جمیل منصوری

جمیل منصوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

اثربخشی تمرینات نوروفیدبک در ارتقای مهارت های مجرد ورزشکاران: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجه تمرکز تمرینات نوروفیدبک عملکرد ورزشی مهارت های مجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 440
روش های بسیاری با هدف ارتقای عملکرد ورزشی پدید آمده است که امروزه مورد استفاده ورزشکاران رشته های مختلف قرار می گیرد. در میان این تکنیک ها نوروفیدبک، به عنوان رویکرد مغزی غیرتهاجمی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با هدف گزارش نتایج پژوهش های انجام گرفته در زمینه مهارت های مجرد ورزشکاران به صورت نمونه گیری در دسترس، صورت پذیرفت. با هدف جمع آوری داده، ابتدا مقالات لاتین با استفاده از کلیدواژه های Neurofeedback، EEG Biofeedback، Sport performance، Athletic performance، Shooting performance، Archery، putting performance و Golf مورد جست وجو قرار گرفت. از پایگاه های PsycINFO، PubMed، Web of science، EBSCO  و Google Scholar استفاده شد. بازه زمانی جست وجو از سال 1990 تا 2018 تعیین شد. مقالات فارسی با کلیدواژه های «نوروفیدبک»، «عملکرد ورزشی»، «تیراندازی»، «پرتاب»، «نشانه گیری» یا «گلف» در پایگاه های جهاد دانشگاهی (SID)، مجلات تخصصی نور (Noormags)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) و پایگاه اطلاعات علمی ایران (Irandoc) جست وجو شدند. بازه زمانی انتشار مقالات از 1380 تا 1398 تعیین شد. تعداد 16 مقاله با ملاک های استاندارد و تعیین شده همخوانی داشتند و انتخاب شدند. سپس با استفاده از یک چک لیست مشخص، اطلاعات مربوط به مقالات توسط هر پژوهشگر مستقل استخراج و در یافته ها گزارش شد. نتایج نشان داد که پروتکل های نورورفیدبکی به کارگرفته شده در هر پژوهش می تواند نتیجه مداخله را تحت تأثیر قرار دهد و لازم است تا در استفاده از این روش در ورزشکاران به آن توجه داشت. براساس یافته های پژوهش تمرینات نوروفیدبک در ورزشکاران اثربخشی مثبت در ارتقای عملکرد ورزشی دارد.
۲.

پیش بینی سطوح بهوشیاری براساس استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهشیاری توجه استحکام من تاب آوری من مهار من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 836 تعداد دانلود : 902
بهشیاری را به عنوان توجه به تجربه در حال جریان و زمان حال تعریف کرده اند. این مفهوم اشاره به آگاهی و تجربه بهشیار افکار و احساسات بصورت آنی دارد. مطالعات رابطه بهشیاری با دیگر متغیرهای روانشناختی از جمله متغیرهای خودکنترلی، خودتنظیمی و استحکام من را نشان داده اند. استحکام من بیانگر عملکرد روانی فرد در ارتباط با خود و محیط است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی استحکام من در رابطه با بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. تعداد 268 دانشجو (231 پسر، 36 دختر) از طریق نمونه گیری در دسترس، در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا مقیاس استحکام من ( EES ) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه ( MAAS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف استاندارد و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که استحکام من با بهشیاری رابطه مثبت معنادار دارد. استحکام من توانست حدود 11 درصد از تغییرات بهشیاری را به صورت معناداری، به لحاظ آماری، پیش بینی کند (11/0= R 2 ، 01/0> P ) . براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که استحکام من دارای نقش پیش بینی کنندگی در بهشیاری است.
۳.

پیش بینی سطوح بهشیاری براساس سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی عاطفه بهشیاری توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 822 تعداد دانلود : 419
دلبستگی یکی از سازه های روانشناختی است که تحت تاثیر ارتباط اولیه مراقب-کودک شکل می گیرد. انواع سبک های دلبستگی برحسب نوع تعاملی که کودک با مراقب داشته است دیگر ویژگی های روانشناختی را تحت تاثیر قرار می دهد. بهشیاری که به صورت توجه به زمان حال و آگاهی از حالت های درون فردی و برون فردی تعریف شده است از جمله این ویژگی ها است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی سطوح بهشیاری براساس سبک های دلبستگی بود. تعداد 268 نفر (231 پسر، 36 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به صورت نمونه گیری در دسترس از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ) و توجه آگاهانه بهشیارانه ( MAAS ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی ناایمن (اجتنابی/دوسوگرا) با بهشیاری همبستگی منفی معنادار داشتند. تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا توانستند به طور معناداری بهشیاری را پیش بینی کنند، درحالی که سبک دلبستگی اجتنابی نتوانست بهشیاری را پیش بینی کند. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا می تواند بهشیاری را پیش بینی کنند.
۴.

اثربخشی tDCS و تمرین بهوشیاری بر سلامت روانی در افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهوشیاری TDCS اعتیاد سلامت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 414 تعداد دانلود : 912
زمینه: اعتیاد یک بیماری مزمن است. نقص سلامت روان باعث مشکلات مختلف در پرهیز می شود . تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای ( tDCS ) و بهوشیاری از جمله درمان های مؤثر در بهبود سلامت روان افراد با سوء مصرف مواد هستند. در پژوهش های پیشین اثربخشی هریک از این روش ها با توجه به ویژگی خاص هرکدام به صورت مجزا نشان داده شده است اما آیا ترکیب این دو روش نیز اثربخش است؟ برخی پژوهش ها ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS را در نمونه های غیربالینی اثربخش دانسته اند، اما هنوز روشن نیست که آیا این روش در میان جمعیت بالینی هم می تواند اثربخش باشد؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر ترکیب توام تمرینات بهوشیاری و tDCS بر بهبود سلامت روان درافراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و بدون گروه کنترل بود. در این تحقیق 10 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس 5 جلسه ترکیب توام تمرینات بهوشیاری برگرفته از پروتکل درمانی بوئن، چاولا و مارلات (2011) و tDCS انجام شد. پیش و پس از مداخله ارزیابی سلامت روانی به وسیله پرسشنامه مختصر نشانگان (دراگوتیس، 1993) انجام شد. یافته ها: ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS سبب کاهش معنادار نمرات در علائم وسواس - ناخودداری (0/02 p= )، خصومت (0/04 p= )، و روان گسستگی گرایی (0/007 p= ) شد. نتیجه گیری: ترکیب تمرینات بهوشیاری و tDCS می تواند سبب بهبود سلامت روانی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد شود.
۵.

مروری بر درمان های دارویی و روانشناختی اختلال نقص توجه-بیش فعالی بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقص توجه بیش فعالی توجه درمان روانشناختی دارو درمانی بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 908 تعداد دانلود : 468
اختلال نقص توجه-بیش فعالی ( ADHD ) در بزرگسالی از جمله اختلالات مشکل زا در این دوران است که افراد مبتلا را تحت تاثیر قرار می دهد. بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری سه علامت اصلی آن هستند که در بزرگسالی بیش فعالی تبدیل به بی قراری می شود. مطالعه حاضر با هدف مرور درمان های دارویی و روانشاختی در درمان این اختلال در بزرگسالان انجام شد. تعداد 55 مقاله پژوهشی و مروری پس از دریافت ملاک های ورود بررسی و گزارش شدند. یافته ها نشان داد که درمان های دارویی علائم اصلی را کاهش داده و بصورت غیرمستقیم مشکلات درون و برون فردی را نیز بهبود می دهد. درمان های روان شناختی نیز در ترکیب با درمان دارویی و تمرکز بر روابط درون و برون فردی و اختلالات همبود با کاهش در علائم مختل کننده اختلال در ارتباط هستند. مطالعه حاضر نشان داد که ترکیب درمان های دارویی و روانشناختی از ضروریات دمان ADHD در بزرگسالی است.
۶.

نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی هیجان استحکام من بهشیاری توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 709
زمینه: بهشیاری از آیین های شرقی و بخصوص بودا گرفته شده است که به عنوان توجه آگاهانه به لحظه حال و تجربیات درونی و بیرونی فرد تعریف می شود. مطالعات پژوهشی حکایت از وجود رابطه بهشیاری با سبک های دلبستگی دارند اما آیا استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری نقش واسطه ای دارد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و همبستگی است. تعداد 268 نفر دانشجو (231 مرد، 36 زن) بصورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه (قربانی، واتسون و ویتینگتون، 2009) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/50 r= ؛ 0/01 p< )، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با بهشیاری به ترتیب رابطه منفی معنادار (0/28 r=- و 0/43 r=- ؛ 0/01 p< ) و نمره های استحکام من بالا با نمره های بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/34 r= ؛ 0/01 p< ) دارد. دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار (0/24 r= ؛ 0/24 p< ) و دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار (0/34 r=- ؛ 0/01 p< ) داشت. نتیجه گیری: این بدان معنی است با افزایش سطح بهنجاری سبک دلبستگی، استحکام من و بهشیاری نیز بالا می رود و با افزایش سطوح استحکام من در افراد میزان بهشیاری نیز بالا می رود. نتایج همچنین نشان داد که نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری قابل تأیید است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت استحکام من دارای نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و بهشیاری است.
۷.

پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی دلبستگی کمال گرایی عاطفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 254 تعداد دانلود : 977
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای توصیف، تمایز و تنظیم هیجانات است. مطالعات نشان داده اند که این سازه در پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایدار کودک با مراقب اولیه ریشه دارد و تحت تأثیر تلاش فرد برای اجتناب از احساسات از طریق تمرکز بر کامل بودن و پنهان کردنِ نقایص است. بر همین اساس، آیا می توان از طریق سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی ناگویی هیجانی را پیش بینی کرد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی در دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است. در این تحقیق 268 نفر (37 زن و 231 مرد) از دانشجویان به صورت داوطلبانه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (بشارت، 1386) و مقیاس ناگویی هیجانی (بشارت، 2007) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره کمال گرایی خودمحور (0/30 = r ، 0/01> p )، کمال گرایی دیگرمحور (0/26- = r ، 0/01> p ) و کمال گرایی جامعه محور (0/14 = r ، 0/05> p ) ناگویی هیجانی نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش نمره زیرمقیاس سبک دلبستگی ایمن (0/35- = r ، 0/01> p ) نمره مقیاس ناگویی هیجانی کاهش و با افزایش نمره زیرمقیاس های سبک دلبستگی اجتنابی (0/38 = r ، 0/01> p ) و دوسوگرا (0/38 = r ، 0/01> p ) ناگویی هیجانی افزایش می یابد. نتایج همچنین نشان دادند که دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به همراه کمال گرایی خودمحور در مجموع 26% از تغییرات ناگویی هیجانی را تبیین می کنند (0/01> p ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که ناکامی کودک در رابطه ایمن با مراقب به ناگویی هیجانی منجر می شود و تلاش های کمال گرایانه نیز روبرو شدن، شناختن، تمایز و توصیف احساسات را به تعویق می اندازند.
۸.

تاثیر افکار هشیار و ناهشیار مرگ بر جهت گیری اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مدیریت وحشت اهداف درونی- بیرونی افکار هشیار مرگ افکار ناهشیار مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 585 تعداد دانلود : 703
نظریه مدیریت وحشت، سعی در تبیین پدیدآیی حس خود و رفتارهای اجتماعی بشر در سایه میل به بقا و گریز از وحشت حاصل از مرگ دارد. ادعا می شود افکار هشیار مرگ، اهداف درونی و افکار ناهشیار مرگ اهداف بیرونی را برجسته خواهد کرد (شلدون و کاسر، 2008). پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین سطح هشیاری افکار مرتبط با مرگ با جهت گیری اهداف بر روی 30 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران در قالب دو گروه آزمایش اجرا گردید. گروه آزمایشی اول دقیقا پس از ارائه محرک یادآورنده مرگ، و گروه دوم پس از یک بازه زمانی مشخص لیست اهداف خود را طی 10 سال آینده تعیین کردند. سپس این با مراجعه به 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران درونی یا بیرونی بودن اهداف یادشده مشخص گردید. نتایج آزمون یومن ویتنی برای مقایسه میانگین دو گروه (0/01> p ) حاکی از این است که بین دو گروه بدون فاصله زمانی (8/33= mean rank ) و بافاصله زمانی (22/67= mean rank ) از لحاظ گزارش اهداف درونی یا بیرونی تفاوت معناداری برقرار است. درنتیجه می توان نتیجه گرفت در صورتی که افراد با محرک یادآورنده مرگ مواجه شده و افکار ناهشیار مرگ برانگیخته شوند، اهداف بیرونی و درغیر این صورت اهداف درونی را بر می گزینند. یافته ها را براساس نحوه پردازش اطلاعات طی روشهای مداخلاتی تبیین کردیم.
۹.

تاثیر مداخلات ترکیبی برجستگی مرگ بر حرمت خود با توجه به ملاحظات تاخیر زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مدیریت وحشت حرمت خود برجستگی مرگ فاصله زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 832 تعداد دانلود : 44
نظریه مدیریت وحشت (گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) معتقد است که تهدید مرگ بنیادی ترین و مهمترین منبع ساختارهای روان شناختی سازش یافته و سازش نایافته مانند حرمت خود بالا و پایین است. در این پژوهش ترکیب دو روش برجستگی مرگ بر حرمت خود مورد بررسی قرار گرفت. توصیه می شود برای دسترسی پذیری بالاتر افکار مرگ از یک فاصه زمانی 5-3 دقیقه ای استفاده شود (روزنبلات و همکاران، 1989). هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مداخلات ترکیبی برجستگی مرگ بر حرمت خود بود. علاوه براین به عنوان یک هدف فرعی نیز اضافه کردن یا حذف فاصله زمانی بعد از مداخلات بر سطح حرمت خود مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور آزمون این دو فرضیه نمونه ای 45 نفری از دانشجویان دختر دانشگاه تهران به شکل تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین میانگین گروه کنترل و «گروه آزمایشی بدون فاصله زمانی» (001/0= P ، 57/24=(2) H ) تفاوت معناداری وجود ندارد، اما میانگین این دو گروه در مقایسه با میانگین «گروه آزمایشی با فاصله زمانی» تفاوت معناداری نشان داد (05/0< P ). در مجموع می توان یافته های حاصل را چنین تبیین کردکه ایجاد یک فاصله زمانی با کاهش دفاع های نزدیک (حواس پرتی، انکار و . . .) و افزایش دسترسی پذیری افکار ناهشیار مرگ همراه خواهد بود که منجر به دفاع هایی ناهشیار در سطح حرمت خود می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان