مطالعات زبان و گویش های غرب ایران

مطالعات زبان و گویش های غرب ایران

مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم پاییز 1401 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

جایگاه و ویژگی های عناصر نحوی مؤثّر بر دامنۀ خوانش نمودی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمود نمود واژگانی مشخصه رویداد دامنه خوانش نمودی کمینه دامنه خوانش نمودی گسترده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
نمود واژگانی مشخّصه ای معنایی است که نشان می دهد رویداد بیان شده به وسیله فعل، چگونه در طول زمان به پیش می رود و دو ویژگی مستقل؛ انطباق مفعول با رویداد و مشخّصه رویداد را دارد. براثر تعامل این ویژگی ها، فضایی نحوی در گروه فعلی تشکیل می شود که آن را دامنه خوانش نمودی می نامند. در پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد مک دونالد (2006 و 2008)، چگونگی اشتقاق نحوی محمول های حصولی و غایت مند و تشکیل دامنه خوانش نمودی در آن ها بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش، در فرایند تشکیل دامنه خوانش نمودی اگر موضوع درونی اسم کمیت دار یا اسم جمع عریان باشد، مشخّصه نامعیّن با گروه نمودی هم نمایه می شود و درنتیجه، دامنه خوانش نمودیِ گسترده تشکیل می شود؛ امّا اگر موضوع درونی اسم شمارش ناپذیر باشد، با گروه فعلی کوچک هم نمایه می گردد و دامنه خوانش نمودیِ کمینه تشکیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که وجود یا فقدان ویژگی [کمیت] در گروه اسمی به تنهایی تعیین کننده دامنه خوانش نمودی نیست، بلکه حضور گروه نمود و جایگاه موضوع درونی پس از حرکت در نمودار درختی نیز در تعیین این دامنه اثرگذار است.
۲.

طبقه بندی معنایی افعال سادۀ دارای متمّم حرف اضافۀ «به» ای: یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرف اضافه ظرفیت نحوی فعل زبان شناسی پیکره ای مفعول حرف اضافه ای زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی می توان به حرف های «از، به، در، برای و با» اشاره کرد. این حروف اضافه در جستجوهای پیکره ای و بررسی داده های زبانی از پربسامدترین تولیدات زبانی هستند و همین بسامد بالا می تواند مؤیّد نقش مهمّ این واحدهای زبانی باشد. گروه های حرف اضافه ای در جمله یا در نقش افزوده ظاهر می شوند یا نقش متمّمی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر که بر نقش متمّمی حرف اضافه «به» متمرکز است، دسته بندی معنایی فعل های ساده با ظرفیت مفعول حرف اضافه «به»ای است. در این مسیر از رویکرد لوین در دسته بندی افعال زبان انگلیسی بهره گرفته می شود. لوین بر این باور است که شباهت رفتار نحوی و ظرفیت های نحوی افعال می تواند منجر به شباهت های معنایی شود. در نوشتار پیش رو حدود (200) فعل ساده زبان فارسی که در ظرفیت آن ها مفعول حرف اضافه «به» ای وجود دارد، از فرهنگ ظرفیت نحوی افعال زبان فارسی انتخاب و استخراج شد و سپس تلاش شد تا با الهام از رویکرد لوین، دسته بندی معنایی روی این گروه از افعال صورت پذیرد. بررسی و دسته بندی داده ها نشان داد می توان این افعال را در هفت طبقه معنایی گروه بندی کرد. بدیهی است که دستیابی به این طبقات معنایی در فعّالیت های مختلفی ازجمله یادگیری زبان و تدریس فعل به عنوان هسته اصلی جمله بسیار کارآمد است.
۳.

ارتباط نمود دستوری و واژگانی در زبان فارسی: مطالعه ای از منظر رویکرد انباشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمود دستوری نمود واژگانی انباشتی تحققی غائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۹۹
در نوشتار پیش رو ارتباط بین نمود دستوری و واژگانی برپایه رویکرد انباشتی در زبان فارسی معاصر با توجه به نمونه های گفتاری و نوشتاری بررسی شده است. داده ها مؤیّد آن است که در رویدادهای کنشی ارتباط یک به یک بین نمود دستوری و معنایی برقرار نیست. رویدادهای کنشی نامقیّد، غیر غائی هستند؛ حال آنکه رویدادهای مقیّد به لحاظ واژگانی مشخّصه های غائی/ غیر غائی دارند. عدم مطابقت نمود دستوری و واژگانی رویدادهای ایستا ازراه خوانش کامل یا ناقص نمود دستوری و غیر غائی بودن نمود واژگانی آن ها رقم می خورد. رویدادهای ایستای عادّی، نمود دستوری کامل/ ناقص و نمود واژگانی غیر غائی دارند، حال آنکه رخدادهای ایستای تحقّقی دارای نمود واژگانی غائی هستند. در رویدادهای غایت مند نیز ارتباط یک به یک بین نمود کامل و غائی و نمود ناقص و نمود واژگانی غیر غائی برقرار نیست. نمود دستوری کامل رویدادهای تحقّقی، نمود واژگانی غائی دارند؛ همچنین صورت تداومی رویدادهای تحقّقی نشان دهنده نزدیک شدن به نقطه پایان و تحقّق عمل است. در رویدادهای تحقّقی استمراری نمود دستوری بر واژگانی تأثیر دارد و رویدادهای تحقّقی درجه پذیرِ نمود دستوری کامل، نمود واژگانی غائی/ غیر غائی دارند. نمود واژگانی رویدادها قابل پیش بینی نیست و ازراه مشخّصه های ذاتی فعل رقم نمی خورد، بلکه همه سازه های جمله در تعیین آن مشارکت دارند.
۴.

