فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۷۴۵ مورد.
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
65 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: گستردگی، تنوع کالاها و بازار بسیار رقابتی امروز، باعث شده است که انتخاب استراتژی مناسب برای سرویس دهی مطلوب با توجه به چند عامل اصلی، مانند قیمت، سطح کیفیت و طول دوره وارانتی، به یکی از دغدغه های اصلی مدیران شرکت ها و فروشندگان تبدیل شود. بنابراین استخراج و بررسی استراتژی اجرایی مناسب، با توجه به افزایش سود هر یک از اعضای زنجیره، در کنار ارائه خدمات مناسب و حفظ کیفیت محصول، از اولویت های اصلی این پژوهش است. در این پژوهش، استراتژی های قیمت گذاری در یک زنجیره تأمین دوسطحی، شامل یک تولید کننده و دو خرده فروش رقابتی، با تقاضای وابسته به قیمت، طول دوره وارانتی و سطح کیفیت بررسی شده است.
روش: روش این پژوهش توسعه ای کاربردی است. توابع سود تولیدکننده و خرده فروشان، تحت بازی های همکاری و غیر همکاری حداکثر شده اند. چهار بازی مختلف در این پژوهش مدل سازی شده که عبارت است از: 1. استکلبرگ (تولیدکننده رهبر)؛ 2. استکلبرگ ( خرده فروشان رهبر)؛ 3. همکاری در کانال؛ 4. همکاری کلی.
یافته ها: برای هر یک از مدل ها، مقادیر متغیرهای اصلی و سود هر یک از اعضای زنجیره تأمین محاسبه و در یک مثال عددی نشان داده شده است. همچنین سود نهایی از طریق دو روش حل از طریق نرم افزار متمتیکا و الگوریتم قهرمانی در لیگ های ورزشی (LCA ) با یکدیگر مقایسه شده است.
نتیجه گیری: مقادیر به دست آمده از طریق الگوریتم LCA در همه مدل ها جواب های بهتری را نشان داد. با توجه به نتایج و با بررسی هر چهار استراتژی، مشخص شد که بهترین پاسخ، از طریق استراتژی همکاری به دست می آید و این استراتژی، نسبت به سایر استراتژی ها پرسودتر است. در نهایت، روی پارامترهای مدل های مختلف تحلیل حساسیت انجام شده است.
طبقه بندی عوامل کلیدی موفقیت در استقرار تولید هوشمند از منظر ذی نفعان و اجزای تکنولوژی مرور سیستماتیک ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
180 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها برای دستیابی به بهترین سطح عملکرد و کسب موفقیت، باید به متغیرها و شرایطی که به آن ها عوامل کلیدی موفقیت می گویند، توجه مستمری داشته باشند. عوامل کلیدی موفقیت در تمامی فرایندها و پروژه ها نقش دارند. استقرار تولید هوشمند نیز مانند تمامی پروژه ها، به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت نیاز دارد تا به صورت اثربخش اجرا شود. از سوی دیگر، بهتر است مدیران بدانند این عوامل با کدام جزء تکنولوژی ارتباط دارند و از کدام یک از ذی نفعان اثر می پذیرند یا بر آن اثر می گذارند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از اجرای پژوهش حاضر این است که عوامل کلیدی موفقیت در استقرار تولید هوشمند گردآوری شود و بر اساس پژوهش های موجود، ارتباط عوامل گردآوری شده با اجزای تکنولوژی و ذی نفعان سازمان بررسی شود.
روش: گردآوری تمامی عوامل کلیدی موفقیت، از طریق مروری جامع و سیستماتیک میسر خواهد بود. در مرور نظام مند ادبیات، علاوه بر پاسخ به سؤال های پژوهشی، می توان شکاف های موجود در یک حوزه را شناسایی و به محققان معرفی کرد. بنابراین برای انجام مرور سیستماتیک با انتخاب پایگاه ها، کلمات کلیدی و استراتژی های جست وجو، پژوهش های مرتبط با هدف پژوهش حاضر شناسایی شدند. پس از تحلیل و بررسی محتوای مطالعات منتخب، پاسخ سؤال های پژوهش استخراج شد.
یافته ها: طی مرور پژوهش ها، در نهایت 62 پژوهش مرتبط انتخاب و بر اساس آن ها، 22 عامل کلیدی موفقیت شناسایی شد. سپس این عوامل در طبقه بندی تکنولوژی سازمان محیط جای گرفتند. با تحلیل محتوای پژوهش های منتخب، ارتباط بین عوامل کلیدی موفقیت با ذی نفعان و اجزای تکنولوژی بررسی شد.
نتیجه گیری: انجام پژوهش حاضر به محققان کمک خواهد کرد که شکاف های موجود را شناخته و به آن ها بپردازند. از سوی دیگر، پاسخ پرسش های پژوهش، به مدیران کمک خواهد کرد تا در استقرار تولید هوشمند بتوانند به شکل اثربخشی، از عوامل کلیدی موفقیت استفاده کنند.
