پژوهش های مدیریت منابع انسانی
پژوهش های مدیریت منابع انسانی سال سیزدهم پاییز 1400 شماره 3 (پیاپی 45) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی معماری مسئولیت های اجتماعی مدیریت منابع انسانی براساس راهبردها بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بود. در مرحله کیفی از تحلیل مضمون و ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شد. در مرحله کمی روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه به کار گرفته شد. جامعه آماری مرحله کیفی، در گام پیشینه پژوهی، همه پژوهش های موجود در پایگاه های اطلاعاتی در طول سال های 1980-2019 و در گام مصاحبه، خبرگان بود. جامعه آماری مرحله کمی پژوهش، مدیران منابع انسانی همه شرکت های دولتی وزارت نفت بود. با استفاده از نتایج بخش کیفی، مدل اولیه با 82 مضمون پایه، 22 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر ترسیم شد. یافته های بخش کمی نشان داد، راهبرد 5 شرکت اثرگذار، 8 شرکت تطبیقی، 3 شرکت دفاعی و درنهایت 2 شرکت واکنشی بود. مطابق یافته ها تعداد شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد تأییدشده در هرکدام از شرکت های اثرگذار، تطبیقی، دفاعی و واکنشی به ترتیب (73، 21، 4) (52، 19، 4) (33، 15، 4) و (28، 14، 4) بود. نتایج پژوهش نشان داد در شرکت های اثرگذار به مسئولیت های اجتماعی توجه بیشتری می شود.
ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های مدیریت منابع انسانی سازمان های دولتی براساس روش RCA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های موفق دنیا درخصوص سرمایه انسانی شایسته به عنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند سازمانی و به منظور تداوم تضمین عملکرد پایدار خود به موضوع منابع انسانی توجه اساسی دارند. پژوهش حاضر با هدف ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران انجام گرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. باتوجه به ماهیت توصیف و اکتشافی موضوع موردبررسی و ضرورت کشف جزئیات ظریف و اطلاعات عمیق در زمینه موضوع موردمطالعه و عدم وجود پیشینه مطالعاتی جامعی در رابطه با ریشه یابی آسیب های مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران، از روش دلفی استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر 19 نفر ازخبرگان، نخبگان، سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران، اساتید و کارشناسان منابع انسانی بودند که به نوعی در فرایند منابع انسانی درگیر و دخیل بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درقالب طیف بندی لیکرت که روایی آن توسط خبرگان تأیید شد، استفاده گردید. سپس ازطریق آزمون کندال هریک از عوامل بررسی و درنهایت تأیید یا رد شد. درنهایت آسیب های منابع انسانی به تفکیک هر کارکرد شناسایی و سپس ریشه های هر آسیب به دست آمد. این پژوهش برمبنای مدل RCA (تحلیل علل ریشه ای) طراحی شده است. ابزار مورداستفاده برای شناسایی علل ریشه ای ( RCA )، ابزار پنج چرا می باشد.
اولویت بندی تفسیرگرایانه افولِ شایستگی منابع انسانی براساس وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک: فرایند تحلیل (IRP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات در حوزه منابع انسانی در دهه اخیر با هدف افزایش پویایی و انعطاف پذیری از تمرکز صِرف بر ارائه راهبرد ها به سمت شناسایی علل عدم موفقیت کارکردهای راهبردی منابع انسانی تغییر جهت داده است، به طوری که واکاوی عواملی غیر از علل صِرف منابع انسانی، منجر به شناخت ریشه های ایجاد کننده اختلال مرتبط با توسعه منابع انسانی شده است. یکی از رویکردهایی ایجاد کننده اختلال در زمینه توسعه شایستگی های منابع انسانی، وجودِ لایه های قدرت ساختاری هژمونیک است؛ ساختارهایی که با هدف توسعه تسلط گرایی در کارکردهای قدرت در سازمان، باعثِ انحطاط توسعه شایستگی های منابع انسانی شده است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی تفسیرگرایانه افولِ شایستگی منابع انسانی براساس وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک برپایه فرایند تحلیل ( ) است. در این پژوهش به منظور شناسایی مؤلفه ها (شایستگی منابع انسانی) و گزاره های پژوهش (لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک) از تحلیل فراترکیب استفاده شد و با مشارکت ۱۴ نفر از خبرگان رشته مدیریت منابع انسانی در سطح دانشگاهی صورت پذیرفت و در بخش کمی مؤلفه ها و گزاره های شناسایی شده درقالب پرسشنامه های ماتریسی توسط ۲۵ نفر از مدیران با سابقه سازمان های مشمول اصل ۴۴ قانون، مورد ارزیابی تحلیل تفسیری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، گزاره هژمونی قدرت برمبنای سیاست « » به عنوان تأثیرگذاترین لایه های قدرت در سازمان های موردبررسی محسوب می شود که باعث افول دو شایستگی: مشارکتی « » و خودرهبری « » می شود. این نتیجه نشان می دهد وجودِ لایه های قدرتِ ساختاری هژمونیک به ویژه قدرت سیاسی باعث می شود تا سطح شایستگی های منابع انسانی کارکردهای اثربخش خود را ازدست بدهند و این موضوع، بهره وری سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
طراحی الگوی جبران خدمات کارکنان دولت و مقایسه تطبیقی آن در انواع سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، طراحی الگوی جبران خدمات کارکنان دولت و مقایسه تطبیقی آن در امور چهارگانه فعالیت دستگاه های اجرایی براساس قانون مدیریت خدمات کشوری شامل امور حاکمیتی، امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی، امور زیربنایی و امور اقتصادی است. تحقیق حاضر، ازنظر هدف توسعه ای- کاربردی است. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از تحلیل تم، تحلیل عاملی تأییدی و AHP انجام گرفت. برای انجام تحلیل تم، با 23 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. همچنین، الگوی تحقیق که با تحلیل عاملی تأییدی که با ابزار پرسشنامه و نظرخواهی از 384 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی در سازمان های دولتی اعتبارسنجی شد، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که جبران خدمات، 6 بعد اصلی شامل: حق شاغل، حق شغل، فوق العاده خاص، پاداش عملکرد، جایزه و رفاه و 18 مؤلفه دارد. همچنین، در این مرحله عوامل مؤثر بر جبران خدمات و راهبردهای هم راستایی بین جبران خدمات و سایر زیرنظام های منابع انسانی و پیامدهای حاصل، شناسایی و مدل تحقیق طراحی شد. نهایتاً، وزن ابعاد و مؤلفه های الگوی تحقیق در امور چهارگانه براساس نظر خبرگان تعیین شد که نتایج نشان داد بعد "رفاه" دارای بالاترین وزن در چهار دسته است
آسیب شناسی تعلق خاطر کاری نیروهای دانشی در صنایع دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به شناسایی آسیب هایی می پردازد که مانع بالارفتن سطح تعلق خاطر کاری نیروهای دانشی در صنایع دفاعی می شود. روش تحقیق، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، به صورت هدف مند و تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر از مدیران صنایع دفاعی و نیروهای دانشی مصاحبه عمیق انجام شده و سپس با استفاده از توزیع 17 پرسشنامه دلفی خبرگی، چارچوبی از عوامل مؤثر بر تعلق خاطر نیروهای دانشی به دست آمده است. ضریب هماهنگی کندال در روش دلفی 0.734 محاسبه شد. در بخش کمی هم 50 پرسشنامه بین نیروهای دانشی آشنا به موضوع تحقیق به صورت هدف مند توزیع شد. پایایی پرسشنامه بخش کمی با آلفای کرونباخ 0.946 مورد تأیید قرار گرفت. با اجرای مصاحبه ها، 26 عامل که در سه دسته ساختاری، رفتاری و زمینه ای دسته بندی می شوند، شناسایی شده و در مرحله دلفی همه این عوامل مورد تأیید خبرگان قرار می گیرند. در بخش کمی وضعیت عوامل اصلی و زیرعامل ها سنجیده شد که نتایج به دست آمده نشان می دهد که تعلق خاطر نیروهای دانشی در برخی از زمینه های مرتبط با ساختار بخش های دانشی، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها، رویه های منابع انسانی، روابط با همکاران و مدیران و همچنین عوامل زمینه ای و دیگر مسائلی که به آنها خواهیم پرداخت، دچار مشکل شده است.
تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نهایی این تحقیق، تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، مدیران و کارکنان ستادی و صفی ادارات بهزیستی شهر تهران و مراکز وابسته به آن بودند که از بین آنها تعداد 20 نفر به شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند برای تحلیل داده ها از نظریه زمینه ای رویکرد نظام مندِ [1] اشتراس و کوربین[2] (1998) استفاده شد که در آن سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده می شود. با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرایند کدگذاری و تحلیل داده های کیفی و پس از مقایسه مفاهیم به دست آمده از گروهِ موردِمطالعه، جدول مفاهیم و مقوله های کیفیت زندگی کاری استخراج شد. در تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها در کدگذاری باز، شباهت های موضوعی بین مفاهیم اولیه، در مفاهیم ثانویه تجمیع شدند. در مرحله کدگذاری محوری براساس شباهت های موضوعی بین مفاهیم ثانویه، مقوله های محوری به دست آمد . در کدگذاری انتخابی مقوله های محوری در یک مقوله هسته ای یا مرکزی تحت عنوان «عدالت و قانون گرایی» تجمیع شدند 14 مقوله محوری درقالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها به دست آمد. عدالت و قانون گرایی مقوله مرکزی است که همه مقولات را به هم پیوند می دهد.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی نظام تحلیل سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها به دنبال راه های مختلفی هستند تا از مزایای تحلیل سرمایه انسانی جهت بهینه سازی تصمیم گیری های خود استفاده کنند و اثرات آن تصمیمات را بر عملکرد سازمان مورد بررسی قرار دهند، اما علی رغم تمام این تلاش ها نزدیک به 80 درصد سازمان ها در این راه موفق نبوده اند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تحلیل سرمایه انسانی در سازمان ها می باشد. دراین راستا، از روش کیفی (تحلیل مضمون) و کمی (دلفی) برای پاسخگویی به سؤال پژوهش استفاده شده است. پژوهشگران بعد از مرور ادبیات پژوهش و انجام مصاحبه با 20 نفر از متولیان تحلیل سرمایه انسانی، ازطریق تحلیل مضمون به 98 عامل رسیدند که درنهایت با انجام دو دور دلفی از خبرگان این حوزه،50 عامل را به عنوان عوامل کلیدی موفقیت تحلیل سرمایه انسانی شناسایی کرده اند. عوامل شناسایی شده در دو دسته کلی ظرفیت های فرایندی و ظرفیت های سازمانی تقسیم شده اند که ظرفیت فرایند جمع آوری داده، ظرفیت فرایند تحلیل داده و ظرفیت فرایند منابع انسانی ازجمله زیرمجموعه های ظرفیت های فرایندی شناسایی شده اند. در دسته ظرفیت سازمانی نیز عوامل شناسایی شده به ظرفیت نیروی انسانی، ظرفیت فناوری و ظرفیت سیاسی دسته بندی شده اند.