فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مطالعاتی حوزه مدیریت منابع انسانی در دهه های اخیر، مطالعه روی ارتباط میان شیوه های مدیریت منابع انسانی با پیامدهای عملکردی است. اهمیت این دسته از مطالعه ها آن قدر زیاد است که از جنبه خُرد و کلان و از تأثیر اقتباس شیوه های مدیریت منابع انسانی بر افزایش عملکرد تا فلسفه وجودی واحد منابع انسانی و ماهیت فعالیت های آن را در بر می گیرد. با وجود این، دسته ای از پژوهش ها به صورت علمی به انتقاد نسبت به پژوهش های حوزه مطالعاتی مذکور پرداخته و یافته های غالب آنان را به صورت جدی مورد سؤال قرار داده اند. انتقادهای ذکر شده اغلب جنبه های روش شناختی پژوهش های پیشین را در بر می گیرد. نظر به اهمیت موضوع و نبود پژوهشی در راستای معرفی و جمع بندی آن انتقادها، در پژوهش حاضر در دو فاز، نخست با استفاده از رویکرد «تلفیق ترکیبی تحقیقات» که یکی از رویکردهای روش فراترکیب محسوب می شود، با مطالعه، جمع بندی و تلخیص 40 مقاله انتقادی معتبر درزمینه مذکور، نقشه راهنمای پنج بخشی ای برای معرفی انتقاد های مطرح شده در خصوص پژوهش های حوزه مدیریت منابع انسانی- عملکرد ارائه و تشریح شده است. برای سنجش روایی پژوهش از پرسش های استاندارد «برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، استفاده و در راستای سنجش پایایی پژوهش نیز از شاخص کاپای کوهن در نرم افزار SPSS استفاده شد که با مقدار 762/0 پایایی تأیید شدند. در فاز دوم پژوهش نیز، موارد یافته شده از فاز نخست پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شدند.
بهینه سازی برون سپاری آموزش و توسعه منابع انسانی با تکنیک مارکوس (نمونه پژوهی: شرکت برق و انرژی صبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
74 - 96
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رقابت شدید سازمان ها برای جذب افراد شایسته و مستعد در عصر کنونی، باعث شده است که سازمان ها برای توانمندسازی منابع انسانی خود بکوشند و برای برتری یافتن در این مسئله، به فرایند آموزش و توسعه خود توجه ویژه ای کنند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی معیارهای مؤثر در برون سپاری فرایند آموزش منابع انسانی و انتخاب مؤسسه آموزشی برتر است.
روش: این پژوهش، به لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش، در دسته تحقیقات کمّی قرار می گیرد. در گام نخست، با مطالعه پیشینه های نظری و تجربی و همچنین نظرخواهی از خبرگان، معیارهای مؤثر بر انتخاب مؤسسه آموزشی شناسایی شد. در گام بعد با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره مارکوس، چهار مؤسسه آموزشی منتخب رتبه بندی شدند. در این راستا، جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان واحد منابع انسانی شرکت برق و انرژی صبا و شرکت های زیرمجموعه بود که از بین آنها شش مدیر و کارشناس به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین ابعاد بررسی شده، بُعد «مزایا» بیشترین وزن و از بین مؤسسه های آموزشی، مؤسسه «A2» بالاترین امتیاز را به دست آورده است. افزون بر این، استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره مارکوس در حوزه مدیریت منابع انسانی، یکی از دستاوردهای بسیار مهم این پژوهش است.
نتیجه گیری: مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی شرکت های زیرمجموعه هلدینگ برق و انرژی صبا، برای دستیابی به اهداف بلندمدت و کوتاه مدت خود، باید به جنبه های مختلف برون سپاری فرایند آمورش منابع انسانی توجه ویژه ای کنند. در این مسیر، توجه به بُعد مزایا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای برون سپاری فرایند آموزش، تکنیک های تصمیم گیری انتخاب مطلوب تری را ارائه می دهد.
