فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۹٬۴۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
درباره شناختی که معلمان زبان انگلیسی از خودکارامدی و دانش پایه دارند، مطالعه های اندکی انجام گرفته است. این مطالعه، رابطه بین دانش پایه معلمان و خودکارامدی آنان را بررسی می کند و مشخص می کند که آیا تجربه معلمان زبان انگلیسی بر شناختی که آنها از خودکارامدی و دانش پایه دارند، تأثیر دارد یا خیر. با استفاده از دو پرسشنامه چند گزینه ای طیف لیکرت، داده ها از 160 معلم زبان انگلیسی جمع آوری شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه به دو گروه با تجربه و کم-تجربه تقسیم بندی شدند. تحلیل داده ها نشان داد که دانش پایه به میزان قابل توجهی خودکارامدی را پیش بینی می کند. همچنین در دانش پایه و خودکارامدی، گروهی که با تجربه بودند نسبت به گروهی که کم تجربه بودند، عملکرد بهتری داشتند. این مطالعه نشان داد که تجربه بر شناخت و عملکرد معلمان زبان انگلیسی در بافتار ایران نقش مثبتی دارد. کلمات کلیدی: خودکارامدی معلمان، دانش پایه معلمان، تجربه معلمان، معلم با تجربه، معلم کم تجربه
Empathy as a Predictor of Pronunciation Mastery: The Case of Female Iranian EFL Learners’ Pronunciation Errors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۲, Summer ۲۰۱۹
107 - 129
حوزه های تخصصی:
The present study set out to identify the problematic areas of pronunciation among Iranian female EFL learners. Further, this study investigated the relationship between empathy and authentic pronunciation, along with gender as a moderator variable. Comparing segmental features and phonological processes of both languages helped teachers to predict the target errors. To reach such a goal, a total of 69 Iranian undergraduate EFL learners were recruited from the Vali-e-Asr University of Rafsanjan, majoring in English literature and translation studies participated in the study. The subjects were conveniently sampled and were taking the course Conversation I. After administrating the Basic Empathy Scale (BES: Jolliffe & Farrington, 2006), the students were assigned to two groups: high-empathic group and low-empathic group. Both groups participated in an oral interview twice (before and after segmental form-focused instruction). The data were collected through taping participants’ pronunciation of some words. Two raters analyzed students’ pronunciation in terms of segmental features. The results demonstrated that the absence of some phonemes in the Farsi sound system and some phonological differences between the two languages caused difficulties for EFL learners. Furthermore, it was witnessed that those in the high-level group (i.e., more empathic learners) were more successful in acquiring authentic pronunciation than those in the low-level group.
معرفی کتاب: مبانی معناشناسی شناختی، آزیتا افراشی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1395، 188 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شکل گیری زبان شناسیِ شناختی به عنوان شاخه ای مستقل در زبان شناسی در جهان، بیش از سه دهه و در زبان شناسی ایران بیش از یک دهه نمی گذرد، اما حجم آثاری که به زبان فارسی انتشار یافته اند بسیار کمتر از مقیاس جهانی آن نسبت به بازه زمانی عنوان شده است، به طوری که کتاب های تألیف شده به زبان فارسی در این حوزه به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد. پس از دو اثر راسخ مهند (1389) و روشن و اردبیلی (1392) که به بررسی مفاهیم و مقدمات زبان شناسیِ شناختی پرداخته اند، کتاب مبانی معناشناسی شناختی را می توان تلاشی جدی در جهت توضیح و تبیین این علم به زبان فارسی دانست[1]. بعد از بیش از یک دهه گام برداشتن در این عرصه، نیاز به وجود درس نامه ای که بتواند به طور منسجم به طرح مباحث معناشناسی شناختی بپردازد احساس می شد و کتاب حاضر تلاشی در این جهت به شمار می آید. مقاله حاضر در خلال معرفی و نقد این کتاب، تلاش می کند تا خوانندگان را با برخی مفاهیم زبان شناسیِ شناختی و رویکردهای نوین به این حوزه از مطالعات آشنا سازد.
