فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش قصد داریم با استفاده از نظریۀ طرح واره های تصوری جانسون ( 1987 ) به این موضوع بپردازیم که آیا شعر کلاسیک و شعر نو فارسی تنها در قالب تفاوت دارند و یا اینکه به لحاظ مشخصه های زبانی نیز میان آن ها تفاوت وجود دارد. در این مقاله به بررسی طرح واره های تصوری در شعر حافظ به عنوان نمونه ای از شعر کلاسیک فارسی و شعر سهراب سپهری به عنوان نمونه ای از شعر نو فارسی می پردازیم و این موضوع را بررسی می کنیم که علاوه بر قالب شعری، چه تفاوت یا شباهتی در نوع مفهوم سازی از نظر طرح واره های تصوری در شعر کلاسیک و نو فارسی وجود دارد. برای این کار 13 مورد از اشعار حافظ و 8 مورد از اشعار سهراب سپهری به ترتیب از دیوان حافظ و هشت کتاب سهراب سپهری را در چارچوب نظری طرح واره های تصوری بررسی کرده ایم. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای پژوهشی است. نتیجۀ مقاله این بوده است که هر دو شاعر بیشتر از طرح واره های حجمی و حرکتی استفاده کرده اند، با این تفاوت که در نمونۀ کلاسیک حافظ تعداد طرح واره های حرکتی و حجمی با اختلاف اندکی نزدیک بوده است؛ اما در نمونۀ شعر نو سهراب سپهری، طرح واره های حجمی با اختلاف زیادی بیشتر از طرح واره های دیگر ازجمله طرح واره حرکتی به کار رفته است. این موضوع بیانگر آن است که شعر این دو علاوه بر قالب، در استفاده از طرح واره های تصوری تفاوت دارند.
مقایسه استعاره های مفهومیِ غم و شادی در اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
179 - 202
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی و مقایسه استعاره های مفهومی شادی و غم در سروده های شاعر معاصر، پروین اعتصامی (1320-1285) می پردازد. هدف از این پژوهش، مشخص نمودنِ حوزه های مبدأ به کار رفته در استعاره های مفهومی مورد اشاره، تنوع و فراوانی آن ها و میزان جهان شمول بودنِ این مفاهیم در پیکره مورد نظر بوده است. به این منظور، پس از مطالعه دیوان پروین اعتصامی، بیت هایی که دربرگیرنده مفهوم استعاری غم و شادی بودند، استخراج گردید. از میانِ 332 بیت استخراج شده که از 34 عنوان شعری گردآوری شد، تعداد 266 مورد، استعاره غم و مابقیِ 66 مورد، استعاره مفهومی شادی تشخیص داده شد. پس از تحلیل و مقایسه داده ها، مشاهده گردید که فراوانی استعاره های مفهومی غم و نیز گستره و تنوع معنایی در آن ها به صورت چشمگیری بیشتر از حوزه مقابل یعنی شادی بود که با توجه به مضامین تلخ اجتماعی به کار رفته در سروده های پروین قابل توجیه است. شباهت بین دو حوزه احساس، علاوه بر استفاده مشترک از استعاره های وجودی (شامل جسمی شدگی و تشخیص) و نیز استعاره های جهتی (طرحواره های جهت)، در حوزه های مبدأ مشترک شامل زمان، مکان و سلامتی نیز شباهت های چشمگیری مشاهدهشد. همچنین بین استعاره های به کار رفته در پیکره پژوهش و فهرست جهانی شباهت ها به مراتب بیش از تفاوت ها بود که خود نمایانگرِ بعد همگانی تفکر استعاری است.
