فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
عالمان مسلمان از دیرباز به نقش اثرگذار «اشتراک معنوی» و «اشتراک لفظی» در تفسیر نصوص دینی توجه داشته اند. با شکل گیری دانش معناشناسی نوین نیز دغدغه مشابهی با عنوان «چندمعنایی» و «هم نامی» مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. تلاش گردید تا با تکیه بر مطالعه سیر تاریخی واژگان، شیوه های مطمئن تری برای تمایز میان آنها پیشنهاد گردد. این پژوهش بر پایه همین روش های نوین کوشید با شیوه توصیفی- تحلیلی به بازخوانی چندمعناییِ ریشه های «رب و» و «رب ب» در قرآن کریم بپردازد و همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای در آنها را به بحث گذارد. پژوهش حاضر توانست با ارائه شواهد زبان شناختی، از وجود همگرایی در برخی از واژگانِ این ریشه ها که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بودند، پرده بردارد. نیز بر پایه همین شواهد، نسبت به بخشی از ارتباط های معنایی که پیش از این ادعا شده بود، به دیده تردید نگریسته شده است.
مفاهیم شناختی استعارات زمان: تئوری استعاره جرج لیکاف در غزلیات ١٢، ١٥، ١٦، ١٩، ١٠٤ و ١١٥ شکسپیر
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۶۱ – ۳۹
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مفهوم و نقش استعاری زمان را در شش غزل شکسپیر، تحلیل می کند. این پژوهش با معرفی و تحلیل ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی زمان و الگوبرداری های ذهنی مرتبط با آن در این اشعار که مبتنی بر نظریه استعاره لیکاف است؛ می پردازد. در ابتدا گزارش دقیقی از استعاره های زمان در غزلیات شکسپیر ارائه و تبیین شده است که ساختار استعاری مفاهیم بنیادین، با اساسی ترین ارزش هایی که در یک فرهنگ عمیقاً تعبیه شده، انسجام دارد. استعاره بر اساس نوع مضمون، به دو گروه تقسیم می شود: استعاره هایی که در آن زمان به مثابه هنرمند است و آن ها که زمان به مثابه رقیب است و سپس به راهبرهای پیشنهادی شکسپیر برای مقاومت در برابر خصوصیات به ظاهر متناقض انسانی زمان پرداخته شده است. سپس به چگونگی انطباق با محیط فرهنگی که مبتنی بر نظام مندی ذهن است؛ می پردازد تا بدین طریق، بر موانع ارتباطی متفاوت غلبه کند تا گیرنده (مخاطب) قادر به رمزگشایی پیام و فراهم نمودن بازخورد به فرستنده (راوی) شود و این خود سندی بر کارآیی ارتباط است. از طرفی، به علت نقش محوری زمان در ساختار ذهنی و فرهنگی، می توان آن را به عنوان یکی از جنبه های بنیادین فرهنگ و ارتباط در نظر گرفت.
تاثیر جایگاه تولید همخوان انسدادی در کلمه بر میزان وی اُتی در گویش کردی ایلام
حوزه های تخصصی:
واکداری یکی از مسائل بحث برانگیز حوزه آواشناسی است. همان طور که می دانیم همخوان ها به دو دسته واکدار و بی واک تقسیم می شوند. ارتعاش تارآواها در طول بست باعث به وجودآمدن همخوان های واکدار و خالی بودن طول بست انسدادی از واک باعث ایجاد همخوان بی واک می شود. در آغاز اگر هجا بعد از همخوان، واکه یا همخوان رسا بیاید، واکداربودن یا نبودن همخوان روی زمان شروع واکداری واکه یا همخوان رسا تاثیر می گذارد. زمان شروع واکداری یا به اختصار «وی اۥ تی» اصطلاحی است که توسط لیسکر و آبرامسون در سال (1964) ابداع شد و به فاصله زمانی میان انفجار رهش همخوان انسدادی و شروع امواج شبه منظم نشان دهنده تکانه های حنجره گفته می شود. یکی از فاکتورهای تاثیرگذار بر مقدار وی اُتی جایگاه تولید همخوان انسدادی در کلمه است. این مقاله برآن است تا مقدار وی اُتی در سه جایگاه آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بی واک در گویش کردی ایلام را اندازه گیری کرده و این موارد را به کمک آزمون های آماری مقایسه نماید. باتوجه به نتایج به دست آمده در این زمینه می توان نتیجه گرفت که تفاوت میزان وی اُتی در جایگاه های مختلف (آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بی واک) معنی دار است.