واکاوی شناختی - کاربردشناختی جمله های شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی و توصیفی است که داده های آن عمدتاً برگرفته از گفتار محاوره ای محیط در طول یک دوره سه ماه بوده است. پس از ضبط و آوانویسی داده ها، پیکره ای مشتمل بر حدود سی و پنج جمله شرطی زبان فارسی با روش نمونه گیری کنترل شده انتخاب شد و سپس بر اساس رویکردهای شناختی کاربردشناختی، در سه بخش عمده تحلیل و نتایج حاصل شد. در بخش نخست مطالعه، ضمن معرفی چارچوب نظری، سویتسر ( 1990 ) درباره وجود روابط سه گانه محتوایی، معرفتی و کارگفتی در جمله های شرطی، کارایی این چارچوب در تحلیل جمله های شرطی زبان فارسی را می سنجد. در بخش دوم، انواع خوانش های برگرفته از حرف شرط «اگر» که مشتمل بر خوانش شرط لازم و کافی، خوانش بیانگر مبتدا و خوانش امتیازی بودند معرفی و تبیین می شود. بخش سوم که بر نقش مفاهیم ذهنیت ( Langacker, 1990, 1999 ) و بیناذهنیت ( Traugott & Dasher, 2005 ) در کاربرد جمله های شرطی تمرکز دارد، نشان می دهد که مفاهیم مذکور چارچوب قابل قبولی را برای فهم بهتر ماهیت فرض انگاری در ساخت های شرطی ارائه می دهد. در مجموع، علاوه بر تحلیل جمله های شرطی از یک دیدگاه شناختی جدید، آنچه این کاوش را از بررسی های پیشین متمایز می سازد، بررسی ماهیت جمله های شرطی سرخود است که در مطالعات محققان زبان فارسی عمدتاً مغفول مانده است. در این زمینه نگارندگان با بهره گیری از چارچوب جدید دستور کلام ( Kaltenböck, Heine & Kuteva, 2011; Heine, Kaltenböck & Kuteva, 2016 ) نشان می دهند که چنین بندهایی برگرفته از جمله های شرطی کامل و با فرایند عضوگیری ساخته شده است که انگیزه این فرایند بیشتر برجسته سازی عناصر موقعیت کلام چون ذهنیت و بیناذهنیت است.
The Impact of Pre-Speaking Activities on Iranian Intermediate EFL Learners’ Oral Performance
حوزه های تخصصی:
This study aimed to investigate the impact of pre-speaking activities on Iranian intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners’ oral performance. The study followed a quasi-experimental design in which subjects of the study were non-randomly selected. Oxford Placement Test (OPT) was used to select 100 intermediate EFL learners as the main sample. Then they were divided randomly into two experimental and control groups. Prior to the treatment, participants of both groups were given a pre-test of speaking to ensure their speaking ability. After a treatment of pre-speaking activities to members of the experimental group, a post-test of speaking was administered to seek the effect of it. A t-test was run to examine the difference between the mean scores of each group in post-tests. It was found that there was a statistically significant difference between the experimental and the control group. That is, the experimental group outperformed the control group in oral performance.
چارچوب های نحویِ و کارکردهای کلامی تقابل واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
149 - 177
حوزه های تخصصی:
در انگاره نظری جونز (Jones, 2002)، کارکردهای کلامی گوناگونی برای تقابل واژگانی در نظر گرفته شده و پژوهش در زبان های مختلف و از جمله زبان فارسی نمایان گر آن است که با وجود برخی تفاوت ها، بیشترِ زبان ها در پیاده سازی الگوهای کلامی تقابل از الگوهای کم و بیش مشابهی بهره می گیرند. پیکره پژوهش، مشتمل بر 4000 جمله فارسی است که جفت واژه های متقابل دارند. این جمله ها از متن های نوشتاری، گفتاری و همچنین متن های موجود در فضای مجازی استخراج شده اند. یافته ها نشان می دهد که کارکرد کلامی هم پایه، بیشترین سهم را در میان کارکردهای کلامی دارد و کارکردهای کلامیِ منفی ساز، انتقالی، اصطلاحی، کمکی و تفضیلی در جایگاه های بعدی قرار دارند. همچنین مشخص شد که میان برخی چارچوب های نحوی و کارکردهای کلامی نوعی ارتباط معنی دار وجود دارد، برای نمونه، چارچوب نحوی X و Y در الگوی کلامی هم پایه از بسامد بسیار بالایی برخودار است. از سوی دیگر، مشخص شد که میان ماهیت معنایی برخی جفت واژه ها با بسامد آن ها در برخی ژانرها ارتباط وجود دارد. برای مثال، در پیکره مطالعه حاضر مشاهده شد که جفت واژه متقابلِ «واقعی-مجازی» صرفاً در متون مجازی به کار رفته است. این گونه یافته ها، به پژوهشگران زبان شناسی پیکره ای، کمک می کنند تا بتوانند با تکیه بر برخی جفت واژه های متقابل، ژانر پیکره های مختلف را پیش بینی کنند.
