نویسندگان: علیرضا جزینی

کلید واژه ها: وظیفه محوری عملکرد وظیفه شناسی

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۹۱ - ۲۱۶
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۹۸۵

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

زمینه و هدف: پلیس یکی از سازمانهای تأثیرگذار بر جامعه است. افزایش احساس امنیت و کاهش جرم در جامعه بستر مناسبی برای پیشرفت فراهم میکند. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد پلیس موضوع مهمی است. ماهیت پلیس، اهمیت مدیران پلیس را دوچندان میکند، به طوری که عملکرد پلیس با شایستگی مدیران آن ارتباطی مستقیم دارد. در این تحقیق توجه به وظیفه به عنوان یکی از ارکان مدیریت پلیس، در قالب وظیفه محوری مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر آن بر مؤلفههای چندگانه عملکرد پلیس تجزیه و تحلیل شده است. چهار مؤلفه وظیفه محوری در این تحقیق عبارتند از: وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات و برنامه ریزی و پنج مؤلفه عملکرد پلیس عبارتند از: تحقق مأموریت، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه ساختاری. روش: این تحقیق از این حیث در گروه تحقیقات توصیفی- پیمایشی- مقطعی قرار میگیرد و از نوع کاربردی است،، دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و برای نمونهگیری، جامعه به دو بخش فرماندهان انتظامی و خبرگان ستادی تقسیم شده است. از 75 خبره ستادی و از 181 فرمانده انتظامی طبق جدول رجسی و مورگان (1970) که معادل با فرمول کوکران با خطای 05/0 است، اندازه نمونه به ترتیب برابر با 63 نفر و 123 نفر در نظر گرفته شد. به منظور اندازهگیری مؤلفههای وظیفه محوری و عملکرد پلیس پرسشنامهای طراحی که در نهایت 186 پرسشنامه جمعآوری و روائی وپایائی آن (89/0) مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: برای تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد متغیرهای وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات در سطح اطمینان 99%بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنادار داشته است اما متغیر برنامه ریزی در سطح اطمینان 95%بر عملکرد کارکنان تأثیر معنادار نداشته است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات در سطح اطمینان 99%بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنادار داشته است اما متغیر برنامهریزی در سطح اطمینان 95%بر عملکرد کارکنان تأثیر معنادار نداشته است. این نتایج را اینگونه میتوان تفسیر کرد که از وظیفهشناسی و برنامهریزی به عنوان عناصر مؤثر بر تحقق مأموریت، وظیفهشناسی اهمیت بیشتری دارد و شاید بتوان از اهمیت برنامهریزی تا حدودی چشم پوشید. از سوی دیگر تأثیر معنادار ارتباطات و تخصیص منابع بر عملکرد با شرح تأثیر آنها بر ابعاد سرمایههای فیزیکی، ساختاری، انسانی و اجتماعی قابل تبیین است. از این بین، نتایج نشان میدهد تخصیص منابع بیشترین تأثیر را بر عملکرد دارد و شاید بتوان گفت وظیفهشناسی و تخصیص منابع در کنار یکدیگر باعث کم رنگتر شدن اهمیت برنامهریزی شدهاند

تبلیغات