هدف پژوهش حاضر، تبییندرگیری شغلی معلمانبر اساس جهت گیری های هدف با توجه به نقش میانجی هیجانات تدریس بود. از طریق نمونه گیریتصادفی، تعداد 228 معلم دوره متوسطه خانم (135) و آقا (116) از نواحی آزموزش و پرورش تبریز انتخاب شدند. مشارکت کنندگان، پرسشنامه جهت گیری هدف برای تدریس(باتلر، 2007)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت معلم (فرنزل، پکران و گوئتز، 2010) و مقیاس کوتاه درگیری شغلی (شائوفلی و بیکر، 2006) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که جهت گیری هدف تبحری هم به طور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت تدریس، درگیری شغلی را به طور مثبت پیش بینیمی کند. در مقابل، جهت گیری هدف اجتناب از کار هم به طور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت، درگیری شغلی را منفی پیش بینیمی کند. همچنین اهداف توانایی گرایشی و اجتنابی نیز صرفاً به طورغیرمستقیم و با میانجی گری هیجانات مثبت درگیری شغلی بیشتر را پیش بینی کردند. با وجود معناداری اثر مستقیم اهداف تبحری و اجتناب از کار بر هیجانات منفی تدریس، اما این هیجان اثر معناداری بر درگیری شغلی نداشت. این نتایج نقش جهت گیری های هدف سازگارانه را در افزایش درگیری شغلی و در مقابل جهت گیری های هدف ناسازگارانه را در کاهش درگیری شغلی معلمان نمایان ساخت.