تحلیل ساختار و گفتمان بخش تقدیر پایان نامه های فارسی در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفحه قدردانی و سپاس، معمولاً بخشی کوتاه از یک پایان نامه یا رساله دانشگاهی است که در آن، دانشجو از افرادی مانند استادها، اعضای خانواده، دوستان و همکاران و نهادهایی مانند کتابخانه، دانشکده، گروه و یا شرکت ها و نهادهای غیردانشگاهی قدردانی و سپاس گزاری می کند. بر پایه انگاره نظری هایلند (Hyland, 2004) سه مرحله تأمل، سپاس و اطلاع در متن های قدردانی پایان نامه های دانشگاهی به کار می رود. در پژوهش حاضر، 240 متنِ قدردانی و سپاس از 120 پایان نامه کارشناسی ارشد و 120 رساله دکتری از شش رشته علوم سخت (کامپیوتر، مهندسی برق، زیست شناسی) و علوم نرم (مدیریت، حسابداری، زبان شناسی) استخراج و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گسترده ترین متن های تقدیر در رشته زبان شناسی همگانی (با 6340 واژه)، و کوتاه ترین متن های تقدیر در رشته حسابداری (با 3804 واژه) نگارش شده اند. یافته های پژوهش، به طور کلی نشان دهنده آن است که در متن های قدردانی پایان نامه ها و رساله های ایرانی نیز مرحله ها و گام های الگوی هایلند دنبال می شود، با این تفاوت عمده که در 50 درصد از متن های فارسی، دانشجویان از خداوند نیز سپاس گزاری کرده اند. این در حالی است که هایلند چنین مرحله یا گامی را در انگاره 2018 خود در نظر نگرفته است. با بررسی صفحه قدردانی در رشته های گوناگون، مشاهده شد که دانشجویان رشته های علوم انسانی در مقایسه با رشته های علوم پایه و مهندسی، متون تقدیر طولانی تری نوشته اند. همچنین فراوانی سپاس از نهادهای غیردانشگاهی مانند آزمایشگاه ها، مراکز تولیدی و تجاری در رشته های علوم پایه و مهندسی بیشتر است. با توجه به متغیر مقطع تحصیلی نیز دریافتیم که دانشجویان دوره دکتری نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد، متن های قدردانی گسترده تری نوشته اند.
Naturalization in Translation:A Case Study on the Translation of English-Indonesian Medical Terms
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
11-28
حوزه های تخصصی:
Naturalization is a translation procedure that is predominantly utilized in the translation of English medical terms into Indonesian. This study focuses on identifying types of naturalization involving the adjustment of spelling and pronunciation and investigating whether naturalization has been appropriately applied based on the rules in the Indonesian general guidance of term formation. The data were taken from the translation of selected articles of a medical textbook, General Ophthalmology (2008). The findings show that naturalization in English-Indonesian medical terms occurred in four categories, namely (1) adjustment of spelling with complex adjustment of pronunciation, (2) adjustment of spelling with simple adjustment of pronunciation, (3) adjustment of pronunciation without adjustment of spelling and (4) adjustment of spelling without adjustment of pronunciation. The products of naturalization have followed the guidance yet several new adjustment standards need to be included to enrich the pattern of foreign term adoption. In addition, this study recommends that types of ‘absorption’ in the Indonesian guidance of term formation needs to be revisited in order to precisely classify how foreign term’s pronunciation and spelling adjustment is made in the Indonesian language.
