فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
149 - 173
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، گسترش پارادایم اقتصاد دانش بنیان، ضرورتِ پرورش ظرفیت یادگیری سازمان را برای دستیابی به عملکرد استراتژیک برتر دوچندان کرده است. بر پایه پژوهش های گذشته، به نظر می رسد که ظرفیت یادگیری سازمانی با عملکرد سازمان پیوند دارد؛ اما تأثیر آن بر عملکرد، مستقیم نیست. ظرفیت یادگیری به دلیل گرایش به کسب، استفاده، اشتراک و در نهایت انتشار دانش، سبب می شود که قابلیت های نوآوری کارکنان برانگیخته شود. از سوی دیگر، ظرفیت یادگیری سازمانی، به دلیل ترغیب و تشویق یادگیری جمعی، یکی از محرک های اصلی توسعه منابع الکترونیکی انسانی در راستای خودکارسازی، بهبود و تسریعِ ارتباطات و فرایندهای عملکردی است. به این ترتیب، پژوهش حاضر مبتنی بر تعریف مسئله و پیشینه بررسی شده، به دنبال بررسی نقش میانجی توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در تأثیر ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد استراتژیک سازمان است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران است که 162 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود و تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با روش کمترین مربعات جزئی و با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، اثرهای مستقیم، غیرمستقیم و کل ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در ارتباط بین ظرفیت یادگیری و عملکرد استراتژیک، اثر غیرمستقیم قوی تر از اثر مستقیم عمل می کند و این بدان معناست که متغیرهای توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در اثر ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک، نقش میانجی دارند. نتیجه گیری: به منظور بهره گیری کارآمد از ظرفیت یادگیری سازمانی به منظور ارتقای عملکرد استراتژیک سازمان، مدیران باید به توسعه منابع الکترونیکی انسانی و همچنین ارتقای توانمندی های نوآوری کارکنان توجه بیشتری کنند. در این رابطه، در پژوهش حاضر برای توسعه منابع انسانی الکترونیک و توانمندی های نوآوری کارکنان، چند راه کارهای مدیریتی پیشنهاد شده است.
شناسایی و اولویت بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقش مدیران صف در تحقق ارتباط شیوه های مدیریت منابع انسانی با عملکرد، حیاتی و انکارناپذیر است. در پژوهش های پیشین، به خصوصیت های این نقش در کشور به اندازه کافی توجه نشده است. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش شده است تا با استفاده از مدل نظری و روشی جدید در جامعه آماری شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به بررسی عمیق تر نقش مدیران صف در مدل جعبه سیاه منابع انسانی پرداخته شود و ضمن شناسایی چالش های آنان در مسیر تحقق انتظارات عملکردی، به اولویت بندی میزان اهمیت هر یک از چالش ها اقدام شود. روش: پژوهش حاضر با دو روش و در دو مرحله مجزا اجرا شده است. نخست، به کمک روش فراترکیب با رویکرد «ترکیب تلفیقی تحقیقات» و با مطالعه و کُدگذاری علمی و روش مند 243 مقاله معتبر پیشین، به شناسایی و دسته بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی پرداخته شد. دوم، با استفاده از روش کمّی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس نیاز شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به اولویت بندی چالش های شناسایی شده در گام نخست پژوهش اقدام شد. یافته ها: مرحله شناسایی چالش های عملکردی مدیران صف، به توصیف و توضیح عوامل متعددی انجامید که در نهایت، همه عوامل در پنج گروه کلی دسته بندی شدند. در مرحله اولویت بندی اهمیت چالش ها نیز «حمایت مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی» مهم ترین چالش تشخیص داده شد و به ترتیب «توانایی، دانش و مهارت» و «تعهد به مدیریت افراد» در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند و «ابهام در نقش و اولویت های متعارض» و «حجم کار» به طور مشترک اهمیت کمتری داشتند. نتیجه گیری: در صورت ناکامی مدیران صف در ایفای نقش مؤثر بر ارتباط با وظایف محوله حوزه منابع انسانی، امکان شکست کلیه تلاش ها برای به کارگیری شیوه های مدیریت منابع انسانی و متعاقب آن، هدررفت منابع سازمانی بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، مدیران و تصمیم سازان سازمانی باید ضمن در نظر گرفتن چالش های عملکردی مدیران صف، به راه کارهای غلبه بر آنان به طور ویژه ای توجه کنند. در انتها نیز ضمن بحث و بررسی یافته ها، به توصیف مسیرهایی پرداخته شده است که بررسی آنها در پژوهش های بعدی لازم است.
بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای رسیدن به موفقیت پایدار، به مسیری راهبردی و مشخص نیاز دارند و اگر رویکردهای صحیح به شکلی مؤثر اجرا شوند، سازمان به نتایج مورد انتظار خود خواهد رسید؛ بنابراین نقش مدیران استراتژیک در موفقیت سازمان ها از ارزش های اصلی برخوردار هستند. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان پرداخته است. روش شناسی: جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بوشهر بوده که تعداد آنان 116 نفر است که همه اعضای جامعه به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، با توجه به ماهیت پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. برای بررسی پایایی پرسش های پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 90% به دست آمده و برای سنجش روایی ابزار گرداوری داده های پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شده است. یافته ها و نتایج: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مدیریت استراتژیک به طور مستقیم بر متغیرهای سازگاری کارکنان، رفاه کارکنان و تعالی سازمان و متغیر سازگاری کارکنان به طور مستقیم بر تعالی سازمان و رفاه کارکنان تأثیر می گذارد؛ اما رفاه کارکنان بر تعالی سازمان تأثیر معناداری ندارد. همچنین سازگاری کارکنان نقش میانجی در رابطه مدیریت استراتژیک با تعالی سازمان ایفا می کند.
الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در شرایط کووید 19 با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
130 - 107
حوزه های تخصصی:
به منظور مطالعه رفتار کارکنان در هنگام بحران، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری منابع انسانی در صنعت بانکداری در دوران کووید19 با استفاده از روش آمیخته انجام گرفت. این پژوهش، ازنظر نحوه گردآوری داده ها، اکتشافی-توصیفی و ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی است. مشارکت کنندگان بخش کیفی 14 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و صنعت بانکداری بودند که با روش هدفمند، انتخاب شدند و با آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه از 196 نفر از مدیران و کارکنان بانک ملت استان البرز که به شیوه تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفت. به منظور ارائه مدل کیفی، از تئوری داده بنیاد و نرم-افزار MAXQDA بهره گرفته شد و برای اعتبارسنجی مدل، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز و محوری، به استخراج 4 عامل (فردی و شخصیتی، زیرساخت و فناوری، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و قانونی)، 9 زیرمولفه و 33 شاخص منجر شد. یافته های بخش کمی نشان داد 28 شاخص از 33 شاخص، مورد تایید است و هر چهار عامل شناسایی شده تاثیر مثبت معناداری بر تاب آوری منابع انسانی دارند. مقایسه ضرایب تعیین نشان داد عامل فردی و شخصیتی، عامل زیرساخت و فناوری، عامل اجتماعی و فرهنگی و عامل سیاسی و قانونی به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر تاب آوری منابع انسانی بانک ها داشته اند. نتایج مطالعه، این امکان را به مدیران بانک ها می دهد تا با شناسایی نقاط اساسی و مولفه های تاب آوری نیروی انسانی، راهبرد و طرحی منسجم برای بهبود شرایط موجود جهت مقابله با بحران ها و حوادث داشته باشند.
مطالعه رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و عملکرد مالی(مطالعه موردی شرکت کاله مازندران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
191 - 169
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ابعاد مدیریت دانش با عملکرد مالی (مطالعه موردی شرکت کاله مازندران) انجام گرفته است که از دسته تحقیقات کاربردی و در زمره پژوهش های همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان شرکت کاله مازندران در شهر آمل و سال 1400 بود. با توجه به تعداد جامعه پژوهش و بر اساس جدول کرجسای مورگان، تعداد 242 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات فردی، استاندارد عملکرد مالی و استاندارد مدیریت دانش بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از جدول فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و آزمون های همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر (رگرسیون خطی چندگانه) برای بررسی فرضیات پژوهش با استفاده از بسته آماری SPSS نسخه 25 و جهت طراحی مدل نهایی تحقیق از نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی ابعاد مدیریت دانش با عملکرد مالی شرکت کاله مازندران ارتباط مثبت و معناداری دارند. همچنین، ابعاد فراگیری دانش، ذخیره سازی دانش و کاربرد دانش بر عملکرد مالی شرکت تولیدی کاله مازندران تأثیر مثبت معناداری دارند و این ابعاد توانایی پیش بینی 2/53 درصد از واریانس کل میزان تغییرات عملکرد مالی این شرکت را دارند. در نهایت مدل تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی شرکت کاله مازندران طراحی شد و مورد برازش قرار گرفت که نتیجه بیانگر این بود شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار بوده و مدل تحقیق تأیید می شود.
