فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثربخشی فعالیت هایی پرداخته شده است که مبتنی بر انواع راهبردهای آموزش مهارت محاوره ای است. این راهبردها در قالب هفده فعالیت عملیاتی شده و میزان اثربخشی آن ها در عملکرد زبان شفاهی زبان آموزان موردبررسی قرار گرفته است. راهبردهای یادگیری محاوره زبان دوم که در این پژوهش مورداستناد قرار گرفت مبتنی بر انگاره کوهن و شامل دو دسته راهبرد «یادگیری» و «به کارگیری» زبان دوم است. راهبردهای یادگیری زبان شامل تشخیص و پذیرش مواد آموزشی؛ متمایزکردن آن ها از مواد آموزشی دیگر؛ دسته بندی آن ها برای آموزش بهتر؛ مشغولیت مداوم با مواد آموزشی و استفاده از روش های مرسوم به خاطرسپاری در جهت تقویت روال طبیعی آموزش مکالمه است. دانش زبان شناختی و ایران شناسی مدرس در انتخاب مواد آموزشی مناسب، ایجاد تشابه و تقابل دو زبان، مقوله بندی های واژگانی و نحوی فعالیت های مبتنی بر راهبردهای اول تا سوم، در کلاس درس اجرا شد. گردهمایی های غیررسمی و تعیین تکالیف مناسب مثل از برکردن گفتگوها یا به خاطرسپردن ضرب المثل ها برای راهبردهای چهارم و پنجم عملیاتی شد. این راهبرد ها بر روی 19 دانشجوی کارشناسی فارسی آموز سطح متوسط با زبان مادری اسلاو در پنج نیم سال متوالی از سال 2011تا2013 اجرا شد. در این پژوهش فرضیه وجود همبستگی مثبت بین فعالیت های مبتنی بر راهبرد، با تقویت مهارت محاوره ای زبان آموزان تأیید شد. به طوری که هرچه میزان حضور فعال در فعالیت های مربوط به راهبردها بیشتر بود، میزان موفقیت زبان آموز در مهارت محاوره ای بیشتر می شد.
الانتصار لمکتب تنسیق التّعریب فی ترجیحه لمصطلح المحظور اللّغویّ
حوزه های تخصصی:
تحاول هذه المقالة المُستعینة بالمنهج الوصفی التحلیلی استعراضَ المصطلحات المعبّرة عن ظاهرة الحظر اللغوی، مُبیّنةً أوجه تلاقیها وتباینها مفهومیًّا مع مصطلح المحظور اللغوی، المُعتمَد من قبل مکتب تنسیق التّعریب بالرباط. على أنّ هذه الخطوة تبِعَتْها عملیّةُ نقد تلک المصطلحات المزاحمة للذی اعتمدته هذه المؤسسة اللغویة؛ کونها مصطلحات لا تشیر بشکل دقیق إلى ظاهرة الحظر اللغوی. وعلیه فإنّ الهدف من هذا الطّرح هو محاولةُ إقناع اللّسانی العربی بضرورة الابتعاد عن کلّ ما یشکل أزمة التّعدد المصطلحی، من خلال دعوته إلى اعتماد المصطلحات الموحّدة التی تصدر عن مکتب تنسیق التعریب، باعتبار أنّها مصطلحات مدروسة، تشیر بکل دقّة إلى المفاهیم المُعبَّرِ عنها، وقد مثّلنا لهذا الأمر فی هذه المقالة بمصطلح المحظور اللغوی؛ کمصطلح اقترحه المکتب، یتوفّر دلالیًّا على کل ما یشیر إلى ظاهرة الحظر اللغوی؛ تلک الظاهرة التی تفرض على الجماعة اللغویة تجنّب استعمال ألفاظ معینة محرجة أو مخیفة..، واستبدالها بأخرى، تنوب عنها، وتؤدی نفس معناها بطریقة أقل إحراجا وتخویفا.