طراحی و تدوین پرسشنامه تعیین سطح آموزش تامل گرایانه (آموزش بازخوردی) مدرسان زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1181 - 1204
حوزه های تخصصی:
. هر چند تدریس تامل گرایانه از شاخصه های حرفه ای بشمار می رود پژوهش چندانی در خصوص طراحی ابزاری جهت سنجش میزان تدریس تامل گرایانه مدرسان زبان انجام نشده است. از این رو پژوهش حاضر به منظور طراحی و اعتبار سنجی پرسشنامه تعیین سطح تدریس تامل گرایانه مدرسان زبان بر اساس مدل وارد و مک کوتر (۲۰۰۴) انجام گرفت. نسخه نهایی ابزار طراحی شده با جامعه آماری 250 مدرس زبان ایرانی بررسی شد و سپس به منظور احراز روایى پرسشنامه تحلیل عاملى اکتشافى، تحلیل عاملى تأییدى و براى احراز پایایى از روش ضریب آلفاى کرانباخ استفاده شد. نتایج تحلیل اکتشافى وتاییدی مدل چهار عاملی متشکل از عامل های: عادی، فنی، محاوره ای و تبدیلی را تایید کرد. میزان آلفای 81/ . بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه ، از روایى و پایایى لازم براى شناسایى سطح تدریس تامل گرایانه مدرسان برخوردار است. کاربردهای این ابزار در محیط یادگیری زبان مطرح شد.
بررسی انگیزه باهم آیی واژگانی بر پایه معناشناسی قالبی: نمونه موردی "دست"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزه های معناشناختی و کاربردشناختی باهم آیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص می کند چه واژه هایی با واژه "دست" باهم آیی دارند و چه انگیزه شناختی می تواند توجیه گر کنار هم قرار گرفتن این واژه ها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزه ای که واژه های پایه و باهم آی را در کنار یک دیگر نگاه می دارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژه های باهم آی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهم آیی با واژه "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهم آیی فعلی و اسمی از یک دیگر بازشناخته شده اند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژه "دست" با برخی از واژه ها باهم آیی دارد، اما با واژه های مترادف آن ها باهم آیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب می شوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطه مفاهیم فرهنگی امکان مفهوم سازی پیدا می کنند که از آن جمله می توان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.
سهم گستردگی و عمق دانش واژگان در موفقیت خلاصه نویسی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین گستردگی و عمق دانش واژگان وموفقیت خلاصه نویسی فراگیران، به دنبال رسیدن به پاسخ این سوال می باشد که کدام جنبه از دانش واژگانی پیش بینی کننده قوی تری برای نمرات خلاصه نویسی در متون داستانی، استدلالی و تفسیری می باشد. بدین منظور، 80 نفراز دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا، ابتدا آزمون های تافل نوشتاری و آزمون نوشتاری انگلیسی تافل و سپس آزمون های گستردگی دانش واژگان و عمق دانش واژگان را پاسخ دادند و پس از آن به خلاصه نویسی متون مختلف پرداختند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که گستردگی و عمق دانش واژگان با تشخیص نقاط اصلی، استفاده از استراتژی های خلاصه نویسی و شاخص های نگارش در خلاصه های متون داستانی، استدلالی و تفسیری مرتبط است. همچنین، نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که عمق دانش واژگان نسبت به گستردگی دانش واژگان، موفقیت در خلاصه نویسی را بهتر پیش بینی می کند. بنابراین، مدرسان باید فراگیران را به خواندن مستمر و زیاد متون مختلف تشویق کنند، تا از این طریق بر عمق دانش واژگانی آنها بیافزایند.
تحلیل نشانه شناختی رسانه و کاربرد آن در بازنمایی گفتمان: مطالعه موردی «سریال کیمیا»
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
77 - 100
حوزه های تخصصی:
به منظور بازنمایی گفتمان های موجود در نهادهای اجتماعی به ویژه خانواده می توان از رسانه ها و متن های گفتمانی به عنوان ابزار گفتمانی بهره گرفت. این نکته که سریال ها و فیلم های تلویزیونی چگونه نهاد خانواده و گفتمان های احتمالی موجود در آن از جمله گفتمان های مذهبی، حکومتی و فرهنگ غربی را بازنمود می کنند و اینکه آیا سریال ها می توانند تئوری صفر و یک ارسطویی که نشانگر شخصیت های کاملاً خوب و شخصیت های کاملاٌ بد است را آشکار سازند مسئله ای است که در پژوهش حاضر با بررسی یکی از سریال های ایرانی (سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار) به آن پاسخ می دهد. به منظور پاسخ به این مسئله از نظریه لاکلا و موف و الگوی نشانه شناسی گفتمانی سلطانی به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. گردآوری و تحلیل داده ها بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی صورت گرفت و در قالب 11 نمودار و 7 جدول ارائه گردید. در نهایت با بررسی هویت های فردی و خانوادگی شخصیت های داستان، خرده گفتمان های مذهبی، حکومتی و فرهنگ غربی در سریال مشاهده گردید. همچنین با کمک این دو رهیافت و در پاسخ به وجود مسئله صفر و یک ارسطویی و با بررسی های صورت گرفته به واسطه تحلیل متنی، بینامتنی و بافتی سریال به وجود اغراق در سریال این کارگردان می توان اشاره کرد.