ارزیابی تأثیر ریسک های زنجیره تأمین بر عملکرد توسعه محصول جدید با استفاده از شبکه بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
161 - 198
حوزههای تخصصی:
افزایش هزینه ها و پیچیدگی های موجود در سازمان ها از یک سو و افزایش ریسک های موجود از سوی دیگر، باعث شده که مدیران به منظور کاهش انحراف از اهداف تعیین شده، ارزیابی و مدیریت ریسک را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند؛ بنابراین ریسک یکی از چالش های بسیار مهم زنجیره تأمین است که می تواند بر عملکرد توسعه محصول جدید تأثیرگذار باشد. در این پژوهش با توجه به بررسی های صورت گرفته در خط تولید کارخانه پوشاک هپی لند، فرآیند تولید "پک کامل سیسمونی" به عنوان فرآیند توسعه محصول جدید درنظرگرفته شد؛ سپس با بررسی پیشینه پژوهشی، هر یک از ریسک های زنجیره تأمین و ابعاد عملکردی محصول شناسایی شدند. به منظور انتخاب مهم ترین ریسک های این زنجیره، از تکنیک دلفی و به کمک ابزار پرسشنامه و به منظور استخراج روابط بین معیارهای اصلی ریسک از روش تجزیه وتحلیل اثر متقابل با استفاده از نرم افزار MicMac استفاده شده است. درنهایت با استفاده از شبکه بیزین و با کمک نرم افزارAgenaRisk 10، به بررسی تأثیرگذاری ریسک های شناسایی شده بر عملکرد محصول جدید منتخب، تحت تحلیل حساسیت و تجزیه و تحلیل سناریو پرداخته شد. یافته ها نشان می دهند که احتمال وقوع ریسک های محیطی و تأمین به ترتیب 4/74% و 56% است که نسبت به سایر ریسک ها احتمال وقوع بالاتری دارند و سه ریسک عملیاتی، توزیع و تقاضا با تأثیرپذیری از ریسک های محیطی و تأمین به طور مستقیم بیشترین تأثیرگذاری را بر عملکرد توسعه محصول جدید به خصوص بعد عملکردی کیفیت داشته اند.
ارزیابی کارایی و تحلیل توان مدیریتی بخش انتقال برق منطقه ای با حضور متغیرهای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
89 - 127
حوزههای تخصصی:
صنعت برق یکی از صنایع مهم و اساسی در جهت رشد و توسعه اقتصادی کشور به شمار می آید. از این رو ارزیابی عملکرد این صنعت و شناخت نقاط قوت و ضعف هر یک از بخش های آن اعم از بخش تولید، انتقال و توزیع می تواند موجب بهبود رشد اقتصادی در زمینه های مختلف شود. با توجه به اهمیت بخش انتقال، در مطالعه حاضر عملکرد 16 شرکت برق منطقه ای ایران طی سال های 1390 تا 1398 با توجه به اثر متغیرهای زمینه ای بر کارایی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد. در این راستا از دو تکنیک تحلیل پوششی داده ها و حداقل مربعات معمولی به ترتیب جهت تعیین امتیاز کارایی و تخمین اثر متغیرهای زمینه ای بر کارایی استفاده می شود. به این منظور در مرحله نخست، کارایی تکنیکی هر یک از شرکت ها با توجه به ورودی ها و خروجی های مختص آن ها بر اساس تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه می شود. در مرحله دوم لگاریتم مقدار کارایی به دست آمده بر روی متغیرهای زمینه ای رگرسیون می شود تا میزان اثر آن ها بر کارایی تعیین گردد. باقی مانده حاصل از رگرسیون صورت گرفته تحت عنوان توان مدیریتی معرفی می شود. در پایان با توجه به کارایی اصلاح شده پس از حذف اثر متغیرهای زمینه ای معیاری برای رتبه بندی شرکت ها ارائه می شود.
مرور نظام مند مطالعات تاب آوری زنجیرۀ تأمین پس از کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو سال گذشته، با وقوع پدیده همه گیری کووید-19، اختلالات گسترده ای در زنجیره های تأمین پدیدار شد. به دلیل اهمیت این پدیده برای تاب آوری زنجیره تأمین، تحقیقات زیادی در این حوزه انجام شد و پیشینه آن گسترش یافت. هدف این مقاله، مروری بر پیشینه تحقیق تاب آوری زنجیره تأمین پس از کووید-19، از طریق مرور نظام مند است. در این پژوهش 57 مقاله به منظور مرور بر پیشینه تحقیق تاب آوری زنجیره تأمین پس از کووید-19، در بین سال های 2020 تا 2022 بررسی شده و همچنین از نرم افزارهای Microsoft Excel و VOS viewer استفاده شده است. پس از بررسی، مقالات براساس سه دسته، شامل محتوا، حوزه و روش تحقیق بررسی شدند و مشخص شد که در محتوای پژوهش، مقالاتی با موضوعات راجع به اهمیت تاب آوری، بیشترین سهم را داشتند. در حوزه تحقیق، بیشترین مقالات مربوط به بخش صنعت بودند، در میان صنایع بیشترین مقدار مربوط به صنایع غذایی بود و در بخش روش تحقیق، مطالعات تجربی، بیشتر مقالات را به خود اختصاص داد. کلیدواژه COVID-19 پرکاربردترین کلیدواژه در حوزه مدنظر بود. همچنین، مشخص شد در سال 2021، تعداد مقالات منتشرشده به طرز چشمگیری اقزایش یافته است. براساس تجزیه و تحلیل مقالات مطالعه شده، این مطالعه یک چارچوب مفهومی را از تاب آوری زنجیره تأمین ایجاد کرد و مسیرهای بالقوه را برای تحقیقات آینده، با محوریت مفاهیمی ترسیم کرد که در پیشینه تحقیق موجود، تعریف شده است.
