فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴٬۱۴۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
95 - 126
حوزه های تخصصی:
گروه شرکتها به مجموعه ای از شرکتها گفته می شود که با یکدیگر رابطه سهامداری دارند و تحت مدیریت یک شرکت واحد موسوم به شرکت مادر، فعالیت می کنند. در این رابطه، تملک اکثریت دارایی شرکتهای فرعی توسط شرکت مادر، منجر به نفوذ قابل ملاحظه شرکت اخیر بر شرکت های تحت کنترل می شود و می تواند منجر به اثرگذاری های گوناگون در عرصه های مختلف حقوقی اعم از ماهوی نظیر مسئولیت و شکلی نظیر صلاحیت شود. سوال مقاله این است که در فرضی که فعالیت شرکت فرعی منجر به ورود زیان به اشخاص ثالث می شود، زیان دیده برای طرح دعوا علیه اعضای گروه، علیه چه فرد یا افرادی می تواند طرح دعوا نماید؟ و در فرضی که اعضای گروه در حوزه های قضایی مختلف فعالیت می کنند، برای دادخواهی باید به کدام حوزه قضایی رجوع کند؟ نگارندگان در این مقاله طی یک مطالعه تطبیقی به این نتیجه می رسند که شرکت مادر علی رغم اینکه شخصیت حقوقی جداگانه داشته و به عنوان سهامدار شرکت فرعی مسئولیت محدود دارد، می تواند در صورت نقض وظیفه مراقبت در اعمال کنترل، مسئولیت نامحدود داشته باشد و مورد تعقیب قرار گیرد. علاوه بر این، احراز صلاحیت قضایی نسبت به احد از خواندگان در گروه می تواند منجر به احراز صلاحیت قضایی نسبت به سایر اعضای گروه و اثبات شایستگی دادگاه برای تعقیب همه آنها شود، ادعایی که در نظام های حقوقی عمدتا مبتنی بر دکترین بنگاه اقتصادی واحد است.
Examining the Effect of Industry Competitive Intensity: The Mediating Role of Marketing Capabilities and Market-Focused Learning
حوزه های تخصصی:
The purpose of this paper is to explore the impact of industry competitive intensity on brand performance that marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation have the mediator role. Survey of top firms of Tehran Stock Exchange for the last 4 years is explored. We used questionnaire for gathering data and 77 firms of 92 responded to the questionnaire . In order to test the validity of the questionnaire Dillon - Goldstein (cρ =0/70) coefficient used. AVE was used to assess the validity of indicators that show the validity of the questionnaire have been favorable .This study analyzed the data in two levels of descriptive and inferential statistics using Smart PLS ,Spss18, Excel2007. To calculate the significant path coefficient and to gain the test statistic T we used Astrab boot ( via insertion of the sampling method ). The results show that industry competitive intensity has a positive and significant effect on brand performance and all hypotheses were confirmed . The mediation effect of marketing capabilities and market-focused learning and organizational innovation was approved too.
تحلیل تأثیر پاسخ گویی مصرف کنندگان بازاریابی برند با استفاده از توسعه مدل تاییدکنندگان مشهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تاییدکنندگان مشهور در بازاریابی برند یکی از روش های معروف بازاریابان در ترویج کالا، خدمت و برند آن ها می باشد اما به عنوان یکی از حوزه های در حال توسعه در ایران محسوب می شود. این رویکرد نوظهور، هزینه های هنگفتی را برای شرکت ها در پی خواهد داشت، لذا این موضوع اهمیت استفاده موثر از این روش را دوچندان می نماید. هدف پژوهش حاضر توسعه مدل تاییدکنندگان مشهور و بررسی تاثیر آن ها بر پاسخگویی مصرف کنندگان به بازاریابی برند می باشد. روش پژوهش حاضر، آمیخته دو روش کمی و کیفی می باشد که جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان تجربی و متخصصان دانشگاهی و در بخش کمی خریداران فروشگاه های زنجیره ای (مگامال) شهر تهران تعیین گردید. روش نمونه گیری و جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، 30 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه ساختار یافته با سوالات باز و بخش کمی با توجه به تعداد متغیرها، 186 نفر با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش تحلیل تم و در بخش کمی از روش های تحلیل عاملی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از بخش کیفی، یازده تم (سه تم جدید) و سه مقوله اصلی (یک مقوله جدید) مورد شناسایی قرار گرفت. در بخش کمی نیز پس از تایید مدل در خصوص متغیرهای تاثیرگذار تاییدکنندگان مشهور بر پاسخگویی مصرف کنندگان بازاریابی برند، ضرایب اثرگذاری به ترتیب تناسب تاییدکننده، درگیری احساسی و اعتبار تاییدکننده تعیین گردید.