Iranian EFL Learners' Beliefs towards Teaching and Learning of Pronunciation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One essential yet often-ignored factor in pronunciation teaching is learners’ beliefs towards teaching and learning of pronunciation. Awareness of this factor can help both learners and teachers achieve their language learning and teaching objectives. The current study investigated 195 Iranian EFL learners’ beliefs and perceptions about various aspects of pronunciation teaching and learning. The learners answered a 30-item Likert-scale online questionnaire which inquired about their views regarding the overall importance of pronunciation instruction, the type of syllabus, the design of classes devoted to pronunciation, the introduction of pronunciation features, the ways of practicing these features, and the role of error correction. To enhance the findings from the questionnaire, the researchers interviewed a subsample of the participants about various pronunciation dimensions specified in the questionnaire. Results revealed that the majority of the participants believed teaching and learning pronunciation was of paramount importance in EFL contexts as it helped them achieve their communicative goals more effectively. The learners also largely preferred a structural over a task-based syllabus for pronunciation instruction but differed regarding whether pronunciation features should be taught in isolation or in communicative contexts, and whether correction of their pronunciation errors should be done by the teacher or peers. Findings of this study can inform the mainstream pronunciation teaching and learning practices and materials designs.
اسب در ادبیات فارسی و روسی
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به بررسی و مقایسه ی جایگاه اسب در آثار ادبی فارسی و روسی پرداخته شده است. اسب در ادبیات هر دو ملت غالباً از هویتی انسانی برخوردار است و همدم و یار باوفای انسان برشمرده می شود. این حیوان اسطوره ای در آثار ادبی هردو سرزمین، همواره نماد مثبت بوده و فاقد خصایل منفی است. برای نشان دادن این امر به آثاری از هردو سرزمین اشاره کرده ایم که در آن ها اسبان نقش آفرین بوده اند. بااین وجود در یکی از داستان های حماسی مشهور روسی به نام «آلک دل آگاه» که ریشه در تاریخ روسیه دارد و با اسطوره های ملی روسی درآمیخته است، نقش اسب از سایر آثار متفاوت می باشد و به نوعی ناخودآگاه منجر به سرنوشت تلخ قهرمان می گردد. اسب در اسطوره های ادبی مکمل شخصیت قهرمان محسوب می شود و در سیر تکامل شخصیت وی نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر نشان دادن اشتراک دیدگاه دو فرهنگ به یک نمادینه ی مشترک است.
ماهیت زمان حال در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بدنبال بررسی ماهیت زمان حال در زبان فارسی است. به منظور دستیابی به این هدف، (غیر)اشاره ای بودن زمان حال در زبان فارسی، تعبیر زمان حال در ساختارهای مختلف از جمله ساختارهایی که در آن ها زمان حال در بند متممی یا موصولی زیر زمان گذشته و آینده درونه شده است، و خوانش های مطلق و نسبی زمان حال در زبان فارسی مورد مداقه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند که زمان حال زبان فارسی را نمی توان مطلقاً اشاره ای یا غیراشاره ای دانست. در واقع، اگر اشاره ای بودن را به صورت یک طیف در نظر بگیریم که در سمت چپ آن زبان های اشاره ای و در سمت راست آن زبان های غیراشاره ای باشند، زبان فارسی در وسط قرار می گیرد. همچنین، نتایج موُید وجود خوانش ها و کاربردهای مطلق و نسبی برای زمان حال زبان فارسی می باشند. ساخت هایی که در آن ها زمان حال در بند متممی زیر زمان گذشته درونه شده است حاکی از وجود خوانش مطلق زمان حال هستند چرا که زمان حال علاوه بر همزمانی با زمان گذشته ی بند پایه می تواند با زمانی بیان جمله نیز همزمان باشد (خوانش دوگانه). ساخت هایی که در آن ها زمان حال در بندهای موصولی و متممی زیر زمان آینده درونه شده اند حاکی از کاربرد نسبی زمان حال زبان فارسی می باشند چرا که در این جملات زمان حال ضرورتی ندارد با زمان بیان جمله همزمان باشد. سرانجام، نشان داده شد که بخش مطلق و نسبی زمان حال دارای معنای "درون" می باشند بدین معنا که رویداد بیان شده با زمان حال "درون" زمان ارزبابی قرار دارد.