تاثیر وظیفه شناسی مدیران بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
63 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران عامل شرکت ها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران عامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تعداد نمونه آماری با روش کوکران 184 نفر تعین شد و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. این پژوهش از نوع کاربردی و پس رخدادی است. مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها دارای پنج بعد راهبری و فرآیندهای درون سازمانی، مسئولیت های محیط کار، مسئولیت های زیست محیطی، مسئولیت های بازار و صنعت و مسئولیت های جامعه و کشور می باشد. گردآوری داده های ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران با استفاده از پرسشنامه ویژگی شخصیتی هگزاکو و داده های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت با استفاده از چک لیست مسئولیت پذیری اجتماعی صورت گرفت. داده های اخیر از گزارش فعالیت سالانه هیات مدیره شرکت ها استخراج گردید. در پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls3 و SPSS 24 انجام گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران با کلیه ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها ارتباط معناداری دارد. مدیران با ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی به دنبال منافع گروه های مختلف افراد درگیر با شرکت می باشند و مسئولیت اجتماعی در قبال عموم افراد جامعه، کارکنان، محیط زیست و بازار محصولات شرکت در اولویت برنامه های شرکت قرار خواهد گرفت
شناسایی الگوی فرهنگ جهادی در نظام اداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
97 - 122
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی فرهنگ جهادی در نظام اداری کشور طراحی و اجرا شد. در بخش اول این پژوهش کیفی، با فلسفه ای تفسیرگرایانه و با رویکردی استقرایی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای متنی، به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ جهادی در آیات قرآن پرداخته شد. بخش دوم، با بهره گیری از روش فراترکیب، به شناسایی الگوی فرهنگ جهادی در کتب و مقالات موجود اختصاص یافت. در بخش سوم نیز، با بهره گیری از یافته های بخش های اول و دوم، از مجرای روش گروه کانونی، الگوی فرهنگ جهادی معرفی شد. الگوی پیشنهادی بر اساس سطوح جهان بینی، ایدئولوژی، و رفتار ارائه شد که در سطح جهان بینی شامل 6 بعد، در سطح ایدئولوژی شامل 17 مؤلفه، و در سطح رفتار شامل 87 شاخص رفتاری است.
طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است. روش: این پژوهش در دو مرحله کیفی و کمی، با به کارگیری روش پژوهش آمیخته اکتشافی انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، به بررسی پیشینه پژوهش موجود مرتبط با مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی بر اساس رویکرد ناب به زبان های فارسی و انگلیسی در فاصله سال های 2000 تا 2020 پرداخته شد. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، سنتز نهایی بر روی 72 مطالعه انجام شد. در مرحله دوم بخش کیفی جهت شناسایی الگوی مناسب بافت دانشگاه تهران، با 20 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی که به روش هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده های کیفی با استفاده از کدگذاری باز و محوری (تحلیل تم) انجام و پایایی و روایی آن بررسی گردید. در مرحله کمی، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل تمامی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران به تعداد 252 نفر بود که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 152 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بود. در بخش کمی داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای ارزیابی روایی ابزار کمی پژوهش، از روایی محتوا و روایی سازه و جهت بررسی پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی و روایی مناسب ابزار پژوهش را تأیید کرد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب دارای پنج مؤلفه اصلی (1. مهارت های رهبری/ مدیریتی ناب، 2. مهارت های دانشگری ناب، 3. مهارت های پژوهشگری ناب، 4. مهارت های رفتاری ناب و 5. مهارت های فردی ناب) و 19 شاخص بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد که مؤلفه های پنج گانه شناسایی شده، دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که مدیران گروه های آموزشی دانشگاه تهران وضعیت کلی توسعه حرفه ای خود را بر اساس رویکرد ناب در حد متوسط ارزیابی کردند. نتیجه گیری: پنج مؤلفه اصلی حاصل از این پژوهش، می تواند الگویی اثربخش برای توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه تهران باشد و نتایج مفیدی در ارتقای کیفیت، کارایی، اثربخشی و کاهش اتلافات در دانشگاه تهران داشته باشد.