استراتژی به مثابه چندگانه پنداری: روش ابداعی استعاره-نمایشنامه پژوهی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سازی مدیریت استراتژیک با انبوهی از استعاره ها همراه شده است. از دیرباز تا کنون، صاحبنظران حوزه مدیریت استراتژیک برای تعریف مفهوم استراتژی از تمثیل ها و تشبیه های متنوعی بهره برده اند. هدف از انجام این پژوهش، درک واگرایی های شناختی بین اعضای سازمان از مفهوم استراتژی، تحلیل تاثیرات اجتماعی این چندگانگی مفهومی بر روی رفتارها و اقدامات پنهانی اعضای سازمان و نهایتاً آموزش اعضای سازمان در راستای دستیابی به همگرایی مفهومی به کمک روش نوآورانه استعاره-نمایشنامه پژوهی یادگیرنده می باشد. روش شناسی نوآورانه مقاله از این جهت ارزشمند است که به کمک تحلیل استعاره به درک معانی ذهنی کاربران از مفهوم استراتژی کمک می کند، باعث تشخیص تفاوت های شناختی بین برداشت های ذهنی کاربران از مفهوم استراتژی می شود، با بهره برداری از تحلیل نمایشنامه ای نسبت به احتمال شکل گیری رفتارهای پشت صحنه (پنهانی) در سازمان هشدار می دهد در این پژوهش، شرکت هیروآسانسور برای مطالعه موردی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از چندگانه پنداری اعضای سازمان در مورد مفهوم استراتژی و احتمال شکل گیری رفتارهای پنهانی است
ارتباطات و گفتمان اجتماعی بین دو نسل و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند
حوزه های تخصصی:
ارتباطات بین نسلی درون خانواده، منبع مهمی از ارزش ویژه برند است. این تحقیق، بررسی می کند که چگونه ارتباطات بین نسلی بر ارزش ویژه برند از طریق مکانیسم های چندگانه اثر می گذارد. یک بررسی دقیق ماهیت و فرایند ارتباطات بین نسلی دو حالت مجزای تاثیرات بین نسلی را نشان میدهد- گفتمان بین نسلی و توصیه های بین نسلی. شواهد بدست آمده از مطالعات تجربی در مقیاس وسیع با استفاده مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که این دو حالت ارتباطات بین نسلی بطرق متفاوتی بر ارزش ویژه برند، از طریق مکانیسم هایی متضاد تاثیر دارند. نکات مدیریتی و جهت هایی برای تحقیقات آینده در آخر مورد بحث قرار گرفته است.
ارائه مدل کاربردی برای حرکت از تجربه برند به تعهد برند
حوزه های تخصصی:
در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.
ایجاد هم افزایی در بازار گرایی و برند گرایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل بین گرایش به برند و گرایش به جهت گیری بازار می پردازد. گرایش به برند یک رویکرد درون نگر و هویت محور است که برند را به عنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن می بیند. به همین ترتیب، گرایش به بازار، یک رویکرد تصویر محور و برون نگر است. در ابتدا، بازارگرایی و برندگرایی دو گزینه استراتژیک مختلف به نظر می رسد. اگرچه ترکیب هم افزای این دو نیز ممکن است، اما آنها در نظریههای قبلی بررسی نشده اند و نه به عنوان بخشی از فلسفه وعمل نام تجاری شناخته نشده اند. یک گرایش جدید، یعنی ترکیبی بین گرایش نام تجاری و بازاریابی، در میان یافته های کلیدی این مطالعه قرار می گیرد. این مقاله مسیرهای معمول تکامل این گرایش را نشان می دهد و جنگ بین دو پارادایم را از طریق ایجاد یک رویکرد پویا به تحرک وا می دارد. این مطالعه راه را برای درک بهتر، عملیاتی و ارزیابی رویکردهای جایگزین به بازاریابی هموار می کند.
