محمدعلی بشارت

محمدعلی بشارت

سمت: دکترای تخصصی
مدرک تحصیلی: استاد تمام، گروه روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۰۶ مورد.
۲۰۱.

پیش بینی مشکلات بین شخصی بر اساس سبک های والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والدگری مشکلات بین شخصی روابط بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۵۳۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های والدگری و مشکلات بین شخصی فرزندان صورت گرفت. تعداد 249 زن و مرد تهرانی (156 زن، 93 مرد) مراجعه کننده به دادگاه های خانواده به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان، پرسشنامه اقتدار والدین ( PAQ )، فرم کوتاه پرسشنامه مشکلات بین شخصی IIP-30) ) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک های والدگری مقتدرانه پدر و مادر با مشکلات بین شخصی فرزندان رابطه منفی معنادار و سبک والدگری آمرانه پدر و مادر با مشکلات بین شخصی فرزندان رابطه مثبت معنادار دارد. نتایج پژوهش رابطه بین سبک والدگری سهل گیرانه پدر و مادر با مشکلات بین شخصی فرزندان را مثبت اما غیر معنادار نشان داد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که روابط بین فردی و مشکلات بین شخصی فرزندان احتمالا تحت تاثیر سبک های والدگری والدین آنها قرار می گیرد.
۲۰۲.

نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحکام من کمال گرایی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۲۴۵
کمال گرایی، به عنوان یک ویژگی شخصیتی چندبعدی، با نشانه های اضطراب رابطه دارد. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند رابطه بین کمال گرایی و نشانه های اضطراب را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب انجام شد. دویست و شصت و هشت دانشجوی دانشگاه تهران (144 دختر، 124 پسر) از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس چند بعدی کمال گرایی تهران (TMPS)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) و مقیاس استحکام من (ESS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی خود محور با نشانه های اضطراب رابطه منفی و کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور با نشانه های اضطراب رابطه مثبت داشت در حالی که استحکام من با نشانه های اضطراب رابطه منفی داشت. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب نقش واسطه ای ایفا می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اضطراب رابطه خطی و یک بعدی نیست و استحکام من می تواند در رابطه بین آن ها نقش واسطه ای ایفا کند.
۲۰۳.

نحوه ی شکل گیری وابستگی در یک همشیر دوقلو: مطالعه ای روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت پژوهی دوقلو وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی و تحلیل روایت زندگی دوقلوها با تمرکز بر نحوه شکل گیری وابستگی بین آن ها و پیامدهای آن بر جنبه های مختلف زندگی بود. به همین منظور در این مطالعه با یک همشیر دوقلوی دختر 26 ساله مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با محوریت چهار مضمون"رابطه منحصر به فرد"، "در هم آمیختگی"، "فردیت"، و "آثار در هم آمیختگی"، نحو ه ی شکل گیری وابستگی و درهم آمیختگی در دوقلوها، ناتوانی در جدایی و کسب فردیت و محدودیت در روابط با همسالان را آشکار نمود. دوقلوها در رابطه ای منحصر به فرد قرار دارند و همشیر دوقلوی خود را مهم ترین فرد زندگی خود می دانند. رابطه ی نزدیک و مداوم آن ها به حدی است که درهم آمیختگی هویت و شخصیت در آن ها شکل می گیرد؛ به نحوی که جدایی و تمایز، یکی از چالش های مهم زندگی آن هاست. در نهایت طبق روایت های برآمده از مصاحبه های انجام شده با یکی از همشیرهای دوقلو، می توان نتیجه گرفت که وابستگی از عمده ترین مسائل تأثیرگذار در زندگی دوقلوهاست و در صورت بروز هر گونه افراط یا تفریط، این احتمال وجود دارد، که سلامت جسمی و روانی آن ها با مخاطره جدی همراه شود؛ به همین دلیل نوعی تمایل به فردیت در آن ها وجود دارد.
۲۰۴.

نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی در رابطه بین نوروزگرایی با همبودی اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نورزگرایی حساسیت اضطرابی باور فراشناختی اضطراب افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۳۳۱
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان ساکن در مناطق مختلف شهر تهران به تعداد تقریبی پنج میلیون نفر بود. تعداد 358 داوطلب شامل 178 مرد و 180 زن از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند و نسخه کوتاه مقیاس پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (1992)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارترایت- هاوتون (2003)، مقیاس حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گورسکای، مک نالی، 1986) و مقیاس افسردگی اضطراب استرس لاویباند و لاویباند (1995) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که روان رنجور خویی، باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی را در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت اختلال های اضطرابی و افسردگی چندعاملی هستند و افزون بر این در شکل گیری، تداوم و درمان اختلال های اضطرابی و افسردگی، همزمان با روان رنجور خویی، باید به نقش باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی توجه کرد.
۲۰۵.

نقش تعدیل کننده و واسطه ای مقابله های معنوی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر: طراحی و آزمون یک مدل مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رفتار اجتنابی بلاتکلیفی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۰۱
زمینه و هدف : اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder یا GAD)، یکی از اختلالات اساسی در آسیب شناسی روانی است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون یک مدل مفهومی برای بررسی نقش تعدیل کننده و واسطه ای مقابله های معنوی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانه های GAD انجام گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 700 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder 7-Item یا 7-GAD)، پرسش نامه های نگرانی پنسیلوانیا (Penn State Worry Questionnaire یا PSWQ)، اجتناب شناختی (Cognitive Avoidance Questionnaire یا CAQ)، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS)، فراشناخت (Metacognition Questionnaire یا MCQ)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ)، پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire-II یا AAQ-II) و مقابله معنوی (Spiritual Coping Questionnaire یا SCQ) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS، LISREL، Process مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معنی داری بین عوامل فراتشخیصی (اجتناب شناختی، باورهای منفی درباره نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و اجتناب تجربه ای) و نشانه های GAD وجود داشت (050/0 > P). همچنین، ارتباط معنی داری بین عوامل فراتشخیصی با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی مشاهده شد (050/0 > P). راهبردهای تنظیم شناختی هیجان واسطه رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانه های GAD و مقابله های معنوی نیز تعدیل کننده رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانه های GAD می باشند (05/0 > P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت عوامل فراتشخیصی، تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی در نشانه های GAD تأکید دارد.
۲۰۶.

پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس مشکلات بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشکل بین شخصی افسردگی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۸۴
هدف پژوهش حاضر پیش ­ بینی نشانه ­ های افسردگی و اضطراب بر اساس مشکلات بین ­ شخصی بود. تعداد 362 نفر (220 مرد، 142 زن) از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت نمونه­گیری در دسترس، از رشته­های مختلف تحصیلی در این پژوهش انتخاب شدند. از شرکت­کنندگان خواسته شد مقیاس مشکلات بین­شخصی ( IIP ، هرویتز، روزنبرگ، بایر، اورنو و ویلاسنور، 1988) و مقیاس اضطراب افسردگی استرس ( DASS ، لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان دادکه انواع مشکلات بین­شخصی (قاطعیت، مردم­آمیزی، اطاعت­پذیری، صمیمیت، مسئولیت­پذیری و مهارگری) با نشانه­های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار دارد (01/0 < P ) . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مشکلات بین­شخصی 6/21% واریانس مربوط به نشانه­های افسردگی و 4/19% واریانس مربوط به نشانه­های اضطراب را تبیین می­کند. بر اساس یافته­­های پژوهش، توجه به مشکلات بین­شخصی برای پیشگیری از اختلال­های افسردگی و اضطراب و درمان افراد مبتلا به نشانه­های افسردگی و اضطراب دارای اهمیت هستند.
۲۰۷.

آسیب های دلبستگی و افسردگی: نقش واسطه ای احساس خشم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی خشم دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۵۲
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای احساس خشم در رابطه بین آسیب های دلبستگی و افسردگی بود. طرح پژوهش همبستگی بود و به روش توصیفی اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد مبتلا به اختلالات افسردگی 18 تا 65 ساله، مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر اصفهان بود. از بین این افراد تعداد 75 بیمار افسرده (45 زن، 30 مرد) از طریق نمونه گیری به روش هدفمند از بین داوطلبانی که واجد معیارهای ورود و خروج پژوهش بودند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس احساس خشم نوواکو و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس را تکمیل کردند. از آزمون های همبستگی و تحلیل مسیر برای تحلیل آماری داده های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. بین آسیب های دلبستگی، احساس خشم و افسردگی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای احساس خشم در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های افسردگی بود. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آسیب های دلبستگی و احساس خشم می توانند شدت نشانه های افسردگی را پیش بینی کنند. در نظر گرفتن آسیب های دلبستگی و احساس خشم می تواند نقش بالینی مهمی در فرایندهای پیش گیری، تشخیص و درمان افسردگی داشته باشد.
۲۰۸.