Exploring EFL Learners' Beliefs toward Communicative Language Teaching: A Case Study of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Although Communicative Language Teaching (CLT) has been widely advocated by a considerable number of applied linguists and English language teachers, its implementation in English as a Foreign Language (EFL) contexts has encountered a number of difficulties. Reviewing the literature suggests that one of the reasons for unsuccessful implementation of CLT may be neglect of learners' beliefs in the process of learning. Using a Likert-type scale, the current study was undertaken to explore 242 Iranian EFL learners' beliefs towards six core tenets of the CLT approach: namely, the importance of grammar; the use of group work and pair work; the role and contribution of the learners; the role of the teachers in the classroom; the quality and quantity of error correction and assessment; and the role of the learners' native language in EFL classes. Analysis of the data revealed that although in some cases learners had viewpoints that opposed CLT principles, a considerable percentage of the respondents appreciated and had a high perception of CLT principles, indicating a welcoming atmosphere toward the implementation of CLT in Iran.
برهم کنش روابط پیوستاری و انفصالی در داستان «مردی در قفس» صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افعال مؤثر همان طور که در شکل گیری کارها و اعمال نقش دارند، در تغییر حالت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند. در روابط پیوستاری و انفصالی که میان سوژه و شیئی ارزشی شکل می گیرد، این افعال بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهند. تغییر موقعیت و رفتن از حالتی به حالت دیگر، گاه نیازمند خواستن است و گاه توانستن. از کنارهم قرار گرفتن این دو عامل، چالشی در راه قهرمان داستان «مردی در قفس» به وجود می آید که تا آخر داستان با آن دست به گریبان است. او گاه می خواهد رابطه را حفظ کند، ولی نمی تواند و گاه نیز می کوشد تا آن را قطع کند که باز هم ناموفق است. این داستان سرگذشت مردی است که مدام با آنچه می خواهد داشته باشد و آنچه از دست می دهد در تکاپوست. این جستار تلاش می کند نحوه عمل و اثر افعال تأثیرگذار بر شکل گیری احساسات قهرمان داستان را نشان دهد. تنهایی، ویژگی اصلی قهرمان این داستان است و ناتوانایی در تغییر وضع و شرایط حاکم این حس را تقویت می کند.
چالش های بی توجهی به ماهیت موضوعٌ له الفاظ و قصد ماتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قائل شدن به ذهنی بودن موضوعٌ له الفاظ در قالب نظریه، درحقیقت همگام شدن با دیدگاه رایج و متعارفی است که امروزه در مجامع زبان شناسی طرفداران بسیار دارد و معتقدان به آن باید لوازمی را بپذیرند که در پاره ای از موارد با اصول مطرح در علوم ادبی سازگار نیست و برخی از پیروان آن خواسته یا ناخواسته از قصد و نیت ماتن عبور می کنند. این مقاله در پی آن است تا بررسی کند که ورود این نگاه چه تأثیری بر محققان زبان شناس فارسی گذاشته است و لوازم غیر قابل قبول مترتب بر قول به ذهنی بودن موضوعٌ له الفاظ چیست و به چه دلیل بعضی از پویندگان این دیدگاه نمی توانند به نیت صاحب متن توجه کنند. مقاله حاضر برای پاسخ به این سؤالات دیدگاه زبان شناسان معروفی همچون سوسور، پیرس، یلمزلف، بارات، ویمسات و بردزلی را مطرح می کند و ضمن نقد آن ها سبب عدول از قول به ذهنی بودن الفاظ و قائل به موضوعٌ له بودن ماهیات خارجی را توضیح می دهد و نیز بررسی می کند بر اساس این دیدگاه چه چیزی بر قصد و نیت مؤلف تأثیر می گذارد. تأثیر این گونه مباحث در دیگر علوم مرتیط با الفاظ نظیر علم اصول و ادبیات و ورود و قبول برخی از نظریات آن ها در این دو علم، از دیگر اهداف مقاله حاضر است.