The Impact of Humorous Movie Clips on Better Learning of English Language Vocabulary
حوزه های تخصصی:
This study examined the effects of humorous movie clips on better learning of English language vocabulary. Humor is an important human behavior that plays a vital role in communication and social interactions. This subject has been rarely investigated in Iranian English classes. The researchers used quantitative method. Because all of variables were not controllable, therefore quasi-experimental method was employed to conduct the study. To this end, a proficiency test was administered to 60 Iranian EFL learners. Then 48 intermediate language learners who were homogeneous based on their rank scores were chosen and randomly divided into two equal groups (i.e. 24 as experimental and 24 as control groups). To assess their vocabulary knowledge at the beginning of the study, both groups participated in a researcher-made, 30-items and multiple choice vocabulary test adapted from PET test and scored out of 30. Experimental group watched the humorous movie clips but the participants in control group taught in a conventional way. After 10 sessions of treatment, both groups were tested on the similar items covered in the pre-test. The effect of humorous movie clips on the groups’ vocabulary achievement was evaluated through Paired Samples t-test analysis. Results have shown that the experimental group outperformed the control group since humorous movie clips had a positive effect on developing vocabulary learning among intermediate EFL learners (p<05) in the experimental group. EFL teachers can use humorous movie clips to raise the learners’ motivation.
The Effect of Teaching Reading Strategies on EFL Learners’ Reading Anxiety
حوزه های تخصصی:
The present study was conducted to explore the effects of teaching reading strategies on English as a Foreign Language (EFL) learners’ reading anxiety. To fulfill the purpose of this study, 55 intermediate EFL learners were selected among a total number of 90 through their performance on a sample piloted Preliminary English Test (PET), and then randomly assigned to two experimental and control groups (27 in the control and 28 in the experimental groups). Subsequently, the Foreign Language Reading Anxiety Scale (FLRAS) was administered between the two groups to make sure that both groups were homogeneous in terms of their reading anxiety at the outset. Then both groups underwent the same amount of teaching time (14 sessions) by the same teacher using the same textbook. The students in the experimental group also received the instruction of the Super Six Comprehension Strategies (i.e. making connections, predicting, questioning, monitoring, visualizing, and summarizing). Finally, the FLRAS was administered again as the posttest to both groups and their mean scores on the test were compared through an independent samples t-test. The results (t = 2,718, p = 0.009 < 0.05) led to the rejection of the null hypothesis, thereby indicating that there was a significant difference between the experimental group and control group. In other words, the instruction of reading strategies significantly lowered EFL learners’ reading anxiety.
تحلیل نشانه معناشناختی تحقق سره و ناسره در گفتمان ادبی: مطالعه موردی داستان عامیانه ""سزای نیکی بدی است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از رویکرد نشانه- معناشناسی که گفتمان را فرآیندی جهت مند در راستای ایجاد سازه های معنایی و تاثیر بر نظام تعاملی کنش گران می داند و با تکیه بر نظریات هایدگر، آستین، بودواَن، گرمس و تاراستی به مطالعه و تحلیل سره و نا سره در گفتمان می پردازیم. دراین راستا، جهت تبیین رابطه زبان با سره و یا ناسره بودن آن به بررسی یکی از روایت های عامیانه فارسی به نام ""سزای نیکی بدی است""، می پردازیم تا نشان دهیم چگونه روایت عامیانه می تواند فرآیند بروز و تجلی سره یا ناسره را جابجا نموده و جریان تولید معنا را دستخوش تغییر نماید. منظور از سره در این پژوهش گفته ای است که از لحاظ زبانشناختی و معنا شناختی و با توجه به بافت و موقعیت گفتمان و نگاه هستی شناسانه گفته پرداز مناسب ترین گزینه است و گفتمان را در جهت صحیح پیش می برد. و منظور از ناسره هر آن چیزی است که جریان صحیح تولید و دریافت معنا را دچار تاخیر یا آسیب جدی کند. هدف پژوهش پیش رو کشف شرایط تحقق سره و ناسره در زبان از طریق مطالعه پیکره یک داستان عامیانه و چگونگی شکل گیری و تغییر آن در گفتمان است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه عواملی سبب شکل گیری سره و ناسره در زبان می شود و در طول روایت عامیانه مورد نظر چگونه سره و ناسره سبب استحکام نظام گفتمانی و یا اختلال و تغییر در روند روایی تحقق معنا می گردند.