Professional Identity and Teaching Quality: The case of Iranian EFL teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper reports on the findings of a research aimed at exploring the professional identity (PI) of English as Foreign Language (EFL) teacher in Iran. The research further examined the extent to which the identified PI factors affect their teaching quality. The authors argue that earlier classification of different factors of professional identity of EFL teachers is arbitrary and may only be valid by definition. The possible grouping of these factors is also examined to identify what clusters of factors have relative importance in EFL teacher's professional identity and how these clusters may contribute to the quality of teaching. Sample participants contributed in semi-structured interviews and subsequently based on the thematic analysis of the interviews a questionnaire was developed and completed by a total of 143 EFL instructors and students. Factor Analysis of data identified four distinct clusters accounted for a total of nineteen variables presenting the PI profile of EFL teacher in which Personal Characteristics (PC) emerged as the most important cluster. Consequently, five clusters identified to have a considerable effect on teaching quality, Pedagogical knowledge (PK) found to be the most influential cluster. These findings may well serve as a valuable pedagogical resource for EFL teachers and policy makers to help improve teaching quality, educational processes, and curriculum design.
مقایسه کارهای هوشیارسازی دستوری و برونداد مدیریت شده بر مهارت گفتاری زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
193 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه کارهای ارتقای آگاهی دستوری و برون داد مدیریت شده بر مهارت گفتاری زبان آموزان بوده است. بدین منظور، 66 زبان آموز دختر در یکی از آموزشگاههای تهران با برگزاری آزمون ابتدایی انگلیسی (پت) بین 91 زبان آموز انتخاب گردیده و در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. در ابتدا، هر دو گروه در پیش آزمون گفتاری شرکت کرده و همگن شدند و تحت آموزش در یک دوره 18 جلسه ای با صرف زمان مساوی برای هر گروه قرار گرفتند. در گروه آزمایشی اول، کارهای ارتقای آگاهی و در گروه آزمایشی دوم، کارهای برون داد مدیریت شده ارائه گردیدند. در پایان دوره، پس آزمون گفتاری دیگری از هر دو گروه آزمایشی گرفته شد. برای آزمون فرضیه مطرح شده از آزمون نمونه های مستقل تی استفاده گردید و نتیجه آن بود که مهارت گفتاری گروه کارهای ارتقای آگاهی به شکل معناداری نسبت به گروه کارهای برون داد مدیریت شده برتری داشتند. کاربرد این پژوهش برای معلمین و طراحان مطالب درسی در انتهای مقاله به تفصیل بحث شده اند.