عوامل مؤثر بر آمادگی تغییر در سازمان های دولتی: مطالعه ای فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
53 - 112
حوزه های تخصصی:
شرایط پیچیده محیطی، ایجاد تغییر در سازمان ها را اجتناب ناپذیر نموده است. سازمان هایی موفق هستند که توانایی پیش بینی تغییرات محیطی را داش ته و بتوانن د س ازوکارهای لازم برای هماهنگی با این تغییرات را تأمین کنند. اج رای تغیی ر به سادگی اتف اق نمی افتد و تحقیقات نشان داده که بسیاری از ابتکارات تغییر به دلیل آماده نبودن سازمان ها برای آن به شکست منتهی شده اند. بنابراین، اجرای موفقیت آمیز تغییر در گرو کسب آمادگی های لازم برای آن است. هدف پژوهش حاضر تحلیل کیفی نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه آمادگی برای تغییر براساس روش فراترکیب کیفی است. پرسش اصلی در این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر آمادگی برای تغییر در سازمان های بخش دولتی است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر ﺑﺮاﺳﺎس ﻫﺪف، توسعه ای -ﮐ ﺎرﺑﺮدی، روش اﻧﺠﺎم ﭘﮋوﻫﺶ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺑﻮده و ﺑﺮاﺳ ﺎس ﻣﺎﻫﯿ ﺖ داده ها، ﮐﯿﻔﯽ است. در این پژوهش پس از جستجوی اولیه و یافتن و پالایش منابع مرتبط با موضوع آمادگی تغییر با روش ارزیابی حیاتی از 7338 منبع اولیه، تعداد 140 منبع انتخاب و با استفاده از تحلیل مضمون، عوامل مؤثر بر آمادگی برای تغییر درقالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر شناسایی و دسته بندی شده اند. همچنین با ترکیب ابعاد مدل سه شاخکی میرزایی اهرنجانی و سرلک و هولت و همکاران، مضامین سازمان دهنده شناسایی شده درقالب پنج مضمون: فراگیر محتوایی، ساختاری، زمینه ای، پویایی های گروهی و فردی سازماندهی شده اند.
تبیین الگوی سلامت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگاه فرهنگیان از روش نمونه گیری هدفمند( موارد مطلوب) استفاده شد . در این راستا، به طور هدفمند با مصاحبه عمیق با 14 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. این شرکت کنندگان اطلاعاتی ارزشمند در زمینه موضوع پژوهش داشته و اغلب دارای پست های مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مذکور بوده اند. یافته ها نشان داد که الگوی سلامت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان فارس و مولفه های آن در قالب شش پارادایم پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان می دهد که الگوی سلامت سازمانی در طی فرایندی کنش/تعاملی در بین اجزا انجام می پذیرد. تعیین میزان شدت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اجزای این الگو از یکدیگر می تواند در تصمیم گیری ها و فرایند طراحی الگوی سلامت سازمانی در نزد متولیان آموزش و پرورش استان فارس بسیار بااهمیت باشد.
