زمینه و هدف: هر تمدن بالنده ای برای تداوم حیات سعادتمند خود نیازمند حکمرانی شایسته است تا تعالی فردی و اجتماعی جامعه خود را سرعت بخشد. مدیران و دیوان سالاران به عنوان سرمایه های اصلی نظام، مجرای تجلی اراده حکومت و تضمین کننده تحقق آرمان های یک تمدن هستند. بنابراین طراحی یک الگوی کارآمد پرورش مدیران و کارگزاران صالح و شایسته، مسئله اصلی هر حکومتی است که بدون شناخت باورهای اساسی بنیان گذاران و اسطور ه های آن حکومت قابل تحقق نیست. با توجه به شخصیت والای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در شکل دهی به اندیشه های حکومت و مدیریت در نظام مقدس ایران اسلامی، این جستار، به دنبال استخراج و فهم الگوی مدیر شایسته از کتاب نهج البلاغه است.روش: این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت کیفی است و رویکرد آن براساس نظریه داده بنیاد است.یافته ها: با مطالعه نهج البلاغه و با انجام فرایند های رویکرد داده بنیاد، 149 مفهوم مرتبط با مدیر شایسته به دست آمد. سپس این مفاهیم با موضوع و معانی مشترک با هم ادغام و دسته بندی و منجر به ظهور 39 مقوله فرعی شد. این مقوله ها نیز ادغام و در دسته های کلی تر قرار گرفت که حاصل کار، ظهور ابعاد شش گانه مدیر شایسته بود که عبارت اند از: بعد اعتقادی (خداباوری)، بعد مکتب علوی، نظام پایش اخلاق محور، بعد تربیتی، مقوله راهبردهای مدیریت و رهبری و درنهایت تحقق مدیر شایسته.نتیجه گیری: این ابعاد در الگوی «استراوس کربین » (1391) گنجانده شد. بدین ترتیب که بعد خداباوری به عنوان عامل علی، بعد مکتب علوی به عنوان عامل محوری، بعد تربیتی و نظام پایش اخلاق محور به ترتیب به عنوان عوامل زمینه ای و مداخله گر و منش مدیریت و رهبری زیر مقوله راهبردها جای گرفت که نتیجه و پیامد آن شکل گیری الگوی مدیر شایسته (حکمران صالح) است.