد و مستدام به مسائل مسکن و توسعه سکونتگاه های روستایی را افزایش داده است. شناختن اصول مکان یابی بهینه در این حوزه امری حیاتی است که تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی اهالی روستاها و همچنین توسعه پایدار این مناطق دارد.
روش بررسی: این پژوهش باهدف شناسایی راهبردها و اولویت بندی مکان یابی بهینه سکونتگاه های روستایی، به بررسی چالش ها و فرصت های این زمینه می پردازد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و در زمره مطالعات میدانی محسوب می شود و در راستای اولویت بندی از روش «تحلیل سلسله مراتبی» به عنوان یک شیوه در دسترس، برای مراجع تصمیم گیر درزمینه راهبرد دفاعی- امنیتی می پردازید، تا این مراجع از این روش برای اولویت بندی و تعیین راهبرد دفاعی- امنیتی استفاده نمایند،
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله از بررسی این معیارها و زیر معیارها بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، نشان از امتیاز نسبی مکان شماره یک نسبت به مکان شماره دو هست. مکان شماره یک به لحاظ طبیعی و مخاطرات طبیعی از پایداری بیشتری نسبت به مکان پیشنهادی شماره دو برخوردار است هرچند مکان شماره دو نیز دارای پایداری نسبی هست. مکان پیشنهادی شماره یک دارای امتیاز 0.523 و مکان پیشنهادی شماره دو امتیاز 0.481 است. لازم به ذکر است با توجه به مساحت کم مکان پیشنهادی شماره یک، گروه کارشناسی مکان پیشنهادی شماره دو نیز جهت توسعه آتی روستا در نظر گرفته شود. بدین ترتیب پیشنهاد بر این است که ضمن تائید اولویت مکان شماره یک به عنوان سمت توسعه روستا در آینده، مکان پیشنهادی (سمت توسعه شماره دو) نیز به لحاظ طبیعی – اقتصادی - اجتماعی مورد تائید هست و ساکنین روستا به ویژه بخش های زاغه دار به آنجا انتقال داده می شوند.
تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه ورزش فوتبال در استان خوزستان با رویکرد آینده پژوهی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
152 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه ورزش فوتبال در استان خوزستان است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه، تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی -کتابخانه ای بهره گیری شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد از میان 35 عامل اصلی تأثیرگذار 20 متغیر به عنوان عوامل کلیدی شناخته شده-اند. که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه ورزش فوتبال در استان خوزستان دارند و شامل عوامل وجود سایت های مناسب برای هر باشگاه، نظارت بر عملکرد باشگاهها توسط فدراسیون، وجود بخش ارتباط با رادیو و تلویزیون، وجود اراده کافی از سوی نهادهای ذی ربط، وجود مدرسه های فوتبال مناسب، ارائه قوانین لازم برای برخورد با باشگاه های و بازیکنانی، وجود اسپانسرهای متعهد به پرداخت حقوق ، کمک به خصوصی سازی فوتبال و کاهش نفوذ دولت، وجود قوانین منسجم در مورد حامیان مالی، کسب درآمد لازم از برگزاری مسابقات، بلیت فروشی مناسب، فروش لباس و پرچم باشگاه، کمک به اصل خصوصی سازی در فوتبال، وجود کمیته-های استعدادیابی، استفاده از روش های جدید برای کشف استعدادهای فوتبال، وجود قراداد میان فدراسیون فوتبال و آموزش و پرورش، وجود قوانین لازم در جهت رعایت چارچوب های فرهنگی، وجود مسئول خبری در باشگاهها ، تعامل مناسب با خبرنگاران ، وجود امکانات مناسب ماهوارها برای پوشش مناسب بازی می باشند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به تأثیرگذاری بالای نقش عوامل اقتصادی، رسانه ای و مدیریتی در خصوص توسعه ورزش فوتبال توسط مسئولین ورزش در استان خوزستان، می تواند جهات موفقیت و یا شکست شاخص های توسعه ورزش فوتبال در استان خوزستان را مشخص نماید.
فضای کالبدی و کارکردهای نارین قلعه اردبیل در دوره قاجار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
909 - 925
حوزه های تخصصی:
با سقوط حکومت صفویه، اردبیل رونق و جایگاه قبلی خود را از دست داد. با شکل گیری حکومت قاجار و آغاز جنگ های ایران و روسیه، اردبیل به خاطر نزدیکی به صحنه های نبرد موردتوجه عباس میرزا حکمران ایالت آذربایجان قرار گرفت و قلعه این شهر توسط مهندسان فرانسوی تعمیر و بازسازی شد. از این زمان به بعد، این قلعه که به نارین قلعه معروف بود، به کانون تحولات داخل شهر اردبیل تبدیل شد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که ساختار معماری نارین قلعه در دوره قاجار چگونه بود و این قلعه چه کارکردهایی داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نارین قلعه اردبیل به عنوان یک دژ مستحکم شهری در دوره قاجار به حساب می آمد و مساحت وسیعی را شامل می شد. این قلعه اگرچه در ابتدای این دوره کارکرد دفاعی- امنیتی داشت، اما از دوره محمدشاه به بعد به عنوان مکانی برای حبس شاهزادگان یاغی تبدیل شد. در دوره های بعدی علی رغم این که همچنان از بخش هایی از این قلعه به عنوان زندان استفاده می شد، اما مقرّ حکومتی و مکان برگزاری مراسم های مختلف هم بود.