اولویت بندی تفسیرگرایانه افولِ شایستگی منابع انسانی براساس وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک: فرایند تحلیل (IRP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات در حوزه منابع انسانی در دهه اخیر با هدف افزایش پویایی و انعطاف پذیری از تمرکز صِرف بر ارائه راهبرد ها به سمت شناسایی علل عدم موفقیت کارکردهای راهبردی منابع انسانی تغییر جهت داده است، به طوری که واکاوی عواملی غیر از علل صِرف منابع انسانی، منجر به شناخت ریشه های ایجاد کننده اختلال مرتبط با توسعه منابع انسانی شده است. یکی از رویکردهایی ایجاد کننده اختلال در زمینه توسعه شایستگی های منابع انسانی، وجودِ لایه های قدرت ساختاری هژمونیک است؛ ساختارهایی که با هدف توسعه تسلط گرایی در کارکردهای قدرت در سازمان، باعثِ انحطاط توسعه شایستگی های منابع انسانی شده است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی تفسیرگرایانه افولِ شایستگی منابع انسانی براساس وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک برپایه فرایند تحلیل ( ) است. در این پژوهش به منظور شناسایی مؤلفه ها (شایستگی منابع انسانی) و گزاره های پژوهش (لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک) از تحلیل فراترکیب استفاده شد و با مشارکت ۱۴ نفر از خبرگان رشته مدیریت منابع انسانی در سطح دانشگاهی صورت پذیرفت و در بخش کمی مؤلفه ها و گزاره های شناسایی شده درقالب پرسشنامه های ماتریسی توسط ۲۵ نفر از مدیران با سابقه سازمان های مشمول اصل ۴۴ قانون، مورد ارزیابی تحلیل تفسیری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، گزاره هژمونی قدرت برمبنای سیاست « » به عنوان تأثیرگذاترین لایه های قدرت در سازمان های موردبررسی محسوب می شود که باعث افول دو شایستگی: مشارکتی « » و خودرهبری « » می شود. این نتیجه نشان می دهد وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک به ویژه قدرت سیاسی باعث می شود تا سطح شایستگی های منابع انسانی کارکردهای اثربخش خود را ازدست بدهند و این موضوع، بهره وری سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
آسیب شناسی تعلق خاطر کاری نیروهای دانشی در صنایع دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به شناسایی آسیب هایی می پردازد که مانع بالارفتن سطح تعلق خاطر کاری نیروهای دانشی در صنایع دفاعی می شود. روش تحقیق، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، به صورت هدف مند و تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر از مدیران صنایع دفاعی و نیروهای دانشی مصاحبه عمیق انجام شده و سپس با استفاده از توزیع 17 پرسشنامه دلفی خبرگی، چارچوبی از عوامل مؤثر بر تعلق خاطر نیروهای دانشی به دست آمده است. ضریب هماهنگی کندال در روش دلفی 0.734 محاسبه شد. در بخش کمی هم 50 پرسشنامه بین نیروهای دانشی آشنا به موضوع تحقیق به صورت هدف مند توزیع شد. پایایی پرسشنامه بخش کمی با آلفای کرونباخ 0.946 مورد تأیید قرار گرفت. با اجرای مصاحبه ها، 26 عامل که در سه دسته ساختاری، رفتاری و زمینه ای دسته بندی می شوند، شناسایی شده و در مرحله دلفی همه این عوامل مورد تأیید خبرگان قرار می گیرند. در بخش کمی وضعیت عوامل اصلی و زیرعامل ها سنجیده شد که نتایج به دست آمده نشان می دهد که تعلق خاطر نیروهای دانشی در برخی از زمینه های مرتبط با ساختار بخش های دانشی، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها، رویه های منابع انسانی، روابط با همکاران و مدیران و همچنین عوامل زمینه ای و دیگر مسائلی که به آنها خواهیم پرداخت، دچار مشکل شده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی دلبستگی شغلی کارکنان صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
71 - 94
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دلبسته شدن کارکنان به نقشی که در سازمان ایفا می کنند، در ارتقای عملکرد شغلی و بهره وری منابع انسانی نقش چشمگیری دارد، از این رو، هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی فرایندی دلبستگی شغلی کارکنان صنعت و اعتبارسنجی آن است. روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته متوالی (کیفی کمّی) اجرا شده است. مشارکت کنندگان مرحله کیفی پژوهش، 10 نفر از مدیران صنعت بانکداری کرمانشاه بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های این مرحله به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شدند. در مرحله کمّی نیز، 384 نفر از کارکنان صنعت بانکداری، به صورت تصادفی ساده، برای نمونه آماری انتخاب شدند. داده های این مرحله با پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: دلبستگی شغلی کارکنان، به عنوان مقوله محوری در نظر گرفته شد و مقوله های مرتبط با عوامل علّی، بستر محیطی (زمینه ای و مداخله گر)، راهبردها و پیامدها نیز شناسایی شدند و روابط میان آنها نشان داده شد. آزمون تحلیل مسیر انجام شده نیز روابط میان این عوامل را تأیید کرد. نتیجه گیری: مدیران منابع انسانی می توانند با تقویت انگیزه های کارکنان برای افزایش دلبستگی شغلی خود، ایجاد بستر و زمینه مناسب برای تسهیلگری آن و استفاده از راهبردهای تقویت کننده، از نتایج و پیامدهای فردی و سازمانی ارزشمند دلبستگی شغلی کارکنان سازمان خود بهره مند شوند.
