فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
45 - 70
حوزه های تخصصی:
This study investigated the effects of corrective feedback (CF) and the Flipped Teaching Model (FTM) on English language learners’ overall and categorical grammar accuracy. The study was conducted at Payame-Nour University (PNU) of Mahabad, Iran. A total of 80 Iranian EFL learners participated in the study. The participants were randomly assigned into two flipped and two non-flipped groups of 20: one in each pair of groups receiving explicit and the other implicit CF. Data were collected across two time periods (pre-intervention and post-intervention). Two measures of Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) were conducted. The results revealed no significant differences in the effect of CF type in the flipped classes, and both led to the learners’ higher level of overall grammar accuracy. However, the explicit group outperformed the implicit one in the non-flipped classes. Explicit feedback in flipped and non-flipped classes led to the learners’ outperformance in acquiring specific grammatical structures, such as adjective/reduced adjective clauses, but not in others, like comparative/superlative adjectives, gerund/infinitive, word forms, word order, and apposition. These findings have implications for language educators seeking to enhance learners’ grammatical accuracy in both flipped and non-flipped classrooms, particularly in relation to the use of explicit feedback for certain types of grammatical structures.
«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
خاستگاه واکه های پیشین گرد در برخی زبان های ایرانی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکه های پیشینِ گرد در نظام آوایی زبان های ایرانی دوره باستان و میانه وجود نداشته اند، ولی در اثر تغییر و تحوّلات آوایی در تعدادی از زبان های ایرانی نو مشاهده می شوند و حتی در برخی از آنها نقش واجی نیز دارند. در واقع می توان گفت با تغییر در تعداد و شمار واج های این زبان ها انشقاق واجی رخ داده است. این مقاله که به بررسی این دگرگونی درزمانی در تعدادی از این زبان ها، به خصوص دو گونه از زبان های مرکزی ایران می پردازد نشانگر آن است که مهمترین عامل این تغییر، فرایند پیشین شدگی واکه ای یعنی تغییر از جایگاه پسین به جایگاه پیشین یا پیشین تر است که در بیشتر این زبان ها ظاهراً به صورت غیرمشروط رخ داده است، اگرچه درمواردی گردشدگی واکه های پیشین، همگونی واکه ای و تغییر توالی چند آوا نیز در پیدایش این واکه ها دخیل بوده اند. همچنین دیگر یافته این تحقیق بیانگر آن است که پیشین شدگی واکه ای در برخی زبان ها باعث پیدایش بیش از یک واکه پیشینِ گرد شده که مورد دوم یعنی واکه میانی (یا نیم افراشته) معمولاً در پژوهش های قبلی مغفول مانده و ذکری از آن نشده است.
طبقه بندی معنایی افعال سادۀ دارای متمّم حرف اضافۀ «به» ای: یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی می توان به حرف های «از، به، در، برای و با» اشاره کرد. این حروف اضافه در جستجوهای پیکره ای و بررسی داده های زبانی از پربسامدترین تولیدات زبانی هستند و همین بسامد بالا می تواند مؤیّد نقش مهمّ این واحدهای زبانی باشد. گروه های حرف اضافه ای در جمله یا در نقش افزوده ظاهر می شوند یا نقش متمّمی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر که بر نقش متمّمی حرف اضافه «به» متمرکز است، دسته بندی معنایی فعل های ساده با ظرفیت مفعول حرف اضافه «به»ای است. در این مسیر از رویکرد لوین در دسته بندی افعال زبان انگلیسی بهره گرفته می شود. لوین بر این باور است که شباهت رفتار نحوی و ظرفیت های نحوی افعال می تواند منجر به شباهت های معنایی شود. در نوشتار پیش رو حدود (200) فعل ساده زبان فارسی که در ظرفیت آن ها مفعول حرف اضافه «به» ای وجود دارد، از فرهنگ ظرفیت نحوی افعال زبان فارسی انتخاب و استخراج شد و سپس تلاش شد تا با الهام از رویکرد لوین، دسته بندی معنایی روی این گروه از افعال صورت پذیرد. بررسی و دسته بندی داده ها نشان داد می توان این افعال را در هفت طبقه معنایی گروه بندی کرد. بدیهی است که دستیابی به این طبقات معنایی در فعّالیت های مختلفی ازجمله یادگیری زبان و تدریس فعل به عنوان هسته اصلی جمله بسیار کارآمد است.