شناسایی چالش های طراحی بازی پردازی در آموزش های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ورود نسل جدید نیروی کار به سازمان ها یکی از مهم ترین دغدغه هایی که هر سازمانی با آن روبه رو می شود، سطح پایین انگیزش و کاهش مشارکت کارکنان در دوره های آموزشی است. به منظور حل این مسئله، یکی از فنون بهبود تعامل کارکنان با دوره آموزشی بهره گیری از رویکرد نوین بازی پردازی است تا از این راه انگیزش فراگیران برای شرکت در دوره ها و در پی آن اثربخشی دوره آموزشی افزایش پیدا کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های طراحی بازی پردازی در دوره های آموزشی منابع انسانی با استناد به تجربه های فعالان حوزه آموزش و بازی پردازی استخراج شده اند. در راستای این هدف، از طرح پژوهش کیفی از نوع تحلیل تم استقرایی استفاده شد و داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها در فرآیند شش مرحله ای کلارک و براون (2006) تحلیل و کدگذاری شدند. در یافته ها حدود 190 کد باز شناسایی شدند و در 23 تم فرعی و 5 تم اصلی ابعاد رفتاری طراحی بازی پردازی، ابعاد سازمانی طراحی بازی پردازی، ابعاد فنی طراحی بازی پردازی، جنبه های مختلف طراحی بازی واره، الزام های اجرایی طراحی بازی پردازی قرار گرفتند. از این رو انتظار می رود با بهره گیری از این الگو به توان دوره های آموزشی بازی پردازی شده اثربخشی را در سازمان طراحی کرد که در امر آموزش نیروی انسانی نسل هزاره سودمند واقع شود.
اثرات متغیرهای زمینه ای تاثیرگذار بر تغییر بر مقاومت در برابر تغییر از طریق متغیرهای واسط گشودگی برای تغییر و آمادگی برای تغییر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثرات متغیرهای زمینه ای تاثیرگذار بر تغییر بر مقاومت در برابر تغییر از طریق متغیرهای واسط گشودگی برای تغییر و آمادگی برای تغییر بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشگاه های آزاد استان اصفهان به تعداد 26 ادانشگاه با 1872 نفر پرسنل می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول نمونه گیری جامعه محدود و به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد 812 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، محقق از پرسشنامه های متغیرهای زمینه ای تاثیرگذار بر تغییر، ونبرگ و باناس (2002)، پرسشنامه آمادگی برای تغییر، هولت آرمیناکیس و همکاران (2007)، پرسشنامه گشودگی برای تغییر، میلر و همکاران (2009)، پرسشنامه مقاومت در برابر تغییر، دانهام (1989) استفاده گردید. ب به منظور بررسی پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های متغیرهای زمینه ای تاثیرگذار بر تغییر (957/0)، گشودگی برای تغییر (841/0)، آمادگی برای تغییر (908/0)، مقاومت در برابر تغییر (869/0) برآورد شد. یافته ها حاکی از این بود که از بین متغیرهای زمینه ای، متغیر اطلاعات برای تغییر، مشارکت برای تغییر و تاثیر شخصی با ضرایب 05/0-، 06/0- و 02/0- به صورت مستقیم دارای تاثیر معنادار مثبت مستقیم بر مقاومت در برابر تغییر نیست اما متغیرهای خودکارآمدی و حمایت مدیریتی با ضرایب تاثیر 1/0- و 13/0- دارای تاثیر مستقیم بر مقاومت در برابر تغییر است.