بررسی رابطه بین استراتژی نوآوری سبز و نوآوری سبز با میانجی گری مشروعیت زیست محیطی سازمان و هویت سازمانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
159 - 185
حوزههای تخصصی:
افزایش آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی و درنتیجه افزایش نگرانی سازمان ها و جامعه در رابطه با آن، موجب به وجود آمدن مفهوم جدید «نوآوری سبز» شده است. نوآوری سبز، زیرمجموعه ای از نوآوری است که کیفیت زیست محیطی را توسعه می دهد و منابع را به صورت بهینه مصرف می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین استراتژی نوآوری سبز و نوآوری سبز با میانجی گری مشروعیت زیست محیطی سازمان و هویت سازمانی سبز است. مطالعه حاضر از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش14 شرکت تولیدکننده دستگاه های مدیریت پسماند بیمارستانی است که به تعداد مساوی 10 پرسشنامه در سطح مدیران ارشد و مدیران تولید توزیع شد. درنهایت 126 پرسشنامه گردآوری و با نرم افزار smart.pls به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که هویت سازمانی سبز و مشروعیت زیست محیطی سازمان ارتباط بین استراتژی نوآوری سبز و نوآوری سبز را میانجی گری می کند. مدیران باید نقش هویت سازمانی سبز و مشروعیت سازمانی محیطی را در شرکت های خود تأیید کرده و توسعه یک استراتژی نوآوری سبز را شروع کنند. مدیران باید درک کنند که داشتن یک استراتژی کافی نیست و بایدبه طور مستقیم عملکرد نوآوری سبز را افزایش دهند و به دنبال رویکردهایی در مورد چگونگی پرورش هویت سازمانی سبز قوی بوده و با استفاده از آن به دنبال کسب مشروعیت زیست محیطی سازمان باشند.
یک مدل ساختاری- تفسیری از عوامل موثر بر واسطه گری نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اهرم سازی فناوری از طریق عملیات میانجیگری و یا واسطه گری نوآوری باز ، ابزاری با ارزش در نوآوری باز و ایجاد قابلیت های تاثیرگذار در تکمیل زنجیره ارزش فرآیند نوآوری به شمار میایند. تسهیل و تسریع در پیچیدگی های بازار فناوری، نتیجه حضور موثر واسطه گران نوآوری است. با توجه به شکاف عمیق فناوری و چالش های فرآیندهای نوآوری در ایران و همچنین ضعف کارکردی این گروه از کارگزاران شبکه نوآوری در ایران، این مقاله در پی آن است که با تعیین عوامل تاثیرگذار در نقش و فعالیت واسطه گران نوآوری در پلتفرم نوآوری باز، و سطح بندی عوامل با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری، راهکارهای اجرایی برای رفع شکاف ارتباطی و تقویت بازیگران نظام نوآوری ایران ارائه دهد.این پژوهش بنیادی و از طریق روش کیفی مبتنی بر تئوری داده بنیاد و نرم افزار MAXQDA، متغیرهای اثرگذار مشخص شدند. با تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 13 تن از خبرگان آگاه در حوزه نظام نوآوری و مدیران شرکت های واسطه گر نوآوری و رسیدن به نقطه اشباع نظری، با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، موضوع تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی پارادایمی حاصل براساس پدیده محوری(اثربخشی کارکرد واسطه گری نوآوری)، متاثر از شرایط علّی، زمینه-ای و متغیرهای مداخله گر، تعیین گردید و جهت تکمیل، و با اجرای فاز کمی، طی نظرسنجی از خبرگان، از طریق روش مدل سازی ساختاری-تفسیریISM، عوامل و متغیرهای تاثیرگذار، سطح بندی و استخراج مدل ساختاری-تفسیری و تحلیلMICMAC نسبت به تعیین متغیرهای نفوذپذیر و وابستگی های عوامل، صورت پذیرفت. نتایج تحقیق، مؤید نقش کلیدی فرهنگ نوآوری و ضرورت بلوغ درک توسعه فناوری، کاهش تولی گری دولت و تمرکز بر نیازهای فناورانه کشور از سوی بازیگران و نهادهای شبکه نوآوری به عنوان تاثیرگذارترین عامل در کارکرد بهینه واسطه گری نوآوری شناخته شد.