بررسی تغییرات واجی واکۀ پیشوند منفی ساز کردی کلهری پیش از غلت: تحلیلی در بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختمان فعل در کردی کلهری، با افزوده شدن پیشوند منفی ساز na- به افعالی که غلت آغازین دارند، واکه پیشوند در بافت هایی بدون تغییر مانده و در عین حال، در بافت های دیگر، با غلت پس از خود به شکل کامل یا ناقص، همگون می شود. پژوهش حاضر، با رویکردی متوالی به نظریه بهینگی، وضعیت واکه پیش از غلت را بررسی کرده است. داده های مورد استفاده در نوشتار پیش رو، هم ازراه مصاحبه با گویشوران کردی کلهری و هم با استخراج داده از پژوهش های پیشین در گونه های کلهری و سورانی به دست آمده اند. پس از بررسی داده ها و تحلیل آن ها در چارچوب انگاره توالی هماهنگ، مشخّص شد که واکه پیشوند منفی ساز در هجای باز، بدون تغییر می ماند، امّا هنگامی که با غلتِ پس از خود، هجای بسته ای را تشکیل می دهد، واکه با غلت ازنظر جایگاه تولید همگون می شود؛ البتّه، این همگونی تا جایی پیش می رود که توالی دو عنصر افراشته در یک هجا شکل نگیرد.
ارزیابی ادب گوینده و منزلت اجتماعی نابرابر و برابر در محیط دانشگاهی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
9 - 32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب موردِ استفاده دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریه لیکاف (Lakoff, 2004) می پردازد. داده های پژوهش، پس از فرستادن پرسش نامه برخط به دانشجویان و بررسی پاسخ های 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسرِ 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختار های موردِ استفاده هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاه های اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطب های تعاملات، بر پایه جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دسته بندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه از آزمون مقایسه ای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان ادب موردِ استفاده دختران و پسران دانشجو تحتِ تأثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفت وگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آن ها کاهش می یابد. مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریباً یکسانی در برابر مخاطب ها بهره می گیرند. در تعاملات تک جنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مؤدب تر بودند.
نگاهی به کتاب فرهنگ های فارسی فرهنگ های فارسی، علی اشرف صادقی، انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن، 1400.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
369 - 383
حوزه های تخصصی:
زبان به مثابه موجودی زنده که در بستر زمان حیات دارد از اجزایی تشکیل شده است. یکی از مهم ترین اجزای زبان واژگان آن هستند. یک واژه در برهه ای از زمان متولد می شود، مدتی کوتاه یا طولانی در قالب زبان می زید و سپس از دایره واژگان زنده زبان خارج می شود. واژه ای که از نوشته ها و محاوره های یک زبان کنار گذاشته می شود رفته رفته برای مردم عادی ناآشنا می گردد اما برای پژوهشگر زبان هر واژه ای که در طول تاریخ یک زبان وجود داشته ارزش پژوهشی خود را دارد، حتی اگر دیگر کاربردی نداشته باشد. یکی از منابعی که واژگان هر دوره را در خود حفظ می کند فرهنگ های واژگانی یا فرهنگ های لغت هستند. سامعی در تعریف فرهنگ های واژگانی می گوید: «فرهنگ مجموعه ای از واژگان یک زبان است به همراه اطلاعاتی درباره هریک از آن ها. این مجموعه می تواند داعیه دربرگیری تمام واژگان یک زبان را داشته باشد، و یا به انتخابی از میان واژگان دست زند و تنها به بخش خاصی از واژه های آن زبان محدود شود. در کار تهیه فرهنگ عمومی فرهنگ نویس می تواند میان دو قطب نوسان کند: جست وجوی بیشترین حد ممکن واژه هایی که در گفتار و نوشتار اهل آن زبان وجود دارد، و یا ثبت کمترین حد ممکن واژه های بسیار متداول که برای ایجاد ارتباط ضروری هستند و میان تمام گویندگان یک گونه زبانی مشترک اند» (سامعی، 1398: 3).