ارائه چارچوب ادراکی از اخلاق حرفه ای بر اساس نص وحیانی برای منابع انسانی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
423 - 454
حوزه های تخصصی:
سازمان و مدیریت، به منزله یکی از ارکان نظام بشری، از یک طرف دیرینگی موضوعی و تمدنی دارد و از طرف دیگر در نظام ارزشی مطرح است. اخلاق حرفه ای یکی از ابعاد ناشناخته نظام ارزشی مدیریتی در سازمان هاست. اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن در سازمان می تواند در بهبود سیستم اداری مبتنی بر آموزه های اسلامی مؤثر باشد. در این نوشتار به الگوی اخلاق حرفه ای در سازمان با استناد به آیات و روایات در دو قالب توضیحات تفصیلی و جدول محقق ساخته و استخراج یک مدل مفهومی از اخلاق حرفه ای در سازمان پرداخته شد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها کیفی است. جامعه آماری این پژوهش همه مستندات، متون دینی، و کتب تفسیر بود. تقوا، ﺗﻮﮐﻞ ﺑﻪ ﺧﺪا، ﻋ ﺪاﻟﺖ، ﺻﺪاﻗﺖ، اﻣﺎﻧﺖ داری، مسئولیت پذیری، خوش گفتاری، دوراندیشی، و ... مؤلفه های اصلی این نوشتار است. در این تحقیق سعی شد با این نگاه نو مؤلفه های مورد نظر در سازمان با استفاده از آیات و روایات تبیین و تفسیر شود تا با الگوگیری از آن برای منابع انسانی سازمانی زمینه تحقق سازمان ارزشی فراهم شود. ﺑﺮ اﺳﺎس آﻧﭽﻪ از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ رﻋﺎﯾﺖ اﺻﻮل اﺧﻼق ﺣﺮﻓﻪ ای در ﺳﺎزﻣﺎن از سوی ﮐﺎرﮐﻨﺎن و ﻣﺪﯾﺮان اهمیتی وﯾ ﮋه دارد و رﻋﺎﯾ ﺖ ﻣﺆﻟﻔ ﻪ های اﺧ ﻼق ﺣﺮﻓﻪ ای ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ یک ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ در ﺳﺎزﻣﺎن ها ﻣﺤ ﺴﻮب ﺷﻮد.
نقش مدیریت منابع انسانی در نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 88
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی و با توجه به شرایط متغیر کنونی، منابع انسانی سازمان اصلی ترین مزیت رقابتی هستند که چنانچه درست مدیریت شوند، می توانند به عنوان عامل کلیدی در موفقیت سازمان ها مؤثر باشند. شاید بتوان یکی از نقش های نوین مدیریت منابع انسانی را توسعه نوآوری سازمان دانست. مدیریت منابع انسانی با رویکردی که پیش می گیرد، نقش غیرقابل انکاری در نوآوری کارکنان خواهد داشت؛ لذا با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش مجموعه ای از نظریات و یافته های محققان در رابطه با نقش مدیریت منابع انسانی در نوآوری سازمانی گردآوری شده است.
ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از داده های استراوس و کوربن بود. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی تشکیل می دادند. برای نمونه گیری از نوع هدفمند نظری استفاده شد. حجم مشارکت کنندگان به تعداد 33 نفر است که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است و افرادی انتخاب شدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سؤالات فراهم نمودند و مصاحبه ها تا رسیدن به نقطه اشباع و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: مدل مفهومی به دست آمده دارای 673 مفهوم، 126 مؤلفه و 18 مقوله است و مقولات آن شامل: شرایط علَی ( شناسایی عوامل مؤثر در ضعف آموزش، بازنگری در وضعیت موجود، وضعیت کمی و عوامل کیفی آموزش، بازنگری در شناسنامه آموزشی مشاغل)، شرایط زمینه ای (ضرورت آموزش، عوامل اقتصادی، اجتماعی و قانونی)، شرایط مداخله گر (سیاست گذاری و بازنگری در شرح وظایف) راهبردها (نظارت و ارزشیابی، نیازسنجی واقع بینانه، بازنگری در محتوای آموزش و هدف گذاری) و پیامدها (تدوین نظام جامع آموزش، ایجاد انگیزه در کارکنان و برنامه ریزی هدفمند) است.
تجربه زیسته استادان دانشگاه شهرکرد از تعارض کار و خانواده: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
73 - 101
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ایفای هم زمان نقش های کاری و خانوادگی، افراد را با فشارهای سنگینی مواجه می کند که هم بر سلامت جسم و روان و هم بر عملکرد آنان در سازمان تأثیر منفی می گذارد. این پژوهش، به مطالعه تجربه زیسته استادان یکی از دانشگاه های شهر کرد، در خصوص پیشایندها و پیامدهای تعارض کار و خانواده پرداخته است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی است و با رویکرد استقرایی و تفسیری اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، استادان دانشگاه شهرکرد بودند که پس از انتخاب 20 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های عمیقی با آنها انجام شد. روش پژوهش، روش پدیدارشناسی بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش اصلاح شده استوتیک، کولایزی و کن استفاد شد. شایان ذکر است که روایی نتایج، از جنبه های بیرونی، توصیفی و تفسیری، ارزیابی شد و به تأیید رسید. یافته ها: تجربه زیسته مشارکت کنندگان، در خصوص پیشایندهای تعارض کار و خانواده، در سه مقوله اصلی پیشایندهای شخصی، خانوادگی و شغلی و همچنین، پیامدهای تعارض کار و خانواده در سه طبقه پیامدهای شخصی، خانوادگی و شغلی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: پیامدهای زیان بار نشئت گرفته از تعارض کار و خانواده میان استادان مشارکت کننده، ایجاب می کند که با ارتقای دانش و مهارت توازن سازی میان نقش های کاری و خانوادگی، موقعیتی ایجاد شود تا آنها بتوانند بهتر و بیشتر از عهده انجام هم زمان این وظیفه ها و انتظارهای دوگانه برآیند. بدین منظور، توجه به عوامل مؤثر بر تشدید تعارض کار و خانواده و ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش آنها ضروری است.
بررسی رابطه مشوق های مالی و سوابق شغلی و سواد مالی اعضای هیات مدیره بر ریسک غیر سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵)
129 - 111
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه مشوق های مالی و سوابق شغلی و سواد مالی اعضای هیات مدیره بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از این رو، تعداد 157 شرکت در طی سال های 1394 الی 1398 از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش غربال انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که ارتباط منفی و معناداری بین مالکیت مدیریتی، حق الزحمه هیات مدیره با ریسک غیر سیستماتیک شرکت ها وجود دارد. همچنین بین سوابق شغلی اعضای هیات مدیره با ریسک غیر سیستماتیک رابطه منفی و معناداری وجود دارد ولی رابطه معناداری بین سواد مالی اعضای هیئت مدیره و ریسک ویژه یافت نشد. لذا در این تحقیق بر آنیم متغیرهای گفته شده را از طریق آزمون مورد بررسی قرار دهیم.