نظام حضور و برهم کنش در گفتمان بوف کور با تکیه بر رویکرد نشانه-معناشناسی هستی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دهه ی هشتاد میلادی، نشانه-معناشناسی با در پیش گرفتنِ رویکردی پدیدارشناختی و با تأثر از نسل جدیدی از اندیشه ها، از نظام کلاسیک که تا پیش از آن مطرح بود، فاصله گرفت. این رویکرد جدید امروزه نشانه-معناشناسی هستی محور خوانده می شود و بر اساس آن، خوانش دیگر نه یک رمزگشایی ساده، بلکه حرکتی به سمت درک و خلقِ دوباره ی معنا به مثابه ی بعدِ حس شده ی هستی است. در رمان بوف کور نیز شاهد ظهور چنین تفکر نشانه-معناشناختی در بطن گفتمان هستیم. بدین معنا که دریافت شخصیت اصلی از خود و جهان پیرامونش و دیگری نه یک برداشت ساده و کلیشه ای بلکه بر پایه ی حضور حسی- ادراکی و پویاست که در تعامل با پدیده ها شکل می گیرد. از این روی در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریات لاندوفسکی که با الهام از تفکر زیبایی شناختی گرماس ، مبحث نشانه معناشناسی هستی محور و تجربه زیسته را در ابعاد وسیع تری مطرح می کند سعی داریم کارکردهای گفتمانی حضور سوژه ی بودشی و نوع ارتباط وی با خود و دیگری را به چالش بکشیم و در نهایت ببینیم تعامل با این ""دیگری"" چگونه و بر چه اساسی، باعث ایجاد نظامهای جدید گفتمانی همچون نظام خلسه و استعلایی می شود و سوژه در جریان این تحول هستی شناسانه به چگونه درکی از خود و جهان پیرامونش دست می یابد.
ارائه الگوی کیفیت مدرس از دیدگاه ذینفعان در آموزش زبان انگلیسی: ایجاد پرسش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در زمینة آموزش، وجود اطمینان از کیفیت و اثرگذاری تدریس و مدرس است؛ ازاین رو، لازم است الگوها و ابزارهایی برای توصیف و سنجش آن ها ایجاد شود. یکی از دروس آموزشی که فراگیران زیادی به آن علاقه دارند، زبان انگلیسی است؛ بنابراین، ایجاد ابزار سنجش و نیز ارائة الگویی مناسب برای توصیف کیفیت تدریس و اثربخشی در این حیطه امری ضروری است. تحقیق حاضر با هدف ارائة چنین ابزار و الگویی در دو مرحلة کیفی و کمّی صورت پذیرفت که نتایج مرحلة کیفی به ارائة یک الگو و نیز یک پرسش نامه جهت سنجش آن انجامید. نتایج مرحلة کیفی نشان داد الگوی کیفیت مدرس از هفت عامل/ فاکتور اصلی تشکیل شده است: 1. پیش شرط های تدریس؛ 2. مهارت های عملی کلاسی؛ 3. مهارت های اجتماعی- ارتباطی؛ 4. سازمان دهی و برنامه ریزی آموزش؛ 5. رشد حرفه ای؛ 6. مهارت های مدیریت کلاس؛ 7. مهارت های کنترل یادگیری و رشد فراگیران. براساس این عوامل، یک پرسش نامة 48سؤالی طراحی شد؛ سپس در مرحلة کمّی، با استفاده از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، اعتبار، پایایی و معناداری تمام عوامل و سؤالات سازندة آن ها بررسی شد. براساس نتایج آماری به دست آمده می توان هم الگوی ارائه شده و هم پرسش نامه را قابل قبول و قابل استفاده دانست. پرسش نامة حاصل از این مطالعه می تواند در ارزیابی مدرسان و نیز کنترل کیفی آموزشگاه های زبان و نیز درصورت نیاز، در مدارس استفاده شود.
تخمین واژگان پایه دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تخمین و ارائه فهرست واژگان پایة دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری از شهر تهران و نمونه گیری به روش ماتریسی و طبقه ای انجام شده است. با توجه به نسبت پسران به دختران در جامعة آماری، سه گروه سی نفره از دانش آموزان (شانزده پسر و چهارده دختر در هر گروه) و درمجموع نود نفر در پژوهش شرکت داده شدند. آزمودنی ها از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر زیر نُه سال انتخاب شدند. ابزار پژوهش از نعمت زاده و همکاران (1384) اقتباس شده است. در خرده آزمون ادراکی 694 واژه به صورت تصویری و در خرده آزمون واژگانی 830 واژه در قالب پرسش نامه لیکرتی مورد سنجش قرار گرفتند؛ البته، متناسب سازی هایی در خرده آزمون ها برای اجرا روی کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. خرده آزمون ادراکی را دانش آموزان تکمیل کردند. با توجه به تعداد زیاد گویه ها در خرده آزمون ادراکی، هر دانش آموز فقط به یک سوم گویه ها از هر مقوله (اسم، صفت و فعل) و در دو مرحله پاسخ داد. اما خرده آزمون واژگانی را چهارده معلم پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شدند. معیار سنجش پایگی یک واژه کسب امتیاز 80 درصدی در خرده آزمون واژگانی (4 از 5) و تشخیص صحیح 80 درصد دانش آموزان (24 نفر از 30 نفر) بود. 219 واژه طبق خرده آزمون ادراکی و 81 واژه برمبنای خرده آزمون واژگانی در فهرست واژه های پایه طبقه بندی شدند. با توجه به اینکه 54 واژه در دو فهرست مشترک بودند، درمجموع 246 واژه پایه برای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع پیش دبستانی شهر تهران تخمین زده شد.
بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسة دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسة دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه پژوهش حاضر در ابتدا شرح مختصری را پیرامون نظریه پردازی دو طرز نگرش در مورد ماهیت هوش، ارائه می نماید. سپس با نگاهی تاریخی و مستند به رابطة دوزبانگی و رشد شناختی، مبانی نظری تحقیق را شرح می دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسة دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه است. از میان 67031 نفر دانش آموز مشغول به تحصیل مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 91-92 در دو استان، در مجموع 205 نفر در خوزستان و 243 نفر در فارس گزینش شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور آزمودن این دو مؤلفة هوشی از پرسش نامة «هوش چندگانه» (Armstrong, 1992) استفاده شده است. پس از واکاوی آماری داده ها، نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان دوزبانه در بخش های هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی، در مقایسه با دانش آموزان یک زبانه برتری دارند. علاوه بر این، با در نظر گرفتن متغیر جنس، تفاوت معناداری بین نمرات خودارزیابی در هوش منطقی- ریاضی به نفع پسران وجود دارد. درحالی که دختران در هوش زبانی به طور معناداری از پسران برتری دارند. نتایج چنین مطالعاتی که حاکی از تفاوت دانش آموزان در مؤلفه های هوشی است، می تواند به تدوین گران کتاب های درسی و معلمان آگاهی دهد تا بستر لازم را برای پایه ریزی فعالیت های متنوع آموزشی مبتنی بر سبک های یادگیری و قابلیت های هوشی فراگیران فراهم کنند.
Does number of options in multiple choice tests affect item facility and discrimination? An examination of test-taker preferences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Multiple Choice tests are utilized widely in educational assessment because of their objectivity, ease of scoring, and reliability. This study aimed to compare IF and ID of MC vocabulary test items and attempted to find whether these indices are affected by the number of options. To this end, four 20 item stem equivalent vocabulary tests (3-, 4-, 5-, and 6-option MC) were administered to 194 (106 male and 88 female) pre-intermediate students. Besides, an attitude questionnaire was utilized to examine the attitudes of test takers towards MC test format. Results of one-way ANOVA showed that altering number of options in MC tests does not affect Item Discrimination (ID); however, there were significant differences between Item Facility (IF) of 3-, 5-, and 6-option and 4-, 5-, and 6-option MC test but not between 3- and 4-option MC test, suggesting that 6-option test is the most difficult test. Also, the results of questionnaire revealed test takers’ preference towards the use of 3-option MC. Findings demonstrated that increasing the number of options makes a test more difficult and that choosing the right number of option for MC tests is controversial. Testers are recommended to consider various factors while choosing the right number of options.
EFL Learners’ Writing Progress through Collocation Awareness-raising Approach: An analytic assessment
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۷, Spring ۲۰۱۷
69 - 84
حوزه های تخصصی:
There is insufficient rigorous research examining which features of EFL/ESL learners’ writing can be improved through their awareness/knowledge of collocation. This study, therefore, addressed this issue and examined the effect of this awareness on Iranian EFL learners’ writing performance with respect to the specific features of each writing sub-component (i.e., content, organization, vocabulary and language use) in the short and long term. The study was a quasi-experimental using a within- and between-group approach utilizing a pre-test/post-test design with a control group supplemented with the qualitative information obtained from the interviews with the writing raters. The results showed that developing knowledge/awareness of collocations effectively improved the participants’ quality of writing in terms of ‘vocabulary’, ‘organization’ and ‘language use’. A deeper analysis of the results revealed that the observed improvements in these sub-components were in terms of some particular features: the range of sophistication, lexical choice and usage; succinctness, fluency and clarity of the expressed ideas; and the accuracy of agreement, tense and prepositions. In addition, the sub-findings emerging from the results accentuated the significance of instructional intervention, in general, and first language-second language contrastive analysis, in particular, in helping L2 learners notice, note and incorporate collocations in their output.