طراحی مدل بهینه بازیافت در زنجیره تأمین چهار سطحی حلقه بسته به وسیله تئوری صف و برنامه ریزی استوار (مطالعه موردی صنعت کاغذ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت راهبردی در سیستم های صنعتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
91 - 115
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رقابت های صنعتی و اقتصادی، مباحث زیست محیطی و فشار دولت ها بر تولیدکنندگان برای مدیریت پسماند محصولات و از طرفی سود ناشی از بازیافت محصولات، اهمیت طراحی شبکه زنجیره تأمین معکوس و حلقه بسته را دوچندان کرده است. تحقیق موردنظر در زمینه طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته چهار سطحی در شرایط عدم قطعیت درصد بازیافت محصولات انجام می شود. هدف اصلی این تحقیق، ارائه یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح است که به منظور حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین و زمان خدمت دهی به مشتریان تحت شرایط عدم قطعیت ایجاد می شود. این مدل شبکه تأمین با در نظر گرفتن تئوری صف و بهینه سازی سیستم بازیافت محصولات طراحی می شود.یکی از نکات مهم تحقیق، مدل سازی عدم قطعیت در میزان بازگشت محصولات مصرفی به چرخه زنجیره تأمین حلقه بسته است. این تحلیل به منظور ایجاد یک رهیافت استوار برای مدل سازی مساله مورد استفاده قرار می گیرد.در انتها، عملکرد مدل پیشنهادی در صنعت تولید کاغذ ارزیابی می شود و یک تحلیل حساسیت با توجه به متغیرهای تصمیم بین دو الگوریتم فراابتکاری جستجوی هارمونی چندهدفه و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی مغلوب ارائه می شود.
مدل سازی عامل بنیان سیستم پایش برخط توزیع دارو با رویکرد یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
249 - 284
حوزههای تخصصی:
افزایش سود عملیاتی، چالشی است که شرکت های پخش دارو با آن مواجه هستند. اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه، دارای رویکرد کاهش هزینه می باشند. سامانه پایش برخط، یکی از روش های اثربخشی است که می تواند برای تصمیم گیری مدیران و بهبود عملکرد زنجیره توزیع دارو با رویکرد کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها، مورد استفاده قرار گیرد. برای ایجاد این سامانه، نیاز به مدل سازی مفهومی، ریاضی و رایانه ای است. هدف این پژوهش، توسعه مدل ریاضی عامل بنیان سیستم پایش برخط برای بهبود نظام توزیع دارو بر اساس مدل مفهومی با استفاده از رویکرد یاد گیری تقویتی است. مدل ریاضی بر اساس مدل مفهومی عامل بنیان و با استفاده از رویکرد یادگیری تقویتی چندعاملی استخراج شد. پس از استخراج مدل ریاضی، اثربخشی مدل با مقایسه نتایج حاصل از خروجی مدل ریاضی و نتایج واقعی در یک شرکت پخش دارو، صحه گذاری شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ریاضی توسعه یافته، با توجه به تعاملات و تغییر رفتار عامل ها و وضعیت محیط، قابلیت بهبود مستمر اهداف، تصمیم گیری ها و عملکرد فرایندهای زنجیره توزیع دارو را دارد.
توسعه و حل مدل های بهینه سازی برای مدیریت توزیع منابع آب شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
9 - 38
حوزههای تخصصی:
در شهر قم شبکه دوگانه آب رسانی با کنتور جداگانه در داخل منازل شهروندان وجود ندارد. از طرفی منابع آب با کیفیت بالا جوابگوی تمام نیازهای شرب و غیر شرب مناطق مصرف نیست؛ بنابراین «شرکت آب و فاضلاب» باید با مدیریت بهینه توزیع منابع آبی متنوع موجود، پاسخگوی نیازهای شرب و غیرشرب شهروندان باشد.در این پژوهش، مسئله در قالب دو مدل ریاضی بهینه سازی بررسی شده است. در مدل اول تخصیص آب به شهروندان با رویکرد موجود مدل سازی و به صورت بهینه حل شده است که در آن منابع آبی باید با کمترین هزینه به شهروندان تخصیص یابد؛ به شرط آنکه تمام نیازهای شهروندان پوشش داده شود. در مدل دوم پیشنهاد شده است که با زمان بندی تخصیص منابع آبی، شهروندان به آب با کیفیت برای شرب در ساعت خاص از پیش معین شده دسترسی داشته باشند و در باقی ساعات شبانه روز، سایر نیازهای مصرفی شهروندان با آب کم کیفیت پاسخ داده شود. در مدل پیشنهادی، هم تخصیص منابع آبی برای مصارف شرب و غیر شرب شهروندان به شرط پوشش تمامی نیازهای شهروندان و هم تخصیص منابع آبی با کمترین هزینه جهبرایت نیازهای شهروندان لحاظ شده است. درنهایت کاربرد مدل پیشنهادی با تحلیل عددی ارائه شده است.
شناسایی راهبردها و سیاست های اجرایی ارتقای نظام استانداردسازی و مدیریت کیفیت، مبتنی بر چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
187 - 210
حوزههای تخصصی:
با جهانی شدن بازارها، استانداردهای بین المللی برای توسعه فرایندهای تجاری و حصول اطمینان از رعایت قواعد صادرات و واردات محصولات در سطح کارایی و ایمنی، بسیار حیاتی هستند. مشارکت فعال در تدوین استانداردهای بین المللی و هماهنگ سازی روش های ارزیابی انطباق با آن ها می تواند باعث افزایش رقابت پذیری محصولات، کاهش هزینه و انتقال دانش و فناوری روز دنیا به کشور شود. هدف از این پژوهش، شناسایی راهبردهایی در حوزه های مختلف نظام استاندارد و مدیریت کیفیت، به منظور دستیابی به چشم انداز «توسعه، پیشرفت و رفاه اجتماعی با استاندارد» در کشور ایران است. رویکرد پژوهش، کیفی، و از روش سنتزپژوهی بهره گرفته شده است. جامعه پژوهش کلیه قوانین و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، اسناد بین المللی و اسناد راهبردی سایر کشورها در زمینه استاندارد و کیفیت هستند که 16 سند بر اساس ملاک های تعریف شده و به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شدند. تحلیل داده های با روش تحلیل مضمون و استفاده از نرم افزار ماکس کیودای نسخه 10 صورت گرفت که منجر به استخراج 18 راهبرد در 3 مقوله اصلی و 57 دستور کار سیاستی قابل اجرا در «سازمان ملّی استاندارد ایران» شد. نتایج این پژوهش می تواند به صورت مستقیم مورداستفاده مدیران ارشد سازمان یادشده، اعضای شورای عالی سیاست گذاری سازمان و دستگاه های نظارتی و بازرسی قرار گیرد.
