آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

در دوره پس ازفروپاشی شوروی، آسیای میانه انسجام موجود در دوره شوروی را از دست داده است. کشورهای منطقه از آن زمان به دنبال پیوندهای بیرونی برای دستیابی به منافع اقتصادی و امنیتی خود بوده اند. در این روند، رابطه بین کشورهای آسیای میانه ضعیف شد و در برخی موارد خصمانه شد. فرایند ملت سازی که رهبران ملی انجام دادند، اقلیت های قومی وکشورهای همسایه را از خود دور کرد. در نتیجه، سازوکارها یا سازمان های منطقه ای که درمنطقه ایجاد شده اند توسط قدرت هایی مانند روسیه، چین و ایالات متحده هدایت یا آغاز می شوند. منافع رقابتی این قدرت ها در ارتقای همکاری بین کشورهای آسیای مرکزی کمکی نکرده است، هرچند برخی از این سازمان ها برای کشورهای عضو مفید هستند. با این حال از سال 2016 که رهبر جدیدی به ریاست جمهوری ازبکستان رسید، روند جدیدی قابل مشاهده است. بهبود روابط دوجانبه و اجلاس سران منطقه، امید به منطقه گرایی جدید در آسیای میانه (که مبتنی بر پویایی همکاری داخلی در منطقه است) را تقویت می کند. این ممکن است جایگزین سازوکارها یا سازمان های موجود نشود. با این حال، این فرایند خود برای همکاری بین منطقه ای مناسب است و می تواند برای رهایی منطقه از رقابت ژئوپلیتیکی قدرت های خارجی مفید باشد. پرسش پژوهش این است که «چرا تاکنون روند منطقه سازی درآسیای مرکزی با موفقیت همراه نبوده است؟» در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می شود که به نظر می رسد عوامل و موانع سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درون منطقه ای و نیز دخالت بازیگران فرامنطقه ای باعث عدم موفقیت منطقه گرایی در آسیای مرکزی شده است.

تبلیغات