Selective vs. comprehensive grammar correction in writing pedagogy: Counter evidence to Truscott’s view(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
To date, controversy among scholars exists on whether or not teachers should react to EFL learners' written grammar errors. This study investigated the effect of three feedback types (i.e., selective, comprehensive, and the one recommended by Truscott (1999), that is, no correction) with regard to possible improvements in accuracy in the writings of a total of 66 elementary EFL learners. It, further, sought whether such an effect would last in the long run. During 11 weeks, selected global (e.g., past tense, countable/uncountable, and comparative adjectives) and all grammar errors in the written pieces of the subjects in two treatment groups ( n= 22 in each) were reacted through coded underlining. However, in line with Truscott, the only reaction participants in the third group ( n= 22) received were comments such as great, good, ok, etc.. Analysis of the written pieces in the immediate and delayed post tests revealed that selective feedback had a significantly more positive influence on learners' accurate use of selected grammatical structures both in the short and in the long run. The implications are discussed in terms of effective guidelines for teaching writing in EFL contexts. Keywords: Comprehensive feedback; Selective feedback; No correction; Writing accuracy تصحیح گرامر از نوع بازخورد انتخابی در مقایسه با بازخورد جامع در آموزش نگارش: شواهد متقابل بر دیدگاه تروسکات امروزه در خصوص اینکه آیا معلم باید به اشتباهات دستوری زبان آموزان در نگارش باخورد اصلاحی داشته باشد یا نه، در میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سه نوع بازخورد اصلاحی( انتخابی، جامع، و نوع توصیه شده توسط تروسکات (1999)، که بازخورد بدون اصلاح میباشد) بر امکان بهبود در دقت در نگارش 66 زبان آموز مبتدی انجام شده است. علاوه بر این، این پژوهش به بررسی این تاثیر احتمالی دردراز مدت نیز پرداخته است. در طول 11 هفته، ساختار های انتخاب شده ( صفات مقایسه ای، اسامی قابل شمارش / غیر قابل شمارش، و زمان گذشته) و تمامی اشتباهات دستور زبان در متن های نوشته شده توسط زبان آموزان در دو گروه تحت بررسی (22 نفر در هر گروه)، از طریق خط تاکید کدگذاری شده مورد بازخورد قرار گرفت. با وجود اینکه، مطابق با نظر تروسکات، تنها عکس العملی که زبان آموزان در گروه سوم (22 نفر) دریافت کردند، نظراتی مانند عالی، خیلی خوب، خوب، و غیره بود. تجزیه و تحلیل متن های نوشته شده درپس آزمون فوری و تاخیری نشان داد که بازخورد از نوع انتخابی تاثیر مثبت تری در استفاده دقیقتر زبان آموزان از ساختارهای دستوری، هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت بوده داشت. کاربردهای این تحقیق در قالب دستورالعمل های موثر برای آموزش نگارش زبان خارجی مورد بحث قرار گرفته است. واژگان کلیدی: بازخورد انتخابی، بازخورد جامع، عدم بازخورد ، دقت در نگارش
بررسی محمول های مکانی در زبان فارسی براساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است محمول های مکانی در زبان فارسی را در چارچوب دستور نقش و ارجاع، دو تحلیل ارائه شده از سوی ون ولین و لاپولا (1997) و همچنین بتین (2004) بررسی کند و دسته بندی معنایی از محمول های مذکور ارائه دهد. در کنار این هدف اصلی، هدف دیگری که پی می گیریم محک کارایی هر یک از تحلیل های یاد شده در زبان فارسی و به ویژه تحلیل ارائه شده از سوی بتین است. بتین (2004) معتقد است تشابهی میان ظرفیت معنایی و نحوی محمول های مکانی ایستا در چارچوب دستور نقش و ارجاع وجود ندارد. همچنین توازنی میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها مشاهده نمی شود. این امر موجب بروزتناقض نظری در یکی از بندهای اصول اعطای فرانقش گردیده است. شایان ذکر است عنصر مکان در محمول های مکانی ایستا غالباً به دو صورت مسند یا گروه قیدی ظاهر می شود. نتایج بررسی ها نشان داد، آنچه بتین تناقض نظری می داند در باب محمول های مکانی ایستا در زبان فارسی صدق می کند، همچنین در باب افعال لحظه ای، پایا و افعال کنشی پایا نیز صادق است؛ اما در باب افعال کنشی صدق نمی کند. به نظر می رسد با در نظرگرفتن عنصر مکان به عنوان محمولی مجزا، محمول های مکانی ایستا ضرورتاً لازم محسوب می شوند و نه گزاره هایی استثنایی و از این طریق می توان میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها در چارچوب دستور نقش و ارجاع توازن برقرار کرد.
