آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

خلاقی ت به عنوان عالی ترین جلوه اندیشه انسان، در عصر حاضر از اهمیت بسزایی برخوردار است و رشد و گسترش فرهنگ و تمدن بشری به هنر و خلاقیت افراد بستگی دارد. هدف از پژوهش حاضر ارایه الگوی خلاقیت در امور دانشی و امور ارزشی تعلیم و تربیت از دیدگاه صدرالمتالهین می باشد. روش تحقیق با توجه به هدف و ماهیت آموزش و پرورش که امری ارزشی است، از نوع آینده نگر و تصمیم گراست و در زمره روش های کیفی قرار می گیرد. همچنین روش تحقیق با توجه به گردآوری اطلاعات، روش تحلیلی-استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با توجه به مفروضات انسان شناختی پژوهش حاضر که در آن جوهره اصلی انسان در حال «شدن» است، مفهوم اساسی خلاقیت بر حسب «اندیشه معطوف به اراده» بازتعریف گردید. همچنین شکل نهایی الگوی مطلوب خلاقیت را بر مبنای ارزش شناسی می توان «رویکرد تاویلی-پالایشی» نامید. جنبه تاویلی الگو به توانایی متربی در نفوذ به درونمایه اثر هنری و دریافت محتوای آن اشاره دارد و جنبه پالایشی الگو به انتخاب و گزینش نظام ارزشی فرد اشاره دارد. همچنین براساس نتایج تحقیق بر مبنای معرفت شناختی «رویکرد بازنمایی متعالی» تعیین گردید. خلاقیت هنگامی ویژگی متعالی را خواهد یافت که در بازنمایی که ذهن انجام می-دهد آن شاکله وجودی متربی که اقتضای خلاقیت را دارد مد نظر قرار گیرد و متربی در این میان اشتداد نفس و حرکت جوهری یابد و مراحل نفس را پشت سر هم طی نماید.

متن

تبلیغات