Investigating Learner Autonomy: The case of Kurdish English language majors
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۸, Summer ۲۰۱۷
27 - 35
حوزه های تخصصی:
Learner autonomy has become the area of interest by many researchers of foreign language learning in the recent years. However, few studies have been done concerning the case of Kurdish learners` autonomy in learning languages. For this reason, the current study addresses this gap. It intends to investigate to what extent Kurdish learners are autonomous in learning English language. The study is significant in that it gives a broader understanding of the concept of autonomy to Kurdish learners and their language teachers to maintain how important autonomy is in promoting effective English language learning. The research adapts qualitative method in order to examine the views of Kurdish students who are currently studying at Salahaddin University in Kurdistan and their major field is English language learning. It involves six participants from various stages of undergraduate level to have the opportunity to examine autonomy according to different levels of learners` ability of using English language. The results of the study highlight that fortunately the participants showed a great degree of control over their learning. It was indicated that they were able to self asses their learning and design their own learning plans. Exploring their language learning autonomy experiences provide Kurdish learners and academics with a better understanding of how to challenge traditional methods of learning and what strategies to adopt to make learners more independent in the learning process.
Metadiscourse Markers in the Sections of Persian and English Law Articles
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۸, Summer ۲۰۱۷
69 - 83
حوزه های تخصصی:
Abstracts are well-accepted as the clarity and fidelity of language in any article assists the readership to get the central points of the research in a brief l but effective manner. Meanwhile, as a significant feature of any piece of discourse, meta-discourse markers can effectively render article texts more reader-friendly and coherent. The present study aims at investigating the extent to which English and Persian sections of Law articles are cross-culturally similar or different in applying metadiscourse markers. To this end, 80 articles, 40 in each language, were carefully selected from Law articles published from 2010 to 2015 in online archives of leading journals. The selected corpora were analyzed through the models suggested by Hyland and Tse (2004) and Hyland (2005) to find out the type, number, and frequency of the markers, respectively. The findings of the study revealed that English authors enlisted a larger number of metadiscourse markers than their Persian counterparts; Persian authors, on the other hand, employed larger number of transitions among others. Such observed differences may stem from the culture-specific application and organization of discourse followed by diverse nationalities and norms.
Effect of Spaced Repetition on Iranian EFL Learners’ Form Recall of English Single Words and Collocations
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۹, Autumn ۲۰۱۷
51 - 60
حوزه های تخصصی:
Acquiring vocabulary has always been recognized as a significant and challenging part of language learning process. In this study, the researcher examined the extent to which form recall of target lexical items by learners of English as a foreign language (EFL) is affected by a) repetition and b) by the type of target item; single words versus collocations. The treatment consisted of non-communicative, (partly) decontextualized activities, in which the target items were taught and examined. For this purpose, 27 Iranian intermediate EFL learners were chosen and divided into two groups of A with 14 and B with 13 participants. In all activities, the participants had to supply the target items’ forms. Data were collected in a classroom setting in two groups, differing only in the type of target item. In class A, the research focused on single words and in class B the focus was on collocations. A pre and post test was administered to the participants before and after the treatment. The findings show a large effect of spaced repetition on form recall of single words and collocations. However, the participants in class A who were treated with single words outperformed the other group.
Manifesting the Reprimanding Response Behavior of Native Persian Speakers and EFL Learners Using Rapport Management Approach
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۲۰, Winter ۲۰۱۷
79 - 93
حوزه های تخصصی:
Using Spencer-Oatey’s (2004, 2008) Rapport Management approach, this study was conducted to elicit the reprimanding response behavior of native Persian speakers and EFL Learners. The participants of this study were 30 native Persian speakers and 60 EFL learners. To fulfill the purposes of this study, a six-binary situation Interactive Discourse Completion (IDCT) Task was utilized. Emotion Likert-Scales such as the anger, responsibility, fairness and selfishness were also included to the end of IDCT. The findings depict that native Persian speakers take a rapport threatening perspective by claiming autonomy and violating association and involvement principles. They also manifest a rapport enhancing prospective by observing cost-benefit considerations. EFL learners, on the other hand, claim autonomy and violate respect and involvement components. They also respect identity face of interlocutors more than do their Native Persian counterparts.