Bilingual and Monolingual EFL learners’ Use of Writing Metacognitive Strategies and Writing Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Research has shown that writing skill of Iranian learners is not at a satisfactory level. One of the ways to develop writing ability is improving strategic behavior of learners. The current study set out to compare writing performances and patterns of using metacognitive strategies in bilinguals and monolinguals as well as senior and freshmen students. A total of 176 English major university students took part in the study (88 bilinguals and 88 monolinguals). Data were collected through three instruments: a background questionnaire, a writing metacognitive strategy questionnaire, and participants’ compositions. A two-way factorial ANOVA was used to analyze the data obtained through the strategy questionnaire. Since the composition data were not parametric two Kruskall-Wallis tests were employed for data analysis. The results revealed that bilinguals used more metacognitive strategies and had higher writing scores than monolinguals. In addition, seniors had better writing performance than freshmen while the difference between them in using strategies was not significant. Based on the results it can be concluded that teaching writing metacognitive strategies may result in better writing performance.
بررسی آثار ادبی ازدریچه ی زبان شناسی: به کارگیری روش های معناگرا و ساختارگرا در تحلیل آثار ادبی فارسی و انگلیسی
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر انتخاب بهترین روش نقد ادبی به گونه ای که به معنی اثر خدشه ای وارد نشود ذهن منتقدان را در سراسر جهان به خود معطوف داشته است. به کارگیری روش هایی که ریشه در زبان شناسی دارند به عنوان یکی از روش های نقد ادبی معاصر به منتقد کمک می کند تا در عین وفاداری به متن، خواننده را از ظرافت های ادبی و زبانی آگاه سازد. این پژوهش کوشیده است تا چگونگی استفاده از روش های معناگرا و ساختارگرا را در ارائه ی تحلیل ادبی صحیح موردمطالعه وارزیابی قرار دهد. باتوجه به اینکه استفاده از این روش ها به نوع خاصی از ادبیات و زبان بستگی ندارد، مثال هایی از چگونگی کارایی این روش ها در بررسی و نقد نمونه هایی از ادبیات فارسی و انگلیسی ارائه شده اند.
زبان عرفانی و اشارات بر مبنای حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک»
حوزه های تخصصی:
عارفان در بیان دیدگاه های کشفی و ذوقی خود، از مضامین آیات قرآن و احادیث قدسی و نبوی به طور چشمگیری بهره مند شده اند. آنان ازاین طریق هم به مبانی نظری خود قداست بخشیده اند و هم برای اثبات ادعایشان، به آیات و احادیث، استشهاد می جسته اند. اهل سیر و سلوک، به قشر و پوسته ی احادیث بسنده ننموده، بلکه درپی کشف لایه های پنهانی و تأویل و توجیه باطنی آن ها نیز بوده اند. یکی از این احادیث که مطمح نظر اهل معرفت است، حدیث قدسی: «لولاک لما خلقت الافلاک» است. این کلام ربّانی، دست مایه ی سالکان و مجذوبان واقع شده و هرکدام بنابر مذاق و مشرب عرفانی خود، بدان نگریسته اند. عصاره ی سخن اهل عرفان، بر این نکته اشاره دارد که هدف غایی آفرینش، شخص شخیص حضرت محمد(ص) و خاندان مطهرش، که آینه ی تمام نمای اسماء و صفات الهی اند، بوده است. در این جستار، حدیث قدسی ازنظر سند و اختلاف در واژگان، ارتباط حدیث «کنز مخفی» و حکمت آفرینش، چرایی رابطه ی خلقت پیامبر(ص) و عوالم هستی و جایگاه پیامبر(ص) در کَونین(دو عالم) مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است.