بررسی مقوله های نمود و زمانِ فارسی در قالب هندسه مشخصه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هندسه مشخصه ها، انگاره ای کاربردی برای مطالعه فرایندهای صرفی- نحوی به شمار می رود. در این مقاله، به معرّفی این انگاره و کاربرد آن در مطالعه نظام تصریف فعل در زبان فارسی می پردازیم. در هندسه مشخصه ها، نظامِ تصریف فعل از سه بخش نمود، زمان دستوری و وجه تشکیل می شود و هر یک دارای مشخصه های نسبتاً جهانی هستند که در مواردی توسط تکواژهای صرفیِ آشکار بازنمون می شوند. تعامل مشخصه های موجود در این سه حوزه، خصوصیات قلمروی تصریف فعل در زبان های مختلف را تعیین می کند. نمود در زبان فارسی دارای مشخصه های [رویداد] و [غیراتمی] است که نشان می دهد ارزش پیش فرض آن در این زبان، نمود تام است و نمود ناقص به صورت نشاندار و با واحد واژگاهی (می-) بازنمون می شود. به این ترتیب، هسته نمود اتمی در فارسی فقط در سطح تصریف فعّال است و تمایز نمود دستوری ناقص و تام را بازنمایی می کند. هسته نمود کمیّت در فارسی، هم در سطح ریشه و هم در سطح محمول فعّال است و نمود واژگانی و خصوصیات نمودیِ محمول را تعیین می کند. در مورد زمان، فارسی دارای مشخصه [تقدّم] است که بوسیله واحد واژگاهی (–د/-ت) بازنمون می شود و زمانِ موضوع را قبل از لنگرگاهِ زمانی جمله قرار می دهد. واحد واژگاهی (–ده / -ته) در فارسی که به همراه فعل کمکی، ساخت کامل را می سازند، کارکرد متفاوتی با نمود و زمان دستوری در هندسه مشخصه ها دارد و به دلیل ارزش تقابلی که در فارسی ایجاد می کند، در هسته نحوی مستقلی ادغام می شود و مشخصه [کامل] را بازنمون می کند.
تحلیلی بر عامل روانشناختی ترس از فناوری و دانش رایانه ای در مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
243 - 266
حوزه های تخصصی:
با جهانی شدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، به کارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارت های زبانی استفاده کنند، اما به علت وجود ترس از به کارگیری ابزارهای فناوری در کلاس درس از این امر امتناع می ورزند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه احتمالی میان ترس از فناوری و دانش رایانه ای مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بوده است. در راستای هدف این پژوهش، 40 مدرس زبان فارسی از دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه اطلاعات شخصی، سنجش میزان دانش رایانه ای سون و راب و کریسمیاضی (2011) و اضطراب رایانه ای روزن و ویل (1988) پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه معنادار (در سطح 05/0) و منفی بین دو متغیر دانش رایانه ای و ترس از فناوری برقرار است. در واقع، مدرسانی که میزان دانش رایانه ای بالایی دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. نتایج تحقیق حاضر راهکارهایی را جهت تربیت مدرس زبان فارسی به برنامه ریزان آموزشی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به نیاز های جدید در به کارگیری فناوری در آموزش، پیشنهادهایی ازجمله گنجاندن دوره های آموزشی به کارگیری ابزارهای فناوری در دوره های ضمن خدمت معلمان مطرح نموده است.