نقش رهبری تحول آفرین در عملکرد شغلی به عنوان یک هویت اجتماعی متمایز
حوزه های تخصصی:
بر مبنای تئوری شخصیت اجتماعی، این مطالعه یک مدل ارائه می کند که فرایند مزبور را از طریق رهبری تحول آفرین که بر رفتار خلاق و رفتار شهروندی سازمانی اثر می گذارد تشریح می کند. تمایز فردی و هویت گروهی بعنوان مکانیسم های شخصیت اجتماعی بیان شده اند که ویژگی های جهت گیری شخصیت فردی و اجتماعی را که اثرات مختلف از رفتار رهبری تحول آفرین روی خروجی عملکرد را تقویت می کنند، منعکس کنند. مدل با داده های یک نمونه تشکیل شده از 250 نفر کارمند خط مقدم و مدیران بلاواسطه شان که در 5 بانک در جمهوری خلق چین کار می کنند آزمون شده است. نتایج مدل سازی خطی سلسله مراتبی، مدلی را پیشنهاد می کند که به موجب آن رفتار رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و تمرکز بر فرد، اثرات متمایز را روی تمایز فردی و هویت گروهی نشان می دهد. بعلاوه، تمایز فردی رابطه بین رهبری تحول آفرین متمرکز بر گروه و OCB ها را در افراد و گروه ها واسطه گری می کند. کاربردهای تئوری و عملی در تحقیقات آینده بحث شده اند.
آنالیز سفر تصمیم گیری مشتری در بازاریابی دیجیتال
حوزه های تخصصی:
استفاده از داده های آنالیز در بازاریابی دیجیتال تأثیر زیادی بر نحوه ایجاد روابط مشتری با بازاریاب و نحوه تصمیم گیری شرکت ها داشته است. با این حال ، ادبیات مربوط به آنالیز بازاریابی اطلاعات کمی در مورد چگونگی انتخاب ابزار آنالیز بازاریابی دیجیتال و بکارگیری آن در استراتژی کلی شرکت ارائه می دهد. تئوری و تحقیقات بنیادی بازاریابی در مورد منشأ ارزش مصرف کننده و اهمیت بنیادی سفر تصمیم گیری مشتری در راستای تدوین استراتژی ، راهی برای ارزیابی ابزارها و آنالیز بازاریابی دیجیتال به روشی استراتژیک است و از نظر تئوری مناسب می باشد. این مقاله برای ارائه چارچوبی مفهومی، بر اساس ایده بازاریابی بنیادی عمل می کند که استفاده از ابزارها و کانال های آنالیز بازاریابی دیجیتال را در متن برنامه بازاریابی شرکت قرار می دهد. این چارچوب کاربردهای متنوعی در بسیاری از صنایع و پلتفرم ها دارد و می تواند به فعالان کمک کند تا از کوته بنی در آنالیز بازاریابی دیجیتال جلوگیری کنند ، حتی فناوری های در حال توسعه و نیروهای اجتماعی گسترده تر مانند واکنش به Covid-19 موجب تسریع دیجیتالی شدن بازاریابی می شود.
روش های متقاعد سازی در تبلیغات در بازارهای در حال ظهور در مقابل بازارهای توسعه یافته
حوزه های تخصصی:
آیا در بازارهای نوظهور باید رویکردی متفاوت با تبلیغات داشت؟ با استفاده از داده های ۲۵۶ آزمایش تجاری تلویزیونی که توسط یک شرکت چندملیتی کالاهای مصرفی سریع (FMCG) در ۲۳ کشور انجام شده است، ما دو مسیر متقاعدسازی را در نظر می گیریم: یک مسیر کاربردی، که بر ویژگی ها و مزایای یک محصول تأکید می کند، و یک مسیر تجربی. که احساسات، احساسات و تخیلات را برمی انگیزد.در حالی که در بازارهای توسعه یافته، مسیر تجربی بیشتر متقاعد کننده است، مسیر عملکردی محرک نسبتاً مهم تری در بازارهای نوظهور است. علاوه بر این، ما تأثیر متفاوتی از محلی/جهانی و سنتی/مدرن پیدا می کنیم. این یافته برای جذابیت های تبلیغاتی فردگرایانه و جمعی بین بازارهای در حال ظهور و توسعه یافته صادق نیست. ما پیامدهای یافته خود را برای تبلیغات در بازارهای نوظهور و برای توسعه فرهنگ مصرف کننده جهانی مورد بحث قرار می دهیم.