بررسی نگرش مدرسان انگلیسی درباره اهمیت و کاربرد ارزیابی پویا به غیر انگلیسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1305 - 1338
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه اکثر تصمیم ها در مورد موقعیت آکادمیک فراگیران، بر اساس نتایج ارزیابی آن ها اتخاذ می شود؛ ارزیابی نقش بسزایی در نظام آموزشی دارد. مرسوم ترین روش ارزیابی که هم اکنون در دنیا استفاده می شود، ارزیابی ایستا است. طی دهه های گذشته، به شیوه های دیگر ارزیابی ازجمله خویش ارزیابی ، دیگر ارزیابی و ارزیابی پویا بسیار توجه شد. محور اصلی این مطالعه ارزیابی پویاست ;I درک و برداشت مدرسان زبان انگلیسی در رابطه با اهمیت و کاربرد ارزشیابی پویا در ایران بررسی میکند. به همین منظور 25 مدرس زبان انگلیسی خانم و آقا با سابقه متفاوت در تدریس از طریق نمونه برداری هدفدار، برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. مصاحبه ای نیمه باز شامل 23 سوال برای استفاده در این مطالعه طراحی شد. پیش از مطالعه اصلی، روایی و پایاییِ پرسش ها توسط 3 متخصص ارزشیابی زبان بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که مدرسان ایرانی، دیدگاه مثبتی به ارزش یابی پویا در کلاس های خود داشتند اما به دلیل محدودیت های سیستم آموزشی، زمان ، هزینه و کمبود دانش نمی توانند تئوری را به عمل تبدیل کنند
Tracing an EFL Teacher and Learners’ Cognitive and Emotional Development Using Dialogic Mediation: A Sociocultural Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of the study was to investigate the effect of mediation on the development of a novice teacher and in turn the effect of transformation of the teacher on the behaviors and emotions of the learners using Vygotskian sociocultural view of learning. For this purpose, a novice teacher teaching the general English course at an Iranian university was selected. To develop an understanding of the instructional setting and to diagnose her weaknesses and strengths, she was observed by a teacher educator during the first five sessions. Different instruments and tools like the teacher and students’ narratives, stimulated recall of voice-recorded actual teaching, and observation were also used during the study to trace the teacher’s cognitive and emotional development. As most of her practices displayed over-reliance on translation and deductive teaching of grammar, and her oral narration showed instances of cognitive/emotional dissonance, strategic mediations, both implicit and explicit, based on her needs were offered after the fifth session in a face-to-face interaction to help her develop gradually. Analysis of the results showed the gradual development of her and the positive attitudes and active engagement of the learners during she was being mediated. Implications of the findings are presented and discussed.
اهمیت ترجمه در مستنداتِ زبان های ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
107-126
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی اهمیت ترجمه بر اساس مستندات موجود از زبان های ایرانی در سه دوره تاریخی ایرانِ باستان شامل هخامنشی، اشکانی و ساسانی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که گستردگی جغرافیایی هر کدام از این سه فرمانروایی ایرانی و تنوع و تکثر جمعیت های انسانی با زبان ها، آداب و رسوم، و روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی متفاوت؛ ضرورت استفاده از ترجمه شفاهی و مکتوب را در میان مردم اجتناب ناپذیر ساخته بود. مستندات موجود و مباحث تاریخیِ پیرامون آنها، حاکی از آن است که غالبِ این ترجمه ها از نوعِ فرمان های شاهان، متون مذهبی، متون علمی، معاملات اقتصادی، و اسنادخانوادگی بود که هر کدام در جای خود هدف یا ضرورتی را در پی داشت، آن چنانکه بخشی ازاقدامات شاهان ساسانی مانند شاپور اول، شاپور دوم و خسرو انوشیروان را دراین خصوص، می توان به نام نهضت ترجمه تعبیر کرد. بررسیِ این ترجمه ها نشان می دهدکه چندین زبان با درجه اهمیت متفاوت به صورت همزمان در این امپراتوری ها رواج داشته است. حاصل این مقاله می تواند امروز به علومی مانند تاریخ، تاریخِ علم، باستان شناسی، زبان شناسیِ تاریخی، ایران شناسی، و فرهنگ و ادبیاتِ ایرانی کمک کند.
رویکرد نظریه بهینگی به «دوگان سازی ناقص پیشوندی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دوگان سازی» یکی از فرایندهای زایا در حوزه صرف است که در زبان فارسی مشتمل بر دوگونه کامل و ناقص است. در گونه ناقص آن، که به دو دسته پیشوندی و پسوندی قابل دسته بندی است، بخش «وند» نه تنها هویت مستقل آوایی ندارد، بلکه فاقد معناست. همچنین وند مفاهیمی مانند شدت، تأکید و یا مقوله سازی را به معنای پایه می افزاید. از آن جائی که این وند، تکرار بخشی از پایه است، آن را «وند مکرر» می نامند. هدف مقاله حاضر، نیز بررسی «دوگان سازی ناقص پیشوندی» در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی مشهور به «نظریه تناظر» است. پرسش اصلی پژوهش آن است که آیا می توان در چارچوب نظریه موردِ اشاره دوگان های ناقص پیشوندی در زبان فارسی را تبیین کرد یا خیر؟ برای پاسخ گویی، ابتدا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و استفاده از منبع هایی مانند فرهنگ فشرده سخن (Anvari, 2003) و پژوهش های مرتبط، 71 نمونه از دوگان های اشاره شده گرد آوری گردید. سپس، با توجه به تعریف ها و بررسی های انجام گرفته در این حوزه، داده ها به سه گروه تقسیم شدند. در ادامه، با معرفی چارچوب نظری، به وسیله ارائه تابلوهای بهینگی در مورد نمونه هایی از هر گروه صورت تحلیل شدند. در پایان، یافته ها نشان دهنده آن بود که هر یک از نمونه ها در قالب اولویت بندی مشخصی از محدودیت ها قابل توصیف است.