Effects of Metacognitive Strategy Teaching on Intermediate L2 Learners’ Listening Comprehension
حوزه های تخصصی:
Although listening is a crucial skill to enhance one’s position in academia, this skill is challenging for most L2 learners. The first step to improve L2 learners’ listening skill is to figure out their listening problems and to provide them with appropriate instruction. The aim of the current study was told-fold: (1) It explored Iranian intermediate L2 learners’ listening problems, and (2) it examined the effect of metacognitive strategies’ instruction on Iranian intermediate L2 learners’ listening comprehension. Participants were a random sample of 31 intermediate L2 learners in Iran. The Oxford Placement Test (OPT) was administered to the participants to check their homogeneity. Also, the participants’ listening comprehension was pretested. After 10 treatment sessions, the participants were posttested to check the (possible) changes in their listening comprehension ability. In order to check the participants’ listening problems, they filled Liu’s (2010) Listening Comprehension Processing Problems Questionnaire. Data were analyzed through one samples<em> t test</em> and paired samples <em>t test</em>, whose results indicated that metacognitive strategies elevated the participants’ ability in terms of listening. Results revealed that the participants had problems in the steps of parsing and perception, although the problems were not significant. On the other hand, in the utilization phase, there seemed to be no problem. As a result, applying the findings of this research will help materials developers, curriculum planners, instructional decision-makers, and teachers.
گذار سازه ای در واکه های زبان ترکی گونه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که گذار سازه ای همخوان به واکه حاوی یکی از سرنخ های آکوستیکی برای تشخیص محل تولید همخوان است، بررسی میزان گذار سازه های یک واکه که همان شیب صعودی یا نزولی سازه در بافت cv است هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نشان دادن مسیر تغییر مقادیر سازه های F1 و F2 هر یک از واکه های پیشین و پسین ترکی، شکل ها با نرم افزار اکسل ترسیم شد و از آنجایی که فضای سازه ها با توجه به ماهیت واکه در زنجیره گفتار تغییر قابل توجهی دارند تاثیر بافت آوایی برروی مقادیر فرکانسی سازه های F1 و F2 در ناحیه گذار مربوط به همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای مورد بررسی قرار گرفت، به عبارتی با دسته بندی و تعمیم گذار سازه ها می توان پارامتری را تعیین کرد که به تشخیص محل تولید همخوان ها کمک کند. در نهایت مشخص شد گذار F1همه واکه ها به صورت صعودی است. افزایش مقدار گذار F1 واکه پس از پایان رهش همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای یک سرنخ آکوستیکی برای بازبودن مجرای دهان و عدم وجود گرفتگی در دستگاه گفتار است. تحلیل های آماری برای مقایسه فرکانس سازه دوم هر یک از واکه ها در دو نقطه آغاز و مرکز گذار همخوان های لبی، تیغه ای، بدنه ای نشان داد که تنها در واکه های [o، u، a] تفاوت معناداری بین فرکانس سازه دوم در دو نقطه آغاز و مرکز گذار پس از همه همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای وجود دارد و در بقیه موارد اختلاف این دو متغیر معنادار نیست.
ساختار صوری دساتیر
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست این مقاله، تلاش شده تا نشان داده شود در تنظیم و نحوه بیان مطالب دساتیر، شیوه ای خاص برگزیده شده است. بر اساس این شیوه، در ابتدای هر یک از شانزده بخش مختلف دساتیر دو بند یکسان آمده که باید آنها را متأثر از آموزه های قرآنی دانست. اما شاخصه و معیار هر نامه، بند سوم آن است که با بند سوم نامه های پیش و پس از خود تفاوت دارد. تکرار این بند که مضمون خاصی را به مطالب پیشین نمی افزاید، سبب می شود تا بخش های مختلف هر نامه، از یکدیگر جدا شده و موضوعات گوناگون دسته بندی شوند. در بخش دوم مقاله، با توجه به صورت و ساختار کلی نامه های دساتیر، روشن می شود که نامه مه آباد نه تنها بلندترین نامه دساتیر به لحاظ تعداد بند است، بلکه مهم ترین و اصلی ترین آنها نیز هست. علاوه بر این، ارجاعات مکرر و دلایل متنی نیز نشان می دهند که دیگر نامه های دساتیر را باید در حکم مؤید های نامه مه آباد به حساب آورد. در ادامه، نشان داده می شود که ساختار نامه های گلشاه، سیامک، هوشنگ، تهمورس، فریدون، منوچهر و کیخسرو شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند و می توان داوری ای که آنها را ذیل یک دوره تاریخی کوچک دساتیری (کهین چرخ) به حساب می آورد، مورد پذیرش قرار داد. در پایان، با مقایسه نامه ساسان نخست با دیگر نامه های دساتیر، ناهماهنگی آن در قیاس با دیگر بخش ها مورد تأیید قرار می گیرد و به این فرضیه اشاره می شود که شاید مطالب آن از جای دیگری به اینجا آورده شده باشند.