نقد و تحلیل و مقایسه ی استعاره های سنتی با استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، استعاره از باورهای سنتی خود که منحصر به «واژه» بود، پا فراتر گذاشت و در نظریه های جدید «زبان شناسان شناختی» فرایند فکری و تجربی انسان را دربرگرفت. باتوجه به این که امروزه، پژوهش های متعددی با کاربست نظریه ی «لیکاف» و «جانسون» انجام می شود، جستار حاضر ضمن مطالعه ی کتابخانه ای، وجوه اشتراک و افتراق میان دو نظریه و دو دیدگاه مختلف را، در دو حوزه ی زبانی و ادبیِ متفاوت مطالعه کرده است. دراین راستا، استعاره ی سنتی در کتاب های قدما مطالعه و با استعاره در مفهوم جدید آن مقایسه شد. حاصل پژوهش نشان داد که نظریه ی زبان شناسی شناختی، علی رغم اشتراکات و افتراقات موجود، به طور نسبی اغراق آمیز است. بسیاری از مباحث مطرح شده در نظریه های معاصرین، غالباً همان مفاهیمِ نظریه های بلاغی سنتی است که با عنوان های دیگر مطرح شده است. نظریه ی معاصرین علی رغم سودمندی، برخی از مباحث مربوط به استعاره ی سنتی را بلاتکلیف رها کرده و باتوجه به مقتضیات زبانی و ادبی جامعه ی ما، به برخی از سؤالات بلاغی پاسخ گو نیست.
توالی های تبادل اطّلاعات در مکالمات افراد ناآشنا (با تکیه بر تحلیل مکالمه مشارکین کردزبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از مدل و چارچوب تحلیل مکالمه اسونویگ (1999) به بررسی عمده ترین توالی های زبانی در مکالمات مشارکین ناآشنا می پردازد. در این راستا، مکالمه های شش مشارک ناآشنای کُردزبان تجزیه و تحلیل شده اند. مشارکین مذکور، اعضای تازه وارد یک گروه کوهنوردی در شهرستان بانه هستند که قصد داشته اند در هنگام مکالمه، اطلاعات شخصی یا اجتماعی مخاطب خود را استخراج کنند و یا اطلاعاتی در اختیار او قرار دهند. یافته های این تحقیق حاکی از وجود دست کم دو نوع توالی قابل تمایز در مکالمات افراد ناآشنا است: توالی مستقیم و توالی غیر مستقیم. توالی های مستقیم از سه نوبت اصلی تشکیل شده اند: درخواست فرد آغازکننده توالی با استفاده از پرسش مستقیم؛ پاسخ مخاطب به این پرسش و واکنش فرد آغازکننده توالی به این پاسخ. توالی های غیر مستقیم، از نوبت هایی فرعی تشکیل شده اند که شکافی موقت در مسیر موضوع مکالمه ایجاد کرده اند. این نوبت های فرعی -موسوم به توالی های جانبی- توسط مشارکین مکالمه و به منظور ارزیابی، اصلاح یا نمایش اطلاعات پیش زمینه ای مرتبط با موضوع جاری، وارد فرایند مکالمه شده اند.
