پژوهش های زبان شناسی
پژوهش های زبان شناسی سال نهم بهار و تابستان 1396 شماره 1 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در بیان روایت سخنگویان از یک واحد آگاهی به واحد آگاهی دیگر تفاوت های نشانداری از خود نشان می دهند. میزان تغییر در فضای روایت (فضا، زمان، افراد و فعالیت پس زمینه ای) منجر به تفاوت در میزان مکث می شود. آنچه در پردازش مکث در روایت و از دیدگاه شناختی قابل تأمل است، یکی فرایند پردازش ذهنی است و دیگری تغییر جهان واقعی و ورود سخنگو به جهان داستان. هدف از انجام این پژوهش مقایسه شناختی پدیده مکث در دو گروه سنی مختلف و استخراج ویژگی های هر کدام است. این پژوهش با شرکت چهل زن 18 تا 22 سال و چهل دختر 9 ساله صورت گرفته است. از شرکت کنندگان خواسته شد تا فیلم بدون کلام شش دقیقه ای را که دیده اند تعریف کنند. 80 روایت بیان شده ضبط و ثبت شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش بین مدّت زمان هر روایت، مدّت زمان مکث ها، مکث های آغازی، میانی و مرزی در دو گروه مورد آزمایش تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما تفاوت سرعت گفتار در دو گروه معنادار است و زنان سرعت گفتار بالاتری نسبت به کودکان دارند که نشان دهنده پردازش های ذهنی سریع تر در بزرگسالان است. همین طور مشخص شد در هر دو گروه مکث درون واحدهای آگاهی کمتر از مرزهای آگاهی اتّفاق می افتد؛ زیرا ذهن در هر واحد آگاهی متمرکزتر از زمانی است که به سمت واحد آگاهی بعدی می رود.
توزیع نشانه نفی جمله در گویش دشتستانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو، توزیع نشانه نفی در سطح جمله در گویش دشتستانی در چارچوب برنامه کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) مورد بررسی قرار گرفته است. در این گویش، نشانه نفی جمله علاوه بر انضمام به فعل خودایستا و فعل کمکی زماندار، در جایگاه قبل از متمم های فعل نیز به کار می رود. بدین منظور، در این مقاله با الگوگیری از زانوتینی (1997؛ 2001)، هگمن (1995)، هگمن و زانوتینی (1991)، پاین (1985)، اوهالا (1990)، هاله و مارانتز (1993) و لاکا (1991)، ماهیت نشانه نفی جمله در این گویش بررسی شده، شیوه توزیع جایگاه(های) آن در سلسله مراتب نحوی جمله تبیین می گردد. یافته های پژوهش حاکی است که این نشانه در جایگاه منضم به فعل اصلی و فعل کمکی زماندار، یک «پیشوند منفی» و در جایگاه قبل از متمم های فعل، یک «جزء قیدی منفی» محسوب می شود. نشانه نفی به عنوان پیشوند منفی پس از تولید در جایگاه هسته گروه نفی، با فعل مطابقه می یابد. در این مطابقه، مشخصه های تعبیرناپذیر نشانه نفی، بازبینی و ارزش گذاری می شود و این نشانه بعد از سطح نحو توسط قواعد واژ واجی بر روی فعل تظاهر می یابد. در جملاتی که نشانه نفی قبل از متمم های فعل قرار دارد، نشانه نفی به عنوان جزء قیدی در جایگاه هسته یک گروه نفی متفاوت تولید می شود.
حرکت خیالی در زبان فارسی: برخی ویژگی ها و محدودیّت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت خیالی یکی از سازوکارهای جالب توجّه در زبان است که از طریق آن وضعیّت هستاری ایستا به کمک حرکت توصیف می شود و علی رغم آن که جمله، فعلی حرکتی را دربردارد، حرکت واقعی را منتقل نمی کند. پژوهش حاضر قصد دارد در وهله اول به تمایز حرکت استعاری و حرکت خیالی در زبان فارسی بپردازد و سپس برخی ویژگی ها و محدودیّت های ساخت حرکت خیالی را در زبان فارسی توصیف نماید. در این راستا، با جستجو در موتور جستجوگر گوگل و مراجعه به تارنماهای مربوط، 98 جمله حرکت خیالی در زبان فارسی گردآوری و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد حرکت استعاری و حرکت خیالی در دو بُعد با یکدیگر تفاوت دارند؛ اوّل آن که، برخلاف جمله های حرکت خیالی، جمله های حرکت استعاری بازنمود زبانی استعاره های مفهومی هستند؛ دوم آن که، جمله های حرکت خیالی نمونه های تکی و منحصربه فرد هستند، درحالی که هر یک از جمله های استعاریِ مربوط به حرکت، تنها یکی از بازنمودهای یک استعاره مفهومی زیربنایی هستند. بررسی ویژگی ها و محدودیّت های ساخت حرکت خیالی نیز نشان داد که در زبان فارسی شمار، جهت حرکت و کنشگر بودن هستار از عوامل تأثیرگذاری هستند که در ساخت حرکت خیالی نقش دارند. همچنین به نظر می رسد که این قابلیّت وجود دارد که چند حرکت خیالی در جهات مختلف با یکدیگر ترکیب و یک هستار ایستا و واحد را توصیف کنند. افزون برآن مشخص شد در ساخت جمله های حرکت خیالی زبان فارسی، همچون زبان انگلیسی امکان کاربرد عبارت های بیانگر طول زمان و مسافت وجود دارد. اما ظاهراً برخلاف زبان انگلیسی، محدودیّتی در رابطه با زمان دستوری و نمود وجود ندارد.