Accuracy Order of Grammatical Morphemes in Persian EFL Learners: Evidence for and against UG(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
53-78
حوزه های تخصصی:
This study addresses the acquisition of the morphological markers in Persian learners of English as a foreign language. To this end, the accuracy order of nine morphemes including plural –s, progressive –ing, copula be, auxiliary be, irregular past tense, regular past tense –ed, third person –s, possessive -ʼs and indefinite articles was studied in 60 teenage Persian EFL learners. Placement and proficiency tests and a demographic questionnaire were employed to collect the data. The total production of 2160 morphemes was manually checked, classified, and counted to rank their acquisition order. The learners’ accuracy order was ranked in a decreased order from 1 to 9 as follows: regular past tense, auxiliary be, copula be, present progressive tense, indefinite articles, plural –s, possessive -ʼs, irregular past tense and third-person singular –s. The Spearman correlation showed that Persian students’ accuracy order had a moderate and weak relationship with the accuracy order of ESL and EFL learners, respectively. This finding proves that Persian EFL learners do not learn English grammatical morphemes in a natural order. Moreover, the universal grammar does not remain fully in these learners. The minor role of UG in EFL acquisition also indicates the important role of transfer in foreign language learning.
Developing Intercultural Awareness and Skills in English Majors: A Constructivist Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the fast-changing modern world of today, learners need global skills for life-long learning and effective communication. Among these skills are intercultural competence and critical thinking. Although teachers have acknowledged the importance of the inclusion of global skills in their actual teaching procedures, they still need more concrete methodology and tangible pedagogical frameworks to incorporate these skills into their teachings. This study has been an attempt to propose a framework based on the constructivist approach to activate critical thinking and, in turn, develop critical cultural awareness and intercultural skills in EFL learners. To achieve this aim, a qualitative study was designed; an intercultural syllabus was developed and implemented through the constructivist approach in an academic semester. The related data were then collected through the participants’ reflective worksheets and interviews. The content analysis of the data indicated that the constructivist approach and the intercultural syllabus were effective in assisting the participants in applying critical thinking strategies and developing critical cultural awareness and intercultural skills of discovery and interaction, interpreting and relating, and evaluation. Meanwhile, the results of the self-report evaluation survey indicated that the participants evaluated most of the aspects of the intercultural experience positively. The findings of the current study have implications for instructors, materials developers, and educational stakeholders who support developing intercultural awareness and skills in learners.
Trodden and Untrodden Paths: A Study of Cognitive Processes in Oral Responding and Questioning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۳, Fall ۲۰۱۹
159 - 187
حوزه های تخصصی:
The present study was an attempt to provide a psycholinguistic account of cognitive processes underlying responding and questioning. It also strived to identify the potential differences between responding and questioning cognitive processes in Target Language Use Situation tasks. To accomplish the objectives, 65 Iranian general IELTS applicants from two foreign language learning institutes in Shiraz, with two different language proficiency levels (intermediate and advanced), were randomly selected. They were administered a normal responding and a reverse questioning IELTS oral tasks. Two seven-point Likert scale questionnaires were also used to measure the task difficulty and mental effort that the applicants perceived while doing the tasks. Additionally, the applicants’ recorded voices in tasks were transcribed and analyzed to assess the number of grammatical errors and pause lengths. The analysis of the numerical data through descriptive statistics and paired-samples t-tests indicated that, in general, the cognitive processes underlying oral responding and questioning are significantly different in terms of mental effort, task difficulty, length of pauses, and the number of grammatical errors. More specifically, the results suggested that the applicants took more mental effort and perceived more task difficulty while constructing the questions for given responses irrespective of their proficiency levels. Both groups also paused significantly longer and committed significantly more grammatical errors when completing the questioning tasks. The paper discusses the study implications for second language teachers and assessors.