بررسی نقش میانجی گرانه خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه بین تنیدگی ادراک شده با رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمهارگری تفکر سازنده تنیدگی ادراک شده رضایت از زندگی نقش میانجی گرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۶
تفکر سازنده به عنوان توانایی حل مشکلات در زندگی روزمره با پایین ترین میزان تنیدگی، تعریف شده است. پژوهش ها همچنین بر رابطه خود مهارگری با توانایی مقاومت در برابر تکانه های پرخاشگرانه، رفتارهای سلامت، رضایت از زندگی بالا و تنیدگی پایین تأکید کرده اند. علاوه براین، یکی از مهمترین فاکتورهای رضایت از زندگی، پایین بودن تنیدگی ادراک شده است. مسأله پژوهش حاضر این است که آیا خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه بین تنیدگی ادراک شده و رضایت از زندگی نقش میانجی گرانه دارند یا نه؟ لذا هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گرانه خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه تنیدگی ادراک شده با رضایت از زندگی در میان کارکنان پتروشیمی شازند بود. در این پژوهش از طرح تحقیق همبستگی استفاده شد، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل همه 4000 نفر کارکنان پتروشیمی شازند بود، که 250 نفر از آنها پرسشنامه های خودمهارگری ( SCS ) (تانگنی، بایمیستر و بوون، 2004) ، تفکر سازنده ( CTI ) (اپشتین و می یر، 1989)، تنیدگی ادراک شده ( PSS ) (کوهن، کامارک و مِرملستین، 1983)، و رضایت از زندگی ( SWLS ) (دینر، اِمونس، لارسن و گریفین، 1985) را پر کردند. یافته ها حاکی از معنادار بودنِ نقش میانجی گرانه خودمهارگری و سبک های سازش یافته تفکر در رابطه بین تنیدگی ادراک شده و رضایت از زندگی است (0/01> p ). تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد تفکر سازنده واریانس افزایشی بیشتری نسبت به خودمهارگری داشت (0/01> p ). از این یافته ها چنین استنباط می شود که کار در محیط تنش آور صنعتی، در صورتی به رضایت از زندگی بالا منجر می شود که فرد توان خودمهارگری بالایی داشته باشد، و از سبک های سازش یافته ای برای تفکر بهره جوید.
۲۰۹.

نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمالگرایی تنظیم هیجان افسردگی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۲۹۸
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی با مدل تحلیل مسیر بود. در این پژوهش تعداد ۵۲۸ نفر (۲۷۴ زن، ۲۵۴ مرد) از دانشجویان دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. شرکت کنندگان مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس دشواری تنظیم هیجان را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان دادند که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. کمال گرایی دیگر محور، کمال گرایی جامعه محور و دشواری تنظیم هیجان با نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. درنظرگرفتن این متغیرها در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب مؤثر است و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا می بخشد.
۲۱۰.

نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی هیجان استحکام من بهشیاری توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۵۳۴
زمینه: بهشیاری از آیین های شرقی و بخصوص بودا گرفته شده است که به عنوان توجه آگاهانه به لحظه حال و تجربیات درونی و بیرونی فرد تعریف می شود. مطالعات پژوهشی حکایت از وجود رابطه بهشیاری با سبک های دلبستگی دارند اما آیا استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری نقش واسطه ای دارد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و همبستگی است. تعداد 268 نفر دانشجو (231 مرد، 36 زن) بصورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه (قربانی، واتسون و ویتینگتون، 2009) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/50 r= ؛ 0/01 p< )، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با بهشیاری به ترتیب رابطه منفی معنادار (0/28 r=- و 0/43 r=- ؛ 0/01 p< ) و نمره های استحکام من بالا با نمره های بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/34 r= ؛ 0/01 p< ) دارد. دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار (0/24 r= ؛ 0/24 p< ) و دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار (0/34 r=- ؛ 0/01 p< ) داشت. نتیجه گیری: این بدان معنی است با افزایش سطح بهنجاری سبک دلبستگی، استحکام من و بهشیاری نیز بالا می رود و با افزایش سطوح استحکام من در افراد میزان بهشیاری نیز بالا می رود. نتایج همچنین نشان داد که نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری قابل تأیید است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت استحکام من دارای نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و بهشیاری است.
۲۱۱.

پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس سبک های دلبستگی و راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری اجتماعی دلبستگی نظم دهی شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۲
زمینه: پژوهش های پیشین به طور گسترده، عوامل مرتبط باسازگاری اجتماعی را شناسایی کرده اند، اما علی رغم اهمیت قابل توجه نقش روابط اولیه، سبک های دلبستگی و تأثیرات آن در روابط آتی، مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی پرداخته اند. باتوجه به اهمیت تحولی دوران نوجوانی و تغییرات غیرقابل اغماض آن در روابط اجتماعی، درک کافی از نقش نظم دهی شناختی هیجان در تبیین سازگاری اجتماعی وجود ندارد. همچنین می توان گفت فقدان راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان از عوامل اساسی ناسازگاری در دوران نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس سبک های دلبستگی و نظم دهی شناختی هیجان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. در این پژوهش 337 دانش آموز دختر در مقطع دبیرستان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد تا مقیاس سازگاری بل (بل، 1934)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987) و مقیاس نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد و کلیه مراحل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p<، 0/6 r=) و سبک دلبستگی ایمن (0/05 p< ، 0/49 =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش نمره فرد در راهبردهای سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p< ، 0/54- =r)، سبک دلبستگی دوسوگرا (0/05 p< ، 0/31- = r) و سبک دلبستگی اجتنابی (0/05 p< ، 0/30- =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با سازگاری اجتماعی رابطه دارند و 54 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند ( 0/05 p< ، 0/54 = R2). نتیجه گیری: وجود حساسیت و پاسخگویی در مراقبت و هیجان ها نقشی اساسی در سازگاری اجتماعی دارند. استفاده از مداخلات مبتنی برترمیم سبک های دلبستگی و آموزش راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان در ارتقاء سازگاری اجتماعی مؤثر است
۲۱۲.

سنجش اثربخشی پارادوکس درمانی بر اختلال اضطراب اجتماعی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روان‌درمانی پارادوکس برنامه زمانی اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۴۵۶
زمینه: اصول و فنون یک مدل جدید رواندرمانی برای اختلال های روانشناختی با عنوان اختصاری PTC (پارادوکس + برنامه زمانی = درمان) در این مقاله معرفی می شود. هدف: اثربخشی مدل رواندرمانی PTC برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی ( SAD ) هدف دیگر این مقاله است. روش : PTC یک مدل رواندرمانی بسیار کوتاه مدت است و برای طیف گسترده ای از اختلال های روانشناختی شامل اختلال های اضطرابی، وسواس های فکری و عملی و اختلال های مرتبط، اختلال های مرتبط با تروما و استرس، اختلال های نشانه های بدنی و اختلال های خورد و خوراک به کار بسته و تأیید شده است (بشارت، 1396). در این مقاله، فرآیند و نتایج درمان PTC برای یک بیمار مبتلا به SAD به طور کامل گزارش می شود. یافته ها: نتایج درمان سه جلسه ای PTC برای این بیمار، نشان می دهد که درمان کاملاً موفقیت آمیز بوده است. پیگیری 3 ساله نیز نشان داد که تغییرات رضایت بخش درمانی از ثبات و استمرار برخوردار بوده و در این دوره هیچ بازگشتی صورت نگرفته است. این نتایج، تأثیرات درمانی عمیق و پایدار مدل رواندرمانی PTC را در کوتاه ترین زمان ممکن تأیید می کند. مکانیسم های تأثیرگذاری "برنامه زمانی پارادوکسی"، به عنوان فن اصلی روش درمان PTC ، و انطباق آنها با نتایج درمان بیمار در این مقاله شرح داده شده است. نتیجه گیری: مدل رواندرمانی PTC ، به عنوان رویکردی بسیار کوتاه مدت، ساده، تأثیرگذار و کارآمد، و در عین حال اقتصادی برای درمان SAD معرفی و پیشنهاد می شود.
۲۱۳.

پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان براساس ویژگی های فرزندپروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده مشارکت خودپیروی مهرورزی خودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۳۴۳
در این پژوهش، رابطه ویژگی های فرزندپروری والدین با خودشناسی انسجامی فرزندان مورد بررسی قرار گرفت. هدف، آزمودن قدرت پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان بر اساس ویژگی های مشارکت، حمایت از خودپیروی و مهرورزی والدین در یک نمونه دانشجویی بود. تعداد 352 دانشجو (142 پسر، 210 دختر) از مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ادراک از والدین (PPS) و مقیاس خودشناسی انسجام ی (ISKS) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که ویژگی های حمایت والدین از خودپیروی و مهرورزی والدین با خودشناسی انسجامی رابطه مثبت معنادار دارند. تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب ویژگی مهرورزی مادر و حمایت پدر از خودپیروی می توانند تغییرات مربوط به خودشناسی انسجامی را پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های فرزندپروری والدین به شکل های گوناگون و احتمالاً بر حسب مکانیسم های متفاوت، خودشناسی انسجامی فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. این ویژگی ها هم چنین تحت تأثیر متغیرهای فرهنگی هستند.
۲۱۴.

تاثیر مداخله روانی- آموزشی بر کیفیت زندگی، سلامت روانی و بهشیاری بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۹۵
هدف: بررسی اثربخشی مداخله روانی- آموزشی بر کیفیت زندگی، سلامت روانی و بهشیاری بیماران مبتلا به بیماری MS بود. روش: 24 بیمار MS مراجعه کننده به کلینیک تخصصی بیماران MS که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. دو گروه نیز به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از ابزارهای مقیاس کیفیت زندگی، مقیاس سلامت روانی و مقیاس بهشیاری استفاده شد. ابتدا هر دو گروه پرسشنامه های پیش آزمون را تکمیل نمودند. سپس افراد گروه آزمایش تحت مداخله روانی- آموزشی به مدت 8 جلسه 150 دقیقه ای و یک روز تمرین هشیاری قرار گرفتند و افراد گروه کنترل تنها درمان دارویی را ادامه دادند. در نهایت هر دو گروه پرسشنامه های پس آزمون را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله روانی- آموزشی کیفیت زندگی و بهشیاری بیماران مبتلا به MS را به طور معنادار بهبود بخشید. سلامت روانی بیماران بعد از مداخله روانی- آموزشی تغییر قابل توجهی نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش نتیجه گرفته می شود که این مداخله می تواند به عنوان یک درمان مکمل مناسب و تاثیرگذار برای افراد مبتلا به بیماری MS مورد استفاده قرار گیرد.
۲۱۵.

برانگیختگی در بیماران مبتلا به افسردگی، اختلال های اضطرابی و افراد عادی: یک مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برانگیختگی افسردگی اضطراب آسیب شناسی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۳۹۴
برانگیختگی، گرایش به انجام رفتار ناگهانی و فاقد دوراندیشی، از مؤلفه های تعیین کننده تعدادی از اختلال های روان پزشکی است. ابعاد برانگیختگی شامل بی برنامگی، برانگیختگی حرکتی و برانگیختگی شناختی هریک به نحوی تعیین کننده جنبه هایی از افسردگی و اختلال های اضطرابی هستند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ویژگی های برانگیختگی بیماران مبتلا به افسردگی و اختلال های اضطرابی و افراد عادی بود. این مقایسه، تفاوت سطوح برانگیختگی سه گروه شرکت کننده در این پژوهش را نشان خواهد داد. تعداد 224 نفر (87 افسرده، 64 مضطرب، 73 عادی) از مبتلایان و جمعیت عمومی به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. علاوه بر تشخیص روانپزشکی نوع اختلال، از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس برانگیختگی بارات ( BIS ) را تکمیل کنند. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های علی- مقایسه ای است. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که افراد افسرده به طور معنادار (0/001 p < ) بیش از افراد مضطرب و عادی برانگیختگی حرکتی و بی برنامگی دارند و افراد مضطرب به طور معنادار (0/001 p < ) بیش از افراد افسرده برانگیختگی شناختی و بیش از افراد عادی برانگیختگی شناختی و بی برنامگی دارند. سطوح برانگیختگی افراد عادی در هر سه بعد کمتر از افراد افسرده و مضطرب بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مقایسه ابعاد برانگیختگی بیماران و افراد عادی، احتمال تأثیرگذاری برانگیختگی بر شکل گیری و یا تداوم افسردگی و اختلال های اضطرابی را تأیید می کند. تفاوت سطوح و ابعاد برانگیختگی بیماران افسرده و مضطرب نیز می تواند تفاوت در نوع اختلال روانشناختی را در این دو گروه توجیه کند.
۲۱۶.

