سیطره زبانی، عبارت است از اعمال یک سیستم زبانی به زبان دیگر، هنگام نوشتن یا صحبت کردن، این امر ممکن است با وام گرفتن واژگان از زبان دیگر، با همان تلفظ و ترکیب نباشد. قواعد زبانی زبان مبدا که استیلا بر زبان مقصد کرده که منجر به انحراف از دستور قواعد زبان مقصد را احتمال داده است. پرداختن به عواملی که هم پوشانی بین دو زبان را روشن می کند اهمیت و ضرورت دارد. از این رو، جستار پیش رو با روشی توصیفی به این مسئله پرداخته است نتیجه آنکه: دخالت کلمات و قواعد زبان عبری بر عربی توسط هم جواری رژیم صهیونیستی با کشور فلسطین بوده است، تصروف کردن نشریات فرهنگی مناطق اشغال شده و بازنشر آنان توسط زبان عبری و جذب شهروندان فلسطینی در کمپانی های اسرائیلی مشروط بر فراگیری این زبان و تعقیر دادن نام های آنان به زبان عبری، فرستادن ادبا یهود به سرزمین های کرانه باختری برای تبلیغ این زبان و حمایت آن توسط روشنفکران عرب که تحت تاثیر یهودیان بودند و احداث مراکز دانشگاهی برای پروراندن زبان عبری، و ایجاد یک پدیده زبانی بنام نوآوری زبانی که آن نیز با محوریت زبان عبری بوده است را می توان مد نظر قرار داد. یکی از سیاست های زبانی اسرائیل، فراگیر کردن زبان عبری برای استیلا پیدا کردن بر اعراب کرانه باختری بوده هرچند با سرودن اشعار مقاومت و برگزاری تئاتر ها با ژانر هنری بالا به زبان عربی در بین اعراب، مقداری سطح مداخلات را کم تر جلوه داده است.