هدف پژوهش ، مقایسه خودارزشمندی، تعارض کار- خانواده و گرایش به روابط فرازناشویی در زنان شاغل با رده شغلی بالا و پایین است. این پژوهش توصیفی و از توع پس رویدادی است. کلیه زنان متاهل شاغل در بیمارستان ها ی شهر مشهد در سال 1400، جامعه ی آماری را تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 100 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شد. در جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های نگرش به خیانت زناشویی واتلی(2008)، پرسش نامه خود ارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، پرسش نامه تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (2000) و برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره و ابزار SPSS-24 استفاده شد. تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل در گروه رده پایین با تحصیلات کارشناسی نسبت به سایر گروه ها، از کمترین میزان خودارزشمندی و بیشترین میزان گرایش به روابط فرازناشویی برخوردارند. در مقیاس خود ارزشمندی، تفاوت معناداری فقط در زیرمقیاس عشق خدایی بین دو گروه وجود داشت. افراد شاغل در گروه رده بالا با تحصیلات بالاتر کمترین تعارض نقش- خانواده و افراد شاغل در گروه رده پایین با تحصیلات پایین، بیشترین تعارض را داشتند. اشتغال به مشاغل سطح پایین خصوصا هنگامی که ناهمخوانی بین تحصیلات و شغل وجود دارد سبب بروز مشکلات روان شناختی می شود لذا توجه به همخوانی بین تحصیلات و شغل اهمیت ویژه دارد.