شناسایی و رتبه بندی راهکارهای ارتقاء مدیریت منابع انسانی در کسب وکارهای گردشگری در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
200 - 175
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت عنصر انسانی در فرایند بازسازی کسب وکارهای گردشگری در پساکرونا به عنوان یکی از آسیب دیده ترین بخش های اقتصادی در اثر بحران پاندمی کرونا در سطح جهان، مطالعه حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقاء مدیریت منابع انسانی در کسب وکارهای گردشگری در پساکرونا طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی کاربردی است که در دسته پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش بررسی نظام مند ادبیات در بخش کیفی نشان می دهد که راهکارهای ارتقاء مدیریت منابع انسانی در کسب وکارهای گردشگری در پساکرونا می توانند در 4 راهکار (بعد) اصلی و 20 راهکار فرعی مورد توجه قرار گیرند. مراجعه به تحلیل های انجام شده در بخش کمی با استفاده از مجموعه راف بهترین- بدترین نشان می دهد مهمترین راهکارهای اصلی ارتقاء مدیریت منابع انسانی در کسب وکارهای گردشگری از دیدگاه خبرگان و فعالین این صنعت عبارت اند از راهکارهای آموزش و توسعه منابع انسانی، راهکارهای کارمندیابی، انتخاب و تامین منابع انسانی، راهکارهای جبران خدمات و مزایا و راهکارهای بکارگیری منابع انسانی. بررسی ها همچنین نشان می دهد مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر، بازنگری و اصلاح برنامه های توسعه مدیریت، متناسب سازی پرداخت ها به کارکنان با توجه به ویژگی های شغل ها و وظایف سازمانی در دوران پساکرونا و بازنگری برنامه های آموزش و توسعه منابع انسانی و انتقال دانش و مهارت های مورد نیاز در شرایط جدید به کارکنان را به عنوان مهمترین راهکارهای فرعی در این ارتباط معرفی کرده اند.
واکاوی چگونگی دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در پرتوی سرمایه روان شناختی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
179 - 153
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی به منظور کسب مزیت رقابتی پایدار با محوریت سرمایه روان شناختی مثبت انجام شده است. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته به صورت کیفی و کمی در پارادایم پراگماتیسم است که از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت ملی صنایع پتروشیمی و شرکت های فعال در این صنعت بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار AtlasTi.8 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت، مفاهیم، مقولات و الگوی مفهومی استخراج شد. سپس در بخش کمی، اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری و با بهره گیری از مدل معادلات ساختاری(SEM)، مدل نهایی پژوهش، تدوین، ارزیابی و مورد تایید قرارگرفت. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS26 نشان داد که سرمایه روان شناختی مثبت به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغییرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی، سرمایه فکری(رابطه ای)، رفتار شهروندی سازمانی، مدیریت دانش و رفتارکاری نوآورانه بر مزیت رقابت پایدار موثر است. درنتیجه برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، سرمایه روان شناختی مثبت به عنوان عامل محوری برای سایر سرمایه های مرتبط با حوزه منابع انسانی عمل می کند و سرمایه اجتماعی نیز بعد از آن مهم ترین متغییر است. نتایج پژوهش در برگیرنده شاخص ها و مولفه های دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و ارائه مدل کسب مزیت رقابتی پایدار با محوریت سرمایه روان شناختی مثبت در شرکت صنایع پتروشیمی ایران است.