Knowledge-Oriented Leadership and Sales Performance: The Mediating Effects of Market Orientation, Innovative Organizational Culture, and Innovation Implementation
حوزه های تخصصی:
The important role of leadership in management of today's organizations has been emphasized for many years by executives and experts in the field. The role of knowledge in leading organizations is prominent. This study aims to examine the role of the knowledge-Oriented Leadership in market orientation that seeks to achieve innovation. Market orientation (MO) lies at the bottom of modern marketing thinking and practice. Although research has shown that MO contributes to firm performance through innovation implementation, an understanding is lacking on how the dimensions of MO (customer orientation, competitor orientation, and inter-functional coordination) may have differential effects on innovation, especially in the sales force context. As a survey research, data were gathered through a structured questionnaire with a sample of 92 executive-level employees employed in ISPs in Mazandaran province. SEM was used to examine the standard error of the estimate and t-values. Findings suggest that knowledge-oriented leadership has a positive effect on innovation implementation by mediating of market orientation. Interestingly, innovative organizational culture was found to have mediated the relationship between Knowledge-oriented leadership and innovation implementation of the ISPs in Mazandaran. Moreover, results indicate that effect of sales force market orientation on sales performance is fully mediated by innovation implementation.
ارتباط بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در افزایش رضایت مشتری
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیرات واسطه ای رضایت مصرف کننده بر ارتباط میان ارزش ویژه برند مبتنی برمصرف کننده و وفاداری نام تجاری در صنعت هتل ورستوران است. براساس یک نمونه از ۳۷۸ مشتری و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، پنج بعد از ارزش ویژه ، کیفیت فیزیکی،رفتار کارمندان، تجانس درونی ایده آل،شناسایی برند وتجانس شیوه زندگی ،تاثیرات مثبتی بر رضایت مصرف کننده دارند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رضایت مشتری بطور نسبی اثرات رفتار کارکنان بین تجانس درونی ایده آل وشناسایی نام تجاری و وفاداری نام تجاری وساطت می کند. اثرات کیفیت فیزیکی و تجانس شیوه زندگی در وفاداری بنام تجاری کاملا توسط رضایت مصرف کننده فراهم شده است. اگرچه مطالعات گذشته پیشنهاد کرده اند که ارزش ویژه برند تأثیر مستقیمی بر وفاداری به برند دارد. تا جایی که ما می دانیم، هیچ مطالعه ای تاثیر رضایت مصرف کننده را بر رابطه بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در صنعت هتل و رستوران بررسی نکرده است.
بررسی رقابت در بازار هتل های لوکس و سبک های مدیریت تحول
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، به بررسی روابط بین عملکرد بخش های مالی و غیر مالی هتل، رقابت های بازاری و سبک مدیریت تحول می پردازد. بررسی آزاد به شیوه پستی در این زمینه برای گرداوری داده انجام شد. پرسش نامه های کامل و قابل استفاده ای از مدیران 56 هتل و رستوران از بخش های مربوط به مواد غذایی و نوشیدنی، دریافت شد. سبک های مدیریت تحول، رقابت های بازاری، و عملکرد شعب با استفاده از ابزارهای مورد استفاده دربررسی های قبلی، ارزیابی شد. نتایج بررسی، نشان داده است که سبک مدیریت تحول به طور مثبتی در ارتباط با عملکرد غیر مالی بوده که در عوض به طور مثبتی در ارتباط با عملکرد مالی بود است. به هر حال هیچ رابطه ای بین رقابت بازاری و عملکرد های مالی و غیر مالی یافت نشد.
ارائه مدل پیشنهادی در خصوص رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی فردی در مدیریت بحران
حوزه های تخصصی:
هوش عاطفی همراه با ایجاد مهارت های ارتباطی مؤثر، بهبود روابط با همکاران، مدیر، مشتریان و سایرین در سازمان را امکان پذیر می سازد. توانایی درک و کنترل احساسات خود و همچنین درک عواطف دیگران باعث بهبود نحوه ارتباط ما با دیگران می شود. هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی می باشد تا چارچوبی مفهومی برای پژوهش های آینده فراهم شود. این مقاله هم چنین درباره ی پژوهش های قبلی در زمینه ی هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی بین فردی و مدیریت بحران در مالزی می باشد که این چارچوب مفهومی را می سازد. هدف اصلی این چارچوب، بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی است.
تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری درجهت ارتقای برند در صنعت لبنیات (مورد مطالعه: شرکت کاله در شبکه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط مشتریان و به منظورکسب اطلاعات درخصوص علایق و ویژگی های آن ها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان دریک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری در جهت ارتقاء برند در صنعت لبنیات می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری دراین پژوهش، کاربران و اعضای پویای شرکت کاله درشبکه های اجتماعی از استان مازندران هستندکه تعداددقیق آن ها اعلام نشده است. دراین تحقیق، به دلیل آنکه جامعه ی آماری نامشخص است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه گردید. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد و ازشیوه پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تمامی آنالیز داده ها با استفاده از یک نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی SPSS 24 و یک برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر Smart PLS 3بکار برده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پیشایندهای بازاریابی شبکه های اجتماعی شامل محرک های تجاری اجتماعی، تجربه برند و ارزش های درک شده از تبلیغات وب های برند شده می باشد که از طریق عوامل میانجی درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند بر روابط کسب و کار مشتری و سلامت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند موجب ارتقاء برند می شود. نتایج حاصل حاکی از تایید تمامی فرضیات این پژوهش می باشد.
تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند،آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
162 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین میزان تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند در هتل های شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مشتریان وفادار و دائمی هتل های سه ستاره و بالاتر شهر اصفهان تشکیل دادند .حجم نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 384 نفر به دست آمد. که روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای امضای برند 822/0 ، عملکرد برند 855/0 ، نگرش به برند 888/0 ، آگاهی از برند 911/0، شهرت برند 922/0 برآورد شد نتایج نشان داد که امضاء برند بر نگرش به برند با ضریب تأثیر555/0، امضاء برند بر آگاهی از برند با ضریب تأثیر333/0، آگاهی از برند بر نگرش به برند با ضریب تاثیر 433/0، آگاهی از برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 377/0، نگرش به برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 777/، شهرت برند بر عملکرد برند با ضریب تاثیر 455/0 تاثیر مثبت و معنادار وجود دارد. لذا فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش ، اطلاعات کاملاً صحیح، درست و شفافی در خصوص تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند ارائه می دهد. این نتایج می تواند برای مدیران در هتل های شهر اصفهان نقشه راهی در جهت تقویت و بهبود وفاداری مشتریان گام بردارد.
بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی بانوان کارآفرین با نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلگر خودکارآمدی (مطالعه موردی: شرکت فناوری اطلاعات بهاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
187 - 200
حوزه های تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش بسیار زیادی در ایجاد و افزایش خلاقیت و نوآوری در عرصه کارآفرینی دارد زیرا رقابت اقتصادی را تسهیل و رشد اقتصادی طولانی مدت را پایدار کرده است. با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصادهای نوظهور، زنان نیز می توانند زندگی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خود را متحول کنند و شکاف های بسیاری را در توسعه اقتصادی – اجتماعی جامعه از بین ببرند. تحقیق فوق از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش، توصیفی می باشد. تعداد حجم نمونه، 132 نفر از بانوان شاغل در شرکت فناوری اطلاعات بهاران که به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شد و تاثیر بین فرضیه ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری لیزرل و آزمون سوبل و آزمون معناداری R بررسی شد. آماره آزمون تی تک نمونه ای، بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5% یعنی 96/1 بوده به طوریکه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی بانوان کارآفرین با نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلگر خودکارآمدی در شرکت فناوری اطلاعات بهاران تاثیر دارد. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات و نقش مثبت و مهمی در ایجاد و تقویت مولفه های سرمایه اجتماعی، پیوند آن با خودکارآمدی و در نهایت توانمندسازی زنان کارآفرین ایفا می کند.
بررسی نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در بازاریابی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش مدل 4 پی آمیخته بازاریابی در بازاریابی اجتماعی می پردازد و این طور استدلال می کند که با توجه به پیکر بندی مجدد آمیخته بازاریابی در جریان مثلث شاخه بازاریابی و همچنین مشخصات بازاریابی اجتماعی، به یک آمیخته بازاریابی باز نگری شده، که ابزارهای آن مجدداً مشخص شده باشند، نیاز داریم. باز نگری کوتاه مدل آمیخته بازاریابی 4 پی در حوزه اصلی بازاریابی و حوزه های بازاریابی اجتماعی ارائه شده است. سپس به بررسی انتقادهای مدل 4 پی پرداخته ایم و این طور استدلال کرده ایم که مدل آمیخته بازاریابی 4 پی برای کاربرد در بازاریابی اجتماعی منقضی شده است و یک رویکرد جایگزین برای آمیخته بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می شود. این طور فرض شده است که یک رویکرد توسعه یافته با تأکید بر استراتژی هایی مانند تفکر منطقی و فعالیت های بازاریابی اجتماعی در فرادست می تواند رویکردی مناسب تر باشد. با استفاده از آمیخته بازاریابی اجتماعی روشنفکرانه تر و بر اساس مدل 4 پی می توانیم به بازاریابی اجتماعی در حوزه پژوهشی و عملی کمک کنیم.