Effect of Corrective Feedback on the Acquisition of English Prepositions of Movement and Place in Third-grade High School EFL Learners'''' Grammar Performance
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۲۰, Winter ۲۰۱۷
125 - 140
حوزه های تخصصی:
This study investigated the effects of corrective feedback (CF) on the acquisition of English prepositions to find out which one would be more effective for third-grade high school learners in their grammar performance. This study also examined declarative and interrogative recasts to see which one the participants preferred to improve their grammar performance. To this end,75 out of 130 female students at the intermediate level in Khorramshar took part in this study. The participants were randomly assigned into one control and two experimental groups. All three groups took the same pre and posttests; however, the treatment was different. The recast group received CF in the form of recast and the other in the form of metalinguistic clues. The control group only received general comments, like good, bad, etc. The results indicated that both experimental groups improved in preposition recognition and production in their grammar performances. The findings also showed that there was no significant difference between the students'' performance in experimental groups, but metalinguistic CF was more helpful. A careful calculation using a questionnaire based on 5-points Likert Scale showed that there was no significant difference between the participants'' preference for two types of recast by the group receiving recasts.
عاملیت مترجم در پانویس ها و یادداشت های مترجمان ادبی معاصر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عاملیت مترجمان ادبی معاصر در ایران بر مبنای مطاله پانویس ها و یادداشت های مترجمان می پردازد. هدف از پژوهش حاضر، نخست طبقه بندی محتوایی پانویس ها و یادداشت ها و یافتن دلایل پانویس دهی در کتاب های ادبی است و پس از آن کوشش می شود بر مبنای داده های پژوهش، عاملیت مترجم – یعنی کارها، فعالیت ها، نقش ها و درک مترجم از خود – تحلیل شود. بدین منظور پانویس ها و یادداشت های تعدادی از کتاب های ادبی که در چند دهه اخیر در ایران ترجمه و منتشر شده اند، استخراج و مطابق با مدل پالوپوسکی بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که محتوای پانویس ها را می توان به دو گروه کلی طبقه بندی کرد: 1) مسائل مربوط به زبان، فرهنگ، جامعه و ادبیات مبدأ، 2) مسائل مربوط به ترجمه اثر. توزیع و فراوانی پانویس ها در کتاب های بررسی شده بسیار متغیر بود و مهم ترین دلیل پانویس دادن پر کردن شکاف فرهنگی بین جوامع مبدأ و مقصد، کمک به درک بهتر جنبه های مختلف متن و توجیه تصمیم ها و انتخاب های مترجم تشخیص داده شد. مترجمان در موقعیت های مختلف عامل کارها و فعالیت های گوناگونی بودند و نقش پل ارتباطی بین فرهنگ ها، تسهیل کننده ارتباط بین فرهنگی، منتقد، آموزگار و راهنمای خواننده را بر عهده گرفته بودند و به نظر می رسید کار ترجمه را، علاوه بر برگرداندن متن به زبان مقصد، مستلزم تلاش برای توضیح دادن مسائل مختلف در قالب پانویس و یادداشت می دانند و ازهمین رو، درک مخاطب از متن را وابسته به توضیحات خود قلمداد می کنند.
Using Clinical Supervision to Lower EFL Teachers’ Burnout(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۶, No. ۲, December ۲۰۱۷
261 - 289
حوزه های تخصصی:
The present study was an attempt to explore the effect of clinical supervision on EFL teachers’ level of burnout. For this purpose, a total number of 80 male and female EFL teachers within the age range of 26 and 47 who were working at a language school in Tehran participated in this study. Forty teachers in the experimental group underwent a clinical supervision program which comprised the three steps of pre-observation conference, observation, and post-observation feedback conference while the other 40 teachers who were in the control group were subjected to the conventional supervision program of the language school. The program for both groups spanned a total period of 12 weeks. Prior to the program, the Maslach Burnout Inventory questionnaire (MBI) was used to measure the level of all of the teachers’ burnout as the pretest and again at the end of study, both groups took the MBI questionnaire as the posttest. The analysis of the test scores using a test of analysis of covariance (ANCOVA) revealed that the clinical supervision program had lowered significantly the participants’ burnout. As a result of this study, the researchers suggest that ELT establishments take into consideration the practice of clinical supervision to enhance their teachers’ performance.