هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای احساس خشم در رابطه بین آسیب های دلبستگی و افسردگی بود. طرح پژوهش همبستگی بود و به روش توصیفی اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد مبتلا به اختلالات افسردگی 18 تا 65 ساله، مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر اصفهان بود. از بین این افراد تعداد 75 بیمار افسرده (45 زن، 30 مرد) از طریق نمونه گیری به روش هدفمند از بین داوطلبانی که واجد معیارهای ورود و خروج پژوهش بودند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس احساس خشم نوواکو و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس را تکمیل کردند. از آزمون های همبستگی و تحلیل مسیر برای تحلیل آماری داده های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. بین آسیب های دلبستگی، احساس خشم و افسردگی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای احساس خشم در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های افسردگی بود. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آسیب های دلبستگی و احساس خشم می توانند شدت نشانه های افسردگی را پیش بینی کنند. در نظر گرفتن آسیب های دلبستگی و احساس خشم می تواند نقش بالینی مهمی در فرایندهای پیش گیری، تشخیص و درمان افسردگی داشته باشد.