کنش های زبانی معطوف به خودآگاهی مضاعف در میان نویسندگان دور از وطن در دو رمانِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
203 - 217
حوزه های تخصصی:
یکی از کشمکش های درونی نویسندگان دور از وطن<sup> </sup>که در کنش های متنی و زبانی آن ها نیز بازنمایی می شود، تجربه «خودآگاهی مضاعف» آنان است. این کشمکش درونی با دیالکتیک بیرونی آن ها در میل به هویت یابی با سرزمین مادری و یا سرزمین میزبان برابری دارد و به هویت زبانی آنان صورت و محتوا می بخشد. به بیان دیگر، آنان گاهی خود را با سرزمین مادری و گاهی با سرزمین میزبان و گاهی نیز با هر دو هویت یابی می کنند. نگارندگان در مقاله حاضر با تکیه بر نظریه ترجمه فرهنگی و متن های پالیمسستی نشان دادند که نویسندگان دور از وطن چگونه متن های هیبریدی و لهجه دار تولید می کنند. همچنین، نگارندگان، این متن ها را به دلیل اینکه دولایه هستند، متون پالیمسستی نامیده و استدلال کردند که چندلایگی و هیبریدی بودن این متن ها بر خودآگاهی مضاعف نویسندگان دور از وطن دلالت دارد. بر این اساس، دو متن انگلیسی «دید و بازدید» (Bahrampour, 2000) نوشته تارا بهرام پور و «بامزه در فارسی» نوشته فیروزه جزایری دوما (Dumas, 2004) را که به ادبیات دور از وطن تعلق دارند و به سیاست هویتی سوژه های مهاجر پرداخته اند به عنوان پیکره پژوهش برگزیده شد. همچنین، نگارندگان برآن بودند تا نشان دهند که نویسندگان دور از وطن برای بازنمایی خودآگاهی مضاعف خود از چه سازوکارهای زبانی و فرهنگی بهره می برند. به این منظور، هر جا که مصادیقی از ترجمه فرهنگی و مکانیسم های هیبریدساز مانند رمزآمیزی و رمزگردانی یافت شد، جزء داده های پژوهش در نظر گرفته شدند. یافته های این بررسی نشان داد که رمزآمیزی، رمزگردانی، حرف نویسی، وام گیری فرهنگی و ترجمه فرهنگی از جمله کنش های زبانی هستند که به متن های نویسندگان دور از وطن خصلت پالیمسستی می بخشند و سیاست هویتی آن ها را بازنمایی می کنند.
بررسی تاریخی خاستگاه واج های /l/ و نرمکامی شده /ɫ/ در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو سرچشمه تاریخی واج های / l / و نرمکامی شده / ɫ / در دستگاه واجی زبان کردی (شاخه مرکزی و جنوبی) بررسی شده است. در این راستا، خاستگاه تاریخی واج های / l / و / ɫ / به همراه فرایند تحوّل تاریخی واج یا خوشه هایی که در گذر از باستان به دوره نو، در کردی، به واج های / l / و / ɫ / تبدیل می شوند، بررسی شده است. بدین منظور، بررسی از صورت های بازسازی شده از زبان هندوراوپایی آغاز و فرایند تحوّلات رخ داده در گذر به ایرانی باستان و ایرانی میانه (شمال غربی) با ارائه نمونه هایی از هرکدام ارائه، سپس تحوّلات صورت گرفته در گذر به دوره نو در کردی بررسی شده است. واژه های نمونه بررسی شده در پژوهش حاضر، برگرفته از فرهنگ فارسی - کردی مردوخ (مردوخ، 1392) است. در این جستار استدلال می شود که واج / l / در کردی در مواردی خاستگاه هندواروپایی دارد و ادامه * l هندواروپایی است، معلوم می شود که l - در بافت آغازی واژه در کردی با * l - هندواروپایی در جایگاه آغازی واژه برابری می کند، افزون بر این مشخّص می شود که خاستگاه - ɫ در کردی برخاسته از *- l - هندواروپایی در بافت غیر آغازی واژه و توالی * d و * t هندواروپایی و ایرانی باستان مادر است. همچنین تفاوت هایی که بین واج های / l / و / ɫ /، از منظر خاستگاه تاریخی و نیز جایگاه این واج ها در بافت واژه وجود دارد، آشکار می شود.
Factors Affecting Untrained Raters’ Cognition in Rating Oral Proficiency of English Language Learners: Insights from Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Score decision-making is largely an undocumented process in performance assessment. To conduct a more in-depth cognitive study in scoring, one must ask if these underlying processes can be identified efficiently and objectively. To this end, the present study attempted to shed some light on how Iranian teachers as untrained raters rate speech samples of learners and how their cognition functions in the decision-making process in terms of the scores they assign. A series of monologues were obtained from a group of language learners; afterward, English language teachers were asked to rate them. The raters were asked both to assign a score and provide comments regarding why they assigned a specific score. Having rated the samples, the raters were individually interviewed. The results of the recorded interviews and the comments they had provided on scores were subjected to qualitative analysis like coding and extracting both idiosyncratic and shared features of the raters’ cognition. The results revealed that some of the factors attended to by the raters were both linguistic and relevant to speaking proficiency construct like fluency, accuracy, and complexity. Some other factors influencing the raters while rating were non-linguistic and not directly related to speaking proficiency construct like the tone of voice, personality feature of the testee, etc. It seemed that the untrained raters did not have a clear definition of oral proficiency construct. The implications of the study for rater training programs have been discussed.
The Impact of Lexical and Syntactic Simplification of Materials on Listening Comprehension of Intermediate EFL Learners
حوزه های تخصصی:
The aim of this study was to investigate the impact of lexical and syntactic simplification of materials on listening comprehension of intermediate EFL learners and to see whether or not there was any significant difference between learners who listen to authentic materials and those who listen to simplified ones. It was also intended to compare the lexically-simplified-material group with the syntactically-simplified-material group in order to examine which type of simplification leads to a greater gain in listening comprehension. To this end, three hundred Iranian EFL intermediate learners from different language institutes in Sari participated at the onset of the study. To choose a homogeneous sample, an OPT was administered and 150 subjects were selected. Then they were randomly assigned into 3 groups, one control group and two experimental groups. A pretest of listening was administered to assess the initial status of the participants. Then, the intervention was given for two hours in ten sessions. The control group listened to authentic materials, but the two experimental groups listened to lexically and syntactically simplified materials, respectively. Afterwards, a posttest was administered to compare the groups to see how much they improved. The scores of the three groups were analyzed through ANOVA. The results revealed a significant difference among the control group and the two experimental groups. Moreover, the group who listened to syntactically simplified materials outperformed the group who listened to lexically simplified materials.