Impact of Interaction and Output Modality on the Vocabulary Learning and Retention of Iranian EFL Learners
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۵, Spring ۲۰۱۹
65-85
حوزه های تخصصی:
This study investigated the impact of interaction and output modality on vocabulary learning and retention of EFL learners. To investigate the impact of Interaction, solitary (n =69) and collaborative (n =62) groups served as experimental and No Interaction No Output (n =26) as control group. To address the effect of modality, spoken (n =39) and written (n =31) modalities served as experimental and No output modality (n =26) as control group. The study was done in 8 weeks. The groups read passages with target words highlighted. Solitary and collaborative groups reconstructed the passages individually or in dyads. The spoken and written modality groups reconstructed them in the respective modality. Then, pretest, immediate, and delayed posttests were administered. The ANOVA results showed that the collaborative group outperformed the other groups and spoken modality outperformed the written modality group focusing on interaction and modality separately. The 2×2×2 ANOVA results showed significant main effects for time, interaction, and output modality. An ‘interaction’ effect was found between time and interaction, time and modality, and modality and Interaction. The ‘interaction’ between time, Interaction, and modality was insignificant. The findings have implications for language teachers, syllabus designers, and language testing experts.
The Influence of Autonomy on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Podcasting Tasks, Gain and Retention
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۵, Spring ۲۰۱۹
127-141
حوزه های تخصصی:
The use of podcasts in learning has been supported by distance education theories that deal with the role of interaction as well as communication in improving teaching and learning. New technologies such as podcasts can have influential learner support in distance education and address learner cognitive requirements by incorporating communication within study resources. The present study investigated the effects of learners’ autonomy on their vocabulary podcasting tasks, gain and retention in an E-learning context. Two separate one-way multivariate analysis of variance (one-way MANOVA) were run in order to answer the questions. The results revealed that autonomy levels significantly affected Iranian EFL learners’ vocabulary gain and retention. The participants who had higher autonomy levels had higher levels of vocabulary gain as well as retention applying audio podcasts plus still pictures and audio podcasts plus animated pictures. As the effects of attitude and autonomy on language learning are unquestionable, the present study can help teachers and learners have better considerations of attitude and autonomy in an E-learning context.
Cultural Content Analysis of Iranian ELT Coursebooks: A Comparison of Vision I & II with English for Pre-University students I & II
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
107-124
حوزه های تخصصی:
This study was conducted to evaluate the cultural contents and cultural elements represented in Vision (I & II) and Pre-University English (I & II). This study also aimed at determining if there were significant differences between these series in terms of cultural content and cultural element representation. To this end, the two ELT coursebook series were selected and analyzed based on Cortazzi and Jin’s (1999) framework and the framework proposed by Adaskou, Britten, and Fahsi (1990). The results revealed that there were significant differences between these two series in terms of cultural contents and cultural elements. While the Vision series contained more L1 and Neutral-cultural contents, Pre-University series showed tendency to contain L2 and L1 cultural contents. With respect to the cultural elements, both series contained more esthetic and semantic cultural elements. This study has implications for EFL curriculum designing in Iran and can make Iranian EFL instructors familiar with the importance of culture as an indispensable part of language.
Relationship between Iranian EFL High School Students’ Knowledge of Universal Grammar and their Performance on Standardized General English Proficiency Tests
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۸, Winter ۲۰۱۹
57-73
حوزه های تخصصی:
This study investigated the relationship between Iranian high school students’ Universal Grammar knowledge and their performance on such standardized general English proficiency tests as PET and FCE internationally administered by Cambridge University. To this end, 108 students were randomly chosen from some high schools located in Malayer from Hamedan. Since this study was correlational in nature, and descriptive and hypothesis-testing by definition, the research participants were given no treatment. Three tests were administered to them instead. To measure UG knowledge, a researcher-made UG test was given to all participants. This test which was made both reliable and valid included pied-piping and preposition stranding principle, binding principle, pro-drop parameter, that-trace effect, projection principle, resumptive pronoun and subjacency principle. To assess the participants’ general English proficiency, PET and FCE tests were run. All participants took the three tests consecutively at two-week intervals after they were given clear and detailed instructions. The findings were manifold. Firstly, there was a significant relationship between UG knowledge and performance on the proficiency tests. Secondly, there existed no significant difference between the proficiency tests as far as the UG test was concerned. Finally, the UG test scores were, through the Cubic regression model, proved to predict the scores gained on both proficiency tests. Most importantly, this study led to some suggestions regarding the learner variables and the under-explored issue of integration of generative SLA and language testing, more specifically standardized general English proficiency tests.