شناسایی ابعاد و مولفه های رفتاری مربیان کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: جامعه کسب و کار امروزی بیش از هر چیز به مربیان کارآفرینی نیاز دارد. مربیان کارآفرین، کارآفرینان را تشویق می کند تا چشم انداز استراتژیک خود را به عمل تبدیل کنند. این تحقیق با هدف شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت دارویی کشور است. روش: روش تحقیق توسعه ای – کاربردی و گردآوری داده ها کیفی است. به منظور شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط، 16 نفر از خبرگان تجربی و مطلعین در زمینه مربی گری که به شیوه هدفمند و به طور خاص از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داد ها از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که عوامل و مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط از سه عامل دانش و مهارت های مربی گری، ویژگی های روان شناختی و اقدامات مربیان کارآفرین تشکیل می شوند.
تخصیص یکپارچه و بهینه منابع انسانی سازمان در شرایط عادی و بحرانی با استفاده از یک روش تلفیقی نوین متاهیوریستیک-فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف حل مسئله تخصیص منابع انسانی به صورت یکپارچه و بهینه در شرایط عادی و بحرانی با استفاده از یک روش تلفیقی نوین متاهیوریستیک- فازی انجام شده است. روش حل شامل مدل ریاضی مسئله تخصیص و تلفیقی از الگوریتم فراابتکاری GWO و مدل استنتاج فازی سوگنو بوده است. در این پژوهش از مدل استنتاج فازی سوگنو در لایه تنظیم نرخ ارسال وظایف برای اضافه کردن قابلیت خودتنظیمی پارامترها به الگوریتم بهینه سازی گرگ خاکستری برای حل مسئله استفاده شده است. پس از آماده سازی الگوریتم توسعه یافته نوین، مسئله تخصیص منابع انسانی قبل و بعد از شرایط بحرانی و زمان وقوع بحران با این الگوریتم حل از راه داده های پژوهش های برجسته پیشین، حل شده است. مقایسه نتایج این پژوهش با نتایج 5 روش برتر در پژوهش های قبلی (SGA، PRS، SRS، MIP، HM) بر مبنای سه روش ارزیابی کیفیت حل ها (GA-FSGS، MP-FSGS، GA-SGS) نشان داد که افزایش Ω از 15000 به 25000 موجب بهبود مقادیر HM و SGA نسبت به پژوهش های قبلی در مجموعه داده های B100 و B200 شده است. همچنین مشخص شد که روش پیشنهادی در مقایسه با روش های حل پیشین و کیفیت راه حل های آنها، نتایج بهتر و کیفیت راه حل بالاتری دارد.
توسعه اجتماع محور: واکاوی عناصر مؤثر بر اجرای اجتماع محور خط مشی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 190
حوزه های تخصصی:
مردم ایران بیش از یک قرن است که اراده خروج از عقب ماندگی و نیل به پیشرفت و توسعه دارند. در این مدت هر چند دولت، نخبگان و تحصیل کردگان ایرانی رویکردهای مختلف رشد و توسعه و به طور مشخص الگوهای توسعه آمرانه و مرکز پیرامون را به آزمون گرفته اند، اما کشور به یک توسعه موزون و پایدار نرسیده است؛ زیرا مدل های توسعه اجرا شده ناقص، تک ساختی و فاقد مشارکت و نقش آفرینی مردم بوده است. باید گفت مشارکت اجتماعی یکی از ارکان اساسی توسعه می باشد که می بایست مورد توجه قرار گیرد. ازاین رو، پژوهش حاضر سعی دارد تا به بررسی عناصر مؤثر بر اجرای اجتماع محور خط مشی ها به عنوان یکی از راهبردهای اساسی توسعه اجتماع محور بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و فلسفه حاکم بر آن تفسیری می باشد، که با استفاده از تحلیل مضمون انجام گرفت. بدین منظور از تکنیک کدگذاری و نرم افزار NVivo 12 استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش نیز شامل خبرگان حوزه خط مشی گذاری می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درنهایت یافته های پژوهش حاکی از آن است که پس از طی فرایند کدگذاری، 17 کد تفسیری به دست آمد که در سه مرحله پیشران ها، ظرفیت سازها و توانمندسازها سازماندهی شدند.