قابلیت کاربرد مدل استعاری الکسیوا در اصطلاح شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره نقش بسیار مهمی در توسعه و انتقال دانش و نیز در علم اصطلاح شناسی، به خصوص ااصطلاح شدگی دارد. استعاره های علمی خلاف استعاره های ادبی، در فهم و آموزش علم مؤثر هستند و با ایجاد «آشنازایی» روند اصطلاح سازی را تسهیل می کنند. در این راستا، ارائه مدل استعاری نقش بسزایی در ترجمه ماشینی و هوش مصنوعی در حیطه اصطلاح شناسی دارد. سؤالی که به ذهن می رسد این است که آیا مدل استعاره ای الکسیوا که براساس آن استعاره ها نوعی «حامل های زبانی» محسوب می شود، می تواند مدلی کارآمد در اصطلاح شناسی و اصطلاح سازی باشد؟ در این تحقیق، پس از تعریف استعاره و ذکر دسته بندی آن، ابتدا به تحلیل مدل اصطلاح استعاری الکسیوا می پردازیم و در گام بعدی مدلی استعاری پیشنهادی خود را با توجه به مثلث معنایی آگدن و ریچاردز معرفی می کنیم و نیز مثال هایی ارائه می دهیم. نتایج حاکی از آن است که مدل ساعت شنی الکسیوا استعاره را فرایندی می داند که از جهان ذهن به جهان زبان حرکت می کند، حال آنکه در ساخت اصطلاح گاه استعاره های مفهومی و گاه استعاره های زبانی نقش دارند.
نقش پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک کردیون، بتیون و بوکوواتیون در زبان سمنانی در بازنمایی جزایر معنایی از منظر رویکرد شناختی: تعامل میان صرف و معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام صرفی زبان سمنانی نقش اساسی در رمزگذاری و بازنمایی معنی ایفا می کند. افعال سبک سمنانی دارای پیشوندهای اشتقاقی متنوعی هستند که هریک از آن ها سهم مهمی در بازنمایی معنی دارند. پرسش های اساسی پژوهش حاضر عبارت است از: پیشوندهای اشتقاقی اساساً چه نقشی در بازنمایی فضای معنایی افعال سبک در زبان سمنانی دارند؟ آیا پیشوندهای اشتقاقی در ایجاد تمایز معنایی درون هریک از ساخت های افعال سبک نقش ایفا می کنند؟ چه ارتباطی بین پیشوندهای اشتقاقی و جزایر معنایی افعال سبک وجود دارد؟ پیکره پژوهش شامل چند کتاب به زبان سمنانی، واژه نامه گویش سمنانی و گفتار 50 گویشور زبان سمنانی است که افعال سبک کردیون (kerd -iyún)، بتیون (b(e)-et-iyún) و بوکوآتیون(bū-kkūwātiyún) از این پیکره استخراج شده اند. داده های پژوهش نشان می دهد که پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک مذکور نقش مهمی در بازنمایی جزایر معنایی دارند و درحقیقت نقش عمده چنین پیشوندهایی در حوزه بندی افعال مرکب است. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برخی موارد تشابه معنایی نسبی بین برخی پیشوندهای افعال سبک وجود دارد؛ اما با نگاه دقیق می توان دریافت که حتی در چنین مواردی پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک باعث تدقیق تمایز معنایی می شوند. همچنین داده های پژوهش نشان می دهد که پیشوندهای افعال سبک نقش اساسی در انتخاب جزء غیرفعلی دارند و اغلب جزء غیرفعلی افعال مرکب تنها با یکی از مشتقات فعل سبک به کار می رود و موارد نادری را می توان یافت که جزء غیرفعلی با مشتقات یک فعل سبک به کار می رود؛ اما معنای آن ها متفاوت است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکردهای پیشوندهای اشتقاقی افعال سبک کردیون، بتیون و بوکوواتیون در زبان سمنانی است.