آسیب شناسی طرح جایگزینی واژگان بیگانه در کتب درسی با واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
31 - 63
حوزه های تخصصی:
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبان ها، تمامی زبان ها تغییراتی را تحت تأثیر این تماس های زبانی در سطوح مختلفی تجربه می کنند. یکی از این سطوح، لایه واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغه سیاست گذاران در عرصه برنامه ریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان مصوّب موضوع اختلاف نظر شده است. لذا، این پژوهشِ پیمایشی با رویکرد کیفی با هدف آسیب شناسی طرح جایگزینی واژگان تخصصیِ بیگانه با واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کتب درسی «زیست شناسی» مقطع متوسطه مدارس ایران انجام گرفت. به این منظور در این مصاحبه ساختاریافته نگرش 126 نفر از مخاطبان این طرح مشتمل بر دانش آموزان فارغ التحصیل رشته تجربی، دبیران زیست شناسی، دانشجویان زیست شناسی، پزشکی و پیراپزشکی و اساتید زبان شناسی پیرامون ضرورت انجام این طرح، دلایل موفّقیّت یا عدم موفّقیّت این طرح و پیشنهاد هایی در خصوص اجرای بهتر آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد اکثریت قریب به اتّفاق مصاحبه شوندگان (97%) موافق اجرای آن با سبک و سیاق اجراشده در کتب درسی نبودند. ازنظر مصاحبه شوندگان مهم ترین دلایل این مخالفت ایجاد سردرگمی در مخاطبان، عدم هماهنگی در استفاده از واژگان مصوّب در محیط های آموزشی و بین المللی بودن واژگان تخصصی بودند. همچنین از نظر آنها این طرح ناموفّق بوده است و دلایل عمده آن عدم استفاده مخاطبان از واژه های مصوّب و بین المللی بودن واژگان تخصصی بوده است. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن تلاش مجدّانه برای پاسداشت قوام زبان فارسی به عنوان زبان علم در کشور می بایست با تدوین اصول و ضوابط واژه گزینی مختص اصطلاحات تخصصی در کمّ و کیف اجرای این طرح بازنگری نمایند.
Drama Translation from Page to Stage: The case of Macbeth in Iran
حوزه های تخصصی:
In order for a classical foreign-language drama to be performed in the target country, a suitable translation is required so that the audiences understand the physical version of the play. This research indicates that the translation of a drama on pages differs from the translation of that drama on stage. This study was conducted to examine the differences between the translation on page and stage of Macbeth, the result of which can help improve the quality of the translation on the stage of a play. In this study, the researcher compares the translated text of Macbeth's play with its translation on stage. This comparison is based on Kowzans' (1968) framework that introduced 13 theatrical systems with 5 subcategories namely; Spoken Text, Body Expression, Stage Appearance, External Appearance of Actor(s), and Inarticulate Sound. The frequency of each of the categories was calculated and it was found that the spoken text category has the largest number of differences between the translation on pages and stage by 42% percent since the spoken text deals with the translated text more than other categories. The results of this study will be beneficial for strengthening the actor's relationship with the text, and translators' quality of translation.
درباره (-ow) در کردی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
157 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر معرفی، توصیف، تبیین و بررسی نقش عنصر زبانی بسیار پرکاربرد (-ow) در کردی جنوبی است. این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های لازم به صورت میدانی از گویشوران بومی به وسیله مصاحبه و گفتگو جمع آوری شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که پی بست (-ow) دارای توزیع و کاربردهای بسیار متنوعی است و عمدتاً با افعال متعدی ساده و مرکب ظاهر می شود، ولی گاهی نیز با (مفعول حرف اضافه در) افعال لازم به کار می رود. از نظر جایگاه، گاهی بعد از پی بست مفعولی ظاهر می شود و گاهی نیز قبل از آن. همچنین، در مواردی به صورت پیش بست تظاهر پیدا می کند. از لحاظ معنایی، این عنصر دارای معنای مشخص بوده و از لحاظ شمار و جنس با مفعول جمله مطابقه می نماید، ولی از نظر صوری همیشه دارای یک صورت واحد است. پی بست (-ow) می تواند با مفعول بسیاری از افعال همنشینی داشته باشد، در عین حال با دسته ای دیگر از افعال همنشینی ندارد. هم می تواند به مفعول معرفه ارجاع دهد و هم به مفعول نکره. بنابراین، به عوامل کلامی حساس نیست. روی هم رفته، اگرچه این پی بست می تواند دارای نقش های متنوعی باشد، لیکن بارزترین نقش آن مفعول نمایی و یا مضاعف سازی مفعول است.
