آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

مقدمه: اختلال پرخوری منجر به تغییر در مصرف و جذب غذا می شود و سلامت، عملکرد و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان بر شفقت ورزی بدنی و کاهش علائم پرخوری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش: در این پژوهش طرح پژوهش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه انتخاب گردید. ابتدا آزمودنی ها به صورت همزمان وارد مرحله خط پایه و به ترتیب به صورت تصادفی وارد مرحله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان شدند. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه افراد دارای اختلال پرخوری در سال 1401 در شهر اصفهان تشکیل دادند و برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و تعداد 4 نفر از افراد دارای این اختلال که دارای ملاک های ورود بودند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. پرسشنامه های پرخوری و شفقت ورزی بدنی به عنوان ابزارهای ارزشیابی در مراحل پیش آزمون، درمان و پیگیری به کار گرفته شد و جلسات درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان در 14 جلسه ی 60 دقیقه ای اجرا گردید. یافته ها: رسم نمودار، فرمول درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا داده ها نشان داد پس از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان 22/60 درصد بهبودی در شفقت ورزی بدنی و 66/40 درصد بهبودی در علائم پرخوری ایجاد شده است و این میزان بهبودی سطح بالایی از تاثیر درمان را نشان می دهد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر هیجان در افزایش نمرات شفقت ورزی بدنی و کاهش علائم پرخوری آزمودنی ها موثر بوده است.

متن

The effectiveness of emotion-based cognitive-behavioral therapy on body compassion and reduce the symptoms of binge eating in patients with binge eating disorders: A case study

Introduction: Binge eating disorder leads to changes in food intake and absorption and impairs the health function and quality of life of the affected person. The aim of this study was to investigate the effectiveness of emotion-based cognitive behavioral therapy on body compassion and reduction of symptoms of binge eating in women with binge eating disorder.Method: In this study, a single-case research design of multiple baseline type was selected. First, the participants entered the baseline and randomly entered the stage of emotion-based cognitive behavioral therapy stage, respectively. The statistical population included all people with binge eating disorder in the year ۲۰۲۲ in Isfahan. Snowball method was used for sampling and ۴ people with this disorder who had inclusion criteria were selected as the research sample. Binge eating and body compassion questionnaires were used as evaluation tools in pre-test and follow-up stages. Emotion-based cognitive behavioral therapy sessions were conducted in ۱۴ sessions of ۶۰ minutes.Findings The plotted graph, percentage improvement formula, and the reliable change index showed that after emotion-based cognitive behavioral therapy ۶۰.۲۲ percent improvement in body compassion and ۴۰.۶۶ percent improvement in binge eating symptoms, and this improvement rate shows a high level of treatment effect.Conclusion: Therefore, it can be said that the emotion-based cognitive-behavioral therapy protocol has been effective in increasing the scores of body compassion and reducing the symptoms of binge eating in the participants.

تبلیغات