این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "تپل" در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی می پردازد. این پژوهش به دنبال آن است که نشان دهد رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی بهتر از رویکرد زبان شناسی شناختی استاندارد می تواند از عهده تبیین انعطاف در معانی مختلف واژه های چندمعنا برآید، در واقع این مقاله به پیروی از مدل رابینسون(2010، 2012الف ، 2012 ب، و 2014) نشان می دهد که چندمعنایی واژگانی را نمی توان به یک مفهوم ایستا که نزد تمام گویشوران زبان ثابت است تقلیل داد و اینکه متغیرهای اجتماعی مثل سن، جنسیت، طبقه اجتماعی، سطح سواد و غیره در آن مؤثرند. در این مقاله به طور خاص تأثیر دو متغیر اجتماعی سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "تپل" نزد گویشوران مورد مطالعه قرار می گیرد. اطلاعات به روش کتابخانه ای(شامل مطالعه واژه نامه ها)، مصاحبه، و پرسش نامه جمع آوری شده اند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، و نیز میدانی و روش تحلیل داده ها نیز تلفیقی(کمّی و کیفی) است. داده ها از 200 آزمودنی، شامل 100 نفر مرد و 100 نفر زن فارسی زبان در چهار طبقه سنی برای هر دو گروه گردآوری شد ه اند. نتایج نشان داد که زبان شناسی شناختی اجتماعی می تواند تبیین های دقیق تری در خصوص تنوع معنایی واژه های چندمعنا و تأثیر متغیرهای اجتماعی جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست دهد. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد که معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور در میان گویشوران زن و مرد متعلق به گروه های سنی متفاوت، توزیع یکسانی نداشته و تصادفی نیست، بلکه به میزان چشمگیری تحت تأثیر سن و جنسیت می باشد.