انسدادچاکنایی در گونه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، بافت های وقوع همخوان انسدادی چاکنایی در ۴۶ واژه و ترکیب، با بسامد رخداد ۲-۳ بار در گفتار پنج گویشور مرد زبان فارسی تهرانی، یزدی، اصفهانی، کرمانی و خراسانی (سبزوار)، بررسی شده اند و مقادیر آماری رخداد گونه های آوایی آن، بنا بر شواهد صوت شناختی، به دست آمده است. یافته های آزمایشگاهی نشان می دهند که در مجموع گونه های زبانی، شایع ترین بافت ظهور این همخوان با جلوه آوایی بست کامل چاکنای یا واک بازداشته، جایگاه آغاز واژه، پس از مکث است و عدم تلفظ آن در سایر جایگاه ها، ممکن است به کشش جبرانی واکه ماقبل، توالی واکه ای یا بازهجابندی در واژه ها بیانجامد. این تنوع آوایی متناظر با درجات واک سازی در حنجره و منطبق بر محدودیت های واج شناختی زبان فارسی است که ترتیب زبان ویژه آنها در قالب نظریه بهینگی، ضرورت تلفظ/عدم تلفظ همخوان انسدادی چاکنایی را به عنوان واحد آوایی زبان فارسی، توجیه می کند.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان گروه آموزشی زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت نیروی انسانی متخصص، اشتغال زایی و استفاده از تخصص آن ها ازجمله دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی است. اما گاهی تعادلی بین تعداد فارغ التحصیلان و شغل متناسب با تخصص آن ها مشاهده نمی شود، یا فارغ التحصیلان چنان که شایسته است برای آن شغل متخصص نشده اند. لذا از وظایف دانشگاه ها و بالطبع گروه های آموزشی مربوطه پیگیری و بررسی میزان کفایت و کیفیت آموزشی دانش آموختگان است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در یک دوره ده ساله (1395- 1385) پرداخته است. در بررسی اولیه تمام فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی در بازه مورد بررسی، افراد شاغل و غیرشاغل مشخص شدند. سپس از میان شاغلین به کار، 30 نفر به صورت تصادفی برای شرکت در مصاحبه تلفنی ساختار یافته، انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین 83 درصد از فارغ التحصیلان این رشته جذب بازار کار شده اند که از این نظر در جایگاه نسبتا خوبی قرار دارد. اکثر افراد رشته خود را آگاهانه انتخاب کرده اند و تفاوت معناداری در رابطه با میزان اشتغال به کار با جنسیت و همین طور مقطع تحصیلی افراد دیده نمی شود. در 80 درصد از افراد ارتباط شغلی با رشته تحصیلی وجود داشت، اما تنها 33 درصد پایان نامه ها برای اشتغال به کار نویسندگانشان مفید و مرتبط تشخیص داده شده اند. همچنین در مورد ارتباط سرفصل و محتوای دروسی که فارغ التحصیلان گذرانده اند و کاری که به آن مشغول هستند، تنها 53 درصد پاسخ مثبت داده اند. درضمن این که لزوم تغییراتی در ساختار جذب دانشجو حتمی می باشد، هدایت پایان نامه های دانشجویان به سوی موارد کاربردی تر نیز از ملزومات است.
