سنجش سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سمیرم، شهرضا و اصفهان بر اساس استانداردهای سواد اطلاعاتی برای دانشجویان آموزش عالی (ACRL) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (دانشگاه آزاد)
آرشیو
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور سنجش و بررسی وضعیت مهارت های سواد اطلاعاتی واقعی و پایه دانشجویان دانشگاه پیام نور در رابطه با متغیرهای معدل و میزان دسترسی به رایانه انجام گرفته است. روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجام شده و جامعه آماری شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور مرکز سمیرم، شهرضا و اصفهان بوده اند. نمونه گیری به شیوه خوشه ای تصادفی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه سواد اطلاعاتی است که داورپناه و سیامک (DAS) آن را طراحی کرده اند. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ به دست آمده 79/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که نمره کل یک دانشجوی با سواد اطلاعاتی 87 و نقطه 50 درصدی آن 5/43 بوده است. نمره کل نمونه های مورد بررسی در مهارت های سواد اطلاعاتی 10/20 با انحراف معیار 62/5 بوده است که فقط دو نفر از کل نمونه حائز نمره 50 درصدی شده اند. نمونه مورد بررسی در استانداردهای سوم و چهارم عملکرد نسبتاً بهتری داشته اند و پایین ترین نمره میانگین مربوط به استاندارد پنجم (دانشجوی باسواد اطلاعاتی بسیاری از موضوعات اقتصادی، حقوقی و اجتماعی مربوط به استفاده از اطلاعات را درک می کند و با رعایت اصول اخلاقی و قانونی به اطلاعات دسترسی می یابد و از آن استفاده می کند) یعنی 49/3 بوده که نشان گر بی توجهی دانشجویان به رعایت حقوق معنوی مؤلفین است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کل سطح سواد اطلاعاتی واقعی دانشجویان بسیار پایین تر از نصف نمره پرسش نامه است و دانشجویان در هیچ کدام از استانداردهای تعریف شده حائز نمره مطلوبی نشده اند و آموزش های دانشگاهی و حضور در دانشگاه تأثیری در افزایش سطح سواد اطلاعاتی پایه دانشجویان نداشته است.The level of students’ information literacy based on the information literacy standards for the higher education students (ACRL)
Purpose: The present paper attempts to study and evaluate the real and basic information literacy of Payam-e-Noor University students in relation to their average and the rate of access to computer.
Methodology: The method of this study is descriptive survey. The population of this study was 300 students of Esfahan, Shahreza, and Semiroum Payam-e-Noor universities. The method of sampling was cluster sampling. Research tool is the questionnaire designed by Davarpanah and Siyamak. To analyze data, descriptive statistics, Pearson’s correlation and SPSS software were used.
Findings : The total grade of a student with the information literacy was 87 and the point of 50% was 43.5. The total grade of the studied samples in the information literacy skills was 20.10 and the point of standard deviation was 5.62. The lowest average grade related to fifth standard was 3.49. Also, there was a meaningful relation between the first and the second standards, as well as the accessibility of students to the computer but there was no meaningful relation between the accessibility to computer with the other standards.
Conclusion: The real level of students’ information literacy was lower than the half of questionnaire grades. The academic education and attendance in the university has not effect on the raise of students’ information literacy level.