آسیب شناسی نقش آفرینی دانشگاه در پرورش شهروند مسئولیت پذیرو راه کارهای بهسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
129 - 148
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در جوامع امروزی، یکی از وظایف اصلی دانشگاه را باید تربیت شهروندان مسئولیت پذیری بدانیم که هم خود را عضوی از جامعه می دانند و هم احساس خودارزشی می کنند؛ شهروندانی که بتوانند هنگام مواجهه با موقعیت های مسئله ساز آنها را حل کنند، در جامعه مسئولیت های مختلفی را بر عهده بگیرند و حضور فعال خود را در مشارکت اجتماعی نشان دهند. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی نقش آفرینی دانشگاه در پرورش شهروند مسئولیت پذیر و ارائه راه کارهای مؤثر است. روش: پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا اجرا شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش، مدیران دانشگاه ها، استادان، صاحب نظران و متخصصان مرتبط با موضوع (شاغلان در دانشگاه ها، نهادها و سازمان های مرتبط) با مدرک تحصیلی دکتری و حداقل 15 سال سابقه خدمت بوده اند. برای نمونه گیری از روش هدفمند به شیوه گلوله برفی تا حد کسب اشباع نظری استفاده شد. یافته ها: بر اساس تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده در مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری باز و محوری، آسیب های مهم و اساسی مؤثر در کاهش اثرگذاری مدیران دانشگاه های ج.ا.ا در تربیت شهروند مسئولیت پذیر شناسایی شد که عبارت اند از: گسترش بی رویه کمّی گرایی در توسعه دانشگاه ها و ضعف کیفیت گرایی؛ ضعف ارتباط دانشگاه، جامعه و صنعت و نظام نادرست ارتقای استاد. افزون بر این، راه کارهای مهم و مؤثر برای دستیابی به هدف مدنظر نیز مشخص شد که عبارت اند از: بازاندیشی ارزش های نهادین دانشگاه؛ ایجاد سایت های آموزشی در سطح شهر با کمک سایر نهادهای اجتماعی (شهرداری)؛ بازنگری کارکردهای آموزش عالی توسط متخصصان و صاحب نظران علوم تربیتی. نتیجه گیری: به کارگیری راه کارهای بهسازی نقش آفرینی دانشگاه در تربیت شهروند مسئولیت پذیر می تواند با تولید و ترویج نظم پایدار و تقویت، تعمیق و توسعه ارزش های دموکراسی در جامعه، زمینه و بستر توسعه پایدار را در کشور فراهم کند.
ارائه الگوی پیشنهادی در جهت کاهش سکوت سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سکوت سازمانی از جمله مؤلفه هایی است که سازمان ها را از دست یابی به خرد جمعی و پویایی دور نگه می دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده سکوت سازمانی و پیامدهای احتمالی آن، و همچنین ارایه الگوی پیشنهادی در جهت کاهش آن به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل تم به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی با 240 کارمند است که 144نفربه شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین برای مصاحبه بر اساس نمونه گیری هدفمند 19 نفر از مدیران و سرپرستان و خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه و برای تجزیه و تحلیل آنها از نرم افزارهای 8 Lisrel و MAXQDA10 استفاده شد. یافته ها حاکی است که عواملی مانند عدم رعایت شایسته سالاری، ترس، نبود مدیران انگیزاننده، نگرش های ذهنی مدیران، منفعت طلبی کارکنان و یادگیری اجتماعی، ایجاد کننده سکوت سازمانی هستند.
طراحی الگوی حفظ و نگهداری کارکنان دانشی در شرکت های دانش بنیان تولیدی (مطالعه موردی: شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بیوتکنولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی درشرکتهای دانش بنیان تولیدی در سطح کشور می-باشد. روش پژوهش پیمایشی و همبستگی می باشد. تعداد 250 شرکت دانش بنیان به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی انتخاب -شد. پرسشنامه 34 سؤالی براساس پیشینه نظری و مصاحبه با اساتید و مدیران شرکتهای دانش بنیان طراحی گردید. تجزیه و-تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارهایSPSS-20 وLISREL-8/72 انجام شد. ضرایب همسانی درونی بین 692/0 تا 897/ 0 بدست آمد، همچنین ضرایب همبستگی بین تمامی عاملها با یکدیگر در سطح مطلوب قرار دارد. نتایج شاخصهای برازش، مؤید مدل پیشنهادی می باشد. عوامل تفکرتیمی و اعتماد متقابل میان افراد و گروه های سازمانی، مشارکت در تصمیم گیری، فرهنگ سازمانی مشوق و مثبت، شأن و منزلت شغل و توسعه ارتباطات در گروه های کاری -بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج پژوهش حاکی از پایایی و روایی خوب الگوی طراحی شده برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی -شرکتهای دانش بنیان تولیدی می باشد. همچنین مشخص گردید که در حفظ و نگهداری کارکنان دانشی صرفاً عواملی همچون حقوق-و مزایا و شرایط فیزیکی محیط کار نقش ندارند، بلکه به غیر از آن عوامل دیگری در دسته های فردی، گروهی و سازمانی نیز نقش -بسزایی دارند.
