ویژه نامه نامه فرهنگستان - زبان ها و گویش های ایرانی
ویژه نامه نامه فرهنگستان (زبان ها و گویش های ایرانی) دوره جدید خرداد 1392 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دو نمونه از ساخت های نحوی زند اوستا بررسی شده است. نخست ساخت نحوی ایکه صفت مفعولی آینده مختوم به -iia- از اوستا به آن ترجمه شده و ظاهراً در آثار فارسی میانه زردشتی باقی نمانده و دربردارنده همان مفهوم صفت مفعولی آینده در اوستا است؛ سپس ساخت نحوی ای بررسی می گردد که افعال ساخته شده بر ماده تشدیدی بدان ترجمه می شوند و به آثار فارسی میانه زردشتی راه یافته است. مفهوم این ساخت نحوی مطابق با مفهوم مفعول مطلق تأکیدی در زبان عربی است.
حشره ای هندواروپایی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی واژه ترده به معنی «موریانه» است که در دست کم دو متن کهن فارسی (ترجمه تفسیر طبری و کشف الأسرار و عدةالأبرار) آمده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که واژه ترده پیشینه ای بسیار کهن دارد و از ریشه هندواروپایی *terh1- به معنی «مالیدن، ساییدن، شکافتن، سوراخ کردن» مشتق شده است. شکلِ واژه ترده در ایرانی باستان *tardaka- بوده است. از آنجا که *-rd- ایرانی باستان در زبان های ایرانی شمال غربی بر جای مانده، اما در زبان های ایرانی جنوب غربی به -l- بدل شده و مصوت پیش از آن کشیده شده است، بازمانده های واژه ایرانی باستانِ *tardaka- را می توان دست کم به دو صورت «ترده» و «تال» در برخی از زبان ها و گویش های ایرانی یافت.
«آغاز» و معنی ناشناخته آن در شاهنامه و متون دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر واژه آغاز را با معنی ناشناخته آن در بیتی از شاهنامه فردوسی بررسی می کند. آغاز احتمالاً گونه دیگر آغار از مصدر آغاریدن/ آغشتن «تر کردن» است. این واژه در متون فارسی دیگری نیز به کار رفته است که در این تحقیق شواهدی از آن ذکر می شود.
اشعار شیرازی دو کتاب نسیم الرّبیع و تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش قدیم شیراز دنباله مستقیم گونه ای از فارسی میانه است که در فارس رواج داشته و در مراحل بعدی تحول خود با فارسی دری آمیخته و سرانجام در اواخر قرن دهم هجری به فراموشی گراییده است. ازجمله نمونه های بازمانده از این گویش پنج بیت در کتاب نسیم الربّیع ترجمه ربیع الابرار زمخشری (ترجمه پیش از 781 هجری) و بیتی در تاریخ وصّاف است. از پنج بیت مضبوط در نسیم الربّیع یک بیت از مثلثات سعدی و دو بیت از روزبهان بقلی است. در این مقاله به بررسی زبانی این نمونه ها پرداخته شده است.
ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد.
مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
تمایز جنس مؤنث و مذکر در گویش تاتی خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان تاتی یکی از زبان های ایرانی شما ل غربی است که در نقاط مختلفی از ایران (به نام تاتی جنوبی و گاه آذری) و خارج از آن (تاتی شمالی) رواج دارد و بسیاری از ویژگی های کهن زبانی را حفظ کرده است. تاتی جنوبی در مناطق جنوب غربی قزوین، اشتهاردِ کرج، دو بخش شاهرود و خورش رستم خلخال، طارم علیا و خویین، در خویین استان زنجان، دیزمار، کرینگان، کلیبر، کلاسور آذربایجان شرقی، و بخش های جیرنده و فاراب رودبار رواج داشته و دارد. تمایز جنس (مذکر، مؤنث و خنثی) یکی از مباحث مهم زبان شناسی است. به طور کلی جنس در زبان ها به دو صورت دستوری و غیردستوری یا طبیعی خود را نشان می دهد. گرچه در زبان تاتی خلخال تمایز جنس دستوری در مقوله های اسم، ضمیر (ضمیر شخصی، اشاره، مبهم و ملکی) و فعل به چشم می خورد، اما تا حال تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. آنچه در این مقاله آمده بررسی جنس از منظر دستوری و طبیعی در زبان تاتی است. در این زبان اسم های مؤنث در حالت فاعلی مفرد، با داشتن پی بست بدون تکیه -a؛ ضمایر ملکی با -ə؛ و فعل ها با -â از نمونه های مذکر خود تمایز دارند. در بخشی از مقاله به جنس طبیعی تاتی اشاره ای شده است. در تاتی، علاوه بر واژه هایی که بر جنس مؤنث و مذکر دلالت دارند، تکواژهایی نیز یافت می شود که در آغاز بعضی از واژه ها ظاهر می شوند تا جنس آن را تعیین کنند. در انتهای مقاله تعدادی از اسم های مذکر و مؤنث تاتی فهرست شده اند.