رویکردی شناختی اجتماعی به چندمعنایی واژگانی مطالعه موردی: "تپل"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "تپل" در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی می پردازد. این پژوهش به دنبال آن است که نشان دهد رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی بهتر از رویکرد زبان شناسی شناختی استاندارد می تواند از عهده تبیین انعطاف در معانی مختلف واژه های چندمعنا برآید، در واقع این مقاله به پیروی از مدل رابینسون(2010، 2012الف ، 2012 ب، و 2014) نشان می دهد که چندمعنایی واژگانی را نمی توان به یک مفهوم ایستا که نزد تمام گویشوران زبان ثابت است تقلیل داد و اینکه متغیرهای اجتماعی مثل سن، جنسیت، طبقه اجتماعی، سطح سواد و غیره در آن مؤثرند. در این مقاله به طور خاص تأثیر دو متغیر اجتماعی سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "تپل" نزد گویشوران مورد مطالعه قرار می گیرد. اطلاعات به روش کتابخانه ای(شامل مطالعه واژه نامه ها)، مصاحبه، و پرسش نامه جمع آوری شده اند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، و نیز میدانی و روش تحلیل داده ها نیز تلفیقی(کمّی و کیفی) است. داده ها از 200 آزمودنی، شامل 100 نفر مرد و 100 نفر زن فارسی زبان در چهار طبقه سنی برای هر دو گروه گردآوری شد ه اند. نتایج نشان داد که زبان شناسی شناختی اجتماعی می تواند تبیین های دقیق تری در خصوص تنوع معنایی واژه های چندمعنا و تأثیر متغیرهای اجتماعی جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست دهد. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد که معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور در میان گویشوران زن و مرد متعلق به گروه های سنی متفاوت، توزیع یکسانی نداشته و تصادفی نیست، بلکه به میزان چشمگیری تحت تأثیر سن و جنسیت می باشد.
سنجش مهارت گوش کردن در محیط دانشگاه: بررسی موردی آزمون بسندگی فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیتِ برخورداری از توانمندی گوش کردن در زندگی دانشگاهی دانشجویان قابل انکار نیست. افراد برای انجام بسیاری از فعالیت های دانشگاهیشان نیازمند برخورداری از این مهارت هستند. از همین رو سنجش این توانمندی بخش بسیار مهمی از آزمون های بسندگی زبان فارسی را به خود اختصاص می دهد از جمله آزمون زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد که به عنوان معیاری برای سنجش دانشجویان غیرفارسی زبان برای ورود به دانشگاه های ایران، در برخی شهرهای ایران و عراق برگزار می گردد. در این پژوهش با کمک مدل آماری رش، به بررسی بخش گوش کردن این آزمون پرداختیم. نتایج نشان داد که پایایی آزمون 66/0 است که برای یک آزمون سرنوشت ساز میزان پایینی به حساب می آید. همچنین نقشه رایت بیانگر این نکته بود که سؤالات آزمون عمدتاً در سطح زبان آموزان متوسط و یا ضعیف هستند. برای بهبود کیفیت پایایی آزمون پیشنهاد می شود که در طراحی آزمون از انواع دیگر متون مانند مشاوره ها و گفتگوها نیز استفاده شود. از نظر نوع مطابقت، سؤالات آزمون عمدتاً از نوع محل یابی و یا سلسه ای هستند، قرار گرفتن تعداد بیشتری پرسش از نوع ترکیبی و تولیدی می تواند به سخت تر شدن سؤالات بیانجامد. به طور کلی آزمون بسندگی زبان فارسی فردوسی بیشتر به سنجش توانمندی تشخیص واژگان کلیدی و درک جزئیات متن می پردازد. درک کارکرد ارتباطی پاره گفتارها، نتیجه گیریکردن برمبنای رابطه بین عناصر موجود در متن، پیونددادن اطّلاعات یک متن شنیداری و یک متن خواندن از جمله توانمندی های دیگر است که استفاده از آنها می تواند سطح دشواری آزمون را ارتقاء دهد.