تحلیل تیرگی واج شناختی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة تیرگی، همواره، موضوع مورد بحث در واج شناسی زایشی بوده و با پیدایش نظریة بهینگی بیش ازپیش بدان توجه شده است. تیرگی در یکی از دو وضعیت زیر، که برعکس هم اند، رخ می دهد:نخست، وضعیتی که با بررسی بازنمایی آوایی یک واژه مشاهده شود که آن فرایند، به رغم فراهم نبودنِ بافت لازم برای رخداد یک فرایند واجی، رخ داده است. دیگری، وضعیتی که با بررسی بازنمایی آوایی یک واژه مشاهده شود که آن فرایند، به رغم فراهم بودن بافت لازم برای رخداد یک فرایند واجی، رخ نداده است. دو تعامل عکسِ زمینه چین و عکس زمینه برچین علت تیرگی هستند؛ ولی تعامل زمینه چین نیز می تواند باعث تیرگی شود. پدیدة تیرگی برای نظریة بهینگی، که قاعده های واجی و بازنمایی [های] میانی بین بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی را در نظر نمی گیرد، چالش برانگیز است؛ ولی رویکردهای قاعده بنیاد که بازنمایی [های] میانی را در نظر می گیرند، با این پدیده درگیر نمی شوند. هدف این مقاله تحلیل این موارد است: 1. معرفی پدیدة تیرگی؛ 2. استدلال درباره وجود دو گونه تعاملتیرةعکسِ زمینه چین و عکسِ زمینه بر چین در فارسی؛ 3. استدلال درباره تیرگیِ یک گونه تعامل زمینه چین در این زبان؛ 4. تحلیل این تعامل های تیره در چارچوب نظریة بهینگی با رویکرد کلاسیک (Prince & Smolensky, 2004) و با رویکرد پیاپی گزینیِ هماهنگ (McCarthy, 2000).
بازنمایی طرحواره نیرو در گزاره های دینی و اخلاقی زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحواره های تصویری از مفاهیم مهم و زیرساختی مطرح در پژوهش های معنی شناسان شناختی است که در شکل گیری استعاره های مفهومی نقش به سزایی دارند. از مهم ترین طرحواره های تصویری، طرحواره نیرو است که نخستین بار جانسون (1987) بر نقش آن در مفهوم سازی رخداد ها تأکید نمود. این طرحواره که از تجربه تعامل ما با جهان بیرون نشأت می گیرد، ابزاری پایه برای درک بسیاری از مفاهیم ذهنی است. زبان دین به ویژه قرآن حاوی استعاره های زیادی است که برخی از آن ها با طرحواره نیرو ساماندهی می شوند. لذا جستار حاضر در صدد است با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی پاسخ گوی این پرسش باشد که طرحواره نیرو به عنوان بخشی از طرحواره های مطرح در نظریه شناختی، تا چه حد می تواند مدل مناسبی برای مطالعه استعاره های قرآن بویژه استعاره های اخلاق باشد و عملکرد حالات هفتگانه نیرو در مفهوم سازی و درک مفاهیم اخلاقی قرآن چگونه است؟ بدین منظور، داده های این پژوهش که از میان کل استعاره های قرآن استخراج شد، مورد بررسی قرار گرفت و انواع طرحواره تصویری آن بر اساس طبقه بندی های موجود در نظریه بررسی گردید. نتایج این بررسی حاکی از آن است که در زیر ساخت استعاره های موجود حالات هفت گانه نیرو مشاهده می شود که الگوی بسیار مناسبی برای بررسی این استعاره های قرآنی می باشد. نمونه های فراوانی از هنجار ها و ناهنجاری های اخلاقی در قرآن از طریق استعاره های حاوی طرحواره های اجبار، مانع، رفع مانع، تغییر مسیر و یا انحراف، نیروی متقابل، جذب و کشش و توانایی قابل درک و شناخت هستند.
تحلیل نشانه شناختی شیوه های گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم به بررسی ویژگی های گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا بپردازیم. یسن های نهم، دهم و یازدهم اوستا، سه فصل از کتاب یسن های اوستا هستند که بر روی هم «هوم یشت» نام دارد. زبان یسن ها یکی از مهم ترین و کهن ترین بخش های اوستا است. یکی از نمودهای گفته پردازی، ضمایر شخصی و شناسه های افعال به عنوان تک واژهای وابستة دستوری هستند که در یسن ها از جمله در یسن های نهم و دهم به روش های گوناگونی به کار رفته اند: اول شخص مفرد ، اول شخص جمع، سوم شخص جمع، دوم شخص مخاطب و غیره که مدام تغییر کرده و این تغییر ضمایر و شناسه ها در گفته پردازی موجب اتصال و انفصال گفتمانی در یسن های نهم و دهم شده که خود سبب تولید معنا می گردد. از طرفی افعال وجهی خواستن، توانستن، بایستن و دانستن نقش مهمی را در معنای گفتمان ایفا می کنند. روش به کار رفته برای بررسی ضمایر، شناسه ها و افعال مؤثر، نشانه شناسی مکتب پاریس است. هدف از این مقاله نشان دادن چگونگی تولید معنای عرفانی و شیوة گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا است.