باور و آگاهی زبان آموزان ژاپنی فارسی زبان نسبت به یادگیری و یاددهی کانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش ها در یادگیری زبان ژاپنی، یادگیری کانجی و باور زبان آموزان نسبت به یادگیری کانجی است. این امر برای زبان آموزان متعلق به مناطق غیرکانجی زبان که خارج از ژاپن به یادگیری زبان ژاپنی می پردازند به ویژه، چالش برانگیزتر خواهد بود. از آنجایی که یادگیری، متاثر از محیط آموزشی و شخصیت زبان آموزان می باشد، با بررسی باور زبان آموزان نسبت به یادگیری کانجی و تجزیه و تحلیل این باورها می توان به روش های آموزشی متناسب با آن زبان آموزان به طور خاص، دست یافت. بنابراین، در مقاله پیش رو، به منظور بررسی باور و آگاهی زبان آموزان ژاپنی فارسی زبان نسبت به یادگیری و یاددهی کانجی، پژوهشی پرسشنامه ای از زبان آموزان ژاپنی دانشگاه تهران صورت پذیرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با روش توصیفی و به کمک آمار استنباطی، نتایج نشان داد که زبان آموزان ایرانی، کانجی را مانع بزرگی در یادگیری زبان ژاپنی می دانند ولی از طرفی، شدیدا بر این باورند که هر چه کانجی را بهتر یاد بگیرند بیشتر در زبان ژاپنی موفق می شوند. زبان آموزان سطح مقدماتی «قرائت» کانجی را مهارت مهمی قلمداد می کنند، ولی زبان آموزان سطح پیشرفته بیشتر به «معنای» کانجی توجه دارند. هم چنین، زبان آموزان ایرانی بر یادگیری کانجی مستقل از آموزش معلم قویا باور دارند و معتقدند در آموزش کانجی باید از متون ژاپنی بهره زیادی برد. یافته های پژوهش حاضر گامی مفید برای آموزش کانجی به زبان آموزان غیر مناطق کانجی زبان، به ویژه زبان آموزان فارسی زبان قلمداد می شود.
Research into Iranian EFL Learners’ Perceptions of Culture Management: A Questionnaire Development and Validation Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed at constructing a reliable and valid instrument that could explore EFL learners’ perceptions of culture management. A focus group was held with EFL university students familiar with culture-related concepts, and the themes were extracted from a detailed analysis of transcripts. An extensive literature review and interviews with applied linguistics experts were conducted to generate the CM Questionnaire items. Subsequently, the draft questionnaire was piloted with 251 Iranian undergraduate EFL students studying at two public universities in Iran. An exploratory and a confirmatory factor analysis were run, and the overall factor loading estimates illustrated a satisfactory level of convergent validity for the developed Instrument. The satisfactory levels of factor loading and construct validity test supported the convergent validity of CM factors and their related items. The explored factors included Cultural Communication, Cultural Leadership, Cultural Awareness, Cultural Performance, and Culturally Relevant Teaching, with Cultural Communication as the most meaningful factor. The findings demonstrated that CMQ could be a valid and reliable instrument for investigating culture management perceptions. The implications of the study for EFL teachers, learners, and other stakeholders are also discussed along with some recommendations
Intergenerational Transmission of Chinese Foochow: Exploring a Connection between Family Language Policy and Language-Ethnicity Dimensions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study examines intergenerational transmission of Chinese Foochow in Sarawak, Malaysia by exploring a connection between family language policy and language-ethnicity dimensions. The specific aspects examined were: (a) family language practices; (b) family language ideology in defining characteristics of being a Foochow; and (c) family language attitudes towards heritage language management. Data were collected through semi-structured interviews conducted with nine Foochow ethnic families (29 participants) from urban Sarawak, Malaysia. The findings showed the Foochow dialect was mainly spoken at the highest level of the family hierarchy with the lowest level shifting to use standard languages (Mandarin and/or English). The nine families held strong beliefs regarding their ethnic identity being passed down by birth, blood, and descent and thus, not being able to speak Foochow did not subtract from their Foochow ethnicity. Some participants defined themselves as Foochow because they practised Foochow customs and ate Foochow food, indicative of the phenomenological dimension of the language-ethnicity link. As the dialect is predicted to lose its role and status in urban settings, various strategies for managing Foochow which attributed agency to others were provided by the participants. The findings suggested that attributing ethnic identity to paternity and not patrimony will lead to potential loss of Foochow from the linguistic repertoire of the youngest generation in urban localities in Malaysia.