ارائه مدل هوشمند تعیین قیمت فولاد با رویکرد ترکیبی نظریه بازی ها و الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
478 - 507
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت زنجیره تأمین نوعی مدیریت سازمانی مدرن است که جریان اطلاعات، جریان سرمایه و مشارکت های تجاری را در زنجیره تأمین سازمان دهی و برنامه ریزی می کند و به اطلاعات کامل تجاری و بازار نیاز دارد (کویین و همکاران، 2012)؛ با این حال، هزینه به دست آوردن شرکت های زنجیره تأمین و اطلاعات محصول با روش های سنتی، بسیار سنگین است. فناوری اطلاعات نیرویی را برای شرکت ها فراهم می کند تا مدیریت زنجیره تأمین را پیاده سازی کنند و زنجیره تأمین را به راحتی به اشتراک بگذارند. همه شرکت ها در زنجیره تأمین، می توانند از طریق مدیریت اطلاعات ارزش ایجاد کنند (حسین نیاشاواکی و همکاران، 2023). استفاده از رویکردهای هوشمند برای پیش بینی قیمت و میزان تقاضا، عملکرد تحویل تأمین کننده، دقت پیش بینی تقاضا، افزایش دقت برنامه ریزی کارخانه و پیش بینی تقاضا برای محصولات جدید را بهبود می دهد و باعث می شود که ریسک تأمین کننده، هزینه حمل ونقل، هزینه های موجودی و عملیات و زمان پاسخ گویی کاهش یابد (تیرکلایی و همکاران، 2021). در مدیریت زنجیره تأمین، پیش بینی دقیق تقاضا که از قیمت تبعیت می کند، موضوعی حیاتی است که می تواند هزینه موجودی را کاهش دهد و سطح خدمات مطلوب را به دست آورد (زوقاق و همکاران، 2020). رویکردهای هوشمند قیمت گذاری در زنجیره تأمین، به شرکت های زنجیره تأمین کمک می کند تا با توجه به دانش به دست آمده، کیفیت نحوه ارائه محصول خود را در مدیریت زنجیره تأمین تطبیق دهند (کوتسیوپولوس و همکاران، 2021). در صنعت فولاد و مدیریت زنجیره تأمین، شناسایی و مدل سازی نوسان های بازار فولاد بسیار مهم است. با توجه به زنجیره عمودی در این صنعت و تعامل مابین بازیکنان این صنعت، از نظریه بازی برای مدل سازی قیمت بهینه بهره برده شده است. از طرفی با توجه به اینکه برای رسیدن به تعادل، به تعامل بازیکنان و تکرار بازی نیاز است، از مدل های شبکه عصبی برای تکرار بازی استفاده شده است. در ادامه با توجه به شرایط خاص کشور در خصوص تحریم های شدید در صنعت فلزات، متغیر تحریم به عنوان عامل تعدیل در مدل سازی قیمت این صنعت در نظر گرفته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. بازه زمانی پژوهش برای پیش بینی قیمت فولاد و محاسبه شاخص تحریم، داده های فصلی سال های 2011 تا 2020 بوده است. نرم افزار استفاده شده در این پژوهش، نرم افزار متلب است.
یافته ها: برای پیش بینی قیمت فولاد، از سه شبکه عصبی بیزین، بردارهای پشتیبان و پاد انتشار گراسبرگ بهره گرفته شد. نتایج بیانگر این واقعیت است که مدل پاد انتشار گراسبرگ، در پیش بینی قیمت فولاد دقت بیشتری دارد. در ادامه، قیمت پیش بینی شده وارد فرایند نظریه بازی ها شد و نقطه تعادل نش مدل تعیین شد. با توجه به شرایط خاص کشور، متغیر تحریم در مدل نظریه بازی ها وارد شد. نتایج نشان داد که حضور تحریم ها در مدل، باعث افزایش قیمت ها و کاهش تولید در صنعت فولاد شده است. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر، تغییرات قیمت ناشی از تغییرات عرضه و تقاضا، در حضور تحریم ها بررسی شد، به علت کاهش عرضه و افزایش سطح تحریم، سطح قیمت ها با رشد فزاینده ای نسبت به تغییرات عرضه مواجه شد؛ در نتیجه می توان گفت که فولاد یک نهاده کم کشش است. این امر موجب می شود که هر گونه اخلال در زنجیره تأمین فولاد، افزایش شدید قیمت این کالا و تلاطم در بازار آن را در پی داشته باشد. در نتیجه، این امر حساسیت مدیریت زنجیره تأمین در محصول فولاد را دوچندان می کند. بر این اساس، لازم است که از دیدگاهی سیستمی و پویا در سیاست های تنظیم بازار، سیاست های تأمین مواد اولیه و حمل ونقل، انبارداری و... بهره گیری شود. باید توجه شود که استفاده از رویکردهای هوشمند و یادگیری ماشینی، در راستای هماهنگ سازی این امور نقش بسزایی را ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از رویکرد استکلبرگ استفاده شده است، نتایج به ترتیب ورود بازیکنان به بازی، بر تعادل نش حساس است. تدوین قوانین و مقررات نظارت ورود به بازار در این صنعت باید بررسی شود؛ زیرا صنعت فولاد جزء صنایعی است که هزینه های ورود و خروج سنگینی دارد. با توجه به نتایج پژوهش، بایستی نظارت بر ورود و خروج بازیکنان در این صنعت، در کانون توجه سیاست گذاران و مدیران این صنعت قرار گیرد و تلاش شود که قواعد بازی و استانداردهایی برای فعالان این بازار تدوین شود.