کارکردهای معنایی و دستوریِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه حروف اضافه به طبقه بسته ای از واژه ها تعلق دارند، اما چندمعنا بودنِ آنها سبب می شود تا کارکردهای معنایی و دستوریِ آنها متنوع باشد. این پژوهش با رویکردی پیکره بنیاد به بررسیِ توصیفیِ کارکردهای دستوری و معناییِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی پرداخته است. برای این منظور، «پیکره گزاره های معنایی زبان فارسی» مورداستفاده قرار گرفته است. در این پیکره که حجمی بالغ بر سی هزار جمله دارد و روابط محمول-موضوع و افزوده های مختلف در آن مشخص شده است، حرف اضافه «از» حدود یازده هزار و سیصدبار بسامد وقوع دارد. بررسی های پیکره بینادِ این پژوهش نشان می دهد که گروه حرف اضافه ایِ «از»، در ساختمان درونیِ جملاتِ زبان فارسی، به طور کلی هفت نقش دستوریِ متمایز دارد: 1- سازه موضوع است؛ 2- افزوده است؛ 3- بخشی از ساختمان فعل است، 4- وابسته هسته اسمی یا صفتی است، 5- در ساخت مقایسه به کار می رود؛ 6- در ساختمان جزئی نماها به کار می رود؛ 7- نقش نمای گفتمانی است. با توجه به چندمعنا بودنِ حرف اضافه «از»، در هریک از نقش های مورداشاره (به خصوص در نقش موضوع و افزوده)، دسته بندی های معناییِ متنوعی می توان درنظر گرفت. گروه حرف اضافه ایِ «از»، در جایگاه موضوع، می تواند «پذیرا»، «بهره ور»، «محرک»، «تجربه گر»، «دربارگی»، «منشأ»، «مبدأ»، «مسیر» و «مقدار» باشد. در جایگاه افزوده، حرف اضافه «از»، می تواند مفهوم «زمان»، «ابزار»، «روش»، «علت» و «مکان» را منتقل کند.
بررسیِ نواییِ ناحیه پس کانونی در زبان فارسی: تکیه زدایی یا کاهش دامنه زیروبمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسیِ ساخت نواییِ سازه های پس کانونی در زبان فارسی پرداخته ایم. انگیزه اصلیِ انجام پژوهش، پاسخگویی به این پرسش اساسی بود که آیا تکیه های زیروبمی بعد از کانون اطلاعی در جملات فارسی به کلی ازبین می روند یا اینکه فقط دامنه زیروبمی آنها کاهش می یابد؟ برای این منظور، در یک آزمایش تولیدی، دو دسته جمله شامل فعل های دوموضوعه و یک موضوعه با ساخت نحوی Dir.Obj+(Ind.Obj)+V طراحی شد که در آنها مفعول مستقیم یک بار با خوانش طبیعی و بار دیگر با خوانش کانونی توسط تعداد 10 گویشور فارسی معیار خوانده شد. مقادیر دامنه خیز و دامنه اُفت، مقادیر F0 بیشینه و F0 کمینه و فاصله زمانی بین قله ها و دره های زیروبمی در تمامی سازه ها در محرک های صوتیِ ضبط شده اندازه گیری شد. نتایجِ به دست آمده نشان داد دامنه خیز و دامنه اُفتِ زیروبمی برای تمامی سازه های پس کانونی از میزان 3 هرتز بالاتر است؛ مقدار F0 کمینه بعد از قله زیروبمی سازه کانونی از مقدار F0 در پایان پاره گفتار بیشتر است؛ و سطح ارتفاع قله های زیروبمیِ سازه های بعد از کانون به طور متوالی یکی پس از دیگری به صورت تابعی از ارتفاع قله تکیه زیروبمی قبل کاهش می یابد. این نتایج درحقیقت نشان داد دامنه زیروبمیِ سازه های پس کانونی به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد ولی نه در اندازه ای که باعث حذف کامل تکیه های زیروبمی شود. بر این اساس، سازه های پس کانونی در زبان فارسی حاوی درجاتی از برجستگی نوایی است و گروه های واجی در ناحیه پس کانونی با وجود کاهش دامنه زیروبمی شان همچنان در ساخت آهنگ گفتار حضور دارند.