در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.