گویش روستای اردکول و متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراهم آوردن داده های زبانی برای تدوین فرهنگی که جامع تمام واژه های زبان فارسی باشد، سال هاست که مورد توجه سازمان های فرهنگی ـ پژوهشی و برخی از پژوهندگان زبان و ادب فارسی قرار گرفته است. بی تردید تداوم این سنت پسندیده فرهنگی و رفع کاستی ها و نقائص فرهنگ های موجود، نیازمند بررسی دقیق تمام متون فارسی، اعمّ از خطی و چاپی، و همچنین گردآوری گویش های مختلف زبان فارسی است. در همین راستا، این مقاله می کوشد با استفاده از واژه های موجود در گویش روستای اردکول، از روستاهای بخش زیرکوه قاین، معنی تعدادی از واژه های کمیاب و مبهم به کار رفته در متون کهن فارسی را تعیین کند. این واژه ها در فرهنگ های موجود ثبت نشده، یا صورت و معنی ضبط شده برای آنها ناقص و مشکوک است.
توصیف و بررسی دستگاه فعل در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق توصیف دستگاه فعل در گویش دلواری است. داده های مورد نیاز تحقیق را یکی از نگارندگان که خود گویشور دلواری است، جمع آوری کرده است. روش انجام کار به صورت معرفی و توصیف عملکرد ستاک های حال و گذشته، صفت مفعولی و مصدر، پیشوندهای فعلی تصریفی، و پیشوندهای اشتقاقی است. گویش دلواری دارای دو نوع علامت مطابقه فعلی است. در افعال زمان گذشته متعدی، از پی بست های ضمیری و در سایر افعال از شناسه های فعلی استفاده می شود و، در تمام موارد، فعل از نظر شخص و شمار با فاعل منطقی جمله مطابقت می کند.
مدیریت زمان در گویش خاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان ها و گویش های ایرانی می تواند بسیاری از ویژگی های هویتی اقوام ایرانی را نشان دهد. دستاورد چنین پژوهش هایی می تواند، ضمن تبیین استعدادهای مردمی که در کشور زندگی می کنند، راهنمای صدیقی در خدمت مهندسی فرهنگی به حساب آید. این پژوهش، که با دقت نظر در بخش کوچکی از واژه های گویش خاوران صورت گرفته است، نشان می دهد که گویشوران این گویش تا چه اندازه به تقسیم بندی زمان و انتخاب رمزگان مناسب برای آن اهمیت قائل شده اند. این بررسی نشان می دهد که تقریباً به تعداد ساعات شبانه روز تقسیمات زمان در این گویش صورت گرفته است، ولی این تقسیمات دقیقاً با ساعت رسمی برابری نمی کند. یکی به این دلیل که زمان در طول فصول تغییر می کند و در این گویش بیشتر مبنای زمان، طول شب و روز و طلوع و غروب آفتاب است و از طرف دیگر، در این گویش، تقسیم زمان با توجه به شروع و پایان کار صورت گرفته است؛ به طوری که در برخی از اوقات هر بیست دقیقه یک واحد زمانی دیگر رمزگذاری شده است. در این گویش یکی از واحد های پایدار در تقسیم زمان اوقات شرعی است که نقش مهم دین را در عرصه مدیریت زمان در این گویش نشان می دهد. همچنین، در این گویش، تقویم سال بر مبنای عید نوروز، با توجه به روزهایی که از اول فروردین گذشته است (در نیمه اول سال) و روزهایی که مانده است (در نیمه دوم سال)، صورت می گیرد. در این تقویم برخی از نام ها برگرفته از تقویم برج سال شمسی، نظیر عقرب (آبان) و قوس (آذر) است. طلوع و غروب برخی از ستارگان نیز از جمله مواردی است که در تقویم سالانه مؤثر بوده است.
تحلیلی معنی شناختی از کاربرد نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لار (با تکیه بر دلالت، موضوعیّت و کارکرد اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه ها، حکایت ها ، لالایی ها و ضرب المثل های یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل می دهند و، از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالص ترین و عمیق ترین احساسات ، ظریف ترین افکار و اندیشه ها و مهم تر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس می سازند.از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار می رود. ضرب المثل ها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثل ها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوه ها، اعضای بدن و رنگ ها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعه ای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضرب المثل گویش لاری ، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَل ها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی ، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
داده های گویشی: واژه ها و اصطلاحات مربوط به درخت نخل، گیاهان و درختان مخصوص شهر فین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های گویشی: واژه ها و اصطلاحات مربوط به خرما در گویش کتیچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارش ها
گزارش دینکرد از دعای ینگهه هاتام*
حوزه های تخصصی:
نیایش «ینگهه هاتام» (yeŋ́hē hātąm) یکی از دعاهای مقدس زردشتی است. این دعا به زبان اوستایی جدید است که به گونه گاهانی درآمده و به احتمال بسیار از بند بیست و دوم یسن گاهانی 51 مشتق شده است ولی فهم آن، به مراتب، از الگوی گاهانیِ آن، ساده تر است. ینگهه هاتام، که در اوستای کنونی بند پانزدهم از یسن بیست و هفتم است، در پایان یسن هایی که در آن ها نام بسیاری از ایزدان برشمرده شده است و نیز پس از سرودن یشت هایی که ستایش ایزدان ِخاص است زمزمه می شود و مراد از آن، ستایش همه ایزدانی است که به آفرینش مینوی تعلق دارند و نیایش آنان بر بهدینان واجب است. سومین فرگرد بغ نسک از کتاب نهم دینکرد در تفسیر این نماز دینی است که در این گفتار متن آن بر اساس دستنویس های J5 و D10، متن پهلوی ویراسته مدن (Madan) و سنجانا (Sanjana) و نسخه درسدن (Dresden)، تصحیح، آوانویسی و به فارسی ترجمه شده است.