بررسی وضعیت مدل های بلوغ ارائه شده در حوزه هوشمندی و تحلیل کسب وکار: مرور نظام مند پیشینه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت هوشمندی کسب وکار، سازمان ها برای ارزیابی قابلیت های خود در این زمینه نیازمند ابزاری هستند که بتواند آن ها را نه تنها در ارزیابی بلکه در برنامه ریزی مسیر ارتقاء و مقایسه ی سطح قابلیت ها در زمان های مختلف به آن ها کمک کند. مدل های بلوغ ابزارهایی بسیار سودمند برای حل این موضوع هستند. در مسیر ارزیابی سطح بلوغ، تصویری از وضعیت سازمان با توجه به شاخص های موردنظر به دست می آید. بدین منظور مطالعات متعددی در زمینه ی توسعه ی مدل های بلوغ هوشمندی کسب وکار انجام شده است و سازمان های متعددی نیز در جهت توسعه ی تجربی این مدل ها اقداماتی انجام داده اند. در پژوهش حاضر سعی شده است با مرورنظام مند ادبیات پژوهش در این زمینه، مدل های بلوغ مرتبط با هوشمندی کسب وکار استخراج و سپس از نظر مبانی نظری مدل، روش شناسی توسعه و حوزه های فرایندی کلیدی پوشش داده شده، مورد بررسی قرار گیرند. این بررسی به سازمان ها کمک می کند تا با توجه به پیچیدگی های صنعت خود از یک یا ترکیبی از مدل های معرفی شده بهره مند شوند و در صورت نیاز به توسعه ی مدل خاص خود، به جنبه های ضروری در توسعه مدل بلوغ هوشمندی کسب وکار توجه داشته باشند.
مفهوم پردازی افت خرید نسل زد از دیدگاه نظریه ساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افت خرید؛ به فرایند بی توجهی و عدم توجه به محصول، واگذاری و حذف همیشگی آن در صورت عدم برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان اشاره می نماید. هدف این مطالعه، فهم افت خرید نسل زد بوده که به منظور آن کسب درک و بینش عمیق تر و غنی تر درباره این پدیده صورت گرفته است. با بررسی و مقایسه مطالعاتی صورت گرفته از پژوهش های پیشین، تاکنون هیچ مطالعه ای در حوزه قلمرو موضوعی پژوهش یافت نشده است، از اینرو توجه به مفهوم افت خرید از نگاه نسل زد از نوآوری این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر با صبغه کیفی مبتنی بر پارادایم تفسیری است که به مدد راهبرد پژوهش نظریه ساخت گرایی به اجرا درآمده است. به منظور گردآوری داده ها با چهل نفر از نسل زد با در نظر گرفتن ویژگی های جنیست، وضعیت تاهل، تحصیلات، شغل و وضعیت درآمد، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. برای تحلیل داده های مصاحبه از کدگذاری سه گانه اولیه، متمرکز و نظری استفاده شده است. یافته-های حاصل از پژوهش مشتمل بر سه بخش اصلی است که عبارتند از «ویژگی های نسل زد»، «عوامل افت خرید» و «راهکارهای مقابله با افت خرید». نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل افت خرید دارای چهار ماهیت «روانشناسی»، «جامعه شناسی و اجتماعی»، «اقتصادی» و «بازاریابی» است که ویژگی های شش گانه (رفتاری، شخصیتی، ارزشی، اعتقادی، تفکر نسبت به محیط خرد و کلان) آنها نقش قابل چشمگیری بر افت خرید دارد و از جمله راهکارهایی که برای مقابله با این پدیده بیان شده است شامل «نیازشناسی پویا، معیارشناسی پویا، رفتارشناسی پویا و مشارکت پویا» می-باشد.