هوش یک ویژگی است که تفاوت فردی را بین انسان ها موجب شده و از ابتدای تاریخ مکتوب زندگی انسان همواره مورد توجه بوده است. ازآغاز مطالعه هوش غالبا جنبه های شناختی هوش یعنی توانایی عاطفی ، هیجانی، اخلاقی و معنوی ان مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش ما از این تحقیق مقایسه هوش هیجانی،اخلاقی و معنوی با میزان تحصیلات در جامعه ی کارمندان زن مجرد دانشگاه علوم پزشکی کرمان است . پژوهش حاضر یک روش توصیفی- مقایسه ای است که گروه های هدف صرفا زنان مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشکی می باشند افراد در 3 گروه بر اساس تحصیلات کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا تقسیم شده و مجموعا 90 نفر دراین تحقیق شرکت داشتند.با استفاده ازپرسشنامه های هوش هیجانی شرینگ ،هوش اخلاقی لینک و کیل و هوش معنوی کینگ گروه های هدف ارزیابی شدند. با بکارگیری روش تحلیل چند متغیره داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل در این مطالعه تفاوت معناداری بین هر کدام از هوش های مذکور با میزان تحصیلات را نشان نداد، در واقع در کنار تحصیلات عالیه دانشگاهی که منجر به کسب مدارک بالا و دانش تخصصی میگردد خلا تربیتی مشهود است. به عبارت دیگر دانش افزایی تاثیر معنی داری در افزایش هوش عاطفی هیجانی و معنوی افراد در این جامعه هدف نداشته است.از این رو توصیه میگردد در برنامه اموزش عالی ترتیبی اتخاذ گردد تا در کنار دانش افزایی در دانشگاه ها به صورت عملی به مقولات تربیت اخلاقی و معنوی پرداخته شود.