هم شکلی مسیرنماها در برخی از زبان های ایرانی: رویکردی ریزنحو بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی هم شکلی مسیرنماها در سه زبان فارسی، کردی کرمانشاهی و لری (گویش مینجایی) می پردازد. این بررسی براساس رویکرد نوین ریزنحو صورت پذیرفته است. از این رو در بخش مقدمه به تفصیل به معرفی این رویکرد و نیز آثار پیشین پرداخته شده است. در بخش دوم، علاوه بر تحلیل مسیرنمایی، پدیده هم شکلی در سه زبان مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مربوط به این زبان ها از گویشوران بومی جمع آوری شده است. ضرورت پرداختن به این موارد هم شکلی نشان می دهد ریزنحو تا چه اندازه پاسخگوی موارد هم شکلی در زبان های ایرانی است و اینکه زبان های ایرانی از چه الگوی هم شکلی تبعیت می کنند. الگوی هم شکلی در زبان فارسی به این صورت است که مکان نما، مسیرنمای مبدأ و مقصد با تکواژ جداگانه ای صورت بندی و مسیرنمای مبدأ و گذر با تکواژی واحد ظاهر می شوند. در اکثر موارد هم شکلی مسیرنمای مبدأ و گذر از نوع ظاهری است، چون فعل در واژگانی کردن گره گذر دخیل است. الگوی هم شکلی در کردی کرمانشاهی تابع نوع و جایگاه فعل در گروه فعلی است. در مورد افعال واژه بست پذیر، اگر فعل آغازی باشد، الگوی هم شکلی به صورت «مکان نما = مسیرنمای مقصد ≠ مسیرنمای مبدأ» و اگر فعل پایانی باشد، «مکان نما = مسیرنمای مقصد = مسیرنمای مبدأ» است. در مورد افعالی که واژه بست نمی پذیرند دو الگوی «مکان نما = مسیرنمای مقصد = مسیرنمای مبدأ» و «مکان نما = مسیرنمای مبدأ ≠ مسیرنمای مقصد» برقرار است. الگوی هم شکلی در لری اگر فعل آغازی باشد، به صورت «مکان نما = مسیرنمای مقصد ≠ مسیرنمای مبدأ» و اگر فعل پایانی باشد، به صورت «مکان نما = مسیرنمای مبدأ ≠ مسیرنمای مقصد» می باشد. این الگو جزء الگوهایی است که برای آن تا به حال مصداقی یافت نشده است
توالی های تبادل اطّلاعات در مکالمات افراد ناآشنا (با تکیه بر تحلیل مکالمه مشارکین کردزبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از مدل و چارچوب تحلیل مکالمه اسونویگ (1999) به بررسی عمده ترین توالی های زبانی در مکالمات مشارکین ناآشنا می پردازد. در این راستا، مکالمه های شش مشارک ناآشنای کُردزبان تجزیه و تحلیل شده اند. مشارکین مذکور، اعضای تازه وارد یک گروه کوهنوردی در شهرستان بانه هستند که قصد داشته اند در هنگام مکالمه، اطلاعات شخصی یا اجتماعی مخاطب خود را استخراج کنند و یا اطلاعاتی در اختیار او قرار دهند. یافته های این تحقیق حاکی از وجود دست کم دو نوع توالی قابل تمایز در مکالمات افراد ناآشنا است: توالی مستقیم و توالی غیر مستقیم. توالی های مستقیم از سه نوبت اصلی تشکیل شده اند: درخواست فرد آغازکننده توالی با استفاده از پرسش مستقیم؛ پاسخ مخاطب به این پرسش و واکنش فرد آغازکننده توالی به این پاسخ. توالی های غیر مستقیم، از نوبت هایی فرعی تشکیل شده اند که شکافی موقت در مسیر موضوع مکالمه ایجاد کرده اند. این نوبت های فرعی -موسوم به توالی های جانبی- توسط مشارکین مکالمه و به منظور ارزیابی، اصلاح یا نمایش اطلاعات پیش زمینه ای مرتبط با موضوع جاری، وارد فرایند مکالمه شده اند.
ساخت الحاقی: توصیف و پیامدهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر توصیفی، فرایند الحاق به فرایندی نحوی- ساختواژی اطلاق می شود که در آن یک حرف اضافه با پیوستن به فعل موضوع جدیدی را به ساختار موضوعی فعل اضافه می کند و یا اینکه یک موضوع غیرمستقیم را به موضوع مستقیم فعل بدل می کند. موضوع الحاقی غالباً دارای یکی از نقش های معنایی بهره ور، ابزار، مکان و یا جهت می باشد. در پژوهش های زبانشناسی توصیفی/نظری، شناسایی، توصیف و تحلیل این فرایند و ساخت های مشتق از آن در زبان های ایرانی مورد غفلت قرار گرفته است و لذا این پژوهش نخستین گام جدی در راستای معرفی و بررسی این ساخت در یکی از زبان های ایرانی، کردی کلهری، می باشد. به طور مشخص، در این مقاله، ساخت الحاقی در زبان کردی کلهری با تکیه بر جنبه های توصیفی و نظری آن مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ملاک های تشخیص این ساخت و تحلیل ساز و کارهای نحوی دخیل در اشتقاق آن در انگاره زایشی کمینه گرا معرفی می گردند.