تحلیل ساختاری تأثیر ادراک سیاست سازمانی بر اشتیاق شغلی کارکنان با میانجی-گری سکوت و آوای سازمانی (مورد مطالعه: شرکت فولاد خوزستان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
امروزه سازمانها علاوه بر نیروی انسانی ماهر و توانمند، نیازمند نیروی مشتاق و علاقمند به کار هستند. وجود کارکنانی با اشتیاق شغلی بالا سالهاست مورد توجه بسیاری از پژوهشگران علوم رفتاری قرار گرفته و تلاش برای شناسایی عوامل پیش بین آن مورد مطالعه آنهاست. ازجمله این عوامل ادراک سیاست سازمانی است. اگرچه برخی مطالعات تاثیر معکوس ادراک سیاست سازمانی بر اشتیاق شغلی را نشان داده اما ظرفیت بالقوه دو متغیر سکوت و آوای سازمانی به عنوان میانجی می تواند در این تاثیرگذاری نقش مهمی داشته باشند. در همین راستا مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ادراک سیاست سازمانی بر اشتیاق شغلی باتأکید بر نقش میانجی سکوت و آوای سازمانی پرداخته است. این مطالعه ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد که برروی یک نمونه تصادفی 367 نفره از کارکنان شرکت فولاد خوزستان انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد و معتبر دارای روایی و پایایی، و تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS بوده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که ادراک سیاست سازمانی هم به طور مستقیم (با ضریب مسیر 195/0- و آماره t معناداری، 357/3) و هم با توجه به نقش میانجی سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی تاثیر معنادار دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد افزایش ادراک از سیاست های سازمانی منجر به افزایش سکوت و کاهش آوای سازمانی کارکنان شده و در نتیجه اشتیاق شغلی آنها را تحت تاثیر قرار داده و کاهش می دهد و بالعکس. در این راستا برخی رویکردها و چارچوب ها به عنوان پیشنهادهای کاربردی جهت تبیین و تجویز سیاست گذاری مطرح شده، و محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی نیز ارائه گردیده است.Structural analysis the effect of Perception of Organizational Politics on employees, Job Engagement with the mediating role of organizational silence & voice (Studied at: Khuzestan Steel Company)
Today, in addition to having a skilled and capable manpower, organizations need an eager manpower and interested in work. Job engagement in employees has long been regarded by many researchers in behavioral science and attempts to identify its antecedents have been studied. One of these factors is the perception of organizational politics. Although some studies have shown that perceived organizational politics has a negative effect on job engagement, but the potential capacity of the two variables; organizational silence and voice as a mediator can play an important role in this effect. In this regard, the present study was conducted to investigate the effect of Perceived Organizational Politics on job engagement with emphasis on mediating role of organizational silence and voice. This study was conducted on a random sample of 367 employees of Khuzestan Steel Company. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of data collection. Data were collected by standard questionnaires with validity and reliability and analyzed using structural equation modeling with Smart PLS software. The results of testing the research hypotheses showed that perception of organizational politics both directly (with path coefficient of -0.195 and t-statistic, 3.357) and indirectly -with respect to the mediating role of organizational silence and voice- (with path coefficients of 0.025, -0.037 and t-statistic, 0.635, 0.96) has a significant effect on job engagement, respectively. The results of the data analysis showed that increasing the perception of organizational politics leads to increasing organizational silence and reducing organizational voice of employees, and thus affects and weakened their job engagement, and vice versa. In this regard, some approaches and frameworks have been proposed as practical recommendations to explain and prescribe policy-making, and limitations and research suggestions have been presented.