نشانه معناشناسی گفتمان تبلیغی موسی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان قرآنگفتمانی چندلایه است. با بهره گیری از روش های مطالعه معنا، فرایندهای ارزشی معنا و جنبه کاربردی و تأثیری متن را تا حدودی می توان روشن کرد و از این میان، روش تحلیل نشانه معناشناسی گفتمان، با بازخوانی نظام های سیال متن ضمن روساخت قالب بندی شده، چگونگی کارکرد، تولید و دریافت معنا را در نظام های گفتمانی تبیین می کند. این جستار با بهره از الگوی تنشی تحلیل به مطالعه شصت آیه نخست سوره شعراء می پردازد که جهت الگودهی و آرامش دادن به پیامبر اکرم (ص)، گفتمان تبلیغی حضرت موسی (ع)را روایت می کند. فضای تنشی حاکم بر گفتمان آیات در عین دربرگرفتن نظام های گفتمانی مختلف با نوسان مرزهای معنایی، فرایند سیال معنا را در تعامل دو بُعد عاطفی و شناختی شکل می دهد. گفتمان آیات تعاملی است و متأثر از حضور حسی ادراکی و شَوِشِی ر شرایطی ناپایدار و غیرمنتظره قرار دارد؛ به طوری که در کشمکش طرف های گفت وگو با اتصال و انفصال در فضای گفته پردازی و نیز با رخداد زیبایی شناختی اعجاز، گفتمان به سمت مرکز عملیات گفته پردازی - که در اینجا «ربوبیت» است- سوگیری می کند تا فراتر از نقطه توانش و کنش تبلیغی در ابعاد زیبایی شناختی، نتیجه نهایی رقم بخورد.
بررسی فراتحلیلی تأثیر شیوه آموزشی ژانر- مدار بر پیشرفت میزان مهارت در نگارش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به پژوهش های گذشته درباره تأثیر آموزش ژانر- مدار بر نگارش زبان انگلیسی نشان می دهد که یافته های پیشین بی ثبات و ناهمخوان هستند. با توجه به این مسئله، هدف مطالعه فراتحلیلی حاضر مشخص کردن میزان اثرگذاری این روش جدید بر یادگیری مهارت نگارش به زبان انگلیسی است. تحقیق حاضر به منظور محاسبه میانگین اثر شیوه آموزشی ژانر-مدار بر اساس مطالعات جهانی 26 سال گذشته و بررسی تعامل آن با متغیرهای تعدیل کننده (نوع فعالیت، سطح تحصیلات و زبان اول) انجام شد. جامعه آماری پژوهش های مرتبط شامل 255 مقاله پژوهشی بود. بر اساس معیارهای روش شناختی، از این جامعه 26 اثر پژوهشی تجربی و شبه تجربی به عنوان حجم نمونه پژوهش های واردشده در فراتحلیل انتخاب شدند. با توجه به اینکه دو مقاله از این 26 مورد، هر یک شامل گزارش دو پژوهش مجزا بود، در مجموع 28 اندازه اثر برای محاسبه میانگین اثر شیوه آموزشی ژانر-مدار بررسی شد. پس از بررسی محتوایی دقیق و کدگذاری مطالعات واردشده در فراتحلیل، اندازه میانگین اثر و نقش متغیرهای تعدیل کننده با استفاده از نرم افزار CMA محاسبه شد. نتایج نشان داد که شیوه آموزشی ژانر-مدار در مجموع اثر ضعیفی بر نگارش به زبان انگلیسی دارد (Cohen’s d= 0.298) و اندازه اثر متوسط آن در سطح دبستان، برای نگارش پاراگراف ها، و برای ژاپنی ها به طور معناداری بالاتر است.