نقش تجربه تعامل فرا اجتماعی، تعامل فرا اجتماعی و گسستگی فرا اجتماعی در پیش بینی پرستش افراد مشهور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرستش افراد مشهور تجربه تعامل فرا اجتماعی تعامل فرا اجتماعی گسستگی فرا اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۳۳۴
مقدمه: با گسترش فرهنگ افراد مشهور، متخصصین صحبت از یک گرسنگی واقعی در مورد افراد مشهور و مباحث مرتبط با آن ها می زنند که در این بین، پیوستگی های فرا اجتماعی می توانند نقش مهمی در پرستش افراد مشهور ایفا کنند. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تجربه تعامل فرااجتماعی، تعامل فرااجتماعی و گسستگی فرااجتماعی در پیش بینی پرستش افراد مشهور صورت گرفته است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان در سال 1397 بودند که 240 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از مقیاس نگرش نسبت به افرادمشهور (مک کاتچئون وهمکاران، 2002)، مقیاس تجربه تعامل فرا اجتماعی (هارتمن و گلدهورن، 2011)، مقیاس تعامل فرا اجتماعی (رابین و همکاران، 1985) و مقیاس گسستگی فرا اجتماعی (کوهن، 2003) استفاده شد. در انتها داده ها با روش همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه همزمان تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد، تعامل فرا اجتماعی و گسستگی فرا اجتماعی توانستند به صورت معناداری پرستش افراد مشهور را پیش بینی کنند. در حالیکه تجربه فرا اجتماعی قادر به پیش بینی پرستش افراد مشهور نبود. نتیجه گیری: بر طبق نتایج، تعامل فرا اجتماعی و گسستگی فرا اجتماعی نقش بسیار مهمی در شیفتگی به افراد مشهور مورد علاقه و پرستش آن ها ایفا می کنند. بنابرابن اعمال مداخلاتی برای کاهش تعاملات فرا اجتماعی افراطی و همچنین کاهش رفتارها و هیجانات ناراحت کننده پس از گسستگی فرا اجتماعی، می تواند منجر به کاهش پرستش افراد مشهور و در نتیجه کاهش مشکلات ناشی از آن گردد.
۲۱۷.

نقش پیش بین مشکلات زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی و عواطف مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه زناشویی دلبستگی عاطفه مثبت و منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۹۴
دلبستگی یک سیستم رفتاری است که برای تنظیم نزدیکی کودک به والد یا مراقبت کننده اصلی در هنگام خطر یا اضطراب شکل می گیرد تا شانس بقای او را بالاتر ببرد. فرض بر این است که انواع مختلف سبک دلبستگی به گونه ای متفاوت با مشکلات زناشویی در ارتباط باشند و عوامل زیادی وجود دارند که می توانند رابطه بین سبک دلبستگی و مشکلات زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی مشکلات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و عواطف مثبت و منفی بود. در این مطالعه ۲۷۰ فرد متاهل (۱۴۵ مرد و ۱۲۵ زن) شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)،پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبک راست (GRIMS)و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS)را تکمیل کنند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که تنها سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با مشکلات زناشویی همبستگی مثبت معنادار دارد. همچنین بین عواطف مثبت (0/01>p و 0/09=r)و عواطف منفی (0/01>p و 0/09=r )با مشکلات زناشویی رابطه معنادار وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج حاکی از این بود که بین سبک دلبستگی ایمن با عاطفه مثبت رابطه معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی ایمن و عاطفه منفی رابطه معنادار وجود نداشت. بین دلبستگی اجتنابی و عاطفه مثبت و منفی رابطه معنادار وجود ندارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا و عاطفه مثبت و منفی رابطه معنادار وجود داشت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا پیش بینی کننده مشکلات زناشویی است.
۲۱۸.