نقش درک کارمند از گوش سپاری سرپرست برخستگی عاطفی، قصد خروج و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
79 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش درک کارمند از گوش سپاری سرپرست بر خستگی عاطفی، قصد خروج و رفتار شهروندی سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهرستان زاهدان به تعداد 580 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برابر با 231 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS استفاده گردیده است. در این راستا، سه فرضیه شکل گرفت که به ترتیب به بررسی اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر خستگی عاطفی، اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر رفتار شهروند سازمانی و اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر قصد خروج پرداخته شده است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر منفی حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، یک وضعیت دشوار ذهنی را توصیف می کند که شامل بسیاری از حالت های احساسی و خلقی مانند خستگی عاطفی و قصد خروج است که باید در اعضای سازمان به حداقل ممکن برسد. در مقابل، تأثیر مثبت حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، شامل حالت های مثبت احساسی و خلقی مانند رفتار شهروند سازمانی است که باید در اعضای هیئت علمی نهادینه و تقویت شود.
تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار بر شهرت سازمانی: نقش میانجی نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
211 - 197
حوزه های تخصصی:
شرکت های ارائه دهنده خدمات دانشی همچون صنعت فناوری اطلاعات، برای بقای خود نیازمند جذب و نگهداری نیروهای دانشی هستند. شناخته شدن و شهرت سازمان بعنوان یک کارفرمای خوب می تواند تاثیر مثبتی بر جذب و نگهداری این کارکنان حرفه ای داشته باشد. برای تحقق این امر، مدیریت منابع انسانی پایدار اخیراً به عنوان پاسخی به تغییرات در سطح اجتماعی، بازار کار و روابط شغلی معرفی شده است.پژوهش حاضر با بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار بر شهرت سازمانی، اهمیت این موضوع را به مدیران سازمان ها نشان می دهد. این تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی و به صورت مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های مهندسی حفاظت الکترونیک واقع در استان مازندران است. با توجه به اینکه سطح تحلیل پژوهش حاضر سازمان می باشد، پرسشنامه بصورت تمام شمار بین 24 شرکت توزیع و توسط مدیران این شرکتها تکمیل شد که در نهایت تعداد 23 پرسشنامه قابلیت تحلیل را داشت. برای سنجش متغیرهای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد شهرت سازمانی ، نوآوری و مدیریت منابع انسانی پایدار استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل پژوهش از طریق معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مدیریت منابع انسانی پایدار بر شهرت سازمانی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری ندارد ولی از طریق متغیر نوآوری بعنوان میانجی کامل، بر متغیر شهرت سازمانی تاثیر گذار بوده است. سهم علمی پژوهش حاضر، شفاف کردن نحوه تاثیر مدیریت منابع انسانی پایدار بر متغیرهای مورد تاکید سازمان ها همچون شهرت سازمانی می باشد.