تأثیر گفتمان فرهنگی سیاسی غالب بر شبکه نشر ادبیات داستانی: موردپژوهی نتایج تأثیر گفتمان اصلاحات بر شبکه نشر رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه نشر رمان همواره با تغییرات ناشی از تحولات اجتماعی همراه بوده است. مقاله حاضر در پی تحلیل تغییرات بازار نشر رمان بر مبنای تغییرات در ساختارهای سیاسی و اجتماعی اواسط دهه 1370 است. بازه زمانی مدنظر سال های 1376 و 1377 شمسی، همزمان با روی کارآمدن دولت اصلاحات است. با توجه به ماهیت میان رشته ای این پژوهش، از دو چارچوب نظری «نظام های چندگانه» ایوِن-زُهَر و «ساختمندی» گیدنز استفاده شده است. برای بررسی تغییرات حوزه نشر رمان در دو بعد تألیف و ترجمه از تحلیل شبکه استفاده شده است. همچنین برای درک عوامل ساختاری و عاملیتی مؤثر بر تغییرات نشر رمان در این دوره با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ناشران، سعی شده است تغییرات این دوره بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار نشر رمان در این دو سال، دچار تغییرات کمّی و کیفی زیادی شده است که در این میان تأثیر ساختاری سیاسی و به تبع آن وضعیت در حوزه اجتماعی باعث تقویت یا محدودسازی قدرت کنشگری ناشران و مؤلفان/مترجمان شده است.
سبک سازی نظام مند فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روند تحولات زبان فارسی دسته ای از فعل ها بخشی از بار معنایی خود را از دست داده اند و به اصطلاح سبک شده اند. از این رو، در بیان مفاهیم ایستا و رویدادی با عنصر دیگری از مقوله اسم، صفت یا حرف اضافه همنشین شده و ساخت های فعل سبک را ایجاد کرده اند. مطالعه نحوی و معنایی این ساخت ها از چالش برانگیزترین مسائل مورد بررسی زبانشناسی امروز است. در زبان فارسی ساخت های فعل سبک پربسامدترین ساخت های فعلی به شمار می روند و این امر اهمیت پرداختن به آنها را دو چندان می سازد. پژوهش حاضر می کوشد تا از منظر صرف توزیعی (هله و مرنتز، 1993 ؛ 2013) به پرسشی اساسی در رابطه با این فعل ها پاسخ بدهد؛ اینکه، چرا تنها دسته ای از فعل ها (نه تمامی آنها) به فعل سبک تبدیل شده اند و آیا این انتخاب تصادفی بوده است یا نظام مند. پرسشی که علیرغم اهمیت از توجه محققان دور مانده است. پژوهش حاضر با ارائه تحلیلی نشان می دهد که این انتخاب نظام مند است و شواهدی در تأیید این نظام مندی با توجه به ویژگی زیرتخصیص یافتگی و اصل زیرمجموعه صرف توزیعی ارائه می دهد. از جمله این شواهد تعیین ماهیت و جایگاه 21 فعل سبک زبان فارسی در طبقه بندی لوین (1993)، استفاده از روشی مبتنی بر الگوریتم لسک (1986) و پیشنهاد طبقه بندی جدید فعل های سبک بر پایه نخستی های معنایی است که در آن ابتدا فعل ها به ایستا و رویدادی و سپس فعل های رویدادی به 4 طبقه کارکردی، تغییر مالکیت، تغییر حالت و تغییر مکان تقسیم شده اند. این شواهد بیانگر این واقعیتند که ماهیت ویژه معنایی این فعل هاست که آنها را مستعد تبدیل شدن به فعل سبک کرده است.