خدیجه ابوالمعالی الحسینی

خدیجه ابوالمعالی الحسینی

مدرک تحصیلی: دانشیار روان شناسی،واحد رودهن ، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۴۲ مورد.
۱۲۱.

الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودافشایی هیجانی طرحواره های سازش نایافته اولیه ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۵
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات و نظم جویی هیجانی است که با ناتوانی بالینی در شناسایی احساسات تجربه شده توسط خود یا دیگران مشخص می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد، اما در زمینه پیش بینی این طرحواره ها در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد فلذا در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 2007)، مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه، فرم کوتاه یانگ (2003) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001)، استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و و همچنین معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه نقش واسطه ای ایفا می کند (0/05 >p) و میان ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل واسطه ای، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه متغیرهای محرومیت هیجانی، نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، ایثارگری و استحقاق/بزرگ منشی، متغیر ناگویی هیجانی را پیش بینی کرده و از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
۱۲۲.

تبیین الگوی نقش مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی: یک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش مدیر آموزشی توسعه فرهنگی هویت ملی و بومی نظم و انسجام اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۳
هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی در ابعاد هویت ملی- دینی، نظم و انسجام اجتماعی، کالاها و خدمات فرهنگی، و تعاملات فرهنگی بین المللی بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش کیفی، ازنوع نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر مدیران و صاحب نظران شهرهای تهران و کرج است که درزمینه اجرایی شدن فرهنگ، تجربه اجرایی یا سابقه پژوهشی داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع نظری، با دوازده نفر از خبرگان مصاحبه و برای اطمینان یافتن از اﻋﺘﺒﺎر یافته ها، از معیارهای ﭼﻬﺎرﮔانه ﮔﺎﺑﺎ و ﻟیﻨکﻠﻦ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یافته های پژوهش درقالب 209 کد باز، 58 مفهوم اساسی، نوزده کد محوری و پنج مقوله منتخب ذیل عنوان های عوامل علّی، پدیده پژوهش، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها درقالب الگوی پارادایمی طراحی شدند. این یافته ها نشان می دهند مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی، به دو صورت، نقش ایفا می کنند: یکی درقالب مدیریت فرهنگی و دیگری درقالب رهبری فرهنگی. در جایگاه مدیریت فرهنگی، آنان ایفاگر نقش های اجرایی و ساختاری هستند و در فرایند رهبری فرهنگی نیز نقش های محتوایی را برعهده دارند. مهم ترین عوامل علّی اثرگذار بر نقش آفرینی مدیران، شامل اقداماتی برای تحقق یافتن هویت ملی و مصرف کالاهای فرهنگی بوده و عوامل زمینه ساز و مداخله گر درقالب دو دسته مسائل برون سازمانی و درون سازمانی شناسایی شده اند. راهبردها و اقدامات شناسایی شده، مربوط به درونی سازی نظم اجتماعی و گسترش تعاملات فرهنگی بوده اند. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که به رغم رسالت مدیران مدارس در علم آموزی، نقش آن ها در فرایند توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری، خطیر و چندگانه است و باید مدیران و عوامل بالادستی نظام آموزشی، مطمح نظر آنان باشند.
۱۲۳.

بررسی اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه زمانی پارادوکس حساسیت اضطرابی کانون توجه اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۳
زمینه: حساسیت اضطرابی و کانون توجه از مؤلفه های مهم در ایجاد و حفظ اختلال اضطراب اجتماعی محسوب می شوند که نقص در هر یک از آن ها می تواند به عنوان یک عامل خطر بالقوه در این اختلال نقش داشته باشد. برخی مطالعات نشان داده اند که درمان برنامه زمانی پارادوکس می تواند منجر به کاهش نگرانی و علائم اضطراب اجتماعی شود. در ایران در مورد اثربخشی این روش درمانی بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس بر حساسیت اضطرابی و کانون توجه در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1401 بود. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر از درمانجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کانون توجه (وودی و همکاران، 1997)، شاخص حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده (تیلور و کاکس، 1998) استفاده شد. همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکس (بشارت، 1396) در شش جلسه 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS25 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، درمان برنامه زمانی پارادوکس بر تمام مؤلفه های حساسیت اضطرابی (ترس از نشانه های تنفسی، ترس از واکنش های اضطرابی، ترس از نشانه های، قلبی – عروقی - معده ای، عدم مهار شناختی و نمره کل) و کانون توجه (توجه متمرکز بر خود و توجه به بیرون) تأثیر معنادار داشته است (0/001P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد درمان برنامه زمانی پارادوکس می تواند توسط روانشناسان و روان پزشکان به عنوان درمانی کارآمد در جهت کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی به ویژه حساسیت اضطرابی و کانون توجه به کار برده شود.
۱۲۴.

پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی باورهای هوشی اضطراب امتحان و خودکارامدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی  با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی  در دانش آموزان پسر انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1396- 1395 مشغول به تحصیل بودند روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد پرسشنامه های اضطراب امتحان ( ابوالقاسمی و همکاران ،1375) طراحی شد جهت اندازه گیری متغیر ها از  پرسشنامه باورهای هوشی توسط عبدالفتاح و ییتس (2006)، پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)؛ پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو  (NEO-FFI) ، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی نشانگرها بر متغیرهای مکنون مربوط به خودشان معنادارند. همچنین تمامی ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای برونزا، شامل ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی به خودکارامدی تحصیلی، و خودکارامدی تحصیلی به اضطراب امتحان، در سطح آلفای 05/0 معنادار بودند.  علاوه بر این، مدل توانست بیش از 58 درصد از خودکارامدی تحصیلی و 30 درصد از تغییرات اضطراب امتحان را تبیین کند. همچنی ثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی، آگاهی فراشناختی و باورهای هوشی بر اضطراب امتحان از طریق خودکارامدی تحصیلی معنادار بود. بنابر این می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی با اضطراب امتحان رابطه دارند و از این طریق قابل پیش بینی هستند.
۱۲۵.

مدل ساختاری خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشانه های هیجانی معنویت شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۲
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن، رو به رشد و همراه با پیامدهای جدی و مهم جسمانی و روانی است. خودمراقبتی در کنترل این بیماری بسیار حائز اهمیت است و شناسایی عوامل مؤثر بر خودمراقبتی مانند نشانه های هیجانی، معنویت و شفقت به خود می تواند ما را در کنترل بهتر این نوع بیماری یاری کند. مرور پیشینه پژوهشی نشان می دهد در حیطه خودمراقبتی دیابت نوع دو مطالعات اندکی وجود دارد، ازاین رو مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش شفقت به خود بر خودمراقبتی دیابت از طریق نشانه های هیجانی و معنویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت با میانجی گری شفقت به خود انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، 423 نفر از بیمارستان های شریعتی، امام خمینی (ره) و پلی کلینیک تخصصی سلامت و دیابت تابان انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمراقبتی دیابت نوع 2 (نعمتی زاده و همکاران، 1400)، نشانه های هیجانی (واردنر و همکاران، 2010)، شفقت به خود (نف، 2003) و معنویت (پارسیان و دونینیگ، 2009) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد اثرکل نشانه های هیجانی (0/01 >P، 0/274- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/485 =β) و شفقت به خود (0/01 >P، 0/369 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم نشانه های هیجانی (0/01 >P،4 0/16- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/098 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. بر این اساس مشخص شد شفقت به خود اثر نشانه های هیجانی بر خودمراقبتی را به صورت منفی و اثر معنویت بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت را به صورت مثبت و معنادار میانجی گری می کند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای معنویت، نشانه های هیجانی و شفقت به خود در مجموع 51 درصد از واریانس خودمراقبتی را در مبتلابان به دیابت نوع 2 تبیین می کنند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و معنویت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، نقش میانجی دارد، ازاین رو افزایش خودشفقتی در این بیماران می تواند با کنترل نشانه های هیجانی منفی مانند افسردگی و اضطراب و افزایش معنویت در ارتقای خودمراقبتی این بیماران تأثیرگذار باشد.
۱۲۶.