انتخاب تأمین کننده با استفاده از روش ترکیبی مبتنی بر محاسبه ارزش در محیط فازی نوع 2 (مطالعه موردی شرکت مهندسی نصر نیروی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شدید رقابت در بازارهای جهانی، توسعه تکنولوژی و ضرورت توجه به کارایی، کیفیت و هزینه تولیدات، موجب شده است تا شرکت های تولیدی و خدماتی، در جهت توسعه کسب و کار و بقا در بازار، نیازمند همکاری با شرکت ها و مؤسسات دیگری با عنوان تأمین کنندگان باشند. تأمین کنندگان می توانند بر کیفیت، قیمت و بسیاری از عوامل اثرگذار بر فروش محصولات تأثیرگذار باشند و این موضوع ضرورت توجه به مبحث انتخاب تأمین کننده مناسب را ضروری می کند. در این پژوهش در ابتدا، عوامل مؤثر بر انتخاب تأمین کننده و ارزش هریک از معیارهای مؤثر در انتخاب تأمین کننده، با استفاده ازنظر خبرگان سازمان و با بهره گیری از اعداد فازی نوع2 بررسی و شاخص ارزش خرید از هر تأمین کننده، بر مبنای روش مهندسی ارزش محاسبه می شود. در انتها با توجه به عوامل کمی شامل قیمت، میزان خرید و نرخ خرابی و با استفاده از یک مدل چندهدفه که در نرم افزار گمز حل شده است، میزان سفارش خرید از هریک از تأمین کنندگان مشخص شده است. در این پژوهش عدم قطعیت موجود در بررسی مسائل کیفی از 2 جنبه مدنظر قرار گرفته است؛ هم از این لحاظ که اعضای مجموعه تخصیص داده شده به هر معیار، قطعی نیست و فازی است و دوم آنکه درجه عضویت این اعداد فازی نیز قطعی نیست و با تغییرات همراه است.
مدل ترکیبی لجستیک چابک و تاب آور در سازمان های پلیسی با استفاده از روش تحلیل تماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
121 - 152
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ازنظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه پژوهش عبارت است از مدیران و فرماندهان خبره نیروی انتظامی مرتبط با فرماندهی عملیاتی در حوزه پلیسی و اساتید خبره دانشگاهی لجستیک پلیس و مدیران خبره لجستیکی که دارای مدرک حداقل کارشناسی و حداقل 15 سال مدیریت در سطوح عالی پلیسی و آمادوپشتیبانی می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نظرات 22 نفر از خبرگان جامعه موردبررسی به روش قضاوتی هدفمند است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل تماتیک است. یافته های حاصل از پژوهش در طراحی مدل حاکی از آن است که مدل لجستیک چابک و تاب آور پلیس دربرگیرنده 178 شاخص، 30 مؤلفه و 6 بعد اساسی ازجمله سازمان و مدیریت، فناوری، اقدامات لجستیکی، تأمین و توزیع، قابلیت های چابکی و قابلیت های تاب آوری است. مدل لجستیک چابک و تاب آور در یک رویکرد یکپارچه که در این پژوهش موردنظر بوده است، دارای هم پوشانی هایی میان دو مفهوم چابکی و تاب آوری در یک نگاه مجزا است اما بر اساس مبانی نظری این دو رویکرد دارای زمینه های مشترکی هستند. درواقع چنانچه چابکی را پیش زمینه نظری ازنظر تقدم و تأخر تاریخی در نظر بگیریم، به نوعی تاب آوری اگرچه پس از مفهوم چابکی ارائه گردید، اما عملاً رویکرد تاب آوری که بازگشتی به حالت اولیه و یا مطلوب تر از آن در نظر گرفته می شود، بدون توجه به عناصر چابکی امکان پذیر نیست. با توجه به ماهیت و حساسیت مأموریت سازمان های پلیسی، استفاده از رویکردهای توانمندساز لجستیک در جهت حرکت سریع و چابک و از طرف دیگر، بازیابی لجستیک در شرایط بحران و در صورت بروز اختلال و شکست، از مهم ترین ارکان کلیدی در مدیریت لجستیک سازمان های پلیسی است. ازاین رو، هدف از این پژوهش ارائه مدلی ترکیبی برای لجستیک چابک و تاب آور در سازمان های پلیسی است.
شناسایی و بررسی روابط میان انگیزه های مؤثر بر شکل گیری نوآوری رایگان (مورد مطالعه: بوم سازگان نوآوری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
219 - 240
حوزههای تخصصی:
نوآوری رایگان، مفهومی است که به «لطف رایگان» افراد جهت ارائه ایده برای رفع مشکلات گفته می شود. در نوآوری رایگان معامله ای از جنس مالی وجود ندارد و این سؤال مطرح می شود که نوآوران چگونه به مشارکت ترغیب می شوند؟ در بررسی های پیشین، نوآوری رایگان به طور مستقیم در مورد منافع و ارزش های انسانی است و با منفعت، مشارکت، سرگرمی، آموزش، خلاقیت، بشردوستی و دیگر موضوعات مهم همراه با «رشد و پیشرفت انسانی» سروکار دارد. این پژوهش برای پاسخ به سؤال مطرح شده و بررسی بوم سازگان نوآوری رایگان در ایران، انگیزه های مؤثر بر شکل گیری نوآوری رایگان شناسایی و انگیزه های شناسایی شده، رتبه بندی شدند. با بررسی ادبیات موجود در حوزه نوآوری رایگان با استفاده از خبره سنجی و روش دلفی فازی، انگیزه های مؤثر شناسایی و سپس با استفاده از دیمتل، تأثیر 8 انگیزه نهایی با نظرهای خبرگان پژوهش شامل انسان دوستی، پاداش شخصی، پذیرش اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، افزایش شهرت و منزلت، کمک رسانی، احساس رضایت مندی از منزلت و لذت یادگیری می باشد. ارزش این پژوهش، آن است تا نخست مبانی نظری حوزه نوآوری رایگان در زبان فارسی را غنی کند و سپس با فراهم کردن پیشنهادهای سیاستی، زمینه را برای بهره مندی از نتایج اجرای نوآوری رایگان در جامعه ایران فراهم سازد.
بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آلایندگی بر اثر دفن زیست توده ها، امکان تولید انرژی پاک از زیست تودهها و تقاضای زیاد برای دریافت انرژی، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده را مهم و ضروری ساخته است. هدف این مقاله، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح به منظور کاهش هزینه های اقتصادی و زیست محیطی است. مهم ترین شکاف پژوهشی برطرف شده در این مقاله، تعیین خروجیهای مطلوب و نامطلوب زیست توده ها در مراکز تفکیک سازی و در نظرگرفتن حالت چند دوره ای، چندمحصولی با وسایل حمل و نقل ناهمگن است. مدل پژوهش، دو هدفه برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط با عدم قطعیت و اختلال است بدین منظور چهار سناریو، طراحی گردید. مدل با روش الگوریتم ژنتیک و MOPSO و با نرم افزار پایتون حل گردید.اعتبارسنجی مدل، در یک مورد مطالعه ای واقعی در استان فارس بررسی شده است. مدل پیشنهادی توانسته است پایداری و تاب آوری را همزمان، پیاده سازی نماید که موجب کاهش هزینه ها، کاهش انتشار کربن و افزایش تجاری شدن تولید انرژی از زیست توده ها شده است از اینرو سبب افزایش تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این شبکه از زنجیره تامین میشود مدل پیشنهادی میزان تولید انرژی را 1/2 درصد نسبت به زمانی که خروجیهای مطلوب و نامطلوب در نظر گرفته نشوند کمتر تشان می دهد یعنی به واقعیت بسیار نزدیکتر می کند. با انجام تحلیل حساسیت بر روی داده های واقعی، کارایی مدل اثبات گردید.
مدل سازی توانمندسازهای صنعت 4.0 در پیاده سازی زنجیره تأمین پایدار با رویکرد دیمتل-فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
141 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی توانمندسازهای صنعت ۴.۰ پایداری زنجیره تأمین و تلاش بیشتر برای پیشنهاد یک چارچوب پژوهشی برای پل زدن به شکاف های نظری است. ابتدا توانمندسازهایی که بر اتخاذ قابلیت پایداری تأثیر می گذارند از طریق مرور مقاله های داخلی و خارجی به وسیله روش فراترکیب شناسایی شد و پس از شناسایی، توانمندسازها به صورت پرسشنامه مقایسه زوجی درآمد و در اختیار 12 نفر از خبرگان حوزه صنایع تولیدی کاشی در استان یزد قرار گرفت. با اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه و تحلیل آن با استفاده از روش ترکیبی دیمتل فرایند تحلیل شبکه ای فازی درنهایت مدلی ارائه شد. از نتایج پژوهش بخش فراترکیب 114 کُد باز، 26 کُد محوری و درنهایت 7 کُد انتخابی استخراج شد که کُدهای انتخابی شامل عوامل سازمانی، سیستم تولید، محیط زیست، محصول، اقتصادی، فناوری و اجتماعی است که در روش ترکیبی دیمتل فرایند تحلیل شبکه ای فازی، روابط و اهمیت این توانمندسازها بررسی و مشخص شد که بُعد «فناوری» تأثیرگذارترین، بُعد «محصول» تأثیرپذیرترین و بُعد «اقتصادی» مهم ترین ابعاد محسوب می شوند.