نقش میانجی مشارکت و رفاه عاطفی در تأثیر فضیلت سازمانی بر عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
46 - 62
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش میانجی مشارکت و رفاه عاطفی در تأثیر فضیلت سازمانی بر عملکرد کارکنان است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان دانشگاه آزاد آبادان و خرمشهر 130 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، به تعداد 97 نفر محاسبه شد. جهت انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل صورت گرفته است.یافته ها: یافته ها حاکی است که در سطح اطمینان 95% الگوی ساختاری تحقیق، از برازش مناسبی برخوردار است و نتایج نشان دهنده آن است فضیلت سازمانی هم به طور مستقیم و هم با نقش میانجی رفاه عاطفی و مشارکت بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: دانشگاه به عنوان یک سازمان پیشرو در جوامع و اهمیت کانونی آن در زندگی، باید نسبت به ارتقای کیفیتش حساسیت بیشتری نشان دهد که مستلزم توسعه درون زای فرهنگ ارزشیابی است و رعایت اخلاقیات و نهادینه شدن فضایل اخلاقی در این راستا موضوعیت پیدا می کند که می توان آن را در سازمان-های دیگر نیز به اجرا درآورد. پیشنهاد می گردد رفتار در سایه احترام، اخلاق و محبت را در سرلوحه رفتار سازمانی قرار دهند به عبارتی صرف نظر از نقش و جایگاهی که کارکنان دارند، با آن ها با احترام و حفظ نمودن شخصیتشان رفتار و برخورد نمایند.
تحلیل تحقیقات در زمینه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
455 - 477
حوزه های تخصصی:
فراتحلیل در زمره روش ها و استراتژی های مهم و کارآمد است. زیرا به شکلی متفاوت امکان تلخیص، ادغام، ترکیب، و تفسیر داده ها و نتایج پژوهش های کمّی و حتی بسط و گسترش نظریه را در بسیاری از حوزه های مدیریت دانش فراهم می کند. در پژوهش حاضر، با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان های ایرانی، با استفاده از روش فراتحلیل، به کمک نرم افزار CMA2، تعداد 27 پایان نامه و 31 مقاله، که در مجموع 58 پژوهش را از سال های 1380 تا 1398 در بر می گیرد، بر اساس معیارهای درون گنجی انتخاب و بررسی شد. برای تفسیر اندازه اثر از دیدگاه کوهن استفاده شد. یافته ها نشان داد در مجموع از میان همه متغیرهای مورد بررسی در این فراتحلیل، متغیرهای فرهنگ سازمانی (502/. )، فناوری اطلاعات (526/.)، حمایت مدیران ارشد (604/.)، اشتراک و تسهیم دانش (608/.)، انگیزه (554/.)، آموزش (537/.)، توانمندسازی (540/.)، مشارکت (557/.)، کار تیمی (727/.)، مدیریت منابع انسانی (645/.) بیشترین اندازه اثر را داشتند.
طراحی مدل سبک رهبری مغرورانه در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
135 - 164
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سبک رهبری مغرورانه با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی- استقرایی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی را 30 نفر از مدیران عالی و میانی سازمان های دولتی شهرستان خرم آباد تشکیل می دهند که براساس روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. در بخش کیفی پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای-کوهن مورد آزمون قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد مورد سنجش قرار گرفت. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد. همچنین در بخش کمی پژوهش، با استفاده از نرم افزار Matlab و روش مدل سازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش تدوین و ارائه شده است. نتایج پژوهش دربرگیرنده شاخص ها و مؤلفه های سبک رهبری مغرورانه و ارائه مدل سبک رهبری مغرورانه در سازمان های دولتی است. به این ترتیب، یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی شانزده شاخص سبک رهبری مغرورانه در چهار سطح (یکم ، دوم، سوم و چهارم) و درقالب مدل نهایی، تشریح شده است.
فراتحلیل متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و متغیرهای تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
683 - 706
حوزه های تخصصی:
شفافیت سازمانی از موضوعاتی است که به رغم اینکه مطالعات چندانی درباره آن انجام نشده مورد توجه بسیاری از سیاسیون و پژوهشگران بوده است. این مفهوم به معنای جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان برای همه ذی نفعان در این زمینه است. هدف از این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در این حوزه در کشور ایران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است که با به کارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. در این بررسی از تعداد 21 مطالعه منتخب تعداد 7 متغیر مستقل و 18 متغیر وابسته مختلف شناسایی شد. نتیجه بررسی فراتحلیل نشان داد متغیرهای استراتژی مناسب، پاسخگویی عمومی، رهبری اصیل، سرمایه اجتماعی، رهبری تحول آفرین، رهبری نوآور بیشترین تأثیر را در شکل گیری و تشدید شفافیت سازمانی در سازمان های ایرانی داشته اند. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد شفافیت سازمانی متغیرهای مهم سازمانی مثل توانمندسازی، ارتباطات سازمانی، معنویت سازمانی، سلامت سازمانی، سرمایه اجتماعی، مدیریت ترومای، فرهنگ سازمانی، عملکرد سازمان، سکوت سازمانی کارکنان، خشنودی مشتریان، سازگاری شغلی، تعارضات سازمانی، فساد اداری، رفتارهای اخلاقی کارکنان، رفتارهای شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، وفاداری سازمانی، اعتماد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد.
نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 322 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 240 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع شد و 207 پرسشنامه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. برای سنجش هم آفرینی، از پرسشنامه ی طاهرپور و همکاران (1394)، برای سنجش باورهای ارتباطی از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رابینز (1998) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 95/0، 82/0 و 80/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد که باور به تخریب کنندگی مخالفت و تفاوت های جنسیتی نقش پیش بینی کننده ای در هم آفرینی داشتند و با وجود آنها هم آفرینی اعضای هیئت علمی کاهش می یافت. باورهای ارتباطی پیش بینی کننده هر سه سبک مدیریت تعارض بودند. سبک های مدیریت تعارض نیز پیش بینی کننده هم آفرینی و ضریب ارتباط آنها معنی دار بود. همچنین الگوهای مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بودند و سبک های مدیریت تعارض نقش میانجی گری ایفا می کردند.
مروری بر نسل های منابع انسانی در محیط های کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
3 - 36
حوزه های تخصصی:
امروزه نسل های مختلفی از انسان ها در یک جامعه وجود دارد. بدیهی است هر نسل با توجه به رخدادهای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی که تجربه کرده است، نگرش ها، ادراک ها و نیازهای متفاوتی داشته و وقایع پیرامون خود را تا حد زیادی متفاوت از هم تبیین و تفسیر می کنند. در سازمان ها نیز نسل های مختلفی از کارکنان وجود دارند که دارای انتظارات، خصوصیات و ارزش های متفاوتی هستند. شناخت این عوامل جهت جذب و نگهداشت کارکنان هر نسل ضرورتی اساسی است و وجود این تنوع ها، مدیریت موثر این نسل ها را به چالشی اساسی برای سازمان ها تبدیل کرده است. پنج نسلی که مرسوم ترین دسته بندی از نسل های منابع انسانی در محیط های کاری است شامل سنت گرایان، ازدیاد اولاد، نسل X، نسل Y و نسل Z است. از این جهت در این مقاله به بررسی این نسل ها در محیط های کاری پرداخته شده است تا با شناخت هرچه بهتر آن ها بتوان سیاست های مناسب هر نسل را اتخاذ کرد.
واکاوی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی سازمان های دفاعی بر مبنای بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
54 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری سرمایه های انسانی، یکی از پیشران های مهم برای ارتقای بهره وری پایدار در سازمان به شمار می رود و ضروری است که متناسب با الزامات راهبردها و جهت گیری های کلان سازمان توسعه یابد. از این رو، در پژوهش حاضر، به شناسایی و طبقه بندی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پرداخته شده است. روش: این پژوهش کاربردی است و با رویکرد تفسیری استقرایی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، گزیده هایی از فرمایش های مقام معظم رهبری، در خصوص بهسازی منابع و سرمایه های انسانی، در دیدار با مسئولان سازمان های دفاعی و دولتی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و نگاشت شناختی و به کمک نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: از تحلیل متن سخنرانی ها، 201 کد اولیه در خصوص عوامل مؤثر بر بهره وری سرمایه های انسانی دفاعی شناسایی شد که پس از تلفیق، در چهار طبقه اصلی، بدین ترتیب دسته بندی شدند: 1. آمادگی روحی؛ 2. آمادگی معنوی؛ 3. آمادگی علمی و فنی؛ 4. الزامات مدیریتی. نتیجه گیری: طرح های توسعه سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، باید متناسب با ماهیت مأموریت این سازمان ها، انتظارها و درایت های مرتبط و با رویکردی همه جانبه تدوین و اجرا شوند تا آمادگی سرمایه های انسانی برای پیشبرد راهبردهای سازمانی و انجام مؤثر وظایف و نقش های مدنظر و آرمانی تقویت شود.