بررسی تغییرات واجی واکۀ پیشوند منفی ساز کردی کلهری پیش از غلت: تحلیلی در بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کردی کلهری همگونی واکه پیشوند منفی ساز توالی هماهنگ بهینگی متوالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
در ساختمان فعل در کردی کلهری، با افزوده شدن پیشوند منفی ساز na- به افعالی که غلت آغازین دارند، واکه پیشوند در بافت هایی بدون تغییر مانده و در عین حال، در بافت های دیگر، با غلت پس از خود به شکل کامل یا ناقص، همگون می شود. پژوهش حاضر، با رویکردی متوالی به نظریه بهینگی، وضعیت واکه پیش از غلت را بررسی کرده است. داده های مورد استفاده در نوشتار پیش رو، هم ازراه مصاحبه با گویشوران کردی کلهری و هم با استخراج داده از پژوهش های پیشین در گونه های کلهری و سورانی به دست آمده اند. پس از بررسی داده ها و تحلیل آن ها در چارچوب انگاره توالی هماهنگ، مشخّص شد که واکه پیشوند منفی ساز در هجای باز، بدون تغییر می ماند، امّا هنگامی که با غلتِ پس از خود، هجای بسته ای را تشکیل می دهد، واکه با غلت ازنظر جایگاه تولید همگون می شود؛ البتّه، این همگونی تا جایی پیش می رود که توالی دو عنصر افراشته در یک هجا شکل نگیرد.
۵.

تحلیلی بر مبنای بهینگی درباره کوتاه شدگی واکه ای برای رفع التقای واکه در زبان کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التقای واکه ای غلت سازی کوتاه شدگی واکه ای بهینگی زبان فارسی زبان کردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
پژوهش حاضر براساس واج شناسی بهینگی، به رفع التقای واکه در ارتباط با کوتاه شدگی واکه ای در زبان کردی و فارسی، پرداخته است. مجموعه فیلم ها، سریال ها و متون نوشتاری، پیکره پژوهش حاضر را تشکیل داده است، براساس تجزیه و تحلیل داده ها، نگارندگان نتیجه گرفته اند که دو زبان فارسی و کردی برای رفع التقای واکه در برخی محیط های آوایی، از غلت سازی به شیوه کوتاه شدگی واکه ای استفاده می کنند. در زبان فارسی برای رفع التقای واکه، دو واکه افراشته /i/ و /u/  براثر غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای به ترتیب به یک واکه کوتاه و یک همخوان غلت /j/ و /w/  تبدیل می شوند. در زبان کردی میانی، فرایند غلت سازی در واکه های افراشته /i: ، u: /  و نیمه افراشته /ē: ، ō: /  رخ می دهد؛ همچنین، غلت سازی در زبان فارسی با تغییر کمّی در واکه کشیده /i:/ و تغییر کمّی و کیفی در واکه کشیده /u:/ همراه است. درمقابل، غلت سازی در زبان کردی میانی تنها با تغییر کمّی در واکه های کشیده همراه است. تحلیل بهینگی نیز مشخّص کرد که عامل اصلی در رفع التقای واکه در هردو زبان فارسی و کردی میانی، الزام به وجود آغازه در ساختار هجایی آن ها است. در بافت هایی که در آن ها غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای رخ می دهد، محدودیت های فعّال مشترک در زبان فارسی و کردی میانی عبارت است از:  .AGREE(place); ONSET; MAX; DEP; IDENT (µ
۶.

مجهول سازی محمول های سببی ساختواژی در ترکی آذری (گونه سریش آباد قروه): انفصال مسبب از رویداد سبب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکی آذری ساختار رویدادی ساخت سببی جهت مجهول موضوع بیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
یکی از مباحث نظری مورد مناقشه درخصوص ساختار رویدادی محمول های فعلی، تعلّق یا عدم تعلّق موضوع بیرونی به ساختار رویدادی محمول است. به طور مشخّص، پرسش پژوهش حاضر این است که آیا موضوع بیرونی یک محمول فعلی به وسیله آن فعل به ساختار رویدادی معرّفی می شود یا اینکه موضوع بیرونی از ساختار رویدادی فعل جدا است و با هسته ای دیگر به ساختار رویدادی ملحق می شود. به منظور تعیین جایگاه ادغام موضوع بیرونی و ماهیت هسته معرّف آن، ساخت های سببی ساختواژی و تعامل آن ها با ساخت مجهول در زبان ترکی آذری شهر سریش آباد بررسی شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فعل های سببی ساختواژی که حاصل افزوده شدن وند سببی به صورت ضدّ سببی هستند، می توانند در ساختار مجهول شرکت کنند. صورت فعل سببی در ساخت مجهول نشان می دهد که وند سببی ساز و وند جهت (مجهول ساز) هردو به صورت هم زمان روی فعل ظاهر می شوند. تحلیل داده های آذری که مبتنی بر مجهول سازی فعل های سببی شرکت کننده در تناوب سببی است، به روشنی نشان می دهد که در بازنمایی ساختار رویدادی، هسته های سبب و جهت از هم مستقل و منفک هستند؛ و اینکه معرّف موضوع بیرونی به ساختار رویدادی، هسته جهت است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