مدل سازی عوامل آمادگی سازمانی استقرار کنترل فرایند آماری هوشمند در عصر صنعت 4.0 با رویکرد ساختاری- تفسیری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
85 - 107
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های انقلاب صنعتی چهارم، ایجاد هوشمندی تولید از طریق داده های بلادرنگ برای اخذ تصمیم های دقیق و به موقع است؛ بنابراین انتظار می رود که کنترل فرآیندهای آماری مبتنی بر داده به میزان زیادی به پیشرفت تولید هوشمند کمک کند. به همین سبب کنترل فرایند آماری به یکی از پرکاربردترین ابزارها برای حفظ سطح قابل قبولی از خصوصیات کیفی در عصر صنعت 4.0 تبدیل شده است. در این پژوهش، عوامل آمادگی سازمانی برای استقرار کنترل فرایند آماری هوشمند در عصر انقلاب صنعتی چهارم در صنعت گاز موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور پس از شناسایی ساختار کنترل فرایند آماری هوشمند با به کارگیری مبانی نظری، 12 عامل آمادگی سازمانی در راستای دستیابی به این مهم در قالب یک چارچوب ارائه شد؛ سپس ارتباط و توالی این عوامل با مدل سازی ساختاری تفسیری فازی مشخص شد. در ادامه مدل به دست آمده با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاریافته تأیید شد. مدل ارائه شده می تواند راهنمای صنعت گاز در پیاده سازی سیستم کنترل فرایند آماری هوشمند برای ارائه خدمات بهتر و نقص کمتر باشد.
زمان بندی ماشین موازی نامرتبط با زمان های راه اندازی وابسته به توالی در شبکه تولید چندکارخانه ای: مدل سازی و الگوریتم حل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
223 - 248
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل برخی چالش ها، تولید متمرکز سنتی به اندازه کافی انعطاف پذیر نیست تا بتواند به تغییرات سریع بازار پاسخ دهد. در چنین محیطی، کارخانه ها تصمیم می گیرند ادغام شوند و یک شبکه تولید چند کارخانه ای را برای همکاری نزدیک تر با یکدیگر تشکیل دهند. در این راستا، در پژوهش حاضر به زمان بندی تولید چند کارخانه ای پرداخته می شود که در آن چند کارخانه متعلق به یک شرکت در قالب یک شبکه تولید چندکارخانه ای مشارکتی با یکدیگر فعالیت می کنند تا تابع هدف کلی سیستم بهبود یابد. در اینجا فرض شده است که ماشین ها در هر کارخانه به صورت موازی غیرمرتبط با زمان های آماده سازی وابسته به توالی، کارها را پردازش کرده بطوری که در روند حل، در یک فرآیند دو تخصیصی، ابتدا کار به کارخانه مناسب و سپس به ماشین مناسب در آن کارخانه تخصیص می باید. پس از پیشنهاد یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط جدید بر پایه ترکیب دو نوع مدل سازی بر پایه توالی و تخصیص، در اینجا الگوریتم رقابت استعماری برای حداقل کردن حداکثر زمان تکمیل کارها پیشنهاد شده است. درنهایت نیز کارایی الگوریتم با انجام آزمایش ها با الگوریتم ژنتیک مقایسه و نتایج گزارش شده است. نتایج عددی و تحلیل های آماری انجام شده نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم ژنتیک از کارایی بهتری برخوردار است.
ارایه مدل تامین مالی صنایع کوچک و متوسط و بررسی مشکلات و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تامین مالی همواره یکی از چالش های اصلی ایجاد و توسعه کسب و کارهای نوپا و صنایع کوچک اقتصادی بوده است. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی و ارائه مدلی برای تأمین مالی صنایع کوچک و متوسط با رویکرد آزمایشگاه ارزیابی و آزمون تصمیم گیری بر پایه فرآیند مدل سازی ساختاری تفسیری و دیمتل فازی می باشد. مقاله حاضر به طراحی سناریوهای مختلف در تأمین مالی بنگاه های کوچک و متوسط پرداخته است. به همین جهت با توجه به مطالعات پیشین و روش غربال گری فازی به استخراج عوامل مؤثر بر تأمین مالی بنگاه های کوچک و متوسط و مشخص نمودن حلقه های علی - معلولی اقدام و مدل دینامیکی تدوین شده است. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری و دیمتل فازی روابط و سطوح بین آنها میزان ضرایب تأثیرگذار و تأثیر پذیر مشخص و در مدل لحاظ شده است، در نهایت به منظور تست صحت مدل و مشخص شدن رفتار متغیرهای حالت و نرخ، اقدام به جمع آوری اطلاعات از 30 بنگاه کوچک و متوسط ، متقاضی شناخت روش های نوین تأمین مالی در بازه زمانی 12 ماهه شده است، که با تحلیل رفتار متغیرها در چهارچوب مدل همچنین تحلیل حساسیت، روایی الگوی دینامیکی طراحی شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد، بنگاه های کوچک و متوسط از مدل و سناریوهای طراحی شده می توانند جهت تأمین مالی بهینه کسب و کار خود بهره مند گردند.