هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل میزان تحقق اهداف و شاخص های کمّی آموزش عالی با تمرکز بر بُعد ظرفیت سازی و ارتقای نیروی انسانی ذیل برنامه ششم توسعه و استخراج درس آموزه های کلیدی در راستای تدوین سند برنامه هفتم توسعه است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر با بهره گیری از آموزه های روش شناسی علم طراحی با ماهیت تجویزی، از روش مطالعه موردی و مطالعه اسنادی برای ارزیابی عملکرد حوزه آموزش عالی در برنامه ششم توسعه استفاده می کند و از نظر روش گردآوری و تحلیل داده ها، روش کتاب شناسی بر مبنای نمایه سنجی و آزمون T نمونه های مستقل را بکار می گیرد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که از حیث مفهومی، در بخش آموزش عالی عمده شاخص ها از جنس درون دادی و برون دادی بوده اند و شاخص های اثر و پیامد مورد توجه نبوده اند. از حیث بررسی عملکرد، شاخص های «سهم دانشجویان غیردولتی»، «نسبت هیئت علمی تمام وقت استادیار به بالا به کل هیئت علمی تمام وقت در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف)»، و «تعداد شعب خارجی دانشگاه های کشور» در وضعیت مناسب هستند، ولی شاخص های «سهم دانشجویان خارجی»، «تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی گروه علوم پایه» و «سهم آموزش های مهارتی» در وضعیت مناسبی قرار ندارند. ارزش/ اصالت پژوهش: در این پژوهش برای اولین بار با مبنا قرار دادن مدل شاخص محور نتیجه محور، به ارزیابی عملکرد اهداف کمی آموزش عالی ذیل برنامه ششم توسعه پرداخته شده است. بر اساس این، نتایج پژوهش دلالت های سیاستی را برای سیاستگذاران به منظور مد نظر قرار دادن طیف متنوعی از شاخص ها در ابعادِ مختلف عملکردی فراهم می کند.