پیش بینی گرایش به عضلانی شدن بر حسب نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا در میان مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش به عضلانی شدن نگرش عضلانی وابستگی به تمرین نگرش به مصرف مواد نیروزا ورزشکاران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۴۱۷
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به عضلانی شدن برحسب نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا در میان مردان ورزشکار بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران شهر تهران در سال (1395) تشکیل دادند که از میان آن ها برمبنای نمونه گیری دردسترس، 240 ورزشکار به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های گرایش به عضلانی شدن، وابستگی به تمرین، نگرش به عضلانی بودن و نگرش به ارتقای عملکرد مبتنی بر مصرف مواد نیروزا جمع آوری شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که سه متغیر نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا می تواند گرایش به عضلانی شدن را در ورزشکاران پیش بینی نماید .به طورکلی، به منظور کاهش تأثیرات منفیگرایش به عضلانی شدن در ورزشکاران و نیز افزایش آگاهی متصدیان ورزشی،شناساییسه عامل پیش بینی کننده آن؛ یعنی نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا توصیه می گردد.
۲۱۹.

مقایسه تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان ادامه دهنده و رهاکننده درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحکام من تکانشوری حمایت اجتماعی ادراک شده سوءمصرف مواد ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف : سوء مصرف مواد عبارت است از الگوی غیرانطباقی مصرف مواد که از طریق پیامدهای نامطلوب عودکننده و قابل ملاحظه مرتبط با استعمال مکرر مواد ظاهر می شود. متغیرهای چندگانه بر شدت، مدت و درمان اختلالات سوءمصرف مواد تأثیر می گذارند. برآوردها در سال ۲۰۱۷ نشان داد که ۲۷۱ میلیون نفر در جهان از یک یا چند ماده مخدر استفاده کرده اند. پژوهش حاضر که از نوع علی -مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان ادامه دهنده و رهاکننده درمان انجام شد. روش : بدین منظور، 180 نفر از مراجع کنندگان به سه مرکز ترک اعتیاد، به صورت تصادفی در سه گروه درمان دارویی، مشاوره انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی قرار گرفتند. آزمودنی ها پیش از درمان، پرسشنامه های مربوط به مقیاس تکانشوری بارات (بارات، 1994)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1386)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) را تکمیل کردند. پس از پایان دوره درمانی، تعداد افراد باقی مانده هر گروه درمانی به ترتیب 45، 39 و 43 نفر بود. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتری یو مان-ویتنی استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار در متغیرهای تکانشوری، استحکام من، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده بین معتادان ادامه دهنده و رها کننده درمان است. نتیجه گیری : توجه به این متغیرها می تواند در برنامه های پیشگیری، تشخیص و درمان سوءمصرف مواد مؤثر واقع شود.
۲۲۰.

بررسی نقش پیش بین ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی (دارویی- انگیزشی) سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی طبعی حمایت اجتماعی ادراک شده مصاحبه انگیزشی سوء مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۴۹۸
اختلال سوء مصرف مواد یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی سوء مصرف مواد طراحی و اجرا گردید. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی است. بدین منظور 180 نفر سوء مصرف کننده مواد به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان دارویی، مشاوره انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی قرار گرفتند. افراد آزمودنی پیش از درمان پرسشنامه های مربوط به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS-12) و مقیاس ناگویی طبعی تورنتو ( TAS-20 ) را تکمیل کردند. پس از پایان دوره درمانی تعداد افراد باقی مانده هر گروه درمانی به ترتیب 45، 39 و 43 نفر بود. داده های پژوهش با استفاده از شاخص ها و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. در بررسی پیش بینی پذیری نتایج درمان براساس ناگویی طبعی، نتایج حاکی از امکان پیش بینی پذیری نتایج درمان بر اساس مداخله دارویی بود و ناگویی طبعی نتایج درمان های انگیزشی و ترکیبی را پس از سه و شش ماه نتوانست پیش بینی کند ( 0/05 > p ) . همچنین نتایج حاکی از سهیم بودن حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج هر سه درمان انگیزشی، دارویی و ترکیبی پس از سه و شش ماه بود (0/05 > p ) . نتایج پژوهش حاضر نشان داد ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج درمانی سوء مصرف مواد تأثیر گذارند. توجه به این متغیرها می تواند در پیشگیری، تشخیص و درمان سوء مصرف مواد مؤثر باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان