هدف : در پژوهش حاضر سعی شده است چگونگی تدوین سیاست های کلی در ایران تبیین و منطقی سازی شود. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد : این پژوهش از نوع مطالعه تحلیلی مبتنی بر گروه کانونی بوده و تلاش کرده است از روش فرایندی برای تدوین سیاست های کلی برنامه ای با تاکید بر برنامه هفتم توسعه استفاده کند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که روش ساخت یافته ای برای تدوین سیاست های کلی برنامه های توسعه وجود ندارد. از این رو، با اقتباس از فرایند تدوین خط مشی های عمومی، فرایندهایی برای تدوین احکام سیاستی به دست آمد: 1) شناسایی مسائل عمومی اولویت دار به عنوان محورهای اصلی احکام سیاستی؛ 2) شناسایی الزامات ناشی از اسناد بالادستی در تدوین سیاست های کلی برنامه ای؛ 3) شناسایی گزینه های خط مشی (به مثابه مقوله های فرعی) برای حل مسائل عمومی از تلفیق منابع نظری، سیاست های کلی بخشی، و خبره سنجی؛ 4) امکان سنجی گزینه های خط مشی؛ و 5) احصای مقوله های اصلی به مثابه احکام سیاستی. ارزش/ اصالت پژوهش : مطالعات در زمینه چگونگی تدوین سیاست های کلی برنامه ای در ایران با رویکرد حاکمیتی صورت گرفته است. این مطالعه توانست با تمرکز بر روش شناسی تدوین خط مشی، فرایند قابل دفاعی را برای تدوین سیاست های کلی برنامه ای در ایران پیشنهاد کند. در ضمن، در این پژوهش 21 مسئله عمومی اولویت دار شناسایی شده و احکام سیاستی متناظر با آن ها تدوین شده است.