ارائه مدل ساختاری پیش بینی تاب آوری براساس سبک های هویت با میانجیگری ساختار انگیزشی انطباقی در دانشجویان

کلید واژه ها: تاب آوری سبک های هویت ساختار انگیزشی انطباقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه و هدف: دیدگاه های روانشناسی رشد مطرح می کنند، دوره نوجوانی و اوان جوانی برای انسجام شخصیت و سازندگی انسان مهم است و یکی از بحرانی ترین دوره هاست؛ از این رو، جوانان نیازمند این هستند که خود را در این دوران مطرح ساخته و در نظام اجتماعی جایگاه خود را بالا ببرد و دست یافتن به هویت پاسخی به نیاز وی داده می شود تا خود را از دیگران مجزا و متمایز سازد. لذا این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی تاب آوری براساس سبک های هویت با میانجیگری ساختار انگیزشی انطباقی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال 1398 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، سبک های هویت (برزونسکی، 1999) و ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 1995) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد؛ همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد سبک های هویت بر تاب آوری با نقش میانجی ساختار انگیزشی انطباقی تاثیر غیرمستقیم دارد. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که برخی ویژگی های شخصیتی مانند بردباری، بخشندگی، سازگاری، سخت کوشی، کنجکاوی و قاطع بودن در رابطه می تواند به افراد کمک کند تا سطوح سبک های هویت، تاب آوری و ساختار انگیزشی بالاتری را تجربه کنند. نتیجه گیری: بنابراین یافته های این پژوهش از لحاظ نظری و عملی در پرتو روند پژوهشی موجود مورد بحث قرار گرفته اند و پیشنهادهایی در هر دو حوزه نظری و کاربردی ارائه شده است.
۱۲۷.

مقایسه اثربخشی دوره های آموزشی تحلیل رفتار متقابل (T.A) و مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ (ERP) بر کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ اضطراب تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۸
زمینه و هدف: یکی از عواملی که به عنوان چالش در مدرسه وجود دارد و دانش آموزان با آن مواجه می شوند، اضطراب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش آموزش تحلیل رفتار متقابل (TA)، مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ (ERP) بر کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری دو ماهه با سه گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر از دانش آموزانی بودند که پس از پاسخ به پرسشنامه اضطراب تحصیلی فیلیپس (1978) مبتلا به اضطراب تحصیلی تشخیص داده شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه 15 نفری جایگزین شدند. هر کدام از گروه های آزمایش در معرض یکی از روش های مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ (در پنج جلسه 90 دقیقه ای) و تحلیل رفتار متقابل (در ده جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با توجه به میانگین های تعدیل شده متغیر اضطراب تحصیلی در سه گروه مورد مطالعه و نتایج آزمون تعقیبی LSD، هر دو روش مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ و تحلیل رفتار متقابل بر کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است (33/6=F، 001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش مواجهه سازی خیالی و جلوگیری از پاسخ تاثیر بیشتری در کاهش اضطراب تحصیلی در مقایسه با روش تحلیل رفتار متقابل دارد.
۱۲۸.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های شناختی اجتماعی و آموزش به شیوه عاطفی، عقلانی و رفتاری بر کاهش باورهای غیرمنطقی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار پرخطر باور نامعقول عقلانی هیجانی و رفتاری مهارت های شناختی - اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۴
هدف: هدف این پژوهش مقایسه ی تاثیر آموزش مهارت های شناختی _ اجتماعی و آموزش عقلانی، عاطفی رفتاری بر کاهش باورهای نامعقول نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسط دوم منطقه هفت آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399_1398 بود. با روش نمونه-گیری خوشه ای 36 آزمودنی (هر گروه 12 آزمودنی) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه باورهای نامعقول جونز (1969) بود. یک گروه مداخله مهارت های شناختی – اجتماعی و یک گروه مداخله عقلانی، عاطفی و و یک گروه هیچ مداخله ای دیافت نکرد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 25 با بهره گیری از آماره های توصیفی و تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش مهارت های شناختی _ اجتماعی به کاهش همه مولفه های باورهای نامعقول به استنثای اجتناب از مشکل منجر شده و آموزش به شیوه عاطفی، عقلانی و رفتاری نیز به کاهش درماندگی در برابر تغییر و اجتناب از مشکل منجر شده است (P<0/05). تفاوت معناداری میان دو گروه آزمایش مشاهده نشد (05/0<P). نتیجه گیری: روان شناسان می توانند جهت تعدیل کاهش باورهای نامعقول در دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر از آموزش عاطفی، عقلانی و رفتاری و همچنین آموزش مهارتهای شناختی – اجتماعی استفاده کنند.
۱۲۹.

مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی بر کانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه زمانی پارادوکس درمان فن آوری واقعیت مجازی کانون توجه اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۹
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی اغلب نرخ بهبودی ضعیف تری نسبت به سایر اختلالات اضطرابی دارد. مرور مطالعات پیشین نشان می دهد دو متغیر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و کانون توجه (که یکی از پیش بینی کننده های اختلال اضطراب اجتماعی است)، پاسخ ضعیف تری به درمان های معمول روانشناختی می دهند. از جدیدترین رویکردهای جایگزین تلفیقی، درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی است، که در مورد مقایسه اثربخشی آن ها در بهبود کانون توجه و کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی بر کانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناختی شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1401 بود. نمونه آماری نیز شامل 45 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که به صورت در دسترس انتخاب شده و در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه (وودی و همکاران، 1997) و مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) استفاده شد. همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکس (بشارت، 1396) در شش جلسه بر روی گروه آزمایش اول و درمان فن آوری واقعیت مجازی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش دوم اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکردند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان برنامه زمانی پارادوکس و فن آوری واقعیت مجازی برکانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی تأثیر معنادار داشتند (0/001 P<). بین اثر بخشی درمان واقعیت مجازی و برنامه زمانی پارادوکس برکانون توجه تفاوت معنادار وجود نداشت، اما بین اثربخشی درمان فن آوری واقعیت مجازی و برنامه زمانی پارادوکس بر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معنادار وجود داشت؛ بدین صورت که درمان برنامه زمانی پارادوکس در مقایسه با درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی اثربخشی بیشتری دارد (0/001 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی می توانند به عنوان رویکرد درمانی منطبق با نیازهای بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند
۱۳۰.

نقش تربیت ارزش های اخلاقی بر تجلی کمالات انسان از منظر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش حسن اخلاق حفظ کرامت تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۰
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش مؤثر تربیت ارزش های اخلاقی بر تجلی کمالات شخصیت انسان از منظر آموزه های قرآنی است. یکی از مباحث مهم بر تجلی کمالات شخصیت انسان در نظام آموزشی کشور، نقش مؤثر تربیت شایستگی های اخلاقی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی متغیرهای این پژوهش می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کمالات شخصیتی از منظر آموزه های قرآنی محصور به کرامت ذاتی نمی شود و آدمی می تواند با تقرب به خدا و پرهیزکاری بر آن بیفزاید و ارزش متعالی تری کسب کند و این ارزش، ارزش اکتسابی است؛ اما بنا بر آیات و روایات، مبنای رفتار ما با دیگران حسن اخلاق و حفظ کرامت ذاتی آن هاست. پای بندی به مبانی تربیت ارزش های اخلاقی به معنی امکانات، ضرورت ها و موقعیت حیات انسانی در حوزه تربیت است و شیوه ها به معنای راهکارها و پیش فرض هایی است که با توجه به مبانی، برای رسیدن به اهداف عالی اتخاذ می نماییم.
۱۳۱.

پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی-گری بهزیستی روان شناختی در دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیازهای بنیادین روان شناختی بهزیستی روان شناختی اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۱
اﻫﻤﺎلﮐﺎری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ بیانگر ﺗﺄﺧﯿﺮ عمدی وﻇﺎﯾﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ است ﮐﻪ در یادگیرندگان وجود دارد و ناشی از تعامل پیچیده ای از عوامل شناختی ، عاطفی و رفتاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در سال تحصیلی 95-96 بودد. چهارصد و بیست شرکت کننده به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سواری،۱۳۹۰)، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی(دسی ورایان،2000) و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روان شناختی (ریف، ۱۹۹۵) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض با داده های گردآوری شده برازش دارد. اثرکل نیازهای بنیادین روان شناختی، و بهزیستی روان شناختی بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان منفی و معنادار (05/0P<) بود. همچنین، بهزیستی روان شناختی ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻨﻔﯽ و ﻣﻌﻨﺎدار(01/0P< ) اﺛﺮنیازهای بنیادین روان-شناختی ﺑﺮ اهمال کاری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ را ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ ﮔﺮی می کرد. یافته های این پژوهش، نقش بهزیستی روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی را در تبیین اهمال کاری تحصیلی آشکار می سازند.
۱۳۲.

تبیین اثر میزان تحصیلات والدین بر خودپنداره دانش آموزان مقطع متوسطه براساس نقش میانجی گر کیفیت رابطه والد-فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میزان تحصیلات والدین خودپنداره کیفیت رابطه والد- فرزند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۴
با هدف تبیین نقش میانجی کیفیت رابطه والد- فرزند بین تحصیلات والدین بر خودپنداره 391 دانشآموز (195 دختر و 195 پسر) جامعه آماری دانش آموزان متوسطه شهر تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نمونه مورد بررسی به پرسشنامه متشکل از پایگاه اقتصادی اجتماعی، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد- فرزند و پرسشنامه خودپنداره پاسخ دادند. در این پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر کل، میزان تحصیلات پدر (05/0>p، 163/0=β) و میزان تحصیلات مادر (05/0>p،270/0=β) بر خودپنداره فرزندان مثبت و معنادار است. اثر غیرمستقیم میزان تحصیلات پدر (01/0> p، 069/0=β) بر خودپنداره فرزندان مثبت و معنادار است. همچنین اثر کیفیت رابطه پدر-فرزند (01/0> p،310/0=β) و کیفیت رابطه مادر- فرزند (01/0>p، 163/0=β) بر خودپنداره فرزندان مثبت و معنادار است اثر غیرمستقیم میزان تحصیلات پدر (01/0>p، 069/0=β) برخلاف اثر غیرمستقیم میزان تحصیلات مادر بر خودپنداره فرزندان مثبت و در سطح 01/0 معنادار است و کیفیت رابطه پدر- فرزند برخلاف کیفیت رابطه مادر- فرزند اثر میزان تحصیلات بر خودپنداره دانش آموزان را میانجیگری می کند.
۱۳۳.

اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه یار بر کنترل تکانه دانش آموزان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه: مقایسه ای مبتنی بر جنسیت

کلید واژه ها: اختلال بیش فعالی کاستی توجه توانبخشی شناختی رایانه یار دانش آموزان رفتارهای مخرب کنترل تکانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۶
زمینه و هدف: برخی پژوهش ها نشان داده است که در علائم اختلال بیش فعالی کاستی توجه بین پسران و دختران تفاوت هایی وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه یار بر کنترل تکانه و دشواری رفتار دانش آموزان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه و مقایسه آن در دختران و پسران بود. روش : این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل ۲۴ (۱۲ پسر و ۱۲ دختر) دانش آموز دارای اختلال بیش فعالی و کاستی توجه مقطع ششم تا نهم منطقه هفت تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود که به صورت نمونه گیری هدفمند، بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش در ده هفته ۲۰ جلسه بازتوانی شناختی رایانه یار (هفته ای دو جلسه ۳۰ دقیقه ای) دریافت کردند. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون t در محیط نرم افزار SPSS-۲۶ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که کنترل تکانه و دشواری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است (۰/۰۵>p). همچنین میزان بهبود در پسران بیشتر از دختران بود (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مداخله بازتوانی شناختی رایانه یار می تواند کنترل تکانه و دشواری های رفتاری کودکان دانش آموز دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه را به خصوص در پسران بهبود دهد.
۱۳۴.

تأثیر مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی در همسران ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهنی سازی ساخت یک پیوند پایدار رفتارهای دلبستگی رضایت جنسی سبک دلبستگی ناایمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۲
زمینه: توانایی ایجاد و حفظ روابط صمیمانه ایمن و پایدار در شروع زندگی مشترک به زوج ها کمک می کند تا سبک دلبستگی ایمن را در ارتباط عاطفی تجربه کنند. سبک دلبستگی ناایمن از مهم ترین عوامل بروز مشکلات بین فردی در روابط زوج های جوان است. مطالعات نشان داده است، ایمن سازی زوج ها در بهبود رفتارهای دلبستگی و افزایش رضایت جنسی آنان مؤثر است. جستجوی پژوهشگران نشان داد تاکنون هیچ گونه مداخله مبتنی بر ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر روی رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی همسران ناایمن در سال های ابتدایی زندگی زناشویی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی در همسران با سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره و روانشناختی شمال شهر تهران در سال 1401 بود که در پنج سال اول زندگی مشترک خود بسر می بردند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 زوج دارای سبک دلبستگی ناایمن به عنوان نمونه آماری مطالعه حاضر شناسایی شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 12 زوج) جایگزین شدند. مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار به مدت 12 هفته آموزش هفتگی 120 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد ولی زوج های گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردتد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس های رابطه (بارتولومیو و هوروتیز، 1991)، رضایت جنسی (لارسون و همکاران، 1998) و رفتارهای دلبستگی (سندبرگ و همکاران، 2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی زوج ها تأثیر مثبت و معناداری دارد (01/0 p<) و نتایج بعد از دو ماه پیگیری، تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد زوج درمانگران می توانند از مداخله تلفیقی ذهنی سازی و ساخت یک پیوند پایدار برای افزایش پایدار رضایت جنسی و بهینه سازی رفتارهای دلبستگی در زوج های دارای سبک دلبستگی ناایمن که در سال های آغازین زندگی مشترک هستند، استفاده کنند.
۱۳۵.

پیش بینی بهزیستی ذهنی و سلامت عمومی بر اساس تصویر بدن با میانجی گری شفقت خود در زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی ‏ذهنی تصویر بدن زنان ورزشکار سلامت عمومی شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۹
هدف: هدف از این تحقیق پیش بینی بهزیستی ذهنی و سلامت عمومی بر اساس و تصویر بدن با میانجیگری شفقت به خود در زنان ورزشکار شهر تهران بود. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش معادلات ساختاری انجام شد. همچنین به لحاظ هدف نیز این مطالعه کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از یک لینک به پرسشنامه های پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و همکاران (2003)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979)، پرسشنامه شفقت خود نف و همکاران (2003) و پرسشنامه تصویر بدن (برون و همکاران، 1990) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل توصیفی، همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تصویر بدن دارای اثر مستقیم بر سلامت عمومی (22/0-=β؛ 004/0=P)، شفقت به خود (21/0-=β؛ 010/0=P) است. همچنین شفقت خود دارای اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی (32/0-=β؛ 001/0>P) است. اثر غیر مستقیم تصویر بدن بر بهزیستی ذهنی با میانجیگری شفقت به خود تایید شد (07/0-=β؛ 035/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
۱۳۶.

اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حُسن گزینی بر جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان دختر دورۀ اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تلفیق آموزش صلح حسن گزینی جهت گیری مثبت درخصوص مدرسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۴
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر جهت گیری مثبت درخصوص مدرسه در دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهر تهران صورت گرفته و روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه، و پیگیری یک ماهه بوده است. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه نوزده از شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 را شامل می شود و برای تعیین نمونه، چهل دانش آموز به صورت تصادفی ساده در دو گروه بیست نفره قرار گرفته اند. ابزار پژوهش، «مقیاس ارزیابی جهت گیری مثبت درخصوص مدرسه» در تحقیق احمدی و ابوالمعالی الحسینی (1396) بوده و برای گروه آزمایش، برنامه مداخله آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی، شامل هشت جلسه نَوددقیقه ای طی هشت هفته مداوم اجرا شده است. در پایان از هردو گروه، پس آزمون و یک ماه بعد، آزمون مرحله پیگیری گرفته شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شده اند و یافته ها نشان می دهند آموزش تلفیقیِ صلح و حسن گزینی بر جهت گیری مثبت درخصوص مدرسه در دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه اثر مثبت داشته است (01/0>P). از آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش دادن جهت گیری مثبت دانش آموزان درخصوص مدرسه استفاده کرد.
۱۳۷.

اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت مدیریت استرس - هیجان رابطه مادر - کودک مادران کودک با اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر– کودک (رابرت راس، 1961) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات مولفه های طرد و بیش حمایتگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در پذیرش به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود رابطه مادر- کودک مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.
۱۳۸.

مقایسه اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه امام جواد شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز آموزش مبتنی بر طرحواره بهزیستی روانشناختی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۲
زمینه: بهزیستی روانشناختی از عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانشجویان است. در مطالعات مختلف، مداخله های متعددی به تعیین اثربخشی بر بهزیستی روانشناختی پرداخته اند و نتایج متفاوتی گزارش شده است؛ به این صورت که در برخی بهبود بهزیستی روانشناختی با آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و در برخی با آموزش مبتنی بر طرحواره مشاهده شده است، ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی مقایسه ای این دو رویکرد و نتیجه آن بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان نپرداخته است. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه امام جواد شهر یزد در سال 1402 بود که از میان آن ها 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند 20 نفر آن ها در گروه گواه و در هر گروه آزمایش 20 نفر قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) استفاده شد. برای مداخلات آموزشی گروه های آزمایش نیز از بسته های آموزشی تیپ شناسی شخیصتی کاترین مایرز و لیندا کربی ترجمه آرسام هورداد (1400) و بسته آموزش مبتنی بر طرحواره یانگ و همکاران (1950) استفاده شد. اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و همچنین تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره باعث افزایش بهزیستی روانشناختی دانشجویان می شود (05/0 p>). همچنین نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد و اثرگذاری گروه آموزش مبتنی بر طرحواره بیشتر از آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز می باشد. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده از این مطالعه، توسعه و بهینه سازی برنامه های آموزشی و تربیتی مبتنی بر شخصیت شناسی مایرز/بریگز برای بهبود بهزیستی روانشناختی افراد است. همچنین یافته های این پژوهش می تواند راهنمایی برای مدیران آموزشی باشد که چگونه راهبردهای مناسب و اثربخش برای بهبود روانشناختی دانشجویان و فراگیران خود را طراحی کنند.
۱۳۹.

پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خوافشایی هیجانی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودافشایی هیجانی پردازش هیجانی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۶
زمینه: ناگویی هیجانی نوعی نقص و نارسایی خلقی است که باعث ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد. اما در زمینه پیش بینی ناگویی هیجانی از طریق توانایی در پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد، بنابراین در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 1393) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) و مقیاس فارسی پردازش هیجانی غلامی و ابوالمعالی (1398) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و همچنین معادلات ساختاری و از نرم افزارهای Spss, Lisrel استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0 >p) و میان ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل میانجی، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین پردازش هیجانی و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
۱۴۰.

اثربخشی آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشدمحور تکالیف رشدی آموزش بزرگسالان انسجام خود یادگیری بزرگسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر انجام شده است. روش پژوهش: برای انجام پژوهش، روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به کار برده شده است. جامعه آماری شامل زنان  35 تا 45 سال شاغل در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اسلامشهر در سال 1401 بود که 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) از این افراد که واجد ملاک های ورود بودند به روش در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، پرسش نامه احساس انسجام آنتونوسکی (1993) و  یادگیری مادام العمر کربی و همکاران (2010) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره بهره گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اجرای بسته آموزشی منجر به افزایش معنادار در انسجام خود (11.18=F و 0.01>p) و یادگیری مادام العمر (10.88=F و